یک سال پیش محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران، در پیامی بی سابقه پیروزی باراک اوباما را در انتخابات ریاست جمهوری 2008 آمریکا تبریک گفت، اما با وجود آن پیام "تاریخی" چرا خصومت 30 ساله دو کشور فروکش نکرده است؟
ظاهرا وعده آقای اوباما برای تغییر وضع موجود و مذاکره بدون پیش شرط با ایران، آقای احمدی نژاد را ترغیب کرد تا همتای آمریکایی خود را به "رفتاری مبتنی بر عدالت و احترام به حقوق انسانها و ملتها، دوستی و عدم دخالت در امور ديگران" دعوت کند.
هر چند آقای اوباما تا به امروز پاسخی مستقیم به آن پیام تبریک نداده، اما بسیاری از ناظران، حتی اصلاح طلبان منتقد آقای احمدی نژاد، این حرکت نمادین را به فال نیک گرفتند.
در مقابل، دسته ای از حامیان آقای احمدی نژاد او را به فرصت سوزی نسنجیده و تخطی از موضع آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران متهم کردند.
مثلا احمد توکلی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس پس از بی اعتنایی آقای اوباما، از رییس دولت نهم پرسید: "اين تلاش يك جانبه كه مرتباً با بياعتنايي طرف مقابل و يا بدتر از آن برخوردهاي متكبرانه رايج شان روبرو شده، چگونه با شرط حفظ عزت سازگار است؟"
البته بخشی از محافظه کاران هوادار آقای احمدی نژاد هم بودند که این پیام را به نامه 21 سال پیش آیت الله خمینی به میخاییل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق، درباره زوال قریب الوقوع کمونیسم تشبیه می کردند.
اما افرادی همچون آقای توکلی و حسین شریعتمداری، نماینده رهبر ایران در روزنامه کیهان، معتقدند سیر رویدادهای یک سال بعد نشان داد برای حکومتی که 30 سال ایستادگی مقابل "شیطان بزرگ" را مایه افتخار می دانسته، آن پیام تبریک سرمایه سیاسی گرانقدری را هدر داد.
اوباما پخته می شود
حقیقت این است که باراک اوبامایی که پیام آقای احمدی نژاد را گرفت و پاسخ دادن به آن را به زمانی مناسب موکول کرد، همان باراک اوبامای دنیا ندیده روزهای نخست مبارزه انتخاباتی اش نبود.
در پی انتقاد رقبای دموکرات و جمهوریخواه از تصمیمش برای مذاکره بی قید و شرط با محمود احمدی نژاد، آقای اوباما ابتدا گفت که زمان و مکان مذاکره را خود تعیین می کند و بعد اذعان کرد که می داند این آقای احمدی نژاد نیست که حرف آخر را در ایران می زند.
از تیرماه 1387 بود که او، بیشتر تحت تاثیر لابی های اسراییل، گفت از تمام قدرت آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی استفاده خواهد کرد. انتخاب جوزف بایدن به عنوان معاون، سیاستهای خارجی آقای اوباما را پخته تر کرد.
بازگشت هویج و چماق
بدین ترتیب آقای اوباما حتی پیش از پیروزی، عملا خود را به برزخی انداخته بود که برای بازگرداندن ایران به جامعه بین الملل از یک سو و مهار برنامه اتمی اش از سوی دیگر چاره ای جز اتخاذ سیاست هویج و چماق سالهای آخر ریاست جمهوری جورج بوش نداشت.
و این دقیقا همان سیاستی بود که رهبران جمهوری اسلامی از آن بیزار بودند و آن را "کژراهه" و "چاه" آقای بوش توصیف کرده بودند.
کمتر از یک ماه بعد از پیام تبریک آقای احمدی نژاد، هیلاری کلینتون به وزارت امور خارجه آمریکا منصوب شد، زنی که پیش از انتخابات کشورش تهدید کرده بود در صورت حمله جمهوری اسلامی به اسراییل، باید ایران را بمباران اتمی کرد.
چند روز بعد آقای اوباما خواستار تعلیق غنی سازی اورانیوم در ایران شد. اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت، از اولین مقامهای جمهوری اسلامی شد که گفت آقای اوباما همان حرفهای جورج بوش را با قدری تغییر تکرار می کند.
