نژاد پرستی یا قومیت دوستی؟

تفتان ایران - تعصّبات قومی و تبعیض نژادی پدیده شومی است که در طول تاریخ سبب مصیبت های بسیاری برای بشر بوده است. امروزه در قرن بیست و یکم، به رغم پیشرفت های علمی و مادی، هنوز معضل تبعیض نژادی وجدان های بیدار را می آزارد. با گذشت زمان، فقط این امر مسأله ای اجتماعی به جا نمانده بلکه وجوه و مصداق های جدیدی یافته است.

انسان به جهت پاره ای وابستگی ها از قبیل سرزمین، خون، نژاد و مانند آن، خود را از دیگران جدا می شمارد و به قومی خاص، احساس وابستگی می کند و توجه خود را به تأمین منافع ملّی، حتی اگر مستلزم زیان دیگران هم باشد، معطوف می گرداند.

تبعیض نژادی مرتبه های گوناگونی دارد که علاقه مندی به سرزمین و ملیّت و قوم و تبعیض گرایی افراطی چند مرتبه آن است.

نظام هایی چون نازیسم در آلمان، فاشیسم در ایتالیا و صهیونیسم در فلسطین اشتغالی و... که بر اساس اعتقاد به برتری نژادی و حق سیادت بر دیگران تشکیل می شوند، از پدیده های شوم تبعیض نژادی هستند. البته در این کشورها در حال حاضر مدرنیزاسیون باعث شده افراط گرایی سابق وجود نداشته باشد و تنها برخی از بازمانده های اینگونه جریانات بصورت فرقه نظیر برخی از طرفداران نازیسم در آلمان وجود داشته باشد که انرژی احساسی خود را علیه مهاجرین با قتل و رفتارهای خشونت بار نشان می دهند.

اصل کلی در کشورهای توسعه یافته علاقه شدید عموم مردم به تاریخ، آداب، رسوم و محدوده جغرافیایی شان است و اساسا در جامعه ای که وطن دوستی نباشد، برای خدمت، رشد و توسعه یافتگی، انگیزه ای نخواهدبود. از این رو، باید میان وطن دوستی که امری مطلوب است با وطن پرستی که مورد نکوهش واقع شده، تفاوت گذاشت و باید توجه داشت که بهرحال این روند یا جریان خوب یا بد اگر چه می تواند دارای حاشیه های بسیار نامطلوبی باشد و یک نوع اسارت به حساب می آید اما اخیرا در کشور ما هم به عنوان مکتب ایرانی نمود پیدا کرده که این حالت عمدتا نوعی انحراف در جریانات ملی گرایی به حساب می آید. حتی ناسیونالیسم عربی را هم در نظر بگیریم خارج از این گونه افراطی گری نمی باشد.

به عنوان اولین نژاد پرست می توان از شیطان نام برد. درست در آن زمانی که به خاطر روحیه استکباری و تعصبی که بر خود گرفت و با فخر و غرور موجبات ترد شدندش از عرش را فراهم ساخت.

متاسفانه اکنون اینگونه روحیات بسیاری از ما انسانها را بنا به هر دلیلی فرا گرفته است. همانطور که در بالا هم به آن اشاره شد منافع و دیدگاه های مختلف همواره موجب بهانه گیری و سوء استفاده افراد مختلف می شود اما باید توجه داشت که آتش قوم گرایی و تبعیض نژادی، فقط با اجرای افکار دانش مندان، صدور اطلاعیه های جهانی حقوق بشر و قطعنامه های بین المللی خاموش نمی شود، بلکه بر اساس واقعیت ها و الگوهای تاریخی، راه نجات بشر از آسیب های نژادپرستی، زنده ساختن مفاهیم اخلاقی، ارزشی و انسانی است و راه مبارزه با تبعیض، احیای هویت اصل انسانی و فطری در قالب فطرتی پاک و حقیقت جو است.

همینطور باید توجه داشته باشیم که مراد از نژادپرستی آن است که شخص، حزب، گروه و یا قبیله، معیار حق و باطل قرار بگیرد. دوستی با اقوام را نمی‏توان مصداق نژادپرستی دانست و اگر کسی بدی‏های قوم و ملت خویش را بهتر از خوبی‏های دیگران بداند، گرفتار تعصّب شده است؛ بنابراین، به جهت وجود این حالت، مسؤولیت دارد، اما محبّت به اقوام و خویشاوندان را عصبیّت نمی‏گویند، بلکه اگر آنان را در کارهای ظالمانه یاری کند، تعصّب ورزیده است.

با دقت و اشاره مطالب فوق میخواهیم به این نکته برسیم که آیا رفتار احزاب و گروه هایی که خود را داعیه دار حمایت از مردم بلوچ می دانند آیا رفتار مناسبی دارند یا خیر؟ و اینکه رفتار و گفتار آنها چه تاثیری بر روان و پیکره مردم منطقه می گذارد؟ و حتی اینکه آیا گفته ها و رفتارهای اینچنینی دقیقا همان چیزی است که خواست مردم است؟

بهرحال ما در شرایطی قرار داریم که بایستی به فکر مردم باشیم. همه اش این نباشد که بردند خوردند غارت کردند. ما هم باید یاد بگیریم که می توانیم البته متاسفانه در اذهان عمومی بخاطر برخی افراطی گری مذهبی و کشتن افراد به عناوین مختلف مانند عملیات های انتحاری، راه بندی، کشتن مردم بیگناه ، گروگانگیری، اقدامات تروریستی که توسط افراد بلوچ نما انجام می شود نبایستی اینها را تایید کرد که این قضیه باعث گردیده لباس و هویت ما در نزد جهان بدنام شود این روند را بدون تعارف باید بپذیریم و به عنوان یک زنگ خطر به نسل جدید هشیارانه اعلام کنیم دیگر دوران اینگونه فعالیت ها در جهان جایگاهی ندارد. به کسانی که هم این رویه را می برند سئوال کنید به کجا رسیدند به نظرم نباید افتخارات خود را بدست احساسات خالی و بی ریشه قرار داد باید همت کرد و از این گونه انگ ها به صراحت دوری جست و ما هم نقشی در جامعه خود داشته باشیم.

از طرفی متاسفانه برخی از ما نیز بدلایل مختلف به خارج رفته و خارج نشین می باشند این عده نیز به دلیل اینکه امتیازات و امکاناتی در اختیار گرفته اند و حرف هایی را مطرح می کنند که در بلوچستان حقیقت ندارد اگر هم داشته باشد بیشتر حالت سیاه نمایی را پیگیری می کنند ما باید به فکر خودمان باشیم احساس مردم را داشته باشیم به فکر این نباشیم که ما باید کاری کنیم که در بین مردم خودمان معروف شویم.

http://www.estoun.blogfa.com/post-99.aspx
..