ماشاءالله بامری آوازخوان ، خنیاگر و نوازنده تنبورک سال ۱۳۳۰ در ایرانشهر متولد شد. او از ۸ سالگی آموختن «دهلک» را آغاز کرد و در نوجوانی علاوه بر آن، خوانندگی را نیز ادامه داد. بامری از سالهای اولیه جشنواره موسیقی فجر در زمره نوازندگان و خوانندگان ثابت بخش موسیقی نواحی این جشنواره بود و سپس در جشنوارهها و همایشهایی چون آیینه و آواز، موسیقی حماسی و نینوازان و عمده جشنوارههای موسیقی نواحی کرمان حضور یافت و بارها و بارها به دریافت جایزه ویژه و لوح سپاس نائل آمد.
این پیشکسوت موسیقی بلوچی بیش از ۷۰ لوح سپاس، تقدیرنامه و دیپلم افتخار از جشنوارهای مختلف موسیقی استانی، کشوری و بین المللی کسب کرد و در هفتمین جشنواره موسیقی نواحی نیز به عنوان پژوهشگر شاخص موسیقی سیستان و بلوچستان معرفی و تقدیر شد. بامری گروه موسیقی ایرانشهر(آوای دل) را در اواخر دهه۶۰ تشکیل داد و اجراهای متعددی را در داخل کشور داشت و همچنین در کشورهای فرانسه، آلمان، امارات متحده عربی، ونزوئلا، هلند و ترکیه نیز کنسرتهایی برگزار کرد. بامری از مشهورترین خوانندگان «صوت» یا ترانههای مردمی بلوچستان بود.
صدای او در آواز خوانی نغمات منطقه بلوچستان از ویژگی منحصر به فردی برخوردار بود و غلتها و تحریرهای او با دو دانگ صدای چفت و بست شده با منطقه خودش همخوانی داشت. ماشاالله بامری همانند بسیاری از مشاهیر و پژوهشگران موسیقی فولکلور بلوچی نظیر «ملاکمال حان هوت»، «جـاروک» و «استاد دینارزهی» ریشه در فرهنگ غنی بلوچ داشت اگرچه وی در بسیاری از جشنواره های ملی و بین المللی مورد تقدیر و ستایش قرار گرفته بود، اما جایگاه مردمی بودن و شیوه ساده زیستن وی در طی قریب به نیم قرن فعالیت هنری او را در اذهان مردم بلوچ و بقیه هموطنان برای همیشه ماندگار کرده است.
ماشاءالله بامری در اوج کار هنری از یک سو و مدیریت هنری با همان شیوههای سنتی از دیگر سو بود. کمتر هنرمند علاقهمند موسیقی نواحی ایران میتواند اجرایی از موسیقی تنومند و با ظرفیت منطقه بلوچستان را به یاد آورد و در کنارش، صدای منحصر به فرد بامری را از خاطر ببرد. گویی این صدای لرزشدار تاثیرگذار با آن موسیقی عجین شده بود.
او حلقه وصل هنرمندان بزرگ موسیقی نواحی منطقه سیستان وبلوچستان با گروهی از پژوهشگران و برگزارکنندگان جشنوارههای موسیقی نواحی بود. صدایش از یک ویژگی برخوردار بود که دیگر صداها از آن بیبهره بودند و آن لرزشی زیبا و وصف نشدنی در حنجره هنگام تحریر و غلتها بود. صدایی بیفالشی و خارج خواندن و البته آماده و سرحال که هر زمانی اراده میکرد، آماده اجرا و کنسرت میشد. خاکی و بیشیلهپیله بود و تا زمانی که صدا و سازش را نمیشنیدی، حس نمیکردی این صدا از آن همان مرد کوتاه قامتی است که با لباس بلوچی چند لحظهای قبل در کنارت ایستاده بود.