علی لاریجانی هم بقدری از تاکید رییس جمهوری منتخب آمریکا بر ادامه سیاست هویج و چماق عصبانی شد که گفت سخن آقای اوباما شبیه گاوچرانهاست.
مشت گره کرده و دست چدنی
از این پس بود که رهبران ایران، یکی پس از دیگری، خواهان تغییرات "بنیادین و اساسی" در رفتار دولت جدید آمریکا شدند. طرف آمریکایی نیز دقیقا همین درخواست را از تهران داشت.
آقای اوباما در زمستان 1387 هم در مراسم تحلیفش و هم در مصاحبه با تلویزیون العربیه گفت که اگر ایران مشت گره کرده خود را باز کند، می تواند دست دوستی آمریکا را بفشارد.
آقای احمدی نژاد در مراسم 22 بهمن آن سال پاسخ داد که آماده گفتگوست، ولی مذاکره باید در فضایی عادلانه و احترام متقابل صورت پذیرد.
اما در اسفند 1387 دو تحول، بدبینی متقابل را تشدید کرد.
اول، آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرد که ذخیره اورانیوم غنی شده ایران ظرف شش ماه پیش دو برابر شده است. دریاسالار مایک مولن، رییس ستاد مشترک آمریکا با استناد به این گزارش گفت که ایران دیگر اورانیوم کافی برای ساخت بمب اتمی دارد، هرچند رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده معتقد بود هنوز تهران فاصله زیادی تا اتمی شدن دارد.
دوم، آقای اوباما تحریمهای صنعت نفت و گاز ایران، میراث دولت بیل کلینتون، را برای یک سال دیگر تمدید کرد. این اولین تنبیه ایران از سوی دولت جدید آمریکا بود.
با این حال، رییس جمهوری آمریکا در پیامی به مناسبت نوروز علاوه بر مردم، رهبران "جمهوری اسلامی" ایران را هم خطاب قرار داد و خواستار شروعی نو در مناسبات دو کشور شد.
اما آیت الله خامنه ای که نه در پرونده اتمی و نه در روند صلح خاورمیانه، تغییری در موضع دولت جدید آمریکا نمی دید، کارت تبریک ویدئویی آقای اوباما را ناکافی دانست.
او در نخستین روز سال 1388 گفت: "آنها می گویند به سوی ایران دست دراز کرده ایم و ما می گوییم اگر آمریکا در زیر دستکش مخملی، دستی چدنی را پنهان کرده باشد، این اقدام هیچ معنا و ارزشی ندارد."
توپ فوتبال سیاست ایران
با وجود این پاسخ سرد، آمریکا تصمیم گرفت از این پس در مذاکرات اتمی گروه پنج بعلاوه یک با ایران حضوری فعال داشته باشد. اما همزمان تلاشهای واشنگتن برای فراهم آوردن زمینه تحریمهای تازه بین المللی در صورت تسلیم نشدن ایران ادامه یافت، هرچند که با مقاومت مسکو و پکن مواجه شد.
در بیست و هشتم اردیبهشت، یعنی سه هفته قبل از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، آقای اوباما گفت مذاکرات را به بعد از این رای گیری موکول کرده، اما سرکوب معترضان به نتیجه اعلام شده انتخابات زمینه ساز تنشی ناخواسته در مناسبات ایران و آمریکا شد.
او ابتدا کوشید تا آمریکا "توپ فوتبال" سیاست ایران نشود و برای همین حرفی نزد که دخالت در امور ایران تلقی شود. اما با سرازیر شدن خون معترضان در خیابانهای تهران، لحن آقای اوباما تندتر شد و گفت که این سرکوب روی رابطه جهان با جمهوری اسلامی تاثیر می گذارد. آقای احمدی نژاد این برخورد را اشتباه خواند.
کاخ سفید همچنین حتی دعوت بی سابقه از دیپلماتهای ایرانی برای شرکت در جشنهای روز استقلال آمریکا را پس گرفت و حتی محمود احمدی نژاد در جریان مجمع عمومی سازمان ملل به ضیافت سران به میزبانی آقای اوباما دعوت نشد.
در مقابل آقای احمدی نژاد در نیویورک از آمریکا خواست دولتش را دوستی بالقوه بداند، نه تهدید. سپس افشای تاسیسات اتمی قم بار دیگر آمریکایی ها را درباره صداقت ایران دچار تردید کرد، هر چند ایران می گفت خلاف مقررات عمل نکرده است.
