Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

فرهنگی که مهجور ماند فراز و نشیب های فرهنگی سیستان و بلوچستان

در سالهای اخیر به استانی همچون سیستان و بلوچستان همواره به چشم برادر ناتنی نگریسته شده که هیچگاه به وسعت فرهنگ و پتانسیل خود در مشارکت ملی حضور نداشته و به سهم خود نقش ایفا نکرده است، فرصتی که برای دیگران ایجاد شد برای سیستان و بلوچستان میسر نگردید تا جایگاه واقعی خود را در سطح ملی استحکام بخشد..

دوشنبه نهم خرداد 1390
بقلم؛ ابراهیم حسین بر

۳۰ می ۲۰۱۱

سیستان و بلوچستان سرزمین افسانه ها و اسطوره ها، پاک دیارِ رادمردان بلوچ و سیستانی همانند گنجینه ای تاریخی و مزین به فرهنگی دیرقدمت و غنی و تمدنی به بلندای تاریخ است. سیستان و بلوچستان همانند جزیره ناشناخته و کشف نشده ای است که وجب به وجب آن به سالها مطالعه و مکاشفه نیاز دارد تا به ژرفای تمدن نهفته ی آن پی برد. مردم بلوچ و سیستانی مردمانی هستند که اصالت آریایی خود را هزاران سال در سینه ی خود و در فرهنگ و زبان خود محفوظ نگه داشته و امروز هر آنکس که به جستجوی اصالت فرهنگ در تلاش است بدون شک که از خطه سیستان و بلوچستان گذر خواهد کرد و امروز به گمانم که به پاسداشت صیانت از آنچه که غنی ترین، زیباترین و اصیل ترین فرهنگ ایرانی می خوانیمش، می بایست از این مردمان غیور تجلیل و تقدیر نمود.

اما در سال های دور و درازی که گذر شده هیچگاه سیستان و بلوچستان آنطور که باید و ضرورت داشت شناخته نشد، در رسانه جایگاه خوبی نداشت و نهاد فعالی هم برای پرداختن به چنین موضوعاتی تاسیس نشد، مسئولین نیز آنچنان که باید و شاید احساس مسئولیت نکردند و سیستان و بلوچستان بیشتر به جامعه ای خشک و بی روح شبیه بود. نظام شاهنشاهی بنابر آنچه که اکثر منابع روایت کرده اند گرفتار فساد اخلاقی و مالی بود و یا سرگرم داد و ستدها، بذل و بخشش ها، رفت و آمدها و مسافرت های خارجی و بزم و محفل های شاهانه. نگاهی که رژیم پهلوی به فرهنگ داشت یا نگاهی مخرب و غرب زده بود و یا عاری از معنویت و با هویتی شونیستی و حتی بی لیاقتی خاندان پهلوی و نیز عداوت فرهنگی و اخلاقی آنان، فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی را در آستانه انحطاط قرار داده بود.

اما با قیام مردم، رهبری حضرت امام –ره- و طلیعه انقلاب اسلامی که انقلاب فرهنگی نیز به ارمغان آورد، به این پیکر زخم خورده جان تازه ای بخشید، به قول انصاف، آنچه که انقلاب اسلامی از ارزش نهادن به فرهنگ و هنر برای مردم ایران به ارمغان داشت در طول 2500 سال سلطنت موروثی، هیچگاه تحقق نیافته بود و تا به امروز همواره بر دستاوردهای این تحول عظیم ابعاد جدیدی افزوده می شود.

با این حال تاکید جمهوری اسلامی بر مقوله عدالت، فرهنگ و هنر بیشتر شکل کلان و تا حدودی آرمان گرایانه داشت و هیچگاه آروزی تحقق عدالت اجتماعی و تکامل و انسجام فرهنگی عمومیت پیدا نکرد و به نقطه اوج و چشم انداز آرمانی نظام نرسید و گاهی حتی به تاریکخانه ی تبعیض و تنگ نظری ها راه جست و چه بسا که از مسیر قانون و مبانی نظام منحرف شد. در سالهای اخیر به استانی همچون سیستان و بلوچستان همواره به چشم برادر ناتنی نگریسته شده که هیچگاه به وسعت فرهنگ و پتانسیل خود در مشارکت ملی حضور نداشته و به سهم خود نقش ایفا نکرده است، فرصتی که برای دیگران ایجاد شد برای سیستان و بلوچستان میسر نگردید تا جایگاه واقعی خود را در سطح ملی استحکام بخشد.

فرهنگ ایرانی در تمام مناطق کشور از یک سطح مقبولیت برخوردار است زیرا از روح واحدی منشا می گیرد، اما در استانی همچون سیستان و بلوچستان همواره مظلوم و مهجور مانده و فرصت احساس و ابراز نیافته، با این حال در مناطق توسعه یافته جلوه و جلا داده شده و همین نگاه آلوده به تبعیض، اصلی ترین عامل افت و خیزهای فرهنگی یا به عبارتی دیگر، استیلای فرهنگی بر فرهنگ دیگر بوده است. بر خلاف افرادی که فرهنگ ملی را مطرح می کنند و معتقد به فرهنگ یگانه ی ایرانی هستند باید گفت این مسئله مردود است و فرهنگ ملی ایرانی از عناصر و خرده فرهنگ هایش تشکیل می شود و نمی بایست فرهنگ یک قومیت خاص را به عنوان فرهنگ غالب در نظر گرفت، این انتقادی است که همیشه به صدا و سیمای کشور وارد بوده و هست. زیرا اصل 19 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صراحت بیان داشته؛ "مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود".

