Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

جواب علمای جندالله به مولانا عبدالحمید و دعوت از علما به مناظره

سـایـت دووربــیـــن ؛ بعد از آنکه در نماز جمعه این هفته بیشتر خطیبان استان سیستان و بلوچستان 2 حمله جندالله به حسینیه زاهدان را محکوم کردند ، مجمع علمای جنبش مقاومت در پاسخ خطیبان که جهاد را انکار می کنند ، با ادله های شرعی به جواب و رد آنها پرداختند .
نـسـخـه‌ای از این بیانیه که به سایت دووربــیــن ارسال شده است ، به صورت کامل در اختـیـار کابران عزیز قرار می دهیم .

بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تعالی :اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر.
و قال ایضا : و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامعو بیع و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز.
و قال النبی صلی الله علیه و سلم : من ترک الجهاد فی سبیل الله البسه الله الذلة و شمله البلاء و دیث بالصغار و سیم الخسف و منع النصف.
اخیرا و پس از عملیات استشهادی شهید اعظم در برابر حسینیه زاهدان برخی از علمای منطقه که ترس وجودشان را فراگرفته و هیچگاه جنایات رژیم متجاوز و اشغالگر ولایت سفیه را چنین محکوم نکرده اند به بیان موضوعاتی پرداخته اند که باید در برابر الله پاسخگوی این سخنان خود باشند زیرا انکار جهاد و آن را فساد نامیدن عمل شنیعی است که فقط از جاهلان و نادانان بر می آید.
علمائی که عملیات های استشهادی را حرام می خوانند در باره عملیاتهای استشهادی فلسطین چه می گویند و چرا باید از عملیات استشهادی مظلومان و ستمدیدگان در فلسطین حمایت کنند و عملیات استشهادی مظلومان و ستمدیدگان اهلسنت ایران را محکوم نمایند ؟
این برخورد دوگانه در یک موضوع شرعی نشان می دهد که این سخنان بدون پایه شرعی و اسلامی مطرح می شوند و هیچ آویزه شرعی ندارد و این طور هم نیست که چون خود از رژیم کافر و متجاوز می ترسند بتوانند برای مردم تعیین تکلیف کنند زیرا که آنها تنها مالکان دین نیستند و علمای اسلام در طول تاریخ فتوای کفر رفض و تشیع را داده اند و الان چند مولوی نمی توانند به زور کافران را مسلمان بنامند.
علمای زاهدان یا شاگردان مولانا غلام الله خان و مولانا عبدالغنی جاجروی هستند و یا شاگردان شیخ سلیم الله خان و مفتی اعظم مولانا رشید احمد لدهیانوی که این علمای بزرگوار بالاتفاق معتقد به کفر تشیع بوده اند و هیچ اختلافی در این بین وجود ندارد و اگر شاگردان این علمای کرام فتوای خصوصی گرفته اند به ما هم نشان دهند.
بالخصوص مفتی اعظم عصر جناب مفتی رشید احمد لدهیانوی مولف احسن الفتاوی که یکی از مهمترین مراجع فتوا در دارالافتاها محسوب می شود با صراحت کفر و ارتداد تشیع را ثابت کرده است و جالب است که علمای بلوچستان در دیگر فتواها از احسن الفتاوی استناد می کنند و از این کتاب عظیم فتوا نقل می کنند اما در موضوع تشیع طرفه می روند!!!