آغاز گفتگوهای ژنو در مهر ماه، امید تازه ای در دل آمریکایی ها ایجاد کرد که شاید ایران سیاست و نیات اتمی خود را شفاف کند. حتی آقای احمدی نژاد پیشنهاد داد حاضر است با سران گروه پنج بعلاوی یک مذاکره کند.
مذاکرات ژنو هرچند شروع امیدبخشی داشت و راه را برای بازرسی از تاسیسات قم باز کرد، اما رد پیشنهاد معاوضه اورانیوم از سوی ایران همه چیز را به خانه اول بازگرداند. آمریکا گفته است حاضر نیست تا ابد با ایران مذاکره کند و در پایان سال جاری میلادی پیشرفت کار را ارزیابی می کند.
آزمون تازه
در آستانه سی امین سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران آیت الله خامنه ای یکبار دیگر برقراری رابطه با آمریکا را بی حاصل دانست و گفت که فریب سخنان آشتی جویانه آقای اوباما را نمی خورد.
اما برنده جایزه صلح نوبل در سال 2009 در پیامی یکبار دیگر رهبران ایران را به فراموش کردن گذشته و ساختن آینده ای تازه دعوت کرد.
با این حال به نظر می رسد کشمکش سیاسی در داخل ایران، برنامه اتمی و ترس اسراییل از آن و نیز گستردگی مطالبات ایران از آمریکا (از عذرخواهی بابت کودتا علیه مصدق و حمایت از صدام گرفته تا احقاق حقوق فلسطینیان) نگذارد خصومتی که نزدیک به یازده هزار روز به درازا کشیده، دستکم در کوتاه مدت پایان یابد.
یک هفته دیگر، زمان تمدید فرمان "وضعیت فوق العاده" آمریکا علیه ایران فرامی رسد و به آزمونی تازه برای آقای اوباما بدل می شود.
این فرمان را جیمی کارتر، رییس جمهوری وقت آمریکا، بعد از گروگانگیری 1358 صادر کرد تا ایران را تهدیدی برای امنیت، سیاست و اقتصاد ایالات متحده معرفی کند.
یک سال و چند پیام تبریک بعد، آقای اوباما توجیهی برای تمدید نکردن این فرمان ندارد. پس ادامه چرخه شوم خصومت گریزناپذیر است.
ظاهرا وعده آقای اوباما برای تغییر وضع موجود و مذاکره بدون پیش شرط با ایران، آقای احمدی نژاد را ترغیب کرد تا همتای آمریکایی خود را به "رفتاری مبتنی بر عدالت و احترام به حقوق انسانها و ملتها، دوستی و عدم دخالت در امور ديگران" دعوت کند.
هر چند آقای اوباما تا به امروز پاسخی مستقیم به آن پیام تبریک نداده، اما بسیاری از ناظران، حتی اصلاح طلبان منتقد آقای احمدی نژاد، این حرکت نمادین را به فال نیک گرفتند.
در مقابل، دسته ای از حامیان آقای احمدی نژاد او را به فرصت سوزی نسنجیده و تخطی از موضع آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران متهم کردند.
مثلا احمد توکلی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس پس از بی اعتنایی آقای اوباما، از رییس دولت نهم پرسید: "اين تلاش يك جانبه كه مرتباً با بياعتنايي طرف مقابل و يا بدتر از آن برخوردهاي متكبرانه رايج شان روبرو شده، چگونه با شرط حفظ عزت سازگار است؟"
البته بخشی از محافظه کاران هوادار آقای احمدی نژاد هم بودند که این پیام را به نامه 21 سال پیش آیت الله خمینی به میخاییل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق، درباره زوال قریب الوقوع کمونیسم تشبیه می کردند.
اما افرادی همچون آقای توکلی و حسین شریعتمداری، نماینده رهبر ایران در روزنامه کیهان، معتقدند سیر رویدادهای یک سال بعد نشان داد برای حکومتی که 30 سال ایستادگی مقابل "شیطان بزرگ" را مایه افتخار می دانسته، آن پیام تبریک سرمایه سیاسی گرانقدری را هدر داد.
اوباما پخته می شود
حقیقت این است که باراک اوبامایی که پیام آقای احمدی نژاد را گرفت و پاسخ دادن به آن را به زمانی مناسب موکول کرد، همان باراک اوبامای دنیا ندیده روزهای نخست مبارزه انتخاباتی اش نبود.
