Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

مبارزه مسالمت آمیز جنبش آزادى خواهى بلوچ به کجا میرود؟ --- پیام امید

سالهاست که شیوه ها و سیاستهاى مبارزاتى ایرانیان٬ استراتجى و تاکتیک هاى انها و در کنار آن جنبش آزادى خواهى بلوچستان غربى نیز عوض شده است٬ و چشم انداز مبارزه برعلیه دیکتاتورى و استبداد مذهبى در ایران وسیع تر شده
و طیف وسیع ترى از مردم را دربر ګرفته زیرا آنهایى که دیکتاتورى مذهبى شیعه را حمایت میکردند٬ به این نتیجه رسیده اند که دیکتاتورى مذهبى شیعه و یا دیکتاتورى مذهبى مدینه فاضله را در سى سال ګذشته تقدیم آنها نکرد و در آینده نیز نخواهد کرد و در همین راستا مبارزه ملتهاى ایران نیز دچار تغییر شیوه مبارزاتى شده است.
بسیارى از سازمانها و احزاب ایرانى و ملتهاى ایران٬ شیوه مبارزاتى ګذشته خود را مورد بازنګرى قرار داده و از شیوه هاى خشن ګذشته روى ګردانده اند به جز از ګروه هاى معدودى از مبارزان در ایران که به دلیل بستن همه راه هاى فعالیت سیاسى٬ مدنى و اجتماعى مسالمت آمیز در اظهار نارضایتى و نقد از حکومت٬ دفاع مسلحانه و مقابل به مثل را ترجیح میدهند.
باید یادآورى کرد که فعالیتهاى خشن مبارزان بلوچ در ایران و مقابل به مثل با مهاجمان نظامى حکومت ولایت فقیه ایران٬ مبارزه مسلحانه نیست بلکه٬ دفاع مسلحانه از خود است٬ زیرا مبارزه مسلحانه و جنګ٬ نیاز به یک جبهه جغرافیایى جنګ دارد و نیاز به حمله مبارزان به اهداف داخل جبهه دشمن دارد تا در تعریف کلاسیک مبارزه مسلحانه بګنجد٬ به عنوان مثال چنان که مى بینیم٬ مبارزان بلوچ که از خود دفاع مسلحانه میکنند٬ به قم٬ تهران٬ مشهد و دیګر شهرهاى ایران حمله نکرده اند و نمى کنند بلکه حملات دفاعى مبارزان و آزادى خواهان بلوچ در بلوچستان٬ محدود به دفع حملات سربازان ګمنام امام زمان حکومت ولایت فقیه ایران در بلوچستان غربى است.
از این که بګذریم٬ مبارزه خشونت آمیز در واقع خشونت مى زاید زیرا به عنوان یک اصل طبیعى٬ معمولأ عکس العمل به خشونت٬ خود خشونت است و در این راستا عمل و عکس العمل تا تباهى تکرار خواهند شد.
مبارزه خشونت آمیز٬ رزمندګان و جامعه اى تربیت میکند که خشونت با طبیعت جامعه و مردم اجین خواهد شد و در نتیجه ګرایشات استبدادى و خشونت همراه با خشونت سیاسى و تسلط و کنترل بر جامعه٬ دولت و حکومت٬ بخشى از طبیعت مبارزان در خواهد آمد و بعد از پیروزى مبارزان خشونت ګرا٬ خشونت سیاسى و کنترل توده ها و جامعه٬ و استبداد طبقاتى٬ غیر طبقاتى و یا مذهبى٬ به عنوان یک اصل پذیرفته شده از طرف رزمندګان به اجرا ګذارده خواهد شد٬ و مبارزان پیروز٬ به خشونت و انتقام ګیرى از شکست خوردګان حکومت سابق افتخار خواهند کرد٬ در نتیجه خشونت به شیوه هاى جدیدى بر علیه شکست خوردګان و خود توده مردم با توجیهات منطق خشونت ګرایان ادامه خواهد یافت.
مبارزان خشونت طلب بعد از پیروزى و به دست ګرفتن حکومت و سرنوشت مردم٬ به مستبدان و مسئولان بیرحم و ظالمانى طبقاتى و غیر طبقاتى جدید تبدیل خواهند شد که اهداف مبارزاتى و انسانى خود را فراموش خواهند کرد و به شکل حکومت قبل از خود٬ جامعه را مدیریت خواهند کرد٬ و نتیجه این است که فقط معاوضه استبداد از استبداد قبلى به استبداد جدید صورت میګیرد و جامعه همچنان ګرفتار مشکلات قبل و حال خواهد ماند.
به عنوان مثال٬ جنبش استقلال هند از بریتانیا و مبارزات مسالمت آمیز مردم هند که رهبرى آن را ګاندى به عهده داشت٬ بعد از پیروزى٬ بزرګترین دموکراسى جهان را تأسیس کرد٬ و برعکس جنبش مسالمت آمیز هند٬ جنبش خشونت ګراى استقلال پاکستان٬ در مقاطع زمانى متواتر موجودیت پاکستان٬ یک کشور مستبد اسلامى را تأسیس کرد و در نتیجه٬ جنبش خشونت ګراى استقلال پاکستان٬ یک جامعه خشونت ګرا مدیریت و تربیت کرد که اولین خشونت بیرحمانه خود را
بر علیه کشور مستقل بلوچستان و دولت مستقل کلات بلوچستان بکار ګرفت و امروز نیز تبعات سوء آن در جهان امروز هنوز محسوس است و خشونت همچنان در پاکستان ادامه دارد و به تمام جهان نیز صادر میشود٬ و خصوصأ خشونت پاکستان تحت سرپوش استقلال کشمیر و پیوستن به پاکستان به هند نیز صادر شده است و اسلام سیاسى خشونت ګراى طالبانى٬ و نطفه خشونت طالبانى در همین کشور بسته شد و جنبش طالبان نیز از همین کشور و جامعه خشن این کشور٬اعلام موجودیت کرد. نمونه دیګر آن٬ کشور زیمبابوه و حکومت رابرت موګابه است٬ یا ریواندا و کنګو٬ نمونه هاى زیادى وجود دارد که از حوصله این مطلب خارج است.

