Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

عبدالمالک و دو راهی رژیم در بلوچستان

عبدالمالک و دو راهی رژیم در بلوچستان

کریم بلوچ _ تـَهـل


عبدالمالک اسیر است . رژیم در بوق و کرناهای تبلیغاتی اش ضد و نقیض میدمد ، هر چند جهانیان بر ضد و نقیض بودن ادعاهای رژیم به سخره مینگرند ،و میخندند ، اما رژیم مایل است تا این « پیروزی» خود را جشن بگیرد ، گویا با دستگیری عبدالمالک شبه جزیره آیت الله های ایران به ثبات دلخواه خویش دست یافته است .



گویا با دستگیری شخص عبدالمالک مسئله خواسته های مردم بلوچ ، بلوچستان ، اهل تسنن ایران ،مردم و ملتهای ساکن در جغرافیای ایران حل شده است . حتی از خواستهای « شخص » عبدالمالک نیز سخنی بمیان آورده نمیشود . و این نوع نگرش حکومتیان ایران را نسبت به مسائل حاد جامعه ایران نشان میدهد .

عبدالمالک در واقع نمایی از قیام جوانان بلوچ در مقابل اجحافات روز افزون رژیم در بلوچستان بوده و نمونه ای از حس کین خواهی فرزندان چاکر و گوهرام ، فرزندان میر کمبر و میر دادشاهها در مقابل جنایت و بیعدالتی های عوامل رژیم در بلوچستان است . اگر چه شخص عبدالمالک شخصی جوان ، کم تجربه و در واقع از جان گذشته است ، اما در هر حال میتوان آنرا نمونه ای مقاوم از میان نیروهای اپوزیسیون ایران دانست که نه تنها چشم امید بسیاری از جوانان بلوچ بسوی وی دوخته شده است ، این حقیقتی بدیهی است که نکته اتکا بسیار قابل محاسبه ای برای مجموع اپوزیسون ایران اعم از موافقین و مخالفین خواهد بود . از اینرو چشم همه نیروهای اپوزیسون به شیوه برخورد رژیم با عبدالمالک است .

با دستگیری عبدالمالک امکان دارد که رهبری سازمان جنبش مقاومت مردمی ایران بدست افراد با تجربه تری بیفتد که تحت هیچ شرایطی حاضر به مذاکره با رژیم نباشند و بدانند که از مذاکرات پشت پرده با رژیم جز کشته شدن شخص خودشان ( همچون زنده یاد دکتر قاسملو ) و یا دستگیری آنها ( همچون شخص عبدالمالک ریگی ) نتیجه ای بدست نمی آید و روی از سازش و مذاکره با رژیم بگردانند .

هر گونه برخورد خشن برای درهم کوبی شخص وی نیز ، نه تنها وجهه ای عاید رژیم نمیکند ، بلکه فاصله کنونی رژیم با اپوزیسیون خود و مردم بلوچ را افزایش داده و سبب بالاگرفتن ترورهای کور در منطقه گردد .

در طی سه دهه اخیر عملیات و عملکرد منفی رژیم در بلوچستان اعم از سرکوبها و اعدام کردن ها سیر صعودی گرفته است ، به همان اندازه نیز مردم و جوانان بلوچ به خشونت در دفاع از خویش روی آورده اند . و رابطه مستقیمی بین خشونت های دولتی و عکس العمل های مردمی جوانان برای دفاع از خویش میبینیم . پس همان بهتر نیست که رژیم از خشونت اجتناب ورزیده و بسیار انسانی با عبدالمالک و عبدالمالک ها باب گفتگو ، مذاکره و تفاهم را بگشاید ؟

زندگی در بلوچستانی که در فقر نگه داشته شده ، آنهم در جایی که با هزار تاسف میبایست اعتراف کرد که فقر در آن اجتماعی است و عموم جامعه آن فقیر و زیر خط فقر زندگی میکنند ، امکانپذیر است ، چرا که هنگامی که فقر اجتماعی است ، کمتر محسوس میشود ، ولی هنگامی که به این فقر اهانت ، توهین و سرکوب نیز اضافه میشود ، بدیهی است که جامعه و نیروی فعال آن یعنی جوانان دچار عصیان گردند . عبدالمالک و جنبش مردمی ایران نتیجه همین عصیان و شورش هستند .

اگر در میان سران جمهوری اسلامی کسانی هستند که مایلند اندکی قضایای بلوچستان آرام تر شوند و یا حل و فصل گردند ، لازم است که آنها به باب مذاکره با عبدالمالک ها _ هر چند که در زندان آنهاست _ و دیگرمعتمدین و رهبران بلوچ تن در دهند ، مسئله بلوچ و بلوچستان و خواستهای مشروع مردم بلوچستان و ... با تهدید و کشتار قابل حل نبوده و نخواهند بود اما سبب ضایع شدن جانهای عزیز گزاف و ضایع شدن امکانات بس گزافتر خواهد شد .

این امری بدیهی است که جنبش ملی بلوچستان نیز روزبروز پیچیده تر میشود ، عملیات انتحاری و ... موقعیت رژیم و نیروهای سرکوبش را در بلوچستان متزلزل تر نموده و مینماید . حاکمیت ایران هم اکنون بر سر دو راهی ادامه دادن سیاست سرکوب و اجحاف در بلوچستان یا انتخاب مذاکره و مفاهمه با نیروهای مردمی بلوچستان بر سر « ثبات » بلوچستان قرار دارد . من کلام خویش را با جملاتی چند از دکتر علی‌رضا نوری زاده تحلیل‌گر سیاسی ایرانی در لندن به پایان میبرم که بسیار واقع بینانه با مسائل بلوچستان و عبدالماک برخورد کرده است . وی نصیحت وار نظریاتش را در مورد دستگیری عبدالمالک ریگی با « زمانه » چنین بیان نموده است :

« ... نباید فکر کرد تمام شد. متاسفانه الان این جنبش رادیکال‏تر می‏شود و چون عملیات انتحاری را هم توجیه می‏کنند، اگر بخواهند دست به این نوع عملیات بزنند، بسیار خطرناک است.

به نظر من جمهوری اسلامی باید لحن ادبیاتی که در مورد ریگی به‏ کار می‏برند را عوض کند چون اهانت‏آمیز است و مردم بلوچستان آن را اهانت به خود تلقی می‏کنند. در ضمن سعی نکنند برای نشان دادن نمایش قدرت‏شان ، او را تحقیر کنند. مثلا این نمایشی که از او در تلویزیون با دستان بسته و چشم‏بند نشان می‏دهند و کلاً این شکل برخورد با او خطا است.

اتفاقاً جمهوری اسلامی باید از دستگیری عبدالمالک ریگی استفاده کند برای این که با او به تفاهم برسد و از طریق او بتواند افراد جندالله را به آرامش و دست برداشتن از مبارزه‏ی مسلحانه دعوت کند. اما اگر بخواهند شکنجه‏اش کنند و فردا اعدام‏اش کنند، این زخم چرکین روز به روز بیشتر و بزرگ‏تر خواهد شد. »

http://www.pahra.blogsky.com/1388/12/06/post-15528/

No comments:

Post a Comment