در پی انتقاد رقبای دموکرات و جمهوریخواه از تصمیمش برای مذاکره بی قید و شرط با محمود احمدی نژاد، آقای اوباما ابتدا گفت که زمان و مکان مذاکره را خود تعیین می کند و بعد اذعان کرد که می داند این آقای احمدی نژاد نیست که حرف آخر را در ایران می زند.
از تیرماه 1387 بود که او، بیشتر تحت تاثیر لابی های اسراییل، گفت از تمام قدرت آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی استفاده خواهد کرد. انتخاب جوزف بایدن به عنوان معاون، سیاستهای خارجی آقای اوباما را پخته تر کرد.
بازگشت هویج و چماق
بدین ترتیب آقای اوباما حتی پیش از پیروزی، عملا خود را به برزخی انداخته بود که برای بازگرداندن ایران به جامعه بین الملل از یک سو و مهار برنامه اتمی اش از سوی دیگر چاره ای جز اتخاذ سیاست هویج و چماق سالهای آخر ریاست جمهوری جورج بوش نداشت.
و این دقیقا همان سیاستی بود که رهبران جمهوری اسلامی از آن بیزار بودند و آن را "کژراهه" و "چاه" آقای بوش توصیف کرده بودند.
کمتر از یک ماه بعد از پیام تبریک آقای احمدی نژاد، هیلاری کلینتون به وزارت امور خارجه آمریکا منصوب شد، زنی که پیش از انتخابات کشورش تهدید کرده بود در صورت حمله جمهوری اسلامی به اسراییل، باید ایران را بمباران اتمی کرد.
چند روز بعد آقای اوباما خواستار تعلیق غنی سازی اورانیوم در ایران شد. اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت، از اولین مقامهای جمهوری اسلامی شد که گفت آقای اوباما همان حرفهای جورج بوش را با قدری تغییر تکرار می کند.
علی لاریجانی هم بقدری از تاکید رییس جمهوری منتخب آمریکا بر ادامه سیاست هویج و چماق عصبانی شد که گفت سخن آقای اوباما شبیه گاوچرانهاست.
مشت گره کرده و دست چدنی
از این پس بود که رهبران ایران، یکی پس از دیگری، خواهان تغییرات "بنیادین و اساسی" در رفتار دولت جدید آمریکا شدند. طرف آمریکایی نیز دقیقا همین درخواست را از تهران داشت.
آقای اوباما در زمستان 1387 هم در مراسم تحلیفش و هم در مصاحبه با تلویزیون العربیه گفت که اگر ایران مشت گره کرده خود را باز کند، می تواند دست دوستی آمریکا را بفشارد.
آقای احمدی نژاد در مراسم 22 بهمن آن سال پاسخ داد که آماده گفتگوست، ولی مذاکره باید در فضایی عادلانه و احترام متقابل صورت پذیرد.
اما در اسفند 1387 دو تحول، بدبینی متقابل را تشدید کرد.
اول، آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرد که ذخیره اورانیوم غنی شده ایران ظرف شش ماه پیش دو برابر شده است. دریاسالار مایک مولن، رییس ستاد مشترک آمریکا با استناد به این گزارش گفت که ایران دیگر اورانیوم کافی برای ساخت بمب اتمی دارد، هرچند رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده معتقد بود هنوز تهران فاصله زیادی تا اتمی شدن دارد.
دوم، آقای اوباما تحریمهای صنعت نفت و گاز ایران، میراث دولت بیل کلینتون، را برای یک سال دیگر تمدید کرد. این اولین تنبیه ایران از سوی دولت جدید آمریکا بود.
با این حال، رییس جمهوری آمریکا در پیامی به مناسبت نوروز علاوه بر مردم، رهبران "جمهوری اسلامی" ایران را هم خطاب قرار داد و خواستار شروعی نو در مناسبات دو کشور شد.
اما آیت الله خامنه ای که نه در پرونده اتمی و نه در روند صلح خاورمیانه، تغییری در موضع دولت جدید آمریکا نمی دید، کارت تبریک ویدئویی آقای اوباما را ناکافی دانست.
او در نخستین روز سال 1388 گفت: "آنها می گویند به سوی ایران دست دراز کرده ایم و ما می گوییم اگر آمریکا در زیر دستکش مخملی، دستی چدنی را پنهان کرده باشد، این اقدام هیچ معنا و ارزشی ندارد."