در یک استفتاء که علامه مولانا محمد منظور نعمانی (مولف معارف الحدیث، ترجمه مولوی عبدالمجید مرادزهی خاشی) از علمای هند و پاکستان در مورد تشیع سوال کرده بود بیش از دو هزار عالم و مفتی فتوای کفر تشیع را صادر کردند از جمله مفتی اعظم هند مفتی اعظمی که با صراحت کفر تشیع را اعلام کرده بود.
و خود مولانا محمد منظور که بسیاری از کتابهایش به فارسی ترجمه شده است با صراحت در کتابش انقلاب ایران که مقدمه اش توسط مولانا ابولحسن علی الحسنی الندوی نوشته شده است کفر تشیع صفوی را ثابت کرده است که به اندازه ذره ای شک در این موضوع باقی نمانده است.
علمای دیوبند بالاتفاق معتقد به کفر تشیع بوده اند و در این باب فتوا داده اند و فتاوای دارالعلوم دیوبند و محمود الفتاوی و دیگر فتاوی شاهد و دلیل این موضوع می باشند و محدث دیوبند امام انورشاه کشمیری با تفصیل کامل در کتاب اکفار الملحدین به این موضوع پرداخته است و با دلائل زیاد کفر شیعه را ثابت کرده است.
الان علمای زاهدان و بلوچستان نسبت خود را با این علمای بزرگ و اساتذه خود بیان کنند تا حقیقت برای همگان آشکار شود که آیا رای و نظر اساتذه خود را دارند یا نه رای و نظر اساتذه و علمای بزرگ را کنار گذاشته اند و فتواهائی از روی ترس می دهند.
الان ما می پردازیم به جهاد با رژیم ایران و شیعیانی که سرزمین اسلامی ما را مانندصهونیستها اشغال کرده اند؛ در این شکی نیست که کافران و ظالمان صفوی مسلک سرزمینهای اسلامی از جمله بلوچستان و کردستان و ترکمنصحرا و... را اشغال کرده و دست مسلمانان این سرزمینها را از سرزمینهایشان قطع کرده و آنان را از حقوق حقه خود محروم کرده و حکومت استعماری و استثماری خود را که ساخته و پرداخته ملاهای دربار صفوی است و هیچ رابطه ای با اسلام محمدی ندارد را بر مردمان این سرزمینها به اجرا در آورده اند و در چنین وضعیتی است که جهاد و مبارزه با متجاوزان و اشغالگران فرض عین می باشد و بر هر فردی که توان رویاروئی و مقابله را داشته باشد اعم از زن و مرد لازم است که در برابر متجاوزان و استعمارگران بایستند و این مذهب تمامی فقهاء و مجتهدین است و علمای اسلام و بویژه علمای حنفی که ما پیرو آن هستیم نوشته اند:فان دخل الکفار بلدة لنا ،او اطلوا علیها صار الجهاد حینئذ فرض عین. بدایة المبتدی مع شرحه الهدایة فی فقه الحنفی
و حتی اگر متجاوزان وظالمان مسلمان باشند باز هم دفاع و ایستادگی در برابر آنان فرض می باشد وقیام حضرت حسین در برابر یزید که به اتفاق همه حاکم مسلمان اما جابر و ظالمی بوده است بهترین و مستحکم ترین دلیل قیام علیه ظالمان و مستکبران می باشد اگرچه مسلمان باشند این در حالی است که رژیم ایران فقط ادعای اسلام می کند و عقائد خمینی و اتباعش به اتفاق علمای اسلام خارج از حدود اسلام می باشد از جنبه ای دیگر مظالم و ستمگریهای نظام خمینی هزاران برابر از مظالم یزید بیشتر هستند که حضرت حسین رضی الله عنه در برابرش قیام کردند و مجدد قرن اشرفعلی تهانوی در فتاوایش که به عنوان امدادالفتاوی منتشر شده است با صراحت قیام در برابر حکومتهای ستمگر را فرض دانسته است اگر چه خود را حکومت اسلامی بدانند باز هم باید بگوئیم طبق فتوای علمای اعلام حکومت ایران حکومتی اسلامی نمی باشد بلکه طبق تحقیق علامه محمد منظور نعمانی از علمای بزگ هند انقلاب ایران یک انقلاب کاملا کافرانه و ضد اسلامی است و ایشان در کتابش انقلاب ایران با تفصیل به این موضوع پرداخته اند.
