Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

واقعیت سناريوى ربودن ريگی چه بود ؟

عبدالرحمن الراشد

در يك مقاله پيشين اين سوال را مطرح كردم كه چگونه نيروى هوايى ايران به خود اين اجازه را داد كه هواپيماى غيرنظامى بيگانه را كه يك هواپيماى قرقيزستانى بود مجبور به فرود در بندر عباس ايران كند و عبدالمالك ريگى را كه يكى از سرنشينان اين هواپيما بود، در مسير دبى به قرقيزستان بربايد؟

آيا اين يك هواپيماربايى آشكار نبوده است كه طبق قوانين بين المللى مجازات دارد؟ چگونه است كه وزارت امور خارجه ايران سفير قرقيزستان در تهران را فرامى خواند و به او هشدار مى دهد كه چرا هواپيماى دولت متبوعش عبدالمالك ريگى را به رغم تحت تعقيب ايران بودن به اتهام رهبرى جنبش جندالله در بلوچستان، سوار كرده است؟ مگر نه آن كه اين قرقيزستان بوده است كه مى بايست سفير ايران را فرامى خواند تا به او تهمت راهزنى هوايى دولت متبوعش را گوشزد كند ونيز مى بايست به سازمان ملل متحد در همين رابطه شكايت مى برد؟

ليكن در كنكاش اين رويداد به اين موضوع پى بردم كه مسئولان تهران زياد هم هوشمندانه عمل نكردند كه ريگى، دشمن خود را، به پرواز از فراز خاك خود بكشانند و سپس با جنگنده هاى خود به سراغ هواپيماى حامل وى بروند. واقعيت اين بود كه حتى بر خلاف اخبار منتشر شده، اين نيروهاى رزمى ايرانى نبوده اند كه خلبان را مجبور به فرود كنند، بلكه اين خلبان بوده است كه با ميل و اراده ى خود و بدون اسكورت جنگنده ها فرود آمده است.

منبع خبرى مورد دسترسى من اين گونه حكايت مى كند كه يك تيم اطلاعاتى- امنيتى ايران تحركات ريگى را از پيش مد نظر داشته و پرواز او از كابل به دبى را دنبال كرده است. ريگى يك توقف ترانزيتى 2 ساعته در دبى داشته و سپس هواپيماى خطوط قرقيزستان را طبق برنامه پروازى آن سوار شده است. در همين پرواز ماموران امنيتى ايرانى - ظاهرا سه نفر- سرنشين هواپيما بوده اند. در نقطه اى از مسير كه قبلا توافق شده بود، يكى از عناصر امنيتى ايرانى خود را به مريضى و بدحالى مى زند و پس از آن كه خلبان موضوع را با ساير مسافران در ميان گذاشته از وجود پزشك در ميان آنان جويا مى شود و كمك مى طلبد، عنصر امنيتى ديگر در نقش پزشك وارد صحنه مى شود و پس از معاينه اعلام خطر مى كند و از خلبان براى نجات بيمار تقاضاى فرود اضطرارى مى نمايد. طبق قوانين بين المللى خلبان از فرودگاه بندر عباس اجازه فرود مى گيرد، زيرا اين نقطه نزديكترين مكان مناسب براى فرود بوده است. در باند فرودگاه ماموران امنيتى منتظر بودند و هواپيما را محاصره كرده، ريگى را دستگير نمودند. طبعا مريض و طبيب هر دو مامور اطلاعاتى ايران بوده اند و سناريوى ظاهرا جالبى را بازى كرده، خلبان و كادر پروازش را فريب دادند.

آيا در اين بازى، مسئولان ايرانى مرتكب جرم شده و قانون بين المللى پروازهاى غيرنظامى را زير پا گذاشته اند؟ قطعا همينطور است. آنان براى فرودآوردن هواپيما نقشه كشيدند و يك سرنشين را گرفتند. اما طبق گفته ى منبع خبرى ام، اين درست است كه آنها با توطئه و زمينه چينى، خلبان را وادار به فرود كرده و فرد تحت تعقيب خود را بازداشت كردند، ليكن آنان اين سناريو را در چارچوب اصول هواپيمايى كشورى انجام داده اند و براى اين كارها تحت تعقيب قرار نمى گيرند. از سوى ديگر ريگى به هر حال يك شهروند ايرانى به شمار مى آيد، هرچند گذرنامه هاى سفر كشورهاى ديگرى را داشته باشد.

اين اقدام مسئولان تهران، عملا يك راهزنى هوايى و آدم ربايى شيك به حساب مى آيد. اما اقدامات رژيم ايران هميشه به اين تميزى نبوده است. عناصر امنيتى تهران تا كنون عمليات خشن تر و وحشيانه ترى را عليه قوانين مرتكب شده اند. ترور بى پرده و مستقيم مخالفان در خارج از خاك ايران و آدم ربايى آشكار از جمله چنين اقداماتى است. همين چند ماه پيش بود كه يكى از مخالفان دولت ايران از ميان عربهاى اهوازى در روز روشن در يكى از خيابانهاى بيروت ربوده شد و به سفارت ايران در پايتخت لبنان منتقل گرديد. انگار او ناگاه دود شد و به هوا رفت، ليكن هيچ يك از مسئولان لبنانى به اين آدم ربايى اعتراضى نكرد. ظاهراً همه سكوت را ترجيح داده و خود را با ايرانيان و همدستان لبنانى آنان درگير نكردند.

منبع :روزنامه الشرق الاوسط

No comments:

Post a Comment