یکی از میله های مرزی سابق میان دو آلمان
آلمان در دو روز آخر هفته، دوم و سوم اکتبر، جشنهای بیستمین سالگرد وحدت دوباره کشور را برگزار میکند.
علاوه بر برلین، پایتخت آلمان، مراسم رسمی جشنها در شهر برمن، در شمال آلمان همراه با آتشبازی، کنسرتهای شاد و کارناوالهای پرشکوه و رنگارنگ برنامهریزی شده است.
انتظار میرود که صدها هزار نفر از سراسر آلمان به شهر برمن بروند.
روز سوم اکتبر ۱۹۹۰ پارلمانهای "آلمان فدرال" و "جمهوری دموکراتیک آلمان" در بیانیهای رسمی وحدت دو کشور آلمان شرقی و آلمان غربی را پس از ۴۵ سال جدایی اعلام کردند.
وحدتی گسسته!
هلموت کهل، سیاستمدار هشتاد ساله و صدراعظم پیشین آلمان، گفت که انتظار داشته یگانگی دو بخش آلمان با شتاب بیشتری پیش برود.
آقای کهل معمار اصلی یگانگی دو بخش شرقی و غربی کشور به شمار میرود.
آقای کهل در آستانه جشنهای بیستمین سالگرد این رویداد تاریخی در مراسم حزب خود، حزب دموکرات مسیحی آلمان، شرکت کرد و به پرسشهای رسانههای گروهی پاسخ داد.
او گفت که همگرایی دو آلمان کندتر از آن بوده که او انتظار داشته است. به گفته آقای کهل: "به ویژه یگانگی درونی خیلی زیاد طول کشید.»
به زبان آمار و به نظر کارشناسان در بیست سال گذشته پنج استان جدید آلمان (ایالتهای پیشین آلمان شرقی) گامهای بلندی در توسعه اقتصادی برداشتهاند، اما همچنان از یازده استان آلمان غربی عقبتر هستند.
هلموت کهل بیست سال پیش و در هنگام تصویب یگانگی آلمان گفته بود: "در آلمان متحد ظرف تنها سه یا چهار سال استانهای آلمان شرقی از شکوفاترین استانهای کشور خواهند بود.»
آقای هلموت کهل در گفتوگویی تازه به رسانهها گفت: «بیست سال گذشته در قیاس با فساد و خرابکاری وسیعی که طی ۴۰ سال در "آلمان سوسیالیستی" صورت گرفته بود، زمان زیادی نیست.»
رضایت عمومی از وحدت آلمان
نظرسنجیهایی که در آستانه بیستمین سالگرد وحدت آلمان صورت گرفته، نشان میدهد که اهالی این کشور به طور کلی از دستاوردهای یگانگی کشور راضی هستند.
در غرب آلمان سه چهارم مردم (حدود ۷۵ درصد) عقیده دارند که وحدت به نفع آلمان شرقی تمام شد، در حالیکه در آلمان شرقی ۶۰ درصد از مردم این عقیده را دارند.
در آلمان شرقی ۸۸ درصد مردم عقیده دارند که یگانگی کشور اقدامی درست بود اما در آلمان غربی ۸۲ درصد بر این عقیده هستند.
سربازان آلمان شرقی بر دیوار قطوری که بخشهای شرقی و غربی شهر برلین را از هم جدا میکرد نگهبانی میدادند
در شرق و غرب کشور، مردم طرف دیگر را برنده میدانند. در آلمان غربی ۶۰ درصد مردم عقیده دارند که اهالی شرق کشور از وحدت سود بردند، درحالیکه در شرق تنها ۲۵ درصد مردم خود را برنده میدانند.
۲۸ درصد از مردم شرق آلمان عقیده دارند که برندگان واقعی وحدت آلمان، اهالی غرب کشور بودند.
بیشتر آلمانیها، هم در شرق و هم در غرب، عقیده دارند که تمایزات میان دو بخش کشور همچنان پا برجاست.
سقوط دیکتاتوری با اعتراضات مردمی
نارضایتی عمومی و جنبش اصلاحات که از نیمه دهه ۱۹۸۰ در کشورهای "اردوگاه سوسیالیستی" در سراسر اروپای شرقی به پا خاسته بود، در سال ۱۹۸۹ با قدرت زیاد به "جمهوری دموکراتیک آلمان" یا آلمان شرقی سرایت کرد.
در کشورهای شرق اروپا، انبوه مردم خشمگین با مراجعه به سفارتخانههای کشورهای غربی خواهان آزادی مسافرت و دگرگونی نظام سیاسی بودند.
اصلاحات سیاسی میخائیل گورباچف، رهبر اتحاد شوروی (سابق) با شعارهای "گلاسنوست و پرسترویکا" (شفافیت و نوسازی) راه را برای اصلاحات باز کرده بود، اما مردمی که بیش از چهل سال زیر فشار اختناق سکوت کرده بودند، خواهان تحولات عمیقتری بودند و با خشم و خروش به خیابانها آمدند.