موسیقی بلوچستان که به گمانم هنوز ناشناخته مانده و حق آن در میان موسیقیهای نواحی ایران ادا نشده است، از جمله گونههای متنوع و منحصر به فرد موسیقی ایران به شمار میرود که به دلیل تاثیراتی که از موسیقی پاکستان و به خصوص هند گرفته، ظرفیتهای فراوانی برای معرفی دارد و شاید یکی از انواع موسیقیها باشد که ظرفیتهای ریتمیک آن فقر ریتمهای کنونی در موسیقی ایران را بتواند تا حدودی جبران سازد. این موسیقی انگار از جهانی دیگر میآید و واقعا مصداق این بیت مولاناست که «در بهشت این لحنها بشنودهایم». حقیقتا"موسیقی بلوچستان فضایی متفاوت و ورای تمامی موسیقیهای نواح ایران دارد.
بامری تنبورک هم مینواخت، سازی که با سرپنجههای بامری لطافتی خاص به صدایش میبخشید. او گنجینهای از مقامات و نغمههای موسیقی بلوچستان بود و در کارش، چه لحن و محتوای کار و چه در انتخاب اشعار آثاری درخشان را تحویل جامعه هنری داد. خوشبختانه از او کارهای بسیار ثبت و ضبط شده است و البته خود او نیز با اکثر پژوهشگران همکاری مشفقانه و مستمر داشت.
مرگ بامری بسیار سخت و طاقت سوز بود، او ۶۰ بهار بیشتر نداشت در یکی، دو سال اخیر سرطان رمقش را ستانده بود و طراوت را از صورت و جسمش گرفته بود، اگر چه روحش همچنان بزرگ و پرانرژی بود.
کمتر کسی گمان میکرد، بعد از مرگ فاجعهبار غلامعلی نینواز، که از او به عنوان لویی آرمسترانگ ایران یاد میشود، بامری هم در این سن به دیار دیگر پرکشد. مرگ بامری خسرانی بزرگ برای جامعه موسیقی ایران به شمار میرود. او مرد آرام و زندهدل، اما فروتن و بیسر و صدای موسیقی بود. یادش گرامی باد.
اما این استاد بزرگ در اواخر عمر نامهربانی دید ، بامری که کارمند بازنشسته اداره برق بود و با حقوق بازنشتگی روزگار می گذراند و به گفته خانواده و نزدیکان در زندگی قناعت پیشه کرده بود تا مستحق کسی نباشد و دستی به سوی کسی دراز نکند اما مصاحبه ای که مسئولان استانی فرهنگ و ارشاد با رسانه ها انجام دادند دل او را شکست و او را در روزهای آخر حیات دنیوی خرد کرد.
چندی پیش یک مقام مسئول استانی در مصاحبه با خبرگزاری دولتی از کمک مالی و تامین هزینه های بیمارستانی استاد خبر داد که جای بسی خوشحالی بود اما برای خانواده استاد و اصحاب فرهنگ و هنر استان و کشور این خبر چنین نبود هیچ ، بلکه ضمن تکذیب این خبر از آن انتقاد نمودند متن خبر به شرح ذیل است:
معاون فرهنگی و هنری اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان گفت: این هنرمند بلوچ یك ماه پیش با تامین هزینه از سوی اداره های كل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان و كرمان، در شهر كرمان مورد عمل جراحی قرار گرفت اما با این وجود اكنون از وضعیت جسمانی مساعدی برخوردار نیست.
وی به خبرنگار ایرنا گفت: نامه نگاری های لازم از سوی این نهاد با وزارت فرهنگ و ارشاد در زمینه حمایت های لازم برای بهبود وضعیت سلامتی ماشاء الله بامری انجام گرفته است.
'محمود خواجه محمودی' افزود: با توجه به اینكه بامری عضو انجمن موسیقی استانهای سیستان و بلوچستان و كرمان!!! است، از ابتدای تشخیص بیماری و درمان تاكنون تمام هزینه های درمانی وی از سوی این دو اداره كل!!! پرداخت شده است.