اما مبارزه مسالمت آمیز٬ انسانهاى آرام٬ منطقى٬ مقید به اصول انسانى و انسان دوستى و رعایت حقوق مردم٬ تربیت خواهد کرد که هدف اصلى مبارزه بدون خشونت را دنبال خواهد کرد.
تغییر شیوه مبارزاتى اپوزیسیون ایران و در کنار آن جنبش آزادى خواهى بلوچستان٬ به مبارزه مسالمت آمیز و بدور از خشونت٬ خود نشانه رسیدن به رشد سیاسى سازمانها و احزاب سیاسى ایران و ملتهاى ایران است٬ اما به نظر میرسد که کیفیت مبارزات مسالمت آمیز هنوز به درجه اى از رشد نرسیده است که بازده مورد نظر این سازمانها و احزاب سیاسى را بدهد.
اګرچه٬ همه سران و تئورى دهندګان این سازمانها٬ شیوه هاى مبارزاتى ګاندى٬ مارتین لوتر کینګ٬ نلسون ماندلا و انقلابات مخملى را مطالعه کرده اند٬ تا از آن در مبارزات خود بهره بګیرند٬ اما طبیعى است که عدم بازده مورد نظر این مبارزات باید دلیلى بر وجود کمبود در شیوه ها و تاکتیک مقطعى این سازمانها و احزاب باشد که یا این سازمانها٬ تاکتیکهاى مبارزه مسالمت آمیز را دنبال نمیکنند و یا کمبودهایى جدى در شیوه مبارزاتى آنها وجود دارد٬ به نظر میرسد که مبارزات آنها ره به جایى نمیبرد و تاکتیکهاى مبارزاتى آنها همیشه از طرف حاکمان مذهبى ولایت فقیه ایران خنثى میشوند٬ و جالب است که بدانیم٬ دیکتاتوران مذهبى ایران و خصوصأ تئورى دهندګان ولایت فقیه از آثار و بازده مبارزات مسالمت آمیز آګاه هستند و همیشه آمادګى مقابله با این شیوه هاى مبارزارتى و خنثى کردن آنها را داشته و دارند و حتى کتابچه و راهنماى مقابله با مبارزات مسالمت آمیز را نوشته و بین مدیران خود توزیع کرده اند و همیشه و به استمرار٬ کلاسهاى آموزشى مقابله با مبارزات مسالمت آمیز٬ و جنبش هاى مدنى و اجتماعى به مدیران٬ سرداران سپاه و بسیج ارائه میدهند تا سرداران سپاه٬ بسیج٬ امامان جمعه٬ نمایندګان رهبرى در شهرستانها و مدیران خود را همیشه به حالت آماده باش بر علیه فعالیتهاى مدنى و اجتماعى نګهدارند.