حکومت ایران که اهانت و تکفیر خلفای راشدین را قانونی کرده است و متجاوزان اشغالگر در شهرهای مسلمانان با برگذاری مراسم فاطمی خلفای راشدین را کافر و ظالم می نامند و روزنامه های رسمی نظام مادر مومنان عایشه صدیقه رضی الله عنها العیاذ بالله فاحشه معرفی می شود چگونه حکومتی اسلامی می تواند باشد در حالی که در فتاوای شامی از معروف ترین کتب فقه حنفی آمده است که تکفیر حضرت ابوبکر و عمر و تهمت زدن به ام المومنین عایشه صدیقه رضی الله عنه کفر می باشد و یک فرد را از دائره اسلام خارج می نماید و علمای اسلام می دانند که کفر و ایمان رابطه عموم و خصوص مطلق دارند که ایمان عام و کفر خاص می باشد و برای مومن شدن پذیرفتن جمیع ما جاء به اللنبی صلی الله علیه و سلم و کفر عبارت است از انکار شیء مما جاء به النبی صلی الله علیه و سلم و به همین جهت است که علامه انور شاه کشمیری در کتاب اکفارالملحدین با صراحت اتهام زنندگان به عایشه رض و تکفیر کنندگان ابوبکر و عمر را کافر می دانند.
حکومت ایران که تخریب مدارس و مساجد مسلمانان جزئی سیاستهای آن می باشد و تاکنون دهها مسجد توسط نظام تخریب شده و مدارس منهدم شده و علمای اهلسنت اعدام و ترور شده اند چگونه می تواند حکومتی اسلامی باشد در حالی که الله تعالی تخریب کنندگان مساجد را ظالم و ستمگر و کافر اعلام می کند و می فرماید ومن اظلم ممن منع مساجد الله ان يذكر فيها اسمه وسعي في خرابها اوليك ما كان لهم ان يدخلوها الا خائفين لهم في الدنيا ولهم في الآخره عذاب عظيم.
و كيست بيدادگرتر از آن كس كه نگذارد در مساجد خدا نام وى برده شود و در ويرانى آنها بكوشد آنان حق ندارند جز ترسان‏لرزان در آن مساجد درآيند در اين دنيا ايشان را خوارى و در آخرت عذابى بزرگ است.
که طبق قول اکثر مفسرین مراد از خواری دنیا جهاد با آنان می باشد که بر مسلمانان فرض است با تخریب کنندگان مساجد بجنگند و آنان را به سزای اعمالشان برسانند.
و در آیه ای دیگر خداوند مستقیما برای دفاع از مساجد حکم جهاد می دهد و اعلام می کند که آنان را نصرت می کند چنانچه می فرماید: اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمى‏كرد صومعه‏ها و كليساها و كنيسه‏ها و مساجدی كه نام خدا در آنها بسيار برده مى‏شود سخت ويران مى‏شد و قطعا خدا به كسى كه [دين] او را يارى مى‏كند يارى مى‏دهد چرا كه خدا سخت نيرومند شكست‏ناپذير است.
همه این دلائل ثابت می کند که نظام حاکم بر ایران کافر و ظالم می باشد و جهاد علیه این نظام و دفاع از دین و مساجد و سرزمین و مردم فرض می باشد و هیچ کس نمی تواند با دلیلی از قران و حدیث این موضوع را نقض نماید و علمائی که مجبور به صدور فتوا شدند هیچ دلیلی شرعی بر فتوا خود ارائه نداده اند که نشان می دهد این فتوا تحت فشار صادر شده است .
اما هدف حمله قرار دادن کسانی که ظلم و کفر را همراهی می کنند و سرزمین مسلمانان را اشغال کرده و و در جنایت و تجاوز شریک هستند اگرچه در لباس شخصی خود را معرفی نمایند و در حقیقت مزدوران متجاوزان می باشند شرعا و عقلا جائز می باشد و باز هم فتاوای علمای اسلام در این باره موجود می باشند و مسئله تبییت رای فقهای مجتهدین دلیل این امر می باشد چنانچه فقهاء حمله به متجاوزان را جمیعا جائز دانسته و می گویند :یجوز تبییتهم و هو کسبهم لیلا و قال احمد بن حنبل لا نعلم احدا کره بیات العدو و هل غزو الروم الاالبیات.کشاف القناع 3 /47
و فقهاء می گویند که اگر افرادی در جنگ و تجاوز شریک بودند می توان به آنها حمله کرد چنانچه می گویند : فان قاتلا قتلا یعنی اگر در جنگ علیه مردم شریک بودند با آنان جنگیده می شود.بدایة المجتهد 1 / 400
و صاحب الافصاح نوشته اند :واتفقوا علی انهم اذا قاتلوا قتلوا. الافصاح 2 / 430
و امام شافعی ره در این باره می گوید : یجوز قتل الاجیر اولمحترف و المشغول بحرفته و السوقة .مغنی المحتاج 4 / 223
و در مسئله ای دیگر که مسئله منجنیق نام دارد فقهای مجتهد می نویسند :یجوز نصب المنجنیق علیهم و رمیهم بالنار و ارسال الماء علیهم.مغنی المحتاج 4 / 223
لذا کسانیکه رژیم را در ظلم و ستم همراهی می کنند اگر چه لباس نظامی بر تن نداشته باشند دشمن و متجاوز محسوب می شوند و جنگیدن با آنان از نظر شرعی جائز و مشروع می باشد.