اگرچه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان مدعی است بخشی از هزینه عمل جراحی و مداوای ماشاالله بامری را تقبل کرده، اما خانواده وی آن را تکذیب کردند و بیان داشتند: که هیچگونه کمکی از طرف آن اداره کل به استاد بامری پرداخت نشده است.
آنان اظهار داشتند: استاد از حدود یک سال پیش و از زمان بیماری با هزینه های شخصی خود مورد درمان قرار می گرفته است و فقط در زمان بستری شدن وی در کرمان بعضی از دوستان استاد به اسرار بخشی از هزینه های بیمارستان را پرداخت کرده اند.
محمد رضا درویشی هم که از دوستان نزدیک استاد ماشالله بامری است ، نسبت به شایعه پراکنی در مورد پرداخت هزینه ها توسط فرهنگ ارشاد اعتراض کرده و در گفتگویی با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) به تاریخ اول مرداد «وزارت ارشاد را به استفاده ابزاری از هنرمندان بومی متهم کرده و بامری را یکی از این هنرمندان دانسته است. خبرگزاری کار ایران (ایلنا) بهنقل از محمدرضا درویشی(هنرمند و پژوهشگر) در مرگ این هنرمند بومی میگوید: «هیچکس در این کشور به ماشاءالله بامری کمک نکرد.» این هنرمند خاطرنشان کرد: «هزینهی بیمارستان ماشاالله بامری سه میلیون تومان بود که با کمک فواد توحیدی و دو نفر از دوستان وی تامین شد تا جسم بامری از بیمارستان مرخص شود». وی اضافه میکند: «صندوق حمایت از هنرمندان به کدام فرهنگ این مملکت کمک کرده است که بزرگان موسیقی محلیاش برای هزینههای ناچیز جان خود را به راحتی از دست میدهند؟» بر طبق گزارش ایلنا ماشاالله بامری حتی هزینهی شیمیدرمان خودش را نداشت و اگر میتوانست این هزینهها را بپردازد حداقل تا یک سال دیگر میماند.
درویشی با انتقاد از ارشاد در عدم حمایت از هنرمندان بومی گفت: صندوق حمایت از هنرمندان تا امروز كه بامری زیر خروارها خاك مدفون شده؛ فقط مدارك پزشكی وی را خواسته و ما یك كارتن مدرك برایشان ارسال كردیم اما خبری از آنها نشد.
محمدرضا درویشی(پژوهشگر) در مرگ این هنرمند بومی گفت: وقتی كه پیرسالان موسیقی بلوچستان فوت شدند؛ به تدریج میانسالان جای آنها را گرفتند و خود تبدیل به اسطوره شدند كه ماشاءالله بامری یكی از آنها بود.
وی افزود: هیچكس در این كشور به ماشاءالله بامری كمك نكرد؛ البته حجت الاسلام ملانوری(رییس اداره ارشاد كرمان) بسیار تلاش كرد كه هزینههای درمان این هنرمند را از طریق صندوق حمایت از هنرمندان تامین كند اما هنوز حمایتی صورت نگرفته؛ بخشی از گنجینه موسیقایی بلوچستان در زیر خاك مدفون شد.
درویشی با انتقاد از سیستم وزارت ارشاد برای حمایت از هنرمندان بیبضاعت خاطرنشان كرد: متاسفانه در نبود حمایت از هنرمندان؛ گنجینههای موسیقی بومی كشورمان بدون اینكه كسی جایگزین آنها شود؛ یكی یكی میمیرند و اصلا برای كسی اهمیت ندارد كه این هنرمندان با مرگ خود بخشی از تاریخ موسیقی را به زیر خاك میبرند و كسی هم نمیتواند آنها را احیا كند.
وی افزرود: غلام قادر راستكی یكی از این هنرمندان بود كه در اثر بیماری و نبود حمایت بدنش كرم گذاشت و فوت كرد. همچنین كمال خان حوت یكی دیگر از این هنرمندان بود كه در انزوای كامل مرد و اصلا كسی نفهمید كه وی مرده است.