عدم ارائه کلاسهاى آموزشى سیاسى از طرف احزاب و سازمانهاى سیاسى اپوزیسیون ایران و بلوچستان غربى براى پیدا کردن و آماده کردن رهبران آینده سیاسى احزاب و سازمانها از نسل جوان٬ یکى از کمبود هاى عمده جنبش مبارزه مسالمت آمیز است.
به نظر میرسد که همه تعریف درستى از مبارزه مسالمت آمیز و بدون خشونت دارند٬ اما روابط مبارزه مسالمت آمیز با فعالیتهاى مدنى٬ اجتماعى٬ صنفى٬ تجارى٬ اقتصادى٬ هنرى و فرهنګى را یا نادیده ګرفته اند و یا از مبادرت به تاکتیکهاى مبارزه بدون خشونت دورى جسته اند و انتظار دارند که مبارزه مسالمت آمیز بدون جهت و جهش دادن به آن٬ خود به خود به جلو برود و آنها را به اهداف نزدیکتر کند.

تنها فعالیت و مبارزه مسالمت که این روزها پیګیرى میشود٬ راه انداختن وبسایت و نشریه هاى الکترونیکى٬ راه انداختن همایشهاى سیاسى در کشورهاى غربى و تبلیغات اینترنتى است ولى در این موارد هم تأثیر قابل توجهى بر مردم داخل ایران نداشته اند و حتى در صدد یافتن دلایل ناموفق بودن این فعالیتها نیز نیستند.
با این مقدمه٬ اجزاء بدنه مبارزه مسالمت آمیز سیاسى و یا بهتر بګوییم٬ فعالیتهاى مدنى بدون خشونت و روابط مبارزه مسالمت آمیزسیاسى با فعالیتهاى مدنى٬ سیاسى٬ اجتماعى٬ صنفى٬ اقتصادى٬ هنرى و فرهنګى و مقاومت منفى را بررسى میکنیم٬ تا دریابیم که کدامیک از اجزاء مبارزه مسالمت آمیز را از تاکتیهاى خود حذف کرده ایم و یا کدامیک را بکار نګرفه ایم.


اجزاء بدنه مبارزه مسالمت آمیز:

· فعالیتهاى مدنى:
فعالیتهاى مدنى و خیریه زمینه ساز حرکت به جلو و آشنایى با حقوق مدنى و کار ګروهى و احترام به حریم افراد و حقوق فردى و ګروهى٬ حقوق شهروندى وعامل اتحاد حول حقوق مدنى است٬ و فعالیتهاى مدنى بدون تشکیل مۇسسات و سازمانهاى غیر دولتى و غیر انتفاعى مستقل از حکومت و دولت میسر نمی باشد٬ از این رو ایجاد مۇسسات٬ سازمانهاى غیر دولتى و غیر انتفاعى از طرف ګروه ها و سازمانها و احزاب سیاسى بدون یدک کشیدن نام آنها در کشور ضرورى است٬ و پیدا کردن کسانى که پرونده سیاسى و جنایى ندارند و از سیاست و جنایت دور بوده اند و صادقانه علاقه مند به کمک به مردم و ارائه خدمات مدنى و اجتماعى به مردم هستند نیز یکى از ضروریات تأسیس این نوع سازمانها در ایران است.
و هر ان. جى. او ( - مۇسسات غیر دولتى - non-governmental organization (NGO ) باید به شکل یک مۇسسه تجارى و خدماتى اداره شود و اقدام به دست یافتن به منابع مالى بدون کمک از احزاب و سازمانهاى سیاسى مربوطه خود و یا احزاب و سازمناهاى سیاسى در کل٬ بکند و سرمایه هاى مالى بدست آورده را٬ صرف خدمات رسانى به مردم محروم و فقیر٬ کودکان٬ مدارس ٬ کمکهاى بهداشتى و پزشکى و غیره بکنند و حتى به سرمایه ګزاران و عوامل ایجاد شغل براى مردم٬ کمک کنند٬ و ګزارش فعالیتهاى خود را هر سه ماه یکبار براى مردم و علاقه مندان و حکومت و دولت انتشار دهند و در این راستا کاملأ شفاف٬ صادق و باز عمل کنند.

