آه از ایــن واعــظــان مــنـبـر کـــوب
شرمشان نیست خود از منبر و چوب
به گرگ گفتند تو را چـوپـانی داده اند، بـگـریست. گفتند چرا گـریـی؟ گفت ترسم دروغ باشد. متاسفانه در ایران این دروغ درست از آب درآمد و بیش از سه دهه است که این گرگ نه در لباس میش بلکه در قبای چوپان دروغگو بر گــُرده ملت ایران سوار است؛ و عجب نیست که بدون آزرم با گرگ دنبه می خورد و با چوپان گریه می کند. دیروز یکشنبه حدود یک و نیم میلیارد مسلمان در جهان عید قربان را جشن گرفتند و به پاس سنت ابراهیم "قربانی" دادند؛ این در حالی است که حدود یک میلیون سـُنی پایتخت نشین در ایران یکبار دیگر "قربانی" تعصب و تبعیض شدند. علیرغم اینکه بر طبق سنت دیرینه مردم اهل سنت ایران معمولا ً همزمان با بقیه سـُنی ها جهان عیدین را جشن می گرفتند، اما در طی سالیان اخیر رژیم جمهوری اسلامی رهبران مذهبی اهل سنت ایران را وادار کرده است که همراه و همزمان با شیعیان اثنی عشری ایران مراسم عیدین را یک روز بعد از بقیه جهان اسلام بجای بیاورند، که امروز دوشنبه اینگونه شد. اما عـجـبـا که علیرغم این تمکین اجباری، اهل سنت در تهران و بقیه کلان شهرهای ایران باز هم اجازه برپایی نماز عیدین را نیافتند.
برای مثال و یا فرض محال تصور بفرمائید در چنین روز مقدس و پر میمنتی برای مسلمانان اگر حکومت یکی از بلاد کفر اجازه نمی داد که صدها هزار شهروند مسلمان پایتخت آن کشور حتی نماز عید را بجای بیاورند، و مورد ضرب و شتم و توهین و دستگیری و حبس قرار می گرفتند، چه غوغا و اعتراضاتی در کشورهای اسلامی و بخصوص از جانب رژیم جمهوری اسلامی، و حتی رسانه ها صورت می گرفت. حال تصور بفرمائید دقیقا ً همین اتفاق واقعی و نه فرضی در به اصطلاح اُم القرای جهان اسلام یعنی تهران رخ دهد، و با خشونت تمام از برگزاری نماز عید قربان توسط سـُنی های تهرانی جلوگیری شود، چه اعتراضات و جنجالی را به دنبال خواهد داشت؟ هـــــــیـــــچ! زیرا جمهوری اسلامی سالهاست که تمام پرده ها را دریده است و بقول شاعر طبل پنهان چه زنم، طشت من از بام افتاد. متاسفانه بسیاری از رسانه ها نیز به سکوت خود در عدم خبررسانی ادامه می دهند. مسیحیان، یهودیان و دیگران کلیسا و کنیسه و پرستشگاه در تهران دارند، اما حدود یک میلیون نفر سنی مذهب پایتخت نشین نه تنها اجازه ساخت مسجد اهل سنت در تهران را ندارند بلکه اجازه نماز جماعت در روز جمعه و یا عید فطر و عید قربان را نیز ندارند.