به هر حال پس از گذر از جنگ ویرانگر هشت ساله و پس از آن آغاز ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی که دوران سازندگی نام گرفت و به تدریج با شروع دوره اصلاحات، به دلیل ثبات نسبی داخلی و ساختارهای کلان کشور، توجه بیشتری به مقوله فرهنگ و هنر گردید و استان سیستان و بلوچستان هم هرچند به مراتب کمتر بر ریل حرکت قرار گرفت. گذشته از همه تحلیل و تفسیرها از دوره اصلاحات، این دوره توسعه فرهنگی را در سیستان و بلوچستان تا حد زیادی شتاب بخشید و توانست شاخص های فرهنگی استان را به نحو مطلوبی ارتقا دهد و حتی عرصه ورود و عرضه محصولات فرهنگی سیستان و بلوچستان به کشور برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی در این دوره فراهم شد و راه برای فعالیت های فرهنگی و هنری و ارتقای کیفیت و تعدد آثار، هموار گردید.

پس از آن در دوره آقای احمدی نژاد که خود را دولت عدالت و مهرورزی معرفی نمود، اگرچه بعضاً با اهداف شعار گونه و بعضاً هم با سیاه نمایی مخالفین همراه بود، اما دولت های نهم و دهم نیز با تداوم حرکت فرهنگی دوره اصلاحات، دستاوردهای مثبت و ارزشمندی برای سیستان و بلوچستان به همراه داشته است، که البته ما هنوز در خم آغاز راه مانده ایم...

این روزها بسیاری از مردم و نیز کارشناسان و صاحبنظران کشور می گویند با همایش ها و سمینارها راه به جایی نخواهیم برد و باید کار عملی و جدی انجام دهیم، اما در سیستان و بلوچستان وضع اندکی متفاوت است و اتفاقا در اینجا برگزاری سمینار و همایش ضرورت بسیار دارد، زیرا در سیستان و بلوچستان هنوز فرهنگ هم اندیشی و همفکری ایجاد نشده و همین چند دستگی و چند پارگی بزرگترین مانع برای توسعه استان است، از این لحاظ می بایست به یک وحدت نظر و اتحاد جمعی دست پیدا کرد تا انگیزه و محرکی برای توسعه استان باشد. اینگونه همایش ها در واقع فقط یک آغاز است و باید آنفدر تکرار شود تا به یک فرهنگ مبدل شود.

اما تلاش جامعه فرهنگی استان برای اخذ مجوز و برگزاری همایش توسعه علمی و فرهنگی سیستان و بلوچستان از سوی گروه فرهنگی رهچار و اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان سراوان و زحماتی که در این راستا متقبل می شوند شایان تقدیر و سپاس فراوان است، امروز که متعصبین و متحجرین پیمان بسته اند تا سیستان و بلوچستان را به پرتگاه افراط و انحراف سوق دهند و دستشان آغشته به چه خونها و فتنه ها که نگشته، ازینکه کسانی باشند هنوز، تا به سلامت و امنیت و توسعه استان بیندیشند، باید خدا را شکر گفت و به ایشان درود.

اما پیشنهاد دارم دوستان برگزار کننده همایش چند نکته را مد نظر قرار دهند.

1- در برگزاری همایش از همه دیدگاه ها و گرایش ها دعوت بعمل آید.

2- بگذاریم همه دیدگاه ها آزادانه مطرح شود.

3- از پرداختن به موضوعات تکراری و بی هدف اجتناب کنیم و سعی بر این باشد تا یک نشست هدفمند برگزار نماییم که خروجی و نتیجه در پی داشته باشد.

4- به همه ابعاد علمی و فرهنگی استان پرداخته شود و نه صرفاً یک موضوع خاص از پیش تعیین شده.

5- زمان کافی برای پرداختن به همه مسایل و بیان همه نظرات مدنظر در نظر گرفته شود و هدف صرفاً برگزاری همایش نباشد.

6- از آنجا که برگزاری همایش ها در سیستان و بلوچستان را می توان فرصت های طلایی برای استان قلمداد کرد، لذا برگرازی چنین همایش هایی در مکان مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است، لذا می بایست مکانی را در نظر گرفت که از امکانات، سهولت دسترسی برای مراجعین، ظرفیت و فضایی مناسب و کافی برخوردار باشد، به جهت اینکه گفته شده همایش مذکور در اداره فرهنگ و ارشاد سراوان برگزار می شود، بنظر نمی رسد سالن کوچک و فاقد امکانات اداره ارشاد سراوان مکان مناسبی باشد و شاید بهتر می بود در جایی مثل تالار فردوسی دانشگاه سیستان و بلوچستان برگزار می شد که هم از امکانات و فضای کافی برخوردار است و مهمتر اینکه چون در مرکز استان است، همایش نیز با اقبال و استقبال بیشتری همراه خواهد بود.


http://www.estoun.blogfa.com/post-131.aspx

No comments:

Post a Comment