ان.جى. او ها و سازمانها و مۇسسات غیر انتفاعى منافع زیادى براى مردم و حکومت و دولت به همراه دارند٬ خدمات آنها ګسترده است٬ خدماتى نظیر کمک به مردم٬ آموزش مردم براى تخصص هاى شغلى٬ تحقیقات علمى٬ تحقیقات بازرګانى٬ آموزشهاى تجارى و بازرګانى٬ کمک به محرومان٬ فراهم کردن بستر خدمات بهداشتى و پزشکى ٬ ارائه خدمات بهداشتى و پزشکى و ده ها و یا شاید صدها خدمات دیګر مورد نیاز جامعه است.

یکى از مزایاى مۇسسات غیر انتفاعى و غیر دولتى٬ ایجاد شغل براى خود شخص که اقدام به تأسیس سازمان غیر انتفاعى میکند٬ است٬ و دیګرى ایجاد شغل حتى اندک براى دیګران است. به همین دلیل در بسیارى از کشورها از جمله کشور هاى صنعتى غربى و ژاپن٬ تعداد سازمانهاى غیر انتفاعى بسیار زیاد است و تقریبأ همه بیناد هاى خیریه٬ مساجد٬ کلیسا ها٬ بیمارستانها٬ مۇسسات غیر انتفاعى هستند و به دولتهاى مربوطه خود مالیات نمیدهند و از پرداخت مالیات به دلیل خدمات عمومى که به مردم میدهند٬ معاف هستند٬ به عنوان مثال دانشګاه هاروارد٬ پرینستون٬ کلمبیا٬ ییل در امریکا و حتى دانشګاه هاى دولتى٬ نیمه دولتى (دولت ایالتى و نه فدرال٬ زیرا دولت فدرال در ایجاد دانشګاه فعال نیست) بنیاد هاى غیر انتفاعى هستند٬ زیرا بیناد ها و مۇسسات غیر انتفاعى به دولت و دولتها مالیات نمى پردازند و آنچه که به عنوان کمک مالى جمع آوردى میکنند و یا در آمد آنها ناشى از داد و ستد و ارائه خدمات است٬ را باید خرج خدمات اجتماعى کنند٬ البته خرج خدمات عمومى در راستاى اهداف خود.
مۇسسات غیر انتفاعى در کشورهاى مختلف با نامها و واژه هاى مختلف شناخته میشوند٬ به عنوان مثال بخش مستقل٬ بخش
دواطلبان٬ انجمن هاى مدنى٬ مۇسسات خودیارى و خیریه و غیره...٬ شرح تفصیلات مۇسسات غیر انتفاعى در این مقاله نمى ګنجد.

این یک قدم براى آشنایى مردم با شیوه جمع آورى کمک براى این نوع سازمانهاى غیر انتفاعى٬ غیر دولتى٬ خودیارى و خدمات رسانى است و زمانى که مردم با شیوه جمع آورى کمک هاى مالى این سازمانها و منابع مالى سازمانهاى غیر انتفاعى آشنا شوند٬ و بدانند که قبول کمک مالى این مۇسسات از سراسر ایران و از تمام دنیا هیچ رابطه اى با جاسوسى و توطئه و تئورى توطئه بر علیه ایران٬ به نفع کشورهاى خارجى ندارد٬ و قبول کمک مالى براى رفع احتیاجات مالى این مۇسسات٬ براى کمک به مردم داخل ایران و ارائه خدمات به مردمى است که دولت یا نمى تواند کمک کند و یا دولت منابع مالى براى کمک و ارائه خدمات به آنها را ندارد٬ و یا از دادن خدمات به مردم نیازمند تفرعه میرود. نمونه جمع آورى کمک مالى از سراسر دنیا مدارس و حوضه هاى علمى علماء شیعه در ایران٬ عراق٬ پاکستان است ولى جمع آورى کمک مالى آنها به بهانه کمک به اسلام صورت میګیرد و شکل شرعى به آن داده شده است که کسى و یا دولت به آنان اعتراض نکند و کمک هاى مالى آنها را توطئه
خارجى بر علیه ایران نداند.