این هنرمند با انتقاد از دولت و وزارت ارشاد كه خود را متولی فرهنگی مینامند، خاطرنشان كرد: وزارت ارشاد از چه كسانی حمایت كرده است كه ما نمیدانیم؟آیا از یك عده هنرمند نان به نرخ روز خور و چاپلوس یا یك عده هنرمند تهرانی!
این موسیقیدان اضافه كرد: صندوق حمایت از هنرمندان به كدام فرهنگ این مملكت كمك كرده است كه بزرگان موسیقی محلیاش برای هزینههای ناچیز جان خود را به راحتی از دست میدهند.
مولف دایرهالمعارف سازهای موسیقی ایران گفت: وزارت ارشاد و دولت از تمام موسیقیدانان محلی استفاده ابزاری و تبلیغاتی میكند و آنها را با دستمزدهای بسیار ناچیز و لوحهایی بدون ارزش مادی به جشنوارههای موسیقی میكشاند؛ یعنی هر زمانی كه درمیماند، هنرمندان را در صحنه حاضر میكند. اما آیا وقتی این طیف در بستر بیماری میافتند؛ كسی حال آنها را میپرسد؟
این موسیقیدان با انتقاد از سیستم بیبرنامه و نمایشی وزارت ارشاد گفت: آیا كار وزارت ارشاد راه انداختن كارناوال است یا جنگ شادی یا راه انداختن جشنوارههایی كه از امثال بامری سوءاستفاده كند؟
درویشی در پایان گفت: با اتفاقی كه برای سرآمدان موسیقی محلی ما پیش میآید و مسوولان ارشاد با نامهای كوتاه پیام تسلیت میفرستند؛ مطمئن هستم كه روزی كه هنرمندان بنام درگذرند، هیچ اتفاقی در این مملكت نمیافت .
پیكر پیشكسوت موسیقی بلوچ با حضور پر شور مردم ، هنرمندان استان و تنی چند از مسئولان در ایرانشهر تشییع شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرای این شهر مدفون شد. در چند روز گذشته شخصیت ها و گروه های مختلف فرهنگی و هنری استانی و کشوری در مراسم پرسه استاد ماشاالله بامری یکی از مقام دانان و خوانندگان موسیقی صوت(فلکولور) بلوچستان حضور یافتند ، مانند اعضای گروه هنری رستاک که استاد بامری عضو آن گروه بود، در سایت رسمی این گروه اعلام شده که کنسرت کرمان را به استاد ماشاءالله بامری تقدیم می نمایند
قرار است طی روزهای آتی محمد رضا درویشی محقق و پژوهشگر موسیقی کشور به نمایندگی از اهالی موسیقی کشور جهت تسلیت در خانه استاد بامری حضور یابد.
اهالی رسانه و اصحاب فرهنگ و هنر استان نیز از جای جای شهرهای مختلف جهت عرض تسلیت به خانه استاد بامری آمده اند. در این مراسم اهالی فرهنگ و هنر ضمن تسلیت به خانواده استاد از عدم توجه و حضور مسئولین استانی انتقاد کردند و خواستار توجه به اساتید و مفاخر موسیقی چون استاد زنگشاهی،استاد دینارزهی و... شدند. یاد و خاطره استاد بامری همواره در دلهای هنر دوست مردم ایران زنده است.
منابع استفاده شده :
- مجله موسیقی ملودی
- همشهری آنلاین
- موسیقی ما - -سید ابوالحسن مختاباد
- وبلاگ روزدرآ
ما خوشحال بودیم از شنیدن کمک خزینه ای ولی تعجب بر دروغ های هنرمندان درباره منتشر کننده این خبر که نمی دادند چطور آبروی خود را حفظ کنند با گفتن دروغ های بی بنیادی که ایمان شان فروخته شده است.
ReplyDelete