اگر کسی وارد ادارههای شهر زاهدان گردد چیزی که بیشتر از همه چیز جلب توجه میکند نبود کارمند بلوچ در ادارههاست؛ در ادارههای دولتی این شهر از رئیس گرفته تا منشی و نظافتچی تقریبا همه از زابلیهای شیعه هستند.
هنگامیکه در شهر زاهدان میگردی احساس تنفری عجیب از حکومت را در دل هر بلوچی احساس میکنی.
وضع بهگونهای است که این تنفر از حکومت، تبدیل به تنفر از شیعه شده است؛ زیرا اگر بلوچی شیعه گردد، رژیم او را از تمام امکانات زندگی بهرمند میکند.
در شورشی که پس از پخش شدن شایعهی کشته شدن مولوی عبدالحمید در زاهدان پخش شد، مردم خشمگین این شهر، هر کس که لباسی غیر از لباس بلوچی را پوشیده بود مورد حمله قرار میدادند.
در قلب محلههای این شهر، حسینیههای زیادی را بر پا کردهاند و مراسم شیعیان را رساتر از همه جای ایران در آنجا ربگزار میکنند.
در ادارات دولتی و بیمارستانهای زاهدان، تابلونوشتههای شیعی زیادی نصب شده است.
کسانیکه عبدالمالک ریگی را تروریستی بیرحم میدانند، باید به فضائی که او در آن قرار دارد تو.جه نمایند؛ او زادهی جائی است که از کوچکی چنین تبعیضهائی را دیده است؛ کشته شده دهها عالم سنی فقط بدلیل پایبندی به اعتقاداتشان.
حکومت باید بداند که اگر امروز عبدالمالک ریگی را دستگیر کرده است در صورتی موفق به خشکانیدن تفکر او خواهد شد که به تحقیر بلوچها پایان دهد.
عقب مانده ترین مراکز استانها شهرهای زاهدان و سنندج هستند؛ کافی است که لحظهای خویش را جای مردم این مناطق قرار دهیم.
ارسال شده توسط پژوهش در زمینه ی اسلام در 20.1.10
zende bad ahle sonnat irannnnnnnnn
ReplyDeletetakbir allaho akbar ya allah
marg bar velayate faghih
zende bad abdolmaleke rigi.