Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

بلوچستان --- نوشته مایکل روبین

بلوچستان

نوشته مایکل روبین

برگردان: سعید استاد رضا

بلوچستان، یعنی سرزمین بلوچ‌ها، منطقه­ای است بایر و ناهموار با مرزهایی نامشخص که جنوب شرق ایران، جنوب غرب پاکستان، و تا حدی جنوب افغانستان را شامل می‌شود. بلوچستان مکان تاریخی استقرار بلوچ­ها و همچنین تعداد زیادی براهو (Brahui) و پشتون‌ها، و تعداد کمی جات (Jats) و لسی‌ها (Lassis) می‌باشد. پنجابی‌ها و سندی‌ها نیز به طور فزاینده­ای از سایر ایالات پاکستان به بلوچستان پاکستان کوچ می‌کنند.

بلوچی زبانی است هند-و-اروپایی وابسته به فارسی. بیشترین ساکنان بلوچستان مسلمانان سنی می‌باشند، اگرچه قبل ار تقسیم هند اجتماع کوچکی از هندوها در آن جا حضور داشتند. در سرشماری سال 1998 پاکستان، جمعیت بلوچستان پاکستان به مرکزیت کتا (Quetta) شش و نیم میلیون نفر ثبت شد. در سال 2002 مرکز آمار ایران گزارش داد که استان سیستان و بلوچستان به مرکزیت زاهدان جمعیتی نزدیک به دو میلیون نفر دارد .

بلوچستان تاریخ متلاطم و آشفته‌ای از سلطه بیگانگان دارد. فارس‌ها (ایرانیان)، یونانی‌ها، عرب‌ها و مغول‌ها منطقه را تحت انقیاد خود درآوردند. پیش از اینکه امپراتوری مغول در هند و امپراتوری صفویه در ایران مجدداً کنترل منطقه را به دست بگیرند سلسله‌های محلی گوناگونی در ایران حکومت کردند.

شکاف و از هم گسیختگی تدریجی امپراتوری صفویه، یک خان محلی را قادر ساخت که حکومت کوچکی در سال 1666 در شهر کلات (Kalat) تأسیس کند. حکومت خان کلات سست و کم دوام بود و خودمختاری‌اش فقط با پرداخت خراج به سلسلة افشاریه به سرکردگی نادرشاه تضمین می‌شد و پس از آن حکومت وی در 1747 در برابر شاه دورانی (Durrani) در افغانستان فروپاشید. تنش‌های متناوبی در کلات به کرات میان خان و رهبران قبایل ملوک‌الطوایفی وجود داشت.

در جریان اولین جنگ انگلیسی‌ها و افغان‌ها (1838-1842) نیروهای بریتانیا خشمگین از عدم اعطای امتیاز عبور ایمن از سوی خان به انگلیسیها به کلات تاختند و شهر را ویران کردند. پس از تجاوز به بلوچستان، دولت بریتانیا از تفرقة میان قبایل محلی برای افزایش تأثیر آنها به زیان ناصرالدین شاه در اعمال حاکمیت بر سواحل مکران در مرزهای جنوبی ایران و اقیانوس هند بهره‌برداری می‌کرد. برای خاتمة این نزاع، بین سالهای 1870 تا 1872 کارگران تلگراف انگلستان با بررسی و نقشه‌برداری، مرزهای ایران را از آنچه امروزه افغانستان و پاکستان نامیده می­شود مشخص کردند .

پس از آن بلوچستان شامل پنج ناحیة مختلف و جداگانه می‌شد. شاه ایران بر غرب بلوچستان حکومت می‌کرد. در 1877 مقامات انگلیسی و هندی یک نمایندگی سیاسی برای نظارت بر گذرگاه سوق‌الجیشی بولان و تسهیم بلوچستان (همجوار) افغانستان تشکیل دادند. در نتیجه رابرت ساندیمن به عنوان نماینده سیاسی مشغول تغییر شکل کلات - که از نواحی جدید حکومت بریتانیا تا اقیانوس هند امتداد می‌یافت- از یک نظام ملوک‌الطوایفی (فئودالی)، به یک دولت فدرال، که با ایجاد ایالات تابع مکران، خرّان، و لاس‌بلا شروع به کار کرد. نماینده سیاسی بر این ایالات جدید فقط نظارت غیرمستقیم می‌کرد. بریتانیا همچنین نواحی قبیله‌ای را در شمال شرق بلوچستان غیرمستقیم اداره می‌کرد. عاقبت، در 1879 در پیمان گندامک مسئولین بریتاینیایی و هندی کنترل مستقیم بر نواحی پیرامون کتا و لورالای را که پیش از آن توسط یک مأمور عالی‌رتبه از بمبئی اداره می‌شدند، از افغانستان گرفتند.

پس از مرگ ساندیمن در 1892، جانشین وی، ژنرال جیمز براون، حکومت مستقیم بیشتر بریتانیا را مد نظر قرار داد. او محمدخان را برای جانشینی پدرش، خداداد خان، که حاکمیت کلات را پس از 1857 در دست داشت ترغیب کرد. محمدخان بین سال­های 1893 تا 1931 به عنوان حاکم تشریفاتی به بریتانیا خدمت کرد. پس از دو سال حکومت توسط اعظم جان خان، احمدیارخان ردای رهبری را به تن کرد.