منابع مالى حکومت و دولت محدود است و در نتیجه دولت و یا حکومت نمیتواند صد در صد خدمات مورد نیاز مردم را تأمین کند٬ دلیل اینکه من از حکومت و دولت در کنار هم نام مى برم این است که من میان دولت و حکومت٬ فرق بسیار قائل هستم٬ دولت منتخب مردم است٬ مردم دولت را انتخاب میکنند و مجلس شوراى ملى و نمایندګان منتخب مردم در مجلس شوراى ملى بر دولت نظارت دارند و دولت مسئول اجراى قوانینى است که مجلس وضع میکند٬ زیرا بودجه مجلس٬ دولت٬ قوه قضاییه و همه ادارات را مردم از طریق مالیاتى که دولت از مردم جمع آورى میکند٬ میدهند و مردم از طریق نمایندګان خود در مجلس٬ اعمال قدرت و نظارت بر دولت میکنند٬ و قوه قضاییه مسقتل از دولت است و هدف وجود قوه قضاییه داورى بین مجلس و دولت٬ داورى بین مردم و دولت و دوارى بین خود مردم است٬ ولى مردم حاکم را انتخاب نمیکنند٬ مثل حکومت دوګانه فعلى ایران٬ که یکى حکومت ولایت فقیه و دیګرى دولت احمدى نژاد است و دولت احمدى نژاد قدرت اجرایى چندانى ندارد و فقط یک کار چاق
کن است.
بعد از آشنایى مردم با نهادهاى مدنى و شیوه جمع آور کمک مالى آنها٬ تبلیغات منحرف کننده جمهورى اسلامى و تئورى توطئه خارجى بعد از رسیدن به این آګاهى براى مردم قابل قبول نخواهد بود و در نتیجه ترفند توطئه خارجى بر علیه ایران و بر علیه اسلام تأثیرى بر مردم نخواهد داشت. تا زمانى که مردم ایران این حقیقت را در نیابند٬ جمهورى اسلامى٬ مثل حکومت پهلوى همچنان از ترفند توطئه خارجى بر علیه ایران سوء استفاده خواهد کرد و همه نوع فعالیت سیاسى و غیر سیاسى را با این ترفند سرکوب خواهد کرد.

اما جمهورى مطلقه ولایت فقیه دریافته است که فعالیتهاى مدنى زمینه ساز حرکتهاى سیاسى است٬ بنابراین به همین دلیل اجازه هیچګونه فعالیت مدنى و حتى فعالیت اجتماعى خارج از برنامه هاى خود٬ در ایران را نمیدهد٬ واګر اجازه فعالیت مدنى را بدهد٬ اجازه فعالیت مدنى موقتى خواهد بود و فقط براى شناسایى اعضاء و سران فعالیتهاى مدنى است که بعد ها دستګیر و محاکمه شده و اعدام شوند٬ و بعد از مدتى جلوى فعالیتهاى مدنى را خواهد ګرفت٬ و دلیل آن دورویى و عمل به اصل تقیه شیعه و جمهورى مطلقه ولایت فقیه است که به افکار عمومى ایران و جهان و کشورهاى منتقد ولایت فقیه دروغ بګوید و بر آنها تأثیر بګذارد و وانمود کند که در ایران مانع فعالیتهاى مدنى نمیشود که انتقاد از خود را به حداقل ممکن برساند.
به عنوان مثال٬ حکومت ایران٬ شهید یعقوب مهرنهاد را که یک روزنامه نګار٬ وبلاګ نویس و یک فعال مدنى بود٬ و هیچګاه در مسائل سیاسى دخالت نکرد و در چهار چوب قانون اساسى ایران عمل میکرد٬ اعدام کرد و انجمن جوانان صداى عدالت را که یک نهاد مدنى بود٬ منحل کرد . بنابراین در بلوچستان ایجاد واحدهاى فعال مدنى بسیار ضرورى است. نقش فعالیتهاى مدنى بسیار فراګیر و زمینه ساز آموزش سیاسى٬ حقوق مدنى٬ سیاسى٬ فرهنګى٬ اجتماعى و تاریخى است.
فعالیتهاى مدنى٬ اصول همکارى مردم در حل مسائل و مشکلات ګروهى که داراى جنبه‌هاى مدنى٬ اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى٬ بشردوستى و یا ګاهى سیاسى است را تشویق میکند و غیر مستقیم٬ در جهت پیشبرد و تشویق احترام به حقوق فردى و ګروهى و آزادی‌هاى اساسى٬ حقوق مدنى و اجتماعى براى همه را در دستور کار قرار میدهد٬ و احترام به حقوق مردم بدون تمایزات نژادى٬ جنسى٬ زبانى و مذهبى٬ را توسعه میدهد و ګوناګونى جمعیت ایران را یک مزیت براى اجتماع ایران میداند.
فعالیتهاى مدنى٬ به شکل غیر مستقیم٬ اهمیت عوامل ریشه‌اى نقض حقوق انسانى٬ شهروندى٬ اجتماعى٬ سیاسى٬ فرهنګى و در مقاطعى تشخیص تنوع نظام‌هاى سیاسى و اجتماعى و چندگانگى فرهنگى و سطوح مختلف پیشرفت در جامعه و کشور را شناسایى و آموزش میدهد٬ از این رو براى جنبش آزادى خواهى بلوچ٬ تشکلهاى مدنى بین بلوچهاى داخل و خارج از کشور بسیار پراهمیت است٬ و باید تشکلهاى مدنى در بلوچستان غربى٬ بلوچستان شرقى٬ بلوچستان شمالى٬ بلوچهاى مقیم امارات٬ مسقط٬ قطر٬ کویت و بحرین به وجود آید٬ تا از این طریق اقدام به آموزش جمعى جنبش آزادى خواهى بلوچ اقدام شود تا نسل حاضر و آینده را تشویق به آزادى خواهى بلوچ و آشنا به حقوق بلوچ بکند.

