جنبش ملی بلوچستان: بیاری کودکان معصوم سیستان بشتابیم
"هرانا" خبرگزاری فعالان حقوق بشر در ایران بتاریخ سه شنبه ١٦ فروردين ١٣٩٠ در گزارشی از وضعیت بسیار وخیم کودکان سیستان«کودکان زابلی» نوشت. بنابر پژوهشی که در سال ١٣٨٦ بر "میزان مرگ و میر یک تا ۵۹ ماهه" کودکان سیستانی انجام شده است، میزان مرگ و میر کودکان در سیستان بالاتر از میانگین کشوری است. بیشترین مرگ و میر کودکان سیستانی در سنین ۱۲-۱ ماه معادل (۶۸درصد) بوده است.
این پژوهش، علت عدم بهبود اوضاع جسمانی کودکان سیستان را در " حساس نبودن والدین به علائم خطر بیماریها و تأخیر در مراجعه به مراکز درمانی (۷۶درصد) و سپس اصرار والدین به ترخیص کودک قبل از بهبودی کامل به دلیل مشکلات اقتصادی (۱۲درصد)" میداند.
آنچه را که مسلم است کودک معصوم سیستان قربانی اوضاع سخت و نابسامان موجود است. از این گزارش بخوبی پیداست که از هر 10 کودک سیستان تنها 3 کودک خوشبخت عمرشان به یکسال میرسد و 7 کودک دیگر چون گلبرگهای لاله کمتر از یکسال پرپر میشوند و عمرشان زود هنگام بپایان میرسد. در این پژوهش به دو نکته مهم یعنی حساس نبودن والدین و دیگر مشکلات اقتصادی بعنوان عوامل بروز بالا بودن میزان مرگ و میر کودکان سیستان پرداخته شده است.
قبل از مطالعه دقیق معضل مرگ و میر کودکان سیستان باید اذعان داشت که بیشترین تعداد از این کودکان قربانی مرگ و میر زود هنگام ، کودکان روستاهای سیستان میباشند. ترکیب بافت اتنیکی در سیستان بگونه ای است که در شهر زابل و حومه آن اکثراٌ غیر بلوچ، و در روستاها بلوچ سکونت دارند. پس کودکان معصوم بلوچ در منطقه سیستان بیشترین قربانی معضل مرگ و میر هستند.
"حساس نبودن والدین" نسبت به سلامتی و بهداشت کودکان در سیستان با پیوند مستحکم عاطفی والدین با فرزندان و رابطه غریزی بین آنها ھیچگونہ همخوانی ندارد. زیرا که هر انسانی سوای آنکه او بلوچ سیستانی باشد یا از آنسوی این کره خاکی، رابطه غریزی محکمی با فرزندش دارد و در همه موارد تلاش بر این است تا در نگهداری و پرورش نهایت کوشش را بکار ببرد. والدین همیشه آرزوی سعادت و بهبودی برای فرزندان دارند. پس والدین سیستان مستثنی از این قاعده نمیتوانند باشند. در اینکه در مراجعه کودکان سیستان به مرکز درمانی تاخیر پیش میاید شکی نیست، ولی علت واقعی تاخیر در مراجعه، مشکلات اقتصادی نابسامان مردم مستمند سیستان است تا "حساس نبودن والدین" آنطور که در گزارش آمده است. نظام بهداشت و درمان و امکانات موجود در آنجا بسیار ناعادلانه و اندک است. والدین برای رجوع به مراکز درمانی باید فرسنگها سفر کنند و برای مداوای کودکانشان هزینه های زیادی را که متناسب با درآمد مالی شان نیست بپردازند. در چنین شرایط سخت اقتصادی است که والدین با وجود یافتن علائم بیماری در کودکان به روشهای درمانی محلی(غالباٌ ناموثر و بدون کیفیت، اما در عین حال ارزانتر) بجای مراکز بهداشتی علمی روی میاورند. به این امید که با تقبل هزینه ای کمتر شفا را برای کودکان میسر کرده باشند.
در سیستان سیاست رژیم بر ایجاد اختلاف عمیق بین سیستانی های بلوچ و سیستانی های زابلی زبان است. از اینرو سیاست تبعیض بشکل بارزی بر علیه سیستانی های بلوچ بکار گرفته میشود. سیستانی های بلوچ از داشتن شغل و مقام مناسب و امکانات تجارتی و شرایط مناسب بهداشتی عامدانه محرومند. در جاییکه بخش چشمگیری از سیستانی های زابلی زبان مورد عنایت تبعیضات مثبت رژیم قرار دارند و از امکانات وسیع اقتصادی و اجتماعی برخوردارند. ناگفته نماند که قشر پایینی سیستانی های زابلی زبان همانند سیستانی های بلوچ گرفتار تمامی مصائب ناشی از تبعیض و مشکلات اقتصادی هستند.
رژیم جمهوری اسلامی با بکارگیری از سیاست تبعیض و سرکوب در بلوچستان سبب شده است تا کودکان معصوم بلوچ پس از یک سال عمر با بیماری و درد، سر به زمین بگذارند و زندگی شان بپایان برسد. بی عملی عامدانه رژیم در بهبود و شفای کودکان معصوم در سیستان و در کل در بلوچستان یک جنایت علیه بشریت است و باید در برابر آن پاسخگو باشد. با اعتراضات مان بر علیه سیاست تبعیض و غفلت رژیم در بلوچستان، بیاری کودکان معصوم سیستان بشتابیم۔
جنبش ملی بلوچستان (زرمـبـــش)
9 آوریل 2011
No comments:
Post a Comment