Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

تاریخچه جنبشهای ملی در بلوچستان شکست قاجاریان توسط بهرام خان

در زمان حکومت سردارسیدخان ناروئی، قاجاریان همه کاره بلوچستان شدند و چپاول و غارت، ظلم و بیعدالتی را به آخرین حد خود رساندند. میربهرام خان در چنین موقعیتی از سرباز به پهره که مرکز بلوچستان غربی بشمار میرفت حمله نمود. اما پس از چند روز محاصره قلعه پهره، نتوانست آنرا فتح نماید و مجدداً به سرباز بازگشت. نیروهای بلوچ گرچه در این حمله کامیاب نشدند، اما این خود نور امیدی جهت عقب راندن نیروهای جانی قاجار محسوب میشد.

(بلـوچـسـتان شـرقـی ــــ بلـوچـسـتان غـربـی)


این رویدادها زمانی اتفاق افتادند که حکومت قاجاریان از درون متلاشی شده بود و انقلاب مشروطیت که یک انقلاب بورژوازی بود ضربات سنگینی به نیروهای قاجار وارد میساخت. بنابراین رژیم قاجار ناچار از تمرکز قدرتش در شهرهای مرکزی همانند تهران و . . . میگشت تا توانائی مقابله با قدرت توده های بپاخاسته را داشته باشد. ولی در این کشمکش نیروی قاجار در برابر مشروطه خواهان شکست خورده و عقب نشینی نمودند و قدرت سیاسی بدست انقلابیون افتاد و حدود اختیارات پادشاه محدود گشت.

هنگامیکه نیروهای نظامی در سال ۱۹۰۹ میلادی به مرکز فراخوانده شدند، تعداد کمی در پهره باقی ماندند که آنهم در نتیجه اقدامات سردارغلامحسین خان تعدادشان بمراتب کمتر گردید ، زیرا مخفیانه با بهرام خان دارای رابطه حسنه ای بود. بدین ترتیب شرایط برای تسلط بر پهره مهیا شد و میربهرام خان بهمراهی سایر افراد ذینفوذ آن را عملی ساخت.

غلامحسین خان ظاهراً از هواخواهان سرسخت حکومت قاجار بود و دربین مردم پهره نفوذ زیادی داشت واین مسئله سبب اعتماد بیش از حد حکومت نسبت به وی گشته بود. زمانیکه شرایط انقلاب در مناطق دیگر آماده میشد، رژیم قاجار خود را برای سرکوب آماده میکرد. سردار غلامحسین به قاجارها وانمد ساخت که هم اکنون در بلوچستان آرامش برقرار شده و هیچگونه خطری منافع شما را در اینجا تهدید نمی نماید. با این وجود ماندن نیروهای نظامی شما در پهره بیهوده بنظر میرسند. حکومتگران چون اعتمادفوق العاده ای به وی داشتند، نیروهای اضافی خود را به مرکز فراخواندند. بدین طریق قلعه تا حد زیادی از نیروهای سرکوبگر قاجار خالی گشت. در این هنگام میربهرام خان که قبلاً خود را آماده حمله بر پهره نموده بود، با نقشه ای حساب شده یورش را آغاز کرد و آن را بتصرف درآورد.

بعد از مدتی حکام قاجار بقصد باز پس گرفتن بلوچستان از دست بهرام خان و نیروهایش جندین حمله را سازماندهی کردند و ما آنها را بعنوان جنگهای بهرام خان و حکومت قاجار نامگذاری کرده و بشرح مختصر آنان میپردازیم.

جنگ اول میربهرام خان با قاجاریان
در بخش گذشته توضیح دادیم که سردارسیدخان ناروئی نماینده ای پیش حکومتگران فرستاد و از آنها بمنظور باز پس گرفتن قدرت از دست رفته کمک طلبید. حکومت سپاهی مرکب از چندین هزار سرباز جنگی بخاطر کمک به سردار سیدخان اعزام داشت. اما قبل از آنکه به بلوچستان برسند، سردارحسین خان می میرد. لشکریان بقصد عملی ساختن نقشه طراحی شده خویش بداخل بلوچستان پیشروی نمودند. میربهرام خان نیز سپاهی تدارک دید و در ناحیه"سرجو" با آنان بمقابله پرداخت. این جنگ چون در سرجو اتفاق افتاد به جنگ سرجو مشهور است. در این جنگ لشکریان قاجار شکست خورده و فرار میکنند. بلوچ ها وسایل جنگ و . . . آنها را تصاحب کرده و به پهره باز میگردند.

 جنگ دوم میربهرام خان با قاجاریان
قاجاریان مدتی بعد دوباره قوای نظامی خویش را تجدید سازماندهی نموده و به بلوچستان حمله نمودند. نیروهای بلوچ تحت فرماندهی بهرام خان در سوران با آنها مقابله مینمایند. در این درگیری تلفات زیادی طرفین متحمل میشوند. یکی از سرداران مشهور بلوچ بنام میرغلام محمد در این جنگ کشته میشود. قاجاریان نیز شکست میخورند و عقب نشنی میکنند.

جنگ سوم میربهرام خان با قاجاریان  
نیروهای سرکوبگر برای بار سوم بر بلوچستان یورش آوردند. این جنگ که به جنگ نصرت مشهور است، جنگ نهایی قاجار با میربهرام خان و بطور کلی با مردم بلوچستان میباشد. در این جنگ رژیم وقت برای همیشه شکست خورده و بلوچستان را ترک مینماید. نصرت فرمانده سپاه دولتی کشته میشود و یک قبضه توپ و تعدادی تفنگ بدست بلوچها میافتد.