بسیارى از فعالان سیاسى بلوچ معتقد هستند که تشکیل هسته هاى مدنى در امارات٬ مسقط٬ کویت و بحرین امکان پذیر نیست زیرا در این کشورهاى اجازه فعالیتهاى مدنى داده نمیشود ولى این تفکر درست نیست و تشکلهاى مدنى بسیار زیادى متعلق به ملیتهاى دیګر وجود دارد و هیچ نوع مزاحمتى براى آنها به وجود نمى آید.
به عنوان مثال میتوان انجمن فارغ التحصیلان بلوچ٬ هنرمندان بلوچ٬ باشګاه هاى ورزشى و رزشکاران بلوچ٬ و کلوپهاى دیګر را در کشورهاى حاشیه خلیج فارس به وجود آورد و از این طریق هسته هاى مدنى را به وجود آورد.
اعضاء این هسته ها٬ وظایف مختلفى را به عهده خواهند ګرفت و نوع وظایف بستګى به نوع تشکل آنها دارد.

· فعالیتهاى اجتماعى: مرز بین فعالیتهاى اجتماعى و فعالیتهاى مدنى کاملأ شفاف نیست و این دو در مواردى شبیه هم
هستند و مرزهاى همدیګر را مخدوش میکنند٬ ولى تمایز این دو فعالیت در ارائه خدماتى است که به آن مبادرت میشود
. ګردهمایى براى نماز در مسجد٬ غذا دادن به فقرا٬ نماز عید٬ جشنها و اعیاد٬ مسابقه هاى ورزشى و مراسم و جشنهاى قدیم بلوچى و غیره از جمله فعالیتهاى اجتماعى هستند که میتوانند در خدمت مبارزه مسالمت آمیز در آیند و در همین حال میتوانند جزء فعالیتهاى مدنى باشند.

 فعالیتهاى صنفى: در هر اجتماعى٬ طبقات مختلف اجتماع٬ براى حفظ منافع طبقاتى خود٬ فعالیتهاى صنفى مشخصى دارند٬ و معمولأ اقدام به ایجاد اتحادیه هاى صنفى میکنند که منافع صنفى خود را حفظ کرده و اهداف صنفى خود را به پیش ببرند٬ و بنابراین٬ تشکلات صنفى به این طریق بازار صنفى خودرا ګسترش داده و به داد و ستد هاى بیشترى دست یابند و در مواقع ضرورى از قدرت جمعى خود استفاده کرده و از لابى و پشتیبانان سیاسى خود طلب شناسایى حقوق صنفى٬ سیاسى٬ مدنى٬ اجتماعى٬ فرهنګى را بکنند و یا حداقل با قدرت جمعى خود مانع تدوین قوانین مخالف منافع صنف خود شوند و یا روند تدوین قوانین مخالف صنف خودرا کند کنند.
به عنوان مثال اتحادیه یا انجمن کشاورزان بلوچ. دامداران بلوچ٬ اتحادیه مغازه داران بلوچ٬ اتحادیه واردات و صادرات بلوچ٬ اتحادیه بازرګانان بلوچ٬ انجمن مهندسان بلوچ٬ انجمن پزشکان بلوچ٬ انجمن فارغ التحصیلان دانشګاهى بلوچ٬ انجمن ماهیګیران بلوچ٬ انجمن حمایت از حیوانات بلوچستان٬ انجمن حمایت از حیوانات وحشى و کم یاب بلوچستان٬ انجمن حمایت از محیط زیست بلوچستان٬ انجمن زنان بلوچ٬ انجمن جوانان بلوچ٬ انجمن دختران بلوچ٬ انجمن پرستاران بلوچ٬ انجمن خدمات به بزرګسالان بلوچ٬ انجمن امنیت بازرګانى بلوچ٬ انجمن قبیله هاى بلوچ٬ انجمن مصالحه قبیله ها٬ انجمن خدمات روستایى٬ انجمن خدمات و حمایت از حاشیه نشینان...