از جهتی دیگر رژیم همیشه افراد عادی و بی طرف را هدف قرار داده و جوانان بیگناه را تیرباران واعدام کرده است تا جو رعب و وحشت بیافریند و مردم بلوچ و اهلسنت را وادار به مهاجرت نماید و همین امر در رژیم گذشته و حال سبب مهاجرت صدها هزار بلوچ به کشورهای خلیج و پاکستان شده است و ما امروز شاهد جمعیت قابل توجهی از مردم بلوچستان در کشورهای خلیج و شهر کراچی هستیم که به خاطر فشارهای موجود سرزمین خود را ترک کرده اند و رژیم به اسکان بیگانگان و مزدوران غیر سنی و غیر بلوچ خود در بلوچستان پرداخته است و در حال تغییر بافت جمعیتی این سرزمین می باشد و بیگانگان در این سرزمین از مزیت هائی برخوردا می شوند که ملت بلوچ از آن محروم می باشد الان برای مقابله با این سیاست نظام باید متوسل به روش مثل شویم و اعتداء بالمثل وفشار بر مزدوران رژیم می تواند زمینه بیرون شدن آنان را فراهم نماید و این امر از نظر عقل و شرع مشکل ندارد و ما مجبور به اختیار آن هستیم خداوند در قران به ما مسلمانان چنین اجازه ای داده است و می فرماید : فمن اعتدي عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليكم واتقوا الله واعلموا ان الله مع المتقين
اما بهانه قرار دادن مسجد و راه انداختن غوغا در این باره پوشیدن جرائم وجنایات رژیمی می باشد که در روز روشن مساجد اهلسنت را با خاک یکسان کرده و مصاحف قرانی را در چاههای فاضلاب انداخته و الان که انتقام را دریافت کرده است سر و صدا براه انداخته است.
در این مسئله باید توضیح دهیم که اولا این مسجد محل تجمع بسیجیان و سپاهیان بوده است و در حقیقت محل توطئه علیه اهلسنت و ملت بلوچ بوده است و انقلابیون فکری جز جنایت نداشته اند و این مسجد ضرار می باشد که پیامبر دستور تخریب و از بین بردن چنین مساجدی را داده اند.
دوما کسانی که مساجد و مدارس اهلسنت را تخریب کردند امروز نباید به انفجار مسجد خود اعتراض نمایند و مقابله بالمثل هیچ اشکالی شرعی ندارد و خداوند به ما اجازه داده است که ظالمان و کافران را مثل خودشان پاسخ دهیم تا دوباره دست به چنین جنایاتی نزنند و الله تعالی در این باره می فرماید:
فمن اعتدي عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليكم واتقوا الله واعلموا ان الله مع المتقين
ترجمه : پس هر كس بر شما تعدى كرد همان گونه كه بر شما تعدى كرده بر او تعدى كنيد و از خدا پروا بداريد و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است.
لذا کسانیکه مساجد را تخریب کردند و قلوب اهلسنت را جریحه دار کردند نباید امروز از انفجار مسجد خودشان ناراحت باشند و باید سر در گریبان خود بیاندازند و دست از تخریب مساجد و مدارس و اهانت به مقدسات و از جریحه دار کردن قلوب مسلمانان بردارند تا مسلمانان هم به عبادتگاههای آنان احترام بگذارند.
ما مجمع علمای جنبش جندالله از عملیاتهای جنبش حمایت می کنیم و آن را برخاسته از شرع و اسلام می دانیم و اگر علمائی که فتوای اخیر را صادر کردند پاسخی به دلائل ما بدهند ما حاضریم در این باره با آنان بحث نمائیم.
باز هم می گوئیم ما به علمای اهلسنت احترام می گذاریم و اعلام می کنیم که یکی از اهداف جنبش را حمایت و دفاع از علمای اهلسنت می دانیم و فرزندان مومن جنبش خود را فدای علمای خود می نمایند و در راه دفاع از آنان از هیچ قربانی دریغ نمی کنند و به دشمنان اجازه اهانت و تعرض به علماء را نمی دهند البته این به معنای پذیرفتن نظرات اشتباه و موضعی آنان نیست و جنبش مقاومت خود مجمعی از علما و مفتیان دارد که هر مسئله را پس از تحقیق شرعی و دینی به اجرا در می آورند.
مجمع علمای جنبش مقاومت جندالله

http://durbeen.org/view.php?id=465

No comments:

Post a Comment