در 15 آگوست 1947، یک روز پس از تجزیه هند، احمدیارخان استقلال کلات را اعلام کرد. مکران و لاس‌بلا به پاکستان پیوستند، و گرچه احمد خان نیمی از قلمروش را از دست داد، در 27 مارس 1948از این خواسته متابعت کرد. بندر گوادار که از دیرباز تحت کنترل سلطان عمان بود، در 8 سپتامبر 1957 به پاکستان پیوست. امروز ایالت بلوچستان پاکستان، 43 درصد از خاک پاکستان را تشکیل داده است.

در اولین دهه از تشکیل پاکستان، بی‌توجهی زیادی نسبت به بلوچستان شد، چنانکه هیچ تلاشی در جهت تغییر سیستم حکومت قبیله‌ای ایجادشده توسط بریتانیایی‌ها صورت نگرفت و توسعه و بهبود اندکی در آبیاری واقع شد و تعداد کم مشاغل صنعتی موجود در کتا، نصیب پنجابیها شد.

گروه‌های ناسیونالیست بلوچ از 1929 وجود داشتند. پاکستان، عبدالکریم بلوچ، پسر اعظم‌خان را که یک از حاکمان مکران - تا زمان پیوستن آن به پاکستان - بود به خاطر نقش وی در تحریک برای استقلال بلوچستان به زندان انداخت. بدنبال آن شورشی قبیله‌ای در سال 1958 در پاکستان شکل گرفت. پاکستان اعلام شرایط جنگی کرد، و تلاش کرد با محو حکومت قبیله‌ای و نظم‌دهی دوباره این کشور ملتی بدون اختلاف داخلی بوجود بیاورد. در 1963 جبهه لیبرال مردم بلوچستان عملیات پارتیزانی کم‌شدتی را به راه انداخت که در 1970 به پیروزی‌هایی دست یافت و دولت پاکستان با تشکیل استان بلوچستان موافقت کرد. منازعات داخلی هنگامی که رئیس‌جمهور، ذوالفقار علی بوتو اعلام شرایط جنگی کرده و رهبر بلوچ‌ها را بازداشت کرد دوباره جوانه زد. جنگ‌های پارتیزانی در بلوچستان تا 1977 ادامه یافت. تلاش‌های پاکستان برای برای ریشه‌کن کردن نظام سرداری مخالفت بلوچ‌های ناسیونالیستی را که نظام قبیله‌ای را از هویت‌شان جدایی‌ناپذیر می‌دیدند در پی داشت. در سال 2004 در اعتراض به طرح‌‌های توسعه دولت پاکستان که ممکن بود به مهاجرت بیشتر پنجابیها به منطقه بینجامد، شورش از سرگرفته شد و دولت پاکستان را به بازداشت بی‌اساس ناسیونالیست‌های بلوچ متهم کردند.

بلوچ‌ها در ایران نیز سرکش و بیقرار بودند. در سال 1957 یک شیخ محلی به نام داد شاه، حکم قیام علیه حکومت ایران را صادر کرد. در دهه بعد بلوچ‌های جدایی‌طلب مستقر در پاکستان پناهگاه امنی را در ایران جستجو کردند. بلوچ‌های ایرانی نیز از این بی‌توجهی و پس از انقلاب اسلامی 1979 از تبعیض قومی علیه استان‌های سنی مذهب توسط دولت شیعة تهران بارها شکایت کردند. در 1993 مقامات ایرانی چندین مسجد سنی‌مذهبان را ویران کردند. 3 سال بعد عوامل ایرانی، مولوی عبدالمالک یکی از بلوچ‌های ایرانی و روحانیون سنی را، در پاکستان به قتل رساندند. در اکتبر 2000 و ژوئن 2005، منطقه متحمل یک سلسله بمبگذاری‌ها شد.

بسیاری از قدرت‌ها به اهمیت بلوچستان برای تامین ارتباطات پی بردند. در قرن نوزدهم بریتانیایی‌ها دیدند که امنیت خطوط ارتباطی ضروری است. خطوط تلگراف هند و اروپایی‌ها در امتداد ساحل مکران قرار داشت. در دهه شصتِ قرن نوزدهم دیپلمات‌های بریتانیایی و مافوق‌هایشان در لندن و بمبئی درباره اینکه یک کلات مستقل، ارتباط بین لندن و هند را با وابستگی کمتر به ایران، امکان پذیر خواهد کرد، گفتگو کردند. در جریان «بازی بزرگ» انگلستان-روسیه رقابتی در اواخر قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم در گرفت. بلوچستان تبدیل به یک ضربه گیر- یا مانع - اساسی برای حفاظت هندِ تحت سلطه بریتانیا، در برابر روسیه شد. گذرگاه بولان یک مسیر عمده و اصلی برای حرکت نیروهای انگلیسی از هند به افغانستان در جریان جنگ دوم انگلستان-افغانستان (1878-1880) شد. در جریان جنگ سرد، و بویژه پس از حمله سال 1979 اتحاد جماهیر شوری به افغانستان، بلوچستان مانعی برای دستیابی مسکو به اقیانوس هند بود. در 28 و 30 می 1998 دولت پاکستان، آزمایشهای زیرزمینی هسته‌ای را همراه با اثبات مجدد اهمیت منطقه در رقابتهای بین المللی، در بلوچستان انجام داد.

مایکل روبین پژوهشگر مقیم موسسه آمریکن اینترپرایز می‌باشد.

No comments:

Post a Comment