سياستهـای استعماری و عملکــرد هشت دهـه گذشته حکام فاشيسـت و نژادپرست تهـران نه تنـها دربلوچستـــان غربـی بلکـه در آذربايجـان جنوبـی، کوردستــان شرقـی، ترکمنستان جنوبـی، لرستـان و الاحـواز (عربستـــان ) تمـدن ستيزانـه و ضد بشــری بوده انـد.
سياستهايـی برتـری طلبانـه ومطلقـا تماميت خواه که به بی اعتمـادی کامـل نسبـت به فاشيستهـای بدوراز تمـدن انجاميـده اسـت. ملتهــای تحـت ستـم در ايـران قربانـی سيستـمـی غيرعادلانـه و لجـام گسيختـه هستنــد. سيستـمی جابـرانـه که مجريـان و مدافعـان آن ابتدايـی تريـن حقـوق بشـری ما را پايمـال کـرده، حتـی وجـود وهويـت ملـی ما را بـرای حفـظ منافـع سياسـی ـ اقتصــادی خـود مکارانــه و با قلــدری ناديده می گيرنـد.
مـردم بلـوچ را « مرزبانان غيــور ايران» دانستــن یکـی ديگــر از دلايـل پوچ فاشيسـم مرکزگـرا برای ادامه اشغال بلـوچستـان غربـی است که با تمسخـر و تحقـيرکـردن ملـت بلوچ آميختـه اسـت.
تئوری بافيهــا و داستانسرايی های تحريـف نگاران فارس را در اين زمينه نيـز حد و مرزی نيسـت. برخی از آنهـا چنان از وجــدان انسانی و تمــدن بشــری فاصله گرفته انـد که بلوچ را مرزبان و محافـظ چند هـزار ساله «ايران» می دانند! يعنـی زمانيکه خود فارسهــا در«پارس» يا «فارسستان » می زيستنـد بلوچ مرزبان و محافـظ «ايران» بـود! اگرچـه در آن زمان حتی کشوری بنام «ايران» وجود نداشـت. وقاحت را تا بدانجا کشانده انـد که قهرمان ملی ما شهيد ميرهمــل کلمتـی را نيز مرزبان خود معرفـی می کنـند و آن سمبلِ سرمچارِ بلـوچ را در دنيای توهمات خود «قهرمان ايرانی» می داننــد که در نبردهـای دريايی بر عليه پرتغاليها از «خليج فـارس» دفاع کـرد!
رايج است اگـر نويسنده يا محققـی در نگارش تاريخ دستـکاری کـرده به هر دليلـی دروغ و «شاهـکارش» را تحويل خوانندگان بدهـد تحريـف کار يا تحريف گر تاريخ ناميده شود. اما تحريف تاريخ بلوچستان و وارونه جلوه دادن تاريخ جنايت بار و ننگيـن صفوی يان، قاجاريان، پهلوی ها وفاشيسم لجام گسيخته فارس عملی بمراتب دون تر از «تحريف تاريخ» اسـت.
مگـربا اشغـال الاحــوازالعربــی و بلوچستــان می توان صاحـب اقيانوسها شــد و با تبديـل قلدرانـه نام گــُمبـُــدان يا گمـبرون به « بندر عباس» از الخليــج العربــی با زورگويــی يک «خليـج هميشــه فارس» ساخـت؟ شايــد يک «خليج هميشـه فارس» در کويـر برهوت يــزد و اصفهــان واقع شده است و هيچ کس از آن خبر نـدارد! در اينصورت فقـط يک ســراب بی پايـان و هميشگــی اسـت که فاشيستهــا می تواننــد تا ابد به آن بسنـده کننــد.
مورد ديگـری که ماهرانـه وارونه جلـوه داده می شـود نبردهای تاريخی زنـده يادان سـردار جمـّا خان اسمعيـل زهـی ، سـردار جينـد خان و قبايل آزادمنـش بلـوچ در سـرحــد افتخارآفرين بر عليه مهاجميـن انگليسی در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستـم است. تحريف نگاران حرفه ای فارس نه تنهــا از هم پيمانی انگلسيهـا با شاهـان قاجارو رضا ميرپنج بر عليه بلــوچ و بلوچستــان و نقش خائنانه آنان در اشغــال و تصرف بلوچستــان هيچ سخنـی بميان نمی آورند بلکــه مبـارزان بلــوچ را «مرزبانان ايران » معرفــی می کننــد! مبارزان و سرمچارانــی که به دفـاع از وطـن ( بلوچستــان ) و مردم خويش بپاخاسته و قهرمانانه جنگيـدنـد. قهرمانانی که تاريخ آفريدنـد و باعث سربلندی ملـت بلـوچ و افتخار بلوچستـان هستنــد. در اينجـا ذکـر اين حقيقـت روشـن تر از خورشيـد لازم به گفتـن و نگارش است که در آن زمان کشــوری بنـام «ايران» وجـود نداشـت. کلمـه « ايران » دقيقـا در سال ۱۹۳۵ ميـلادی بعنـوان اسـم و نام براين کشـور تازه تاسيـس با مشورت رضاخـان و مستشـاران انگليســی چسبانده شـد، أنهـم با اجــازه افغانستــان!