موردى که همیشه در باره همه اجزاء مبارزه مسالمت آمیز باید در نظر داشت٬ مورد سیاسى آن است٬ به این معنى که همه اجزاء غیر سیاسى جنبش مسالمت آمیز نباید علنأ اهداف سیاسى در فعالیتهاى روزانه خود را دنبال کند٬ اما چرا؟
زمانى که اجزاء مبارزه مسالمت آمیز براى پیشبرد اهداف سیاسى طرح ریزى شده اند٬ چرا نباید این اجزاء آغشته به سیاست شوند؟ اولین و اساسى ترین هدف مبارزه مسالمت آمیز٬ کمک به مردم٬ روابط اجتماعات بشرى و کشورهاى دیګر٬ روابط اقتصاد با اجتماع و سیاست٬ احترام به حقوق فردى و ګروهى٬ احترام به حقوق برابر بدون در نظر ګرفتن تبعیضات جنسى٬ قبیله اى٬ نژادى٬ دینى٬ بدنى(معلول٬ لنګ٬ عقب افادګى ذهنى...) است٬ این آموزشها باعث میشوند که یکى از اهداف دموکراسى نهادینه شود و مردم از این طریق به حقوق مدنى٬ سیاسى٬ اجتماعى٬ صنفى خود و دیګران آشنا شوند٬ هدف اینجا فقط آموزش و کمک و آشنایى مردم با اهداف فعالیتهاى مدنى٬ صنفى٬ اجتماعى و خدمات مشابه است و نه سازماندهى سیاسى و نه به وجود آوردن تشکلهاى سیاسى٬ تشکلهاى سیاسى به مرور زمان٬ به طور خودجوش بعد از آشنایى مردم به این حقوق شکل خواهد ګرفت٬ و آموزش در سطح صنفى٬ خود به خود به دست مردم٬ به اجزاء بزرګتر تشکیلات دولتى و غیر دولتى سرایت میکند٬ زیرا اعضاء اصناف٬ همین ایده هاى برابرى و احترام به حقوق دیګران را وارد محل کار خود٬ خانواده خود٬ و فعالیتهاى روزانه خود خواهند کرد و بدین طریق٬ تمام جامعه را بعد از مدتى البته طولانى فراخواهد ګرفت.

· فعالیتهاى ادبى٬ فرهنګى: یکى از وظایف و اهداف اعلام نشده فرهنګ و ادب٬ حفظ هویت یک خلق است٬ فرهنګ و ادب یک خلق و یا یک ملت٬ یکى از بزرګترین موانع پیش روى استبداد براى یکدست کردن یک جامعه است٬ استبداد میتواند بر عدم رعایت حقوق مدنى و شهروندى٬ اجتماعى و انسانى غلبه کند و جامعه را به نوعى تحمیق کرده و در کنترل خود در آورد ولى فرهنګ و ادب یکى از بزرګترین موانع پیش روى استبداد است٬ هر چند که استبداد سعى در غلبه بر فرهنګ وادب بکند ولى به نوعى٬ فرهنګ و ادب اصیل یک خلق بقاى خودرا حفظ خواهد کرد و به شکلهاى مختلفى در جامعه یک ملت خودرا نمایان خواهد کرد و نه تنها وجود خودرا حفظ میکند بلکه به ګسترش و پیشرفت خود نیز ادامه میدهد و علائم
پیشرفت ادب و فرهنګ را میتوان در وارد شدن کلمات جدید در ادب٬ قطعات موسیقى و سازهاى جدید در موسیقى٬ ابراز وجود رقصهاى جدید و مدرن مشاهده کرد٬ به همین دلیل٬ زبان٬ ادبیات٬ موسیقى٬ مراسم و شعر بعد از قرنهاى متمادى ظلم و مورد تاخت و تاز استبداد قرار ګرفتن٬ خودرا باز سازى کرده و در حالى که بقاى خودرا حفظ کرده٬ خودرا نه تنها بازسازى کرده بلکه موجبات پیشرفت خودرا نیز در سخترین شرایط هم فراهم کرده است. از این رو باید به فرهنګ وادب بلوچ توجه خاص کرد و در پیشرفت آن کوشید و از آن در پیشبرد اهداف جنبش آزادى خواهى بلوچ باید استفاده کرد.
در اینجا سخن را به درازا نمیکشیم و فقط باید اظهار داشت که اګر ما معتقد به مبارزه مسالمت آمیز و حصول به آزادى
ازطریق عدم خشونت هستیم باید این اجزاء را تا حد امکان ګسترش دهیم.

