منظور از مانقورت، انسانهائی هستند که با هویت ملی خود بیگانه شده و بمثابه ستون پنجم دشمن بر علیه منافع ملی خود عمل می نمایند.
چنگیز آیتماتوف نویسنده ی نامدار قیرقیزستان در رمان روزی برابر یک قرن بر اساس یک افسانه، آدمهائی را به تصویر می کشد که مبدل به مانقورت شده اند. منظور از مانقورت، انسانهائی هستند که با هویت ملی خود بیگانه شده و بمثابه ستون پنجم دشمن بر علیه منافع ملی خود عمل می نمایند. چنگیز آیتماتوف برای نشان دادن عمق تراژدی، مردی را به تصویر می کشد که قادر به شناختن مادرش نمی باشد حتی او را دشمن پنداشته و به قصد کشتن او تیری از کمانش رها می کند و او را می کشد. انسان با خواندن این رمان برایش این پرسش مطرح می شود آیا این موضوع پایه ی علمی دارد و یا فقط افسانه ای بیش نیست؟ درعلم روانشناسی به جای مانقورت از اصطلاح شستشوی مغزی استفاده می شود.
این اصطلاح بعد از جنگ آمریکا با کره شمالی، کاربرد پیدا کرد. در جنگ مذکور سربازان آمریکایی که به اسارت کره شمالی در آمدند بطور سیستماتیک مورد تبلیغات ضد آمریکائی واقع شدند و در بعضی از آنان این باور بوجود آمد که دشمن واقعی آنان ایلات متحده آمریکاست نه کره شمالی. حتی چند تن از آنان از کره شمالی تقاضای پناهندگی کرده و مقیم آن کشور شدند. هنوز هم حتی در کشور های غربی، بعضی از سکت های مذهبی، اعضای خود را مورد شستشوی مغزی قرار می دهند و رهبر سکت روی اعضا آنچنان تاثیری پیدا می کند که با فرمان او دهها تن، دست به خودکشی دستجمعی می زنند. افرادی که به این صورت مورد شستشوی مغزی قرار میگیرند نیازمند کمک حرفه ای هستند. روانشناسان برای درمان این افراد از متد هائی بهره می جویند که برنامه ریزی مجدد مغز نامیده می شود.
شستشوی مغزی آذربایجانیها
در کشور های چند ملیتی که سیستمهای سیاسی دمکراتیک حاکم هستند. چند گانکی ارزشهای سیاسی، فرهنگی، زبانی و دینی، جزو حقوق شهروندی محسوب می شود و این نحوه نگرش، اساس همزیستی مسالمت آمیز را در این کشور ها تشکیل می دهد. اما در ایران استبداد زده آندسته از نظریه پردازان فارس که از سیاست یکسان سازی ملتها در ایران حمایت می کنند برای ملل غیر فارس هویت ساختگی تراشیده اند و تقریبا ٨٥ سال است این هویت ساختگی برای نفی موجودیت ملل غیر فارس در ایران تبلیغ می شود. متاسفانه در آوریل سال ١٩٢٦ رضا میر پنج در نتیجه کوتادی نظامی خود را پادشاه ایران خواند. او به چند گانگی ارزشهای انسانی اعتقاد نداشت از اینرو سیاست اصلی حاکمیت وی یکسان سازی ملل ایران بود. برای رسیدن به این منظور ملل ساکن غیر فارس از جمله آذربایجانیها، بطور سیستماتیک از طریق رسانه های گروهی، تعلیم وتربیت مورد شستشوی مغزی واقع شدند. در آن زمان ایران از جوامع بسته محسوب می شد. مسافرت به کشورهای خارجی برای تحصیل و یا تجارت بصورت محدود صورت می گرفت و در داخل ایران رسانه های گروهی، آموزش و پرورش بطور کامل تحت کنترل رژیم پهلوی بود. برای مردم این امکان وجود نداشت از منابع دیگر اطلاعات متفاوت کسب کنند به این دلیل سیاست یکسان سازی ملل ساکن ایران با کارآئی چشمگیری شروع شد و به پیش رفت. تقریبا در طول ٨٥ سال یعنی از بدو پیدایش رژیم پهلوی تا کنون که جمهوری اسلامی بر سر کار است در ایران سیاست یکسان سازی ملل دنبال شده است و در نتیجه این سیاست، تعدادی از آذربایجانیها با هویت ملی خود بیگانه شده اند وگاهی تا آنجا پیش می روند که بر علیه منافع ملی آذربایجان عمل می کنند ما فعالین حرکت ملی آذربایجان آنان را مانقورت های آذربایجانی می نامیم. البته منظور از بکارگیری این اصطلاح، تحقیر آنان نیست بلکه یادآوری یک واقعیت غم انگیز است.
