در دو بمبگذاری انتحاری در زاهدان دهها نفر کشته و زخمی شدند. حالا ست که همه اگر لیوان آب دستشان هست زمین می گذارند و بلوچستان را در صدر اخبار می نشانند اما وقتی دسته دسته جوان را بالای دار می برند و باد برایمان جنازه میرقصاند بلوچستان از ته اخبار هم غایب است. همین چند روز قبل مراسم ختم بخاری که یکی از مراسم مذهبی اهل تسنن هست بدون هیچ دلیل و توضیحی ممنوع اعلام شد و هیچکدام از خبرگزاریها حتی خبر نشدند که خبری شده است. وقتی از درد و رنجها و اعدام و زندان و شکنجه و اجحافاتی که به استان میشود خبری در اخبار نباشد آن استان خبر ساز خواهد شد. در آن استان مرگ ارزان خواهد شد؛ زیستن بی ارزش خواهد شد و جوانان، مرگ طلب خواهند شد. روشنفکران و گروههای سیاسی ای که به مبارزه مسلحانه اعتقاد ندارند بارها و بارها نوشتند و هشدار دادند اما در این نظام کجاست گوشی شنوا. طبیعی است که در چنین حالتی، در جذب جوانان، برنده اصلی جندالله است. دو جوان که باید پر باشند از شور زندگی، تلخی مرگ پاشیدهاند بر دهها انسان. دیری است که در استان ما زندگی ها چنان بر باد میرود که باد میبرد برگها را.
بیهوده است که کسی از چون منی توقع داشته باشد کشت و کشتار و خون و خون ریزی را تایید کنم.
بیهوده تر از آن توقعی است که کسی داشته باشد من گلوی ولی فقیه جاهل و نادان را رها کنم و بچسبم به جنایاتی که بر اثر جنایات او در دیار من قد علم کرده. در مسابقه ی مرگ افشانی برنده ای وجود ندارد هر چه زودتر متوقف نشود کثیفتر و غیر قابل توقف تر خواهد شد.
Source: http://pahra.blogsky.com/1389/04/25/post-18212
No comments:
Post a Comment