زورگویی و اجحافات قاجاریان بحدی بوده است که هنوز هم زحمتکشان بلوچ خاطرات آن روزهای تیره و تار را در اذهان خود دارند و هر فارسی زبان را بنام "گـجر" میشناسند. پس از این واقعه میربهرام خان سرداران شورشی را در سراسر بلوچستان غربی مطیع ساخت و سپاهی مرکب از چند هزار نفر از طوایف مختلف تشکیل داد. در چنین شرایطی وی خود را شاه بلوچستان نامید و لقب شیرجهان را برای خویش انتخاب کرد.

هنگامیکه بهرام خان دست قاجاریان را از بلوچستان کوتاه ساخت، به جنگ برعلیه انگلیسها که در این زمان بخشی از بلوچستان غربی و تمامی بلوچستان شرقی را در اشغال خود داشتند، پرداخت. وی همانقدر که از قاجاریان بیزار بود، از انگلیسها نیز که برای چپاول و غارت مردم منطقه کمر بسته بودند، متنفر بود. انگلیسها در این دوره دو پایگاه نظامی در بلوچستان غربی یکی در میرجاوه و دیگری در نصرت آباد ایجاد کرده بودند.

طی این دوران جنگ جهانی اول درگرفت. انگلیسها برای استحکام موقعیت خویش در هند تصرفات پیرامون را گسترش میدادند، به بلوچستان شرقی اکتفا نکرده و دست به اشغال بلوچستان غربی زدند. ولی در عملی ساختن آن با اقدامات و مقاومتهای شدید قبایل منطقه سرحد و میربهرام خان با نیروهایش روبرو گردیدند. همزمان با این دولت آلمان که بدنبال مستحکم ساختن موقعیت خود در منطقه میگشت، متوجه تضاد میان دولت انگلیس و میربهرام خان شده و چند جاسوس نزد وی میفرستند. دولت آلمان فکر میکرد که اگر بتواند میربهرام خان را بطرف خود متمایل سازد، پایگاه خوبی در منطقه بدست خواهد آورد. اما بهرام خان، آلمانها و انگلیسها را دو روی یک سکه میدانست و از هر دو بیزار بود. او هر دو را بیگانه میدانست و بلوچها نسبت به بیگانگان نظر مساعدی نداشتند و آنها را دشمن خود تصور میکردند. بر همین اساس وقتیکه ترکهای عثمانی و آلمانها به میربهرام خان پیشنهاد کمک نمودند، فوراً آن را رد کرد.

در طول حیات میربهرام خان جنگهائی با نیروهای انگلیس اتفاق افتاد که عمده ترین آنها را ذکر مینمائیم:

جنگ سراوان ــ
این جنگ در شستون(مرکز سراوان کنونی) صورت گرفت. در این درگیری نیروهای انگلیس شکست خورده و عقب نشینی نمودند. میربهرام خان منطقه شستون را از دست آنان خارج ساخت. و بتصرف خویش درآورد. تلفات سنگینی به نیروهای انگلیس وارد آورد.

جنگ گومازی ـ ـ
این جنگ در منطقه گومازی(نزدیکی مـنـد واقع در بلوچستان شرقی) بوقوع پیوست. جنگ مذکور یکی از بزرگترین جنگهای میربهرامخان با نیروهای خارجی است. در این نبرد خونین تعداد زیادی از بلوچها بشهادت رسیدند. از جمله کشته شدگان میر امین برادر دوست محمدخان را میتوان نامبرد. با کشته شدن میر امین ضربه سنگینی به سپاهیان میربهرام خان وارد آمد و سرانجام مجبور به عقب نشینی شدند.

جنگ مـنـد ــ
آخرین مقابله میربهرام خان با قوای انگلیسها به جنگ مند موسوم است. وی در سال ۱٩۱۵ میلادی بمنظور بیرون راندن انگلیسها از مند و انتقام شکست در جنگ گومازی با لشکری مرکب از چندین هزار مرد جنگی بر مـنـد حمله برد. در این جنگ متجاوزین انگلیس شکست سختی خورده و متواری گردیدند. شهر مـنـد بدست بلوچهای فاتح افتاد. تعداد افراد مسلح بنابر کفته میرگل خان نصیر که در "تاریخ بلوچستان" بیان داشته بالغ بر ۱۴ هـزار نفر بوده اند که در این جنگ فعالانه شرکت مینمایند.

در نتیجه تداوم فعالیتهای میربهرام خان حکومت انگلیس در هـنـد نگران اوضاع شده و به چاره جوئی میپردازد. دولت انگلیس برای مسدود ساختن پیشروی های میربهرام خان گروهی از سرداران بانفوذ بلوچستان شرقی را گرد هم آورده و به بمـپور فرستاد. هیئت مذکور پس از ورود به مکُـران به منطقه مرزی آمده و بطور جداگانه با سران قبایل مختلف ملاقات نموده و با دادن رشوه های فراوان آنها را متقاعد ساختند تا دست از حمایت میربهرام خان بردارند. تعدادی از این سرداران در نتیجه وعده های انگلیسها ، خود را مستقل اعلام داشتند و حتی برخی بنابر تحریکات دولت انگلیس خود مستقیماً اعلان جنگ دادند. این هیئت بدنبال پیشبرد سیاست، خود مستقیماً با میربهرام خان تماس برقرار نمود و با نیرنگ های گوناگون وی را متقاعد ساخت که بیش از این با انگلیسها دشمنی نورزد. میربهرام خان چون ضعف خود را حس میکرد و میدانست که ادامه جنگ بیش از این بنفع او نخواهد بود، با پا درمیانی برخی از سران بلوچستان شرقی با دولت انگلیس به مصالحه پرداخت .

جبـهـه تـحـریـر بلو چـسـتـان

No comments:

Post a Comment