موانع تحول فکری در مانقورتها
به اعتقاد دانشمندان انسان همواره در طول عمرش می آموزد. اما در سن بلوغ، مفاهیم در ذهن انسان شکل می گیرد. او خوب را از بد و درست را از نادرست تمییز می دهد. در واقع در ذهن او خطهای قرمزی بوجود می آیند و هر نوع اطلاعات که در خارج از این خطهای قرمز قرار می گیرد از پذیرش درستی آن امتناع می ورزد. بنابراین برای فردی که مدت طولانی مورد شستشوی مغزی قرار گرفته بسیار دشوار است در مدتی کوتاه، نرمها و شاخص های فکری خود را تغییر دهد و درکی متفاوت از مفهوم درست و نادرست داشته باشد. مثلا برای فلآن آذربایجانی که مدت طولانی است خود را ترک نمیداند و از آن بدش می آید. بسیار دشوار است که بطور ناگهانی یا در مدت کوتاه خود را تغییر داده و خود را ترک بداند و به آن عشق بورزد. علاوه بر اینها عامل سن را باید در نظر گرفت. بعد از سن ٤٥ سالگی در مغز انسان آندسته از سلولهایی که با فراگیری اطلاعات سروکار دارند در نوع سازی خود دچار مشکل می شوند و به مرور زمان از توانائی فرد در فراگیری اطلاعات کاسته می شود. بنابراین کهولت سن نیز از موانع اصلی تحول فکری می باشد. البته نباید فراموش کرد فردی که مورد شستشوی مغزی قرار گرفته است فقط سخنان ما را نمی شنود بلکه از منبع دیگر نیز اطلاعاتی را کسب می کند که با نرمهای فکری او همسوئی دارد و این امر نیز بنوبه خود تحول فکری را در مانقورتها، دچار دشواری می کند. در نهایت باید عامل منفعت جوئی را بر عوامل بالا افزود. در مواردی فرد برای حفظ منافع فردی یا گروهی، خود را مجبور می بیند از اندیشه ای حمایت کند هرچند به درستی آن اعتقاد ندارد. به دیگر سخن فردی اپورتونیست می باشد.
دوگانگی هویت و خطر مانقورت ها
فردی که مورد شستشوی مغزی واقع شده است دو هویت متضاد را با خود حمل می کند. برای مثال یک مانقورت آذربایجانی بجای نژاد ترک، خود را از نژاد آریائی می داند و زبان ترکی آذربایجانی را زبان آذری می شمارد. در واقع در تبین هویت ملی خود فرق اساسی با فارسها ندارد. اگر هم فرق اندکی باشد مانند تفاوت بین پپسی کولا و کوکاکولاست. اما در عین حال خود را فارس نمی داند بلکه آذری اصیل به حساب می آورد. بنابراین یک فرد مانقورت در حالیکه خود را متعلق به ملت خود می داند اما در عین حال در تبین هویت ملی،خود را همسو با نیروهای غیرخودی می بیند و برای دفاع از هویت ساختگی خود با نیروهای خودی به مجادله بر می خیزد. گاهی تا آنجا پیش می رود که در داخل ملت خود مانند ستون پنجم دشمن عمل می نماید چنگیز آیتماتف در رمان "روزی برابر یک قرن" به زیبائی عمق سقوط مانقورتها را با کلمات به تصویر می کشد . او به ما به خوبی نشان می دهد که چگونه فرد مانقورت ممکن است تا آنجا پیش رود حتی مادر خود را نشناسد و تیری به قصد کشتن او از کمانش رها کند و او را بکشد.