در پایان باید ګفت که تأسیس بعضى از اجزاء مبارزه مسالمت آمیز امکان پذیر مى باشند ولى اتحاد عمل نیروهاى جبش آزادى خواهى بلوچ ضرورى است.
به عنوان اولین اقدام براى استفاده این اجزاء٬ میتوان اولین نمایشګاه کتاب بلوچى را در کشورهاى غربى و شهرهایى که
جمعیتى بلوچ قابل توجه است٬ را برپا کرد٬ و در این نمایشګاه نیز برنامه هاى سخنرانى در باره فرهنګ و ادب بلوچ ٬ نقد کتاب٬ دلایل عدم خط و نوشتار بلوچى و کوشش نخبګان بلوچ در استاندارد کردن خط و کتابت بلوچى٬ و کمبود کتاب بلوچى٬ ترتیب داد. و در همین مورد شاید بتوان در تأسیس مۇسسه اى فرهنګى و ادبى که در انتشار کتب بلوچى در خارج از ایران٬ پاکستان و افغانستان فعال شود٬ و از طریق پستى اقدام به فروش کتب بلوچى کند٬ اقدام کرد٬ زیرا در کشورهاى غربى به دلیل وجود کارتهاى اعتبارى مثل ویزا٬ ماسترکارد٬ دینرزکلاب٬ دیسکاور٬ امریکن اکسپرس و غیره٬ خرید و فروش کتاب و آثار ادبى از طریق ینترنت آسان است٬ و در کشور پاکستان نیز داد و ستد از طریق کارتهاى اعتبارى بسیار رایج است و بازار خرید و فروش کتب و آثار فرهنګى بلوچى نسبتأ بزرګ است. سوئد و انګلستان شاید اولین و بهترین کاندید این نماشګاه کتاب باشند.
بد نیست اګر احزاب و سازمانهاى سیاسى بلوچى سیمینار و آموزش براى تسهیلات بازرګانى به بازرګانان بلوچ ارائه دهند٬ به عنوان نمونه٬ اصول واردات و صادرات و قانونهاى تأسیس مذسسات تجارى و تجارت در کشورهاى مخلتف را در برنامه هاى خود ګنجانده و آموزش دهند و از طریق سمینار هاى مالى و اقصادى این آګاهى را به بازرګانان بلوچ و علاقه مندان به بازرګانى را منتقل کنند٬ زیرا بلوچهاى سرمایه دارى وجود دارند که نیاز به شناخت قواعد تجارت و قوانین تجارى کشورهاى مختلف دارند و از این طریق هم جنبش آزادى خواهى بلوچستان را یارى خواهند رساند و هم به ارتقاء زندګى بلوچ٬ فرزندان و کودکان بلوچ کمک خوهند کرد٬ زیرا اګر بلوچها بتوانند زندګى خودرا از نظر مادى تأمین کنند و بچه هاى خودرا به مدرسه و دانشګاه بفرستند٬ همین بچه هاى بلوچ رهبران سیاسى نسل آینده بلوچستان خواهند شد.

کلام آخر اینکه بدون تأسیس مۇسسات و سازمانهاى غیر انتاعى در ایران و فعال کردن مردم و مشارکت مردم در
این مۇسسات٬ مبارزه مسالمت آءیز نتیجه دلخواه فعالان سیاسى ایران و بلوچ را نخواهد داد.

پیام امید
اکتبر 2010

Contact: Payamomidvar@yahoo.com

No comments:

Post a Comment