در طول تاريخ بلوچستـان «همسايگان» اشغالگر و تماميت خواه بارها بـا اجانب و بيگانگان برعليه بلـوچ و بلوچستــان همـکاری داشتــه و قراردادهای بسيار مخرب و ننگيـن بسته اند. چند نمونه آن بدين ترتيب هستنـد: همکاری صفوی يان با پرتغاليها، همکاری نزديک انگليس با شاهان بی لياقت قاجار و رضا مير پنج بر عليه حکومت مستقل بلوچستان، همکاری محمد رضا شاه با حکومت اسلام آباد ، ارسال تسليحات در سالهــای هفتاد ميــلادی، شرکت مستقيم نيروهای ايرانی در سرکوب مردم بلوچ وسرنگون کردن حکومت منتخب بلوچستان شرقی . همکـاری سيستماتيـک، برنامه ريزی شده و همـه جانبـه فاشيستهای ايران، سپاه مافيايی و اطلاعات رژيم و ارتش خون آشام پاکستان درعصـر حاضـر بر عليه بلوچ و برای ادامه اشغال بلوچستان با موارد تاريخی ديگر متفاوت است. حکام فاشيست فـارس و زرپرستان پنجابی برای اولين بار در تاريخ منطقه و تاريخ بلوچستان مردم بلوچ را تحت ستم مشترک خود در آورده اند.
مسيــر تهـران ـ اسـلام آباد يکی از پرتردد ترين راههای حکام پاکستانی وفاشيستهـای تهـران است. آنهـم فقـط برای هماهنگی همکاری های همه جانبه برای ادامــه اشغال بلوچستــان. غافـل از آن هستند که سرزمينی تاريخی با مساحتی بيش از هشتصد هزار کيلومتر مربع وبا جمعيتی بالغ بر بيست ميليون بلوچ نه فارس پذير است و نه پنجابی پذير. همانگونه که نه اسکنــدر پذير بود و نه مغــول پذير.موضوعــی را که پرتغاليها وشاهان سفـاک صفوی چهار ـ پنج قرن پيش به آن پی بردند حاکمان اسلام آباد و فاشيستهای فارس هنـوز حالی نيستنـد.
ستمگـران فارس چنـان درافکار شونيستی، خودبزرگ بينانه و خودخواهانه غوطه ور هستند که انتظار دارند ما «مرزبانان» کشوری بی اساس و انگليس ساخته باشيم ، به سيم کشی، کانال کشـی و بنای ديواری طولانی تر از ديوار برلين در قلب بلوچستان هيچگونه اعتراضی نکنيـم. دلمان بهمين خوش باشد که ما را به توهـم «نژاد آريايـی» وصل کرده و «مرزبانان غيور و سلحشور» خطاب می کنند. در حاليکه سرزمين فارس زده ما شبانه روز در معرض چپاولگری است و کليــه حقوق فــردی، ملــی و اجتماعـی ما را پايمال کــرده و می کننـد ذره ای احتـرام به هويت ملی بلوچ قائل نيستند. تجـارب تاريخی بخصوص دوران دردناک هشت دهـه گذشته نشان داده اسـت کـه فاشيستهای لجام گسيخته فارس با پرنسيپ احتـرام به خويش و ديگـران ( احتـرام متقابـل ) بيگانه انــد. در حاليکـه بی لياقـت تريـن افـراد غيربلــوچ را از آبدارچـی گرفته تا استانـدار با قلـدری انتصاب می کنند، با پخـش اسلحه و قدرت نظامی بين باندهای تبه کار و جنايتکاران حرفه ای سرزمين بلوچستـان را خونينتر از زمـان صفوی يان، قاجار و پهلوی کرده اند وقيحانه انتظار دارند که ما « مرزبانان» و محافظان مرزهای ساختگی انگليـس و فاشيسم فارس باشيـم. فاشيستهـای مذهبـی و نژادپرستـان حاکم ديد ضدبشری خود نسبت به بلوچ را حتی به هزاره های مهاجـر افغانی، عربهـای مهاجر وابسته به حزب ... لبنان و جيش مهدی با پاسپورتهای جعلی ايرانـی نيز منتقل کرده انـد. تا جائيـکه مهاجريـن شيعـه عرب ( که خود را ايرانی الاصل می دانند ) و هـزاره های شيعـه فالانـژ مهاجـراز افغانستان خود را همـه کاره کشـورانگليس ساختــه و روبـه زوال « ايران» می داننـد و ما را « مرزبانان غيـور و سلحشــور»!
اسارت مـردم بـلـوچ و بلوچستـان غربـی در « چهارچـوب تماميـت ارضـی ايران » و حاکميـت فاشيسـم تماميت خواه فارس بعنوان بزرگترين عاملان وضعـيـت اسفبـار فعلـی، نتايج مخرب سياسـی، اجتماعـی، اقتصادی و فرهنگی ببار آورده که به سـادگی و با انتقام جويــی کـور جبـران پذير نيستـنــد.
رسيدـن به استقـلال سياسی بلـوچستـان و کوتاه کـردن دسـت بيگانگـان بهتريـن آلترناتـو برای آغاز پروسـه حـل اساسی معضـلات بلوچستـان اسـت. در توان ملـت بلوچ، سياستمــداران مسئـول، تحصيلکردگان بلوچ ، شخصيتهای ملی ـ مترقی و نخبـگان بلوچ است که از اين آزمايش تاريخی موفـق و سربلنــد بيـرون درآينـــد.
پروشت ءُ پروش باتنــت ايـران ءُ پاکستـــان
آزات ءُ آبـــاد بـــــات گنجيــں بلـوچستــــــان
محمــد کريــم بلــوچ
۲۱ نوامبـــر ۲۰۱۱
No comments:
Post a Comment