طبق آمارهای دولت، استانهایی که در آنها اقلیتهای قومی میزیند از بیشترین میزان بیکاری برخوردارند. دلایل و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن چه میتواند باشد؟ سفرهای استانی رئیس جمهور تا به حال به حل این مشکلات کمکی کرده است؟
"چکیدهی گزارش طرح آمارگیری نیروی کار سال ۱۳۸۸" مرکز آمار ایران نشان میدهد که استانهای محل سکونت قومیتها از بالاترین میزان بیکاری در کشور برخوردارند.
در جدول ارائه شده در این گزارش تغییرات سالانهی استانی نرخ بیکاری نشان داده میشود. نرخ بیکاری در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، زنجان، کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و دیگر مناطق قومی دو رقمی است. استان گلستان در میان استانهای مناطق قومی تنها استانی است که نرخ بیکاری آن زیر ۱۰ درصد اعلام شده است.
هرکس ۲ ساعت در هفته کار کند، بیکار نیست!
تعاریف نادرست از "بیکاری و اشتغال" وهمچنین آمار متناقض از نرخ بیکاری، سبب شده است که حتی برخی مقامهای مسئول کشور و از جمله مسئولین استانی نیز به آمارها تردید نشان دهند و بگویند که این آمارها به منظور کم نشان دادن نرخ بیکاری در کشور ارائه شده است.
کارشناسان انتقاد میکنند که دولت کسی را که دو ساعت هم در هفته کار کند، شاغل می داند. علیرغم این معیار جدید دولت، میزان رشد بیکاری در ایران سیر صعودی داشته است. کارشناسان قومی دلایل افزایش میزان بیکاری را از جمله در "نابرابری تقسیم ثروت"، "عدم مدیریت صحیح و بکارگیری متخصصان قومی" تشخیص دادهاند.
آسیبهای اجتماعی بیکاری در مناطق قومی
بنظر ماتی وکیلی، کارشناس امور اجتماعی ترکمن، دولت برنامهی کلی برای اشتغالزائی در کشور ندارد. وی میگوید که بیکاری در کلانشهرهای ایران هم افزایش مییابد، اما در مناطق قومی ایران مثل کردستان و سیستان و بلوچستان که هنوز دولت به آن نگاه "غیرخودی" دارد و گرایش غالب این منطقه هم تقابل سیاسی و اقتصادی با حکومت مرکزی است، دولت برای اشتغالزائی سرمایهگذاری نمیکند.
آقای وکیلی دربارهی آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری نیز به دویچه وله چنین توضیح میدهد: «بخشی از نیروی کار جوان به کلانشهرها مهاجرت میکنند. نبود کار، افسردگی و خودکشی و ناهنجاریهای دیگر اجتماعی را بوجود آورده است.» وی همچنین خاطرنشان میکند که در اجرای سیاستهای دولت در مناطق قومی متخصصان محلی نقش و سهمی ندارند. او همچنین میگوید: « ریاست و مدیریت اکثر ادارات محلی و استانی را نیروهای غیر بومی تصاحب کردهاند و این ناعادلانه است.»
"بیکاری هم نتیجه تبعیضهای قومی است"
برخی از تحلیلگران مسائل قومیتها، از جمله دکتر ضیاء صدرالاشرافی، مشکلات بیکاری را نیز ناشی از تبعیضهای قومی میدانند. دکتر صدرالاشرافی به دویچه وله میگوید: «در برنامهریزی متمرکز دولتی تبعیض هست. بلوچستان و کردستان مثلا استانهایی هستند که دولت در آنها سرمایه گذاری نمیکند.»
آقای صدرالاشرافی هم در ادامه صحبتهایش تائید میکند که اشتغالزائی برای متخصصان وفارغالتحصیلان قومی در استانهای محل سکونت آنها زیر ۱۰ درصد است. بهنظر او دولت بایستی برای از بین بردن آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری سیاست راهبردی خود را در قبال قومیتها تغییردهد و سرمایهگذاری و اشتغالزائی را در این مناطق آغاز کند.
سفر استانی احمدینژاد چه کمکی میکند؟
آیا سفرهای استانی احمدینژاد و هیات دولت میتواند به تقلیل بیکاری و کاهش آسیبهای اجتماعی کمکی کند؟ ماتی وکیلی، کارشناس امور اجتماعی، به این سئوال چنین پاسخ میدهد: «اینگونه سفرها دو انگیزه میتواند داشته باشد. یکی این است که درد دل و شکایت مردم را بشنوند و با مشکلات آنها آشنا شوند. دوم اینکه این سفرها بیشتربه منظور تبلیغات بوده است. اما بایستی منصفانه دید که پس از سفرهای استانی به مناطق قومی تابحال چه کارهائی انجام شده است. آیا پس از سفر آقای احمدی نژاد بیکاری کم شده و مشکلات مردم مناطق ملی و قومی کاهش یافته است؟»
ارزیابی آقای وکیلی این است که اینگونه سفرها بیشتر اهداف تبلیغاتی داشته است. روزنامههای محلی مربوط به مناطق قومی نیز در تحلیل سفرهای استانی انتقاد میکنند که مصوبات دولت برای اشتغالزائی عملی نشده است.
بنابه گزارش خبرگزاری مهر، وضعیت بیکاری در استان گلستان حتی بدتر از گذشته شده است. مهر دراینباره چنین گزارش میدهد: «هر روز بر شمار بیکاران استان افزوده میشود و سر چهارراهها و خیابانهای مرکز و دیگر شهرهای استان، مملو از جوانان و جویندگان کار است.
"وعدههای بزرگ" رئیس جمهور
روزنامهی "مردمسالاری" هم ضمن اشاره به "وعدههای بزرگ" رئیس جمهور در "قطع ریشه بیکاری" چنین مینویسد: «آقای احمدی نژاد در سال ۱۳۸۵ ابراز امیدواری کرد که ریشهی بیکاری ظرف ۳ سال آینده قطع شود. اما این ابراز امیدواری در قطع ريشه بيکاری تاثيری نداشت و پايان اين سه سال که همزمان با پايان دورهی رياست جمهوری آقای احمدینژاد بود، نه تنها بيکاری ريشه کن نشد، بلکه طبق آمار رسمی و حتی علیرغم ايجاد تغيير در تعريف افراد شاغل که کسانی را که هفتهای دو ساعت کار میکردند هم شاغل میدانست، بيکاری حتی تک رقمی هم نشد.»
در گزارش مرکز آمار ایران و همچنین در تحقیقات مختلفی که تابحال در داخل کشور انجام گرفته به نرخ بیکاری و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن در مناطق قومی مستقیما اشارهای نمیشود. اما تجزیه و تحلیل دقیقتر این آمارها و گزارشها، تصویر واضحتری از نرخ بیکاری در مناطق قومی و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن از جمله میزان خودکشی، اعتیاد به مواد مخدر را نشان میدهد که در قیاس با دیگر مناطق ایران رشد آن زیاد بوده است.
طاهر شیرمحمدی
تحریریه: کیواندخت قهاری
No comments:
Post a Comment