توپ فوتبال سیاست ایران
با وجود این پاسخ سرد، آمریکا تصمیم گرفت از این پس در مذاکرات اتمی گروه پنج بعلاوه یک با ایران حضوری فعال داشته باشد. اما همزمان تلاشهای واشنگتن برای فراهم آوردن زمینه تحریمهای تازه بین المللی در صورت تسلیم نشدن ایران ادامه یافت، هرچند که با مقاومت مسکو و پکن مواجه شد.
در بیست و هشتم اردیبهشت، یعنی سه هفته قبل از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، آقای اوباما گفت مذاکرات را به بعد از این رای گیری موکول کرده، اما سرکوب معترضان به نتیجه اعلام شده انتخابات زمینه ساز تنشی ناخواسته در مناسبات ایران و آمریکا شد.
او ابتدا کوشید تا آمریکا "توپ فوتبال" سیاست ایران نشود و برای همین حرفی نزد که دخالت در امور ایران تلقی شود. اما با سرازیر شدن خون معترضان در خیابانهای تهران، لحن آقای اوباما تندتر شد و گفت که این سرکوب روی رابطه جهان با جمهوری اسلامی تاثیر می گذارد. آقای احمدی نژاد این برخورد را اشتباه خواند.
کاخ سفید همچنین حتی دعوت بی سابقه از دیپلماتهای ایرانی برای شرکت در جشنهای روز استقلال آمریکا را پس گرفت و حتی محمود احمدی نژاد در جریان مجمع عمومی سازمان ملل به ضیافت سران به میزبانی آقای اوباما دعوت نشد.
در مقابل آقای احمدی نژاد در نیویورک از آمریکا خواست دولتش را دوستی بالقوه بداند، نه تهدید. سپس افشای تاسیسات اتمی قم بار دیگر آمریکایی ها را درباره صداقت ایران دچار تردید کرد، هر چند ایران می گفت خلاف مقررات عمل نکرده است.
آغاز گفتگوهای ژنو در مهر ماه، امید تازه ای در دل آمریکایی ها ایجاد کرد که شاید ایران سیاست و نیات اتمی خود را شفاف کند. حتی آقای احمدی نژاد پیشنهاد داد حاضر است با سران گروه پنج بعلاوی یک مذاکره کند.
مذاکرات ژنو هرچند شروع امیدبخشی داشت و راه را برای بازرسی از تاسیسات قم باز کرد، اما رد پیشنهاد معاوضه اورانیوم از سوی ایران همه چیز را به خانه اول بازگرداند. آمریکا گفته است حاضر نیست تا ابد با ایران مذاکره کند و در پایان سال جاری میلادی پیشرفت کار را ارزیابی می کند.
آزمون تازه
در آستانه سی امین سالگرد اشغال سفارت آمریکا در تهران آیت الله خامنه ای یکبار دیگر برقراری رابطه با آمریکا را بی حاصل دانست و گفت که فریب سخنان آشتی جویانه آقای اوباما را نمی خورد.
اما برنده جایزه صلح نوبل در سال 2009 در پیامی یکبار دیگر رهبران ایران را به فراموش کردن گذشته و ساختن آینده ای تازه دعوت کرد.
با این حال به نظر می رسد کشمکش سیاسی در داخل ایران، برنامه اتمی و ترس اسراییل از آن و نیز گستردگی مطالبات ایران از آمریکا (از عذرخواهی بابت کودتا علیه مصدق و حمایت از صدام گرفته تا احقاق حقوق فلسطینیان) نگذارد خصومتی که نزدیک به یازده هزار روز به درازا کشیده، دستکم در کوتاه مدت پایان یابد.
یک هفته دیگر، زمان تمدید فرمان "وضعیت فوق العاده" آمریکا علیه ایران فرامی رسد و به آزمونی تازه برای آقای اوباما بدل می شود.
این فرمان را جیمی کارتر، رییس جمهوری وقت آمریکا، بعد از گروگانگیری 1358 صادر کرد تا ایران را تهدیدی برای امنیت، سیاست و اقتصاد ایالات متحده معرفی کند.
یک سال و چند پیام تبریک بعد، آقای اوباما توجیهی برای تمدید نکردن این فرمان ندارد. پس ادامه چرخه شوم خصومت گریزناپذیر است.
BBC
No comments:
Post a Comment