در شهرهای آلمان شرقی، به ویژه برلین، لایپزیگ و درسدن، از آغاز سال ۱۹۸۹ مردم با استفاده از تمام ابزارهای مدنی و راههای مسالمتآمیز به اعتراضات وسیع علیه رژیم خودکامه این کشور دست زدند.
رژیم تک حزبی آلمان شرقی در آغاز به سرکوبهای شدید متوسل شد، اما روز به روز به عقبنشینیهای بیشتری در برابر جنبش مردم ناچار شد.
تلاش دیپلماتیک آلمان غربی
در جهان دوقطبی دوران "جنگ سرد" دولت آلمان شرقی حاکمیتی وابسته تلقی میشد و سران آلمان غربی میدانستند که سقوط نظام کمونیستی و وحدت آلمان تنها با موافقت اتحاد شوروی امکانپذیر است.
دولت اصلاحطلب گورباچف اعلام کرد که به حفظ "آلمان سوسیالیستی" علاقهمند است، اما برای آرام ساختن این کشور و سرکوب خونین مردم قصد ندارد نیروهای "پیمان ورشو" را به این کشور اعزام کند.
دیوار برلین که به مدت ۳۰ سال عملا قارۀ اروپا را دو قسمت کرده بود، روز ۹ نوامبر ۱۹۸۹ فرو ریخت. با سقوط دیوار برلین مهمترین انقلاب قرن بیستم بدون خونریزی به ثمر رسید.
در فوریه ۱۹۹۰ هلموت کهل، صدراعظم آلمان غربی با ارائه طرحی به سران اتحاد شوروی، به اطلاع آنها رساند که قصد دارد دو بخش آلمان را طی چند مرحله در یک "کنفدراسیون" متحد کند.
اتحاد شوروی نخست با این پیشنهاد به شدت مخالفت کرد، اما شتاب جنبش در آلمان شرقی، نظر کرملین را تغییر داد.
در انتخابات سراسری ۱۸ مارس ۱۹۹۰ در آلمان شرقی، پارلمانی تازه شکل گرفت که راه را برای انحلال دولت و وحدت با آلمان غربی به شیوه قانونی باز کرد.
در نیمه ژوئیه ۱۹۹۰ هلموت کلن بار دیگر به شوروی سفر کرد و این بار در قفقاز با گورباچف دیدار کرد.
در دیداری که تا امروز بسیاری از جزئیات آن مخفی مانده، رهبر اتحاد شوروی اظهار داشت که به حق مردم آلمان شرقی در انتخاب آزادانهی سرنوشت خود، احترام میگذارد.
رهبر کرملین در سخنانی سرنوشتساز گفت: «خود مردم آلمان شرقی هستند که باید درباره وحدت با آلمان غربی تصمیم بگیرند. این حق آنهاست که آینده خود راتعیین کنند.»
کادرهای قدیمی و متعصب "کرملین" با اقدامات گورباچف مخالف بودند. روند یکپارچگی آلمان در فضایی تنشآمیز پیش رفت.
دولتهای غربی از سویی از انفجار در کشورهای بلوک شرق هراسان بودند، از سوی دیگر نگران بودند که زمامداران متعصب و قدیمی در مسکو علیه گورباچف کودتا کنند و تمام روند اصلاحات را متوقف سازند.
چنین کودتایی در اوایل سال ۱۹۹۱ صورت گرفت اما به پیروزی نرسید.
مردم آلمان در اکتبر ۱۹۹۰ اتحاد دوباره بخشهای شرقی و غربی این کشور را جشن گرفتند
"بهای وحدت آلمان"
میخائیل گورباچف در نشست قفقاز از دولت آلمان غربی خواست که به بیرون آمدن شوروی از بحران اقتصادی کمک کند، و هلموت کهل هم به کرملین قول یاریهای همه جانبه داد.
آلمان متعهد شد که تمام مخارج بازگشت سربازان ارتش سرخ به شوروی را به عهده بگیرد و زیانهای مالی "پیمان ورشو" را جبران کند.
آلمان با اعطای اعتبارات بزرگ مالی به شوروی با شرایط آسان موافقت کرد.
از همه مهمتر: دولت آلمان فدرال موافقت کرد که "هزینه یکپارچگی" آلمان را بپردازد.
تا امروز روشن نیست که اتحاد شوروی برای بیرون بردن نیروهای خود از آلمان شرقی چه مبلغی دریافت کرد. به تازگی هانس دیتریش گنشر، وزیر خارجه وقت آلمان، فاش کرد که "بهای وحدت" آلمان تنها حدود ۱۲ میلیارد دلار بوده است.
BBC



No comments:
Post a Comment