محمد یکی از سـُنی های مقیم تهران در ایمیل خود می نویسد: " این چگونه نظام اسلامی است که در آن تحت حمایت قانون می توان براحتی و بطور علنی میلیاردها تومان دزدید، اما برای اقامه نماز جماعت باید مثل "دزدها" مخفیانه و به دور از چشم مامورین و سربازان گمنام امام زمان به خانه های پنهان پناه برد؟". برطبق اخبار واصله ظاهرا ً تعداد محدودی از اهل سنت تهران و برخی نیز در کردستان بر خلاف حکم حکومتی، دیروز یکشنبه مراسم عید قربان را مخفیانه بجای آورده بودند. اما اکثریت اهل سنت در تهران که به وحدت عمل و اتحاد سـُنی ها ایران اعتقاد دارند تلاش نمودند تا با هماهنگی و همسویی با بقیه اهل سنت ایران ناچارا ً نماز عید قربان را امروز بجای آورند که از این عمل آنها توسط مامورین جمهوری اسلامی ممانعت بعمل آمد، و بدینگونه عید بسیاری از آنها یکبار دیگر به عزا تبدیل شد. سال پیش نیز با خشونت و ارعاب از برپایی نماز عید توسط اهل سنت ساکن پایتخت ممانعت بعمل آمد. در آن زمان استاندار تهران آقای مرتضی تمدن با ادعاهای متضاد و ارائه آمارهای متناقض مدعی شد که نماز عید در ۲۱ منطقه مختلف تهران برگزار شده است. اینک ظاهرا ً اینگونه بنظر می رسد که اهل سنت ایران قربانی هژمونی طلبی های مذهبی جمهوری اسلامی در منطقه و تشدید تضاد و تنش بین ایران و دول سنی مذهب منطقه شده اند.
جمهوری اسلامی از کیسه بیت المال ملت ایران کنفرانس ها و همایش های گوناگون و متعددی نظیر کنفرانس بین المللی «تقریب مذاهب اسلامی»، همایش بیداری اسلامی، کنفرانس اخوت و برادری بین شیعه و سـُنی و غیره تشکیل می دهد که در آن عناصر مفلس سـُنی مذهب و یا بعبارتی سـُنی های اثنی عشری از اقساء نقاط جهان شرکت می کنند. بسیاری از این کنفرانس ها به تراژدی بیشتر شبیه هستند تا به کـُمدی! بعنوان مثال یک شرکت کننده عرب بنام ابوبکر بن عثمان در همایش "اخوت بین شیعه و سـُنی" به تلویزیون جمهوری اسلامی می گوید: "برای من مایه بسی فخر و مباهات است که در تهران ِ اسلامی باشم و به همراه برادران شیعه خود در کمال برابری و برادری برای سرفرازی جهان اسلام چاره اندیشی کنیم". این شرکت کننده مفلس یا نمی داند و یا می داند و نمی گوید که او نه تنها اجازه نماز جماعت در تهران را ندارد چون اهل سنت اجازه ساخت مسجد و حتی اقامه نماز عیدین در تهران را ندارند، بلکه حتی اسم وی (ابوبکر بن عثمان) ممنوع الثبت است زیرا اداره ثبت احوال کشور به سـُنی ها اجازه نمی دهد تا اسامی مذهبی نظیر عـُمر،ابوبکر، و عثمان و اسامی قومی کرد و بلوچ و غیره را برای فرزندان خود در شناسنامه هایشان ثبت کنند. علما و رهبران مذهبی اهل سنت ایران هرگز به این کنفرانس ها دعوت نمی شوند. نتیجتا ً رژیم ناچار است تعدادی انگشت شمار و انگشت نما از به اصطلاح "سـُنی های اثنی عشری خودی" و بیگانه را بعنوان نمایندگان اهل سنت در این همایش ها "قالب" کند. البته شاید بتوان گفت که بر جمهوری اسلامی جهت این تبلیغات دروغین حرجی وارد نیست زیرا صدای دُهل از خالی بودن شکم است. و بر اینگونه مفلسان نیز برای پـُر کردن شکم خالی خود کمتر می توان ایراد گرفت.
سران جمهوری اسلامی همواره از پاسخ دادن به سوال همیشگی و بنیادین اهل سنت مبنی بر اینکه چرا سـُنی ها اجازه ساخت مسجد و حتی اقامه نماز عید در اُم القرای جهان اسلام را ندارند، طفره رفته اند. نامه های بیجواب اهل سنت به مسئولین نظام جمهوری اسلامی مثنوی هفتاد و دو من کاغذ می شود. نامه سرگشاده ۳۰۰ تن از علماء و روحانیون اهل سُنت کردستان، نامه اخیر مجمع نمایندگان سـُنی مذهب مجلس شورای اسلامی به رئیس جمهور و نامه اخیر فعالان و نمایندگان اهل سنت به رهبر