با گذشت زمان و نزدیک شدن تحریمهای شدیدتر بر ضد ایران و در پی ان نیز احتمال پایان فرصتها و نیز افزایش احتمال بمب باران تاسیسات اتمی و زیر بنائی ایران یک سوال در ذهن به وجود می اید و ان اینکه " پس از حمله احتمالی به تاسیسات اتمی و زیربنائی ایران وضعیت خاورمیانه چگونه خواهد بود و چه کشورهائی برنده و چه کشورها و گروههائی بازنده خواهند شد؟ و نیز پس از شروع حملات به ایران غرب چه شروطی را برای پایان بمب باران ایران و نشستن پشت میز مذاکره به دولت مردان ایران تحمیل خواهد نمود؟
اما انچه که مسلم هست اینکه به گفته فرمانده نیروهای مسلح امریکا دریادار مولن برای از کار انداختن توان ایران برای پاسخگوئی به حمله غرب به تاسیسات اتمی اش تنها بمب باران و از بین بردن تاسیسات اتمی کفایت نمی کند و این حملات باید هفته ها ادامه پیدا کند تا به موفقیت کامل برسد و در غیر اینصورت اینگونه حملات که فقط قصد ان نابودی تاسیسات اتمی باشد به موفقیت نخواهند رسید! پس از این سخنان نتیجه می گیریم که هدف غرب چیز بیشتر از انچیزی هست که بعضی ها تصور می کنند! حال باید دید وضعیت ایران پس از بمب باران احتمالی چگونه خواهد بود؟ اگر ایران بتواند از این حملات مانند رژیم صدام حسین در سال ۱۹۹۱ جان سالم به در اورده و بتواند به حیات خویش ادامه دهد می تواند با این شرایط تحمیلی غرب بر ضد خود روبرو گردد
۱- ادامه یکسری تحریمها بر ضد رژیم خود مانند انچه برای عراق پیش امد و تا سقوط صدام حسین ادامه داشت
۲- تحمیل بازرسی بدون قید و شرط و نامحدود از تاسیسات اتمی رژیم و نابودی انها توسط بازرسان سازمان ملل متحد مانند انچه برای رژیم صدام پیش امد!
۳- تحمیل محدودیتهائی در برنامه موشکی و تسلیحاتی رژیم و وادار کردن ان به از بین بردن موشکهای با برد بالای ۳۰۰ کیلومتر و نیز از بین بردن تسلیحات کشتار جمعی و پلمب و از کار انداختن کارخانجات تولیدی انها
۴- کنترل فروش نفت رژیم توسط دولتهای بزرگ تحت لوای سازمان ملل متحد و واریز وجوه حاصل از ان به یک حساب مخصوص برای واردات کالاهای ضروری برای مردم ایران
۵- مجبور کردن رژیم به قطع کمهای مادی و معنوی به تروریستها و گروههای مخالف غرب در منطقه و جهان و نیز ارائه اطلاعات کمهای قبلی به ان گروهها به غرب
۶- وادار کردن رژیم به رعایت حقوق بشر و نیز اقلیتهای ملی و دینی -مذهبی و فشار برای ازاد نمودن مخالفان از زندانهای در بند
۷- ایجاد محدودیتهای پروازی نظامی بر فراز قسمتهائی از کشور به خصوص مناطق بحران زا مثل : کردستان و بلوچستان و یا ایجاد مناطق پرواز ممنوع مانند انچه در عراق دوران صدام حسین اتفاق افتاد
۸- ممنوعیت و یا محدودیت واردات کالاهائی که کاربرد دوگانه دارند به ایران
۹- تحمیل شرایطی سخت در زمینه نظامی و مجبور نمودن رزیم به کاهش تسلیحات نظامی و موارد دیگر....
اما یک احتمال دیگر نیز وجود دارد و می توان از سخنان بعضی از مقامات نظامی امریکا که خواهان استفاده از نیروی زمینی به صورت محود مانند انچه در افغانستان به انجام رسید این طور استنباط کرد که در صورت اغاز حملات" سناریو افغانستان در ایران نیز تکرار گردد و حملات بر ضد ایران تا سقوط رژیم ادامه پیدا نماید و در این بین نیروهای کرد- بلوچ- عرب و نیز تورکهای اذربیجانی با قیام و حمله به مراکز دولتی و تصرف انها به سوی تهران و دیگر شهرها حرکت نمایند و متعاقب ان نیز در تهران قیام مردمی رخ داده و موجب سرنگونی حکومت گردد! که این احتمال نیز با توجه به شرایط بحرانی داخلی رژیم و نارضایتی عمومی و فرار و ریزش درونی در ارکان دولت دور از انتظار نمی باشد.
در این بین از تضعیف و نابودی و اضمحلال رژیم بیشترین سود را در صورت منحرف نشدن ار اصل دمکراسی و حقوق بشر در دولت اینده ایران مردم و ملتهای ساکن در ان خواهند برد و دیگر سرمایه انها در خارج صرف باج دهی به این و ان نخواهد شد و در داخل برای توسعه کشور هزینه خواهد گردید! و ملتهای غیر فارس نیز به حقوق اساسی و اولیه خود در ایران خواهند رسید. در بعد منطقه ای نیز کشورهای منطقه از جمله عربی و افغانستان و نیز کشور عراق و فلسطین( دولت مشروع) و اسرائیل و لبنان سود خواهند برد و به تروریست و ناامنی در منطقه پایان داده خواهد شد و منطقه روی صلح را خواهد دید و برادر کشی نیز به اتمام خواهد رسید و سرمایه کشورهای منطقه به جیب دول استعماری سرازیر نخواهد شد و در بعد جهانی نیز اثرات منفی انقلاب ایران نسبت به مسمانان و جهان اسلام از اذهان ملل کشورهای جهان زدوده خواهد شد. اما در این بین کشورهائی نیز دچار زیان خواهند شد که می توان به روسیه- چین- کره شمالی- کشورهای اروپائی فرصت طلب و سود جو- پاکستان و غیره اشاره کرد که دیگر نخواهند توانست از وضعیت فعلی برای منافع نامشروع خود سوء استفاده نمایند.
http://www.pahra.blogsky.com/1388/12/05/post-15501/
No comments:
Post a Comment