سیاست یکسان سازی ملتها محکوم به شکست است
شستشوی مغزی زمانی ممکن است که فردی در محیطی بسته قرار گیرد و بطور سیستماتیک، اطلاعات کنترل شده را دریافت کند. به این دلیل است سکتهای مذهبی حتی در کشور های غربی قبل از هر چیز ارتباط اعضا را با اقوام، دوستان و محیط پیرامون قطع می کنند. در حکومت های استبدادی نیز رسانه هی گروهی، تعلیم وتربیت تحت نظارت رژیم سیاسی حاکم اداره می شود و شهروندان فقط اطلاعات کنترل شده ای را دریافت می کنند که باب میل رژیم حاکم می باشد. در گذشته رژیم های استبدادی می توانستند با کنترل اطلاعات و قطع ارتباط اپوزیسیون با مردم، جامعه را بسته نگه داشته و بر طول عمر خود بیفزایند. اما در حال حاضر تکنولوژی ارتباطات رشد چشمگیری پیدا کرده است و کنترل کامل اطلاعات از طرف رژیم های استبدادی ممکن نیست. برای مثال طبق آمار وزرارت اطلاعات و فنآوری در ایران ٣٤ درصد از مردم به اینترنت دسترسی دارند این به آن معنی است که بیش از ٢٣ میلیون نفر از طریق اینترنت اطلاعات دریافت می کنند وباز طبق آماری در ایران ٨٠٠ هزار وبلاگ نویس وجود دارد. علاوه بر اینها از طریق ماهواره، کانالهای تلویزیونی متعددی به ایران اطلاعات تصویری پخش می کنند. از آن جمله می توان از گوناز تی وی نام برد که در راستای دفاع از منافع مردم آذربایجان جنوبی بطور ٢٤ ساعته ایران را تحت پوشش برنامه های تلویزیونی خود قرار داده است. در دنیای حقیقی هم تغییرات چشمگیری روی داده است. آمار های جدید نشان می دهد در سالهای اخیر، نقل وانتقال آدمها به نقاط مختلف دنیا رشد کمی پیدا کرده است. گفته میشود بیش از ٤ میلیون نفر ایران را ترک کرده و عمدتا درکشور های غربی، اسکان گزیده اند. طبیعی است آنان زبان کشورهائی را که مقیم آن هستند فراگرفته و با شیوه های دمکراتیک اداره جامعه آشنا می شوند. تعداد زیادی از این مهاجرین به ایران رفت و آمد می کنند و برای انسانهای پیرامون خود ازتجاربشان در کشورهای غربی اطلاعات میدهند و این امر هم بنوبه خود باعث افزایش دانش اجتماعی مردم میشود. بطور کلی میتوان گفت ایران از نقطه نظر اطلا عات پروسه ای بالنده را طی میکند و سیاست یکسان سازی ملتها در ایران دیر یا زود محکوم به شکست می باشد. امروز در اثر افزایش آگاهی در میان آذربایجانیها بیش از هر چیزی هویت ساختگی آنان زیر سئوال رفته است و در خانواده های آذربایجانی گفتگوی همسر با شوهر وفرزندان با والدین در باره هویت ملی به امری عادی و طبیعی مبدل شده است. مانقورت های آذربایجان در دفاع از هویت ساختگی دچار مشکل جدی شده اند. دانشمندان آینده نگر از جمله الوین تافلر، بر این باور هستند پیشرفت تکنولوژی ارتباطات به حاکمیت ایدلولوژی ها پایان داد و در افکار عمومی تمایل به توجیهات علمی رشد بی سابقه ای یافت و به این دلیل حاکمیت ایدولوژیک شوروی سابق از هم پاشید. پس بیائید سنگ صبور همدیگر باشیم و بدون پیشداوری همدیگر را بشنویم و برای حل مشکلاتمان راهکارهای علمی را جستجو کنیم.
Source: http://www.gaip.biz
No comments:
Post a Comment