Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

بار الها تو بده بر ما هزاران مثل این

بار الها تو بده بر ما هزاران مثل این
یعقوب مهرنهاد روزنامه نگار وفعال اجتماعی که بدلیل سخنرانی هایش در اجتماعات مختلف ودر مراسمات اهلسنت نظیر اجتماعات روزهای عید قربان به بیان دردها وستمدیدگی مردمش می پرداخت وهمواره دغدغه این ماه تابان برقراری عدالت در سرزمین سرکوب شده بلوچستان وایران بود وی همچون شمع فروزانی بود و ستم هایی را که بر مردمان روا می داشتند افشا می کرد ودر یک سخنرانی ماندگار در عیدقربان(همان روزی که در آن صدام اعدام شد)در اجتماع بیش از ۱۰۰هزارنفر از مردم داغدیده چنین گفت:
اعدامهای پیاپی اخیر که دل هر دردمندی را به درد می آورد نشات گرفته از چیست؟ آنها هم فرزندان این جامعه بوده اند وبه هر اتهامی که محکوم گردیده اند در همین اجتماع بزرگ شده اند ورشد یافته اند وآیا محاکمی که این حکم اعدامها را صادر می کنند علاوه بر اثبات اتهامات ومجرمیت تا کنون علل وعوامل جرمها را مورد بررسی کارشناسانه قرار داده اند؟ وبه ریشه های آنها و روش های جلوگیری از آن تفکر وتدبیر نموده اند؟
مهرنهاد که اینگونه شجاعانه به ایراد سخن می پرداخت امروز خود به جرم بیان همین واقعیت ها به اعدام محکوم واهلسنت در غم صدور این حکم ناباوارانه مجنون شدند که البته در اذهان مردم زجردیده مان به عنوان اسطوره ای به تمام معنا خواهد بود و پرچمی همیشه استوار در دستان مقاومت مظلومان ستمدیده بلوچستان،ایران وحتی جهان خواهد بود.
اما آنچه اسباب دستگیری مهرنهاد و صدور چنین حکم ظالمانه ای برایش شد عداوت های کور استاندار فاشیست بود که در صورت عملی شدن حکم قسم یاد می کنیم از خون دهمرده نخواهیم گذشت یعقوب مهرنهاد که همواره بر زبانش عدل موج می زد اینچنین از استاندار انتقاد کرد که انها را وحشت زده نمود:
ضعف مدیریتها و تعصبات مذهبی بسیاری از مدیران ودخالت دادن آن تعصبات در امور سیاسی همواره حل مسایل استان را پیچیده وگره های آن را کور نموده است وبرای برون رفت ازبسیاری از این مشکلات وتنها راه حل بازکردن این گره های کور اصلاح وتغییر مدیرانی است که علاوه بر آنکه نتوانسته اند مسایل استان را حل کنند بلکه به پیچیدگی وگستردگی آنها افزوده اند وخواست امروز مردم سیستان وبلوچستان بیش از هر زمان دیگر تغییر مدیران ناموفق وجایگزینی مدیران میانه رو وانعطاف پذیر به جای برخی مدیران متعصب وخشک مذهبی در استان می باشد . البته در صورت عدم توجه به این خواست مردمی باید سال86 را سال قهر مردم با مسئولین در این استان نامید قهری که قطعا مسئولین را در استان با چالش جدی مواجه خواهد کرد و در ادامه منجر به بحران مشروعیت مردمی دولت در سیستان وبلوچستان خواهد شد
مهرنهاد که از کم توانی وبی تحرکی نمایندگان ناشایست در مجلس رنج می برد به انهایی که خواستار ایجاد قرارگاههای نظامی بودند چنین گفت:
بهترین راه مبارزه با نا امنی در بلوچستان وایجاد امنیت؛ اختصاص بودجه در نظر گرفته شده برای امنیت به آموزش وپرورش و ارتقاء کیفیت آموزشی دانش آموزان استان میباشد.ایشان با اشاره به اینکه تا زمانیکه برای از بین بردن فقر وبیسوادی وکم سوادی در استان تلاش نشود هیچ امنیت پایداری در استان تحقق نخواهد یافت ؛خطاب به نمایندگان استان گفت: تنها راه ایجاد امنیت در استان اجرای عدالت واقعی ورفع فقر وتبعیض واز بین بردن بیکاری وبی سوادی می باشد.
مهرنهاد جوانی شایسته بود که بجای تقدیر از این نخبه متفکر برایش حکم اعدام صادر کردند و با این حکم نا عادلانه وغیر منصفانه دیدگان صلح طلبان وفعالان مدنی ومردم را خونین کردند واین ستم می رود تا آنکه بنیاد ستمگران را به نابودی کشاند.
این جوان دردآشنا تنها راه ایجاد امنیت را ایجاد فرصتهای تحصیلی میداند وفقر را مهمترین عامل ایجاد خشونها می داند انچنان که می گوید:
با نامگذاری استان سیستان وبلوچستان به عنوان استان ویژه نمی توان محیط امن تری پدید آورد زیرا باید با فقر نبرد کرد که بستر پرورش خشونت طلبی وسرقت وراهزنیست.واحساس میشود ما امروز در استان به شدت به دگرگونی افکار ورهبری مسئولانه ومدبرانه نیازمندیم.تا به طور کارشناسی وبا بررسی های دقیق به مسایل استان نگریسته شود...
این جوان وشنفکر از فاصله وشکاف بین استان دیگر مناطق کشور رنج می برد واینگونه سخن می گوید:
چرا شکاف وفاصله بین استان ما ودیگر استانها از لحاظ شاخص توسعه انسانی روبه افزایش است ؟بهره برداران اصلی از این وضعیت چه کسانی هستند ؟ چرا مسئولان به طور واقعی در مهار چالشهای ناشی از گسترش فقر در استان ما ناتوانند؟ این چرا ها را ... باید پاسخ بگویند ... دولت ... وبر ماست تلاش برای آگاهی ؛ که آگاهی فقر را نیز از میان بر می دارد وبر چیدن فقر برچیدن بسیاری از این معضلات است.
مهرنهاد دبیرکل انجمن جوانان صدای عدالت همواره از موانع وسنگ اندازی های که جلوی اه مدنی شان سد می کردند ناراحت ورنجور بود واین اقدامات را از نا توانی دشمن می دانست انچنان که گفته بود:
بعضی ها حتی جرات این را هم نداشتند تا یکبار هم شده به ما بگویند این گو واین میدان . اما ما می دانستیم که رقیب شهامت این را هم ندارد چرا که طرفش را تا آلان شناخته است...

No comments:

Post a Comment