فيلم صحبتهاي شجاعانه و جسورانه آقاي كياشمشكي نماينده دانشجويان سبز در مقابل رسايي است.فرهاد كياشمشكي ابتدا در كنار رسايي مي نشيند اما با فرياد هاي دانشجويان كه خواستار دوري او از رسايي بودند وي صندلي خود را ترك و به پشت تريبون مجري ميرود و اين حركت او باعث شعار فرهاد دوستت داريم ميشود. فرهاد شروع به صحبت مي كند اما رسايي بارها و بارها با پريدن بين سخنان فرهاد كياشمشكي باعث خشم دانشجويان ميشود. فرهاد مي گويد: خواهشم مي كنم سكوت كنيد چون صداي من مثل صداي آقاي رسايي رسا نيست و مورد تشويق قرار مي گيرد. رسايي ميگويد از امام حرف بزن صدات رسا مي شه و فرهاد مي گويد اتفاقاً ميخوام از امام بگم و فرهاد ميگه من ابتدا پيش ايشون نشستم اما نتونستم دووم بيارم و اومدم اينجا. و مبگه از آقاي رسايي هم ميخوام كه در حرف من نپرن من اينجا اومدم كه صحبت كنم اگه قراره شما حرف بزنين من ميرم پايين و شما صحبت كنين. اما رسايي بارها و بارها با عصبانيت و با لحن بد باز هم صحبت ميكند و در ميان كلام وي مي پرد و عصبانيت دانشجويان را لحظه به لحظه بيشتر ميكند تا جايي كه باعث مي شود دانشجويان بارها و بارها لفظ خفه شو را براي ساكت كردن رسايي بكار برند.كياشمشكي طي صحبتهايش احمدي نژاد را دروغگو خطاب مي كند و هنگامي كه بسيجي ها او را به خاطر به كار بردن لفظ چيز مسخره مي كنند مي گويد آري ما همه چيزيم اما بي همه چيز نيستيم .
No comments:
Post a Comment