Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

عطاالله مهاجراني: احمدي‌نژاد عروسكي در دست سپاه

روزنامه الشرق‌الوسط - ترجمه العربيه فارسي

بسياري از ايرانيان نگران آن هستند كه مبادا انتخابات، تنها كودتايي باشد كه به‌وسيله سپاه صورت گرفته تا ايران را تبديل به كشوري نظامي امنيتي با چهره‌اي مذهبي بر اساس تشيع كند. آيت‌الله منتظري دو ماه پيش از درگذشت‌اش اعلام داشت: "آن‌چه كه ما امروز شاهد آن هستيم ولايت سپاه است و نه ولايت فقيه"


تفاوت خط مشي ها و هدفها در ايران و تركيه

از كدام زاويه مي توان به مقايسه ميان مواضع منطقه اي و بين المللي ايران وتركيه پرداخت؟ معيار چنين مقايسه اي كدام است ؟ اين مقاله تلاشي براي بررسي نقش پر اهميت نيروهاي نظامي در هر دو كشور است.

در آغاز بايد گفت كه حاكميت مستقيم وغير مستقيم ارتش در تركيه دو دهه به درازا كشيد، نظاميان اين كشور اصرار داشتند خود را به عنوان حاميان اصلي سكولاريسم، و وفاداران حقيقي آتاتورك بنيان گذار تركيه نوين معرفي كنند، ارتش ترك ماموريت ارزيابي پايبندي دولت اين كشور به سكولاريسم را بر عهده گرفت و دست زدن به كودتا در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سكولاريسم را در سرلوحه اهداف خود جاي داد .

از هنگام تاسيس جمهوري نوين و سكولار تركيه در سال ۱۹۲۳ توسط آتاتورك، ارتش اين كشور به نقش خود در حمايت از آتاتوركيسم يعني ايدئولوژي رسمي دولت واقف بود . تاثير نيروهاي مسلح تركيه بر سياست اين كشور و روند تصميم گيري درباره مسايل مربوط به امنيت ملي تركيه همچنان ادامه دارد .

تاريخ طولاني دخالت ارتش تركيه در امور سياسي بر كسي پوشيده نيست. بطوري كه در نيمه دوم قرن بيستم با دست زدن به كودتا در سال هاي ۱۹۶۰، ۱۹۷۱ و ۱۹۸۰ براي برهه اي از زمان بر مسند قدرت نشست و در آخرين اقدام خود پس ازچند مانور سياسي دولت اسلام گراي نجم الدين اربكان را به زير كشيد.

در ۲۷ ام آوريل ۲۰۰۷، پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري در نوامبر همان سال، ارتش تركيه در واكنش به سياست هايي كه عبدالله گل عضو سابق جنبش ها واحزاب اسلامي مانند حزب منحله رفاه اجتماعي در پيش گرفته بود بيانه اي صادر كرد واعلام داشت : "ارتش حمامي سكولاريسم است ، واسلام گرايي با ماهيت سكولار جمهوري تركيه و ميراث مصطفي كمال آتاتورك در تضاد است" ارتش تركيه ضمن هشدار صريح خود مبني بر دخالت نيروهاي مسلح اين كشور در صورت نقض ماهيت سكولار قانون اساسي اين كشور در پايان اعلام كرد : "نيروهاي مسلح تركيه همچنان بر عزم راسخ خود براي انجام وظايفي كه قوانين پاسداري از اصول ثابت جمهوري تركيه بر عهده اش گذاشته تاكيد مي كند. وفاداري به اين اصول تغييرناپذير است ".

گفتني است كه ارتش تركيه به دنبال تصويب قانون اساسي دوم اين كشور در سال ۱۹۲۰ يعني در دوره آتاتورك تاسيس گرديد تا پاسدار ماهيت سكولار تركيه باشد .

ظاهرا تركيه هم اكنون در راه صحيحي گام بر مي دارد زيرا ارتش اين كشور جايگاه مناسب با (موقعيت نظامي) خود را دارد، جايگاهي كه بي شباهت به جايگاه ارتش هاي هند و كشورهاي اروپايي نيست. به عبارت ديگر ما شاهد تحولي ژرف در تركيه هستيم. به نوشته سابرينا تاويرنز در"هرالد تربيون" در سوم مارس ۲۰۱۰ :"ارتش تركيه كه براي برهه اي طولاني از موقعيت سياسي خلل ناپذيري برخوردار بود اينك با سرنوشت بغرنجي روبرو است ".

چنين موفقيتي را مي توان بطور آشكار در زمينه هاي مختلف در تركيه نوين مشاهده كرد . براي مثال توان اقتصادي تركيه در حال حاضر هفتمين جايگاه را در اروپا به خود اختصاص داده است و اين كشور در زمينه سياسي به عنوان بازيگر اساسي در منطقه ظاهر شده است و در راستاي روابط بين المللي و ژئوپلتيك، تركيه وزنه سنگيني را تشكيل مي دهد. بطوري كه اين كشور با توجه به مواضع بيطرفانه و عقلاني خويش نسبت به فتح و حماس مي تواند نقش ميانجي را ميان آنها ايفا كند . در حالي كه ايران نمي تواند چنين نقشي را بازي كند، زيرا طرفدار حماس است و جنبش فتح نيز نقش سازنده اي براي تهران قائل نيست.

از سوي ديگر سپاه پاسداران ايران كه وزارت كشور را نيز در دست گرفته است با دستكاري در نتايج انتخابات اخير رياست جمهوري و دستگيري بسياري از انديشمندان، نويسندگان و روزنامه نگاران در حال گذار از مرحله ديگري از تاريخ خود است .

در گذشته آيت الله خميني به عدم دخالت نيروهاي مسلح در سياست توصيه كرده بود، اما اصل ۱۵۰ قانون اساسي، سپاه پاسداران را "حامي انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن" معرفي مي كند و اين مساله تا اندازه اي ماموريتي سياسي به شمار مي رود. افكار آيت الله خميني مورد بحث قرار گرفت و در زماني كه هوداران بسيج راي به سياسي كردن آن مي دادند اصلاح طلبان و ميانه روها و شخصيتي مانند حسن خميني با اين گرايش مخالفت كردند. بر همين اساس، رفسنجاني رئيس جمهور پيشين نقش نهاد سپاه پاسداران را در وظايف نظامي آن محدود كرد و اقدام به دور كردن اين نهاد از جريانات تندروي سياسي نمود، اما سپاه زماني كه احساس كرد، اصلاح طلبان تهديدي برايش تشكيل مي دهند، وفاداري خود به آيت الله علي خامنه اي را حفظ كرد. قدرت سپاه در دوره رياست جمهوري احمدي نژاد افزايش يافت و در آغاز سال ۲۰۰۹ رسما نيروهاي بسيج را به زير پوشش خود در آورد.

اين نهاد با استناد به اصل ۱۵۰ قانون اساسي توجيهي قوي براي دخالت در سياست ارائه مي كند، در اين اصل آمده است :" سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب‏ اسلامي‏ كه‏ در نخستين‏ روزهاي‏ پيروزي‏ اين‏ انقلاب‏ تشكيل‏ شد، براي‏ ادامه‏ نقش‏ خود در نگهباني‏ از انقلاب‏ و دستاوردهاي‏ آن‏ پابرجا مي‏ ماند. حدود وظايف‏ و قلمرو مسئوليت‏ اين‏ سپاه‏ در رابطه‏ با وظايف‏ و قلمرو مسئوليت‏ نيروهاي‏ مسلح‏ ديگر با تاكيد بر همكاري‏ و هماهنگي‏ برادرانه‏ ميان‏ آنها به‏ وسيله‏ قانون‏ تعيين‏ مي‏ شود." در اينجاست كه سپاه پاسداران در راستاي "حمايت از انقلاب و دستاورهايش" قتل ودستگيري افراد را توجيه مي كند.

پس از پيروزي احمدي نژاد در نخستين دوره رياست جمهوري، وي در يكي از جلسه هاي غير علني مجلس ايران گفت كه وزراي دولت خود را از ميان سپاهيان بر خواهد گزيد و تصميمات خود را پس از مشورت با سپاه اتخاذ خواهد كرد .

پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري اخير در سال گذشته، سپاه پاسداران اعلام كرد كه "انقلاب مخملي" را سركوب خواهد كرد و هرگونه تلاشي را در اين زمينه در هم خواهد كوبيد. و پس از گذشت سه هفته از اعلام نتايج انتخابات و از سر گيري اعتراضات، ژنرال محمد علي جعفري اعلام كرد كه سپاه بر اوضاع امنيتي مسلط است و خواستار احياي دوباره انقلاب شد. در همين حال يدالله جواني يكي از سرداران سپاه گفت چيزي به نام بي طرفي نسبت به نتايج انتخابات وجود ندارد، بلكه در اين ميان دو نگرش وجود دارد كه يكي متعلق به مدافعان انقلاب است و ديگري متعلق به كساني است كه خواهان نابودي انقلاب هستند."

بسياري ها، افزايش نفوذ سپاه پاسداران پس از انتخابات اخير را مورد بررسي قرار داده، ارتش را بهترين ضمانت براي ايران ارزيابي كردند، بگونه اي كه بسياري از ايرانيان نگران آن هستند كه مبادا انتخابات، تنها كودتايي باشد كه بوسيله سپاه صورت گرفته تا ايران را تبديل به كشوري نظامي امنيتي با چهره اي مذهبي بر اساس تشيع كند .

آيت الله منتظري دو ماه پيش از درگذشتش اعلام داشت : " آنچه كه ما امروز شاهد آن هستيم ولايت سپاه است و نه ولايت فقيه" . ظاهرا حكومت ولايت فقيه راه را براي تسلط تدريجي سپاه پاسداران بر كليه موقعيت ها و سمت ها مهيا مي كند. به عبارت ديگر مي توان گفت با اين كه ارتش در تركيه و حتي در پاكستان در دهه هاي اخير نقش اصلي را در زمينه سياست ايفا كرده، اما ارتش هاي اين كشورها به تدريج گام در راه صحيح برداشتند، در حالي كه وضعيت در ايران واژگونه است، زيرا سپاه پاسداران در دهه اخير، به ويژه در پي پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات سال ۱۹۹۷ بر خلاف توصيه هاي آيت الله خميني عمل كرد و همه سمت هاي سياسي را اشغال كرد و بدين گونه ما تحول در وظايف اصلي سپاه را مشاهده كرديم . اين مساله به خوبي نشان مي دهد كه احمدي نژاد عروسكي در دست سپاه پاسداران است . اين گرايش در ايران كاملا تازگي دارد.

منبع: روزنامه الشرق الوسط
ترجمه: العربيه فارسي

No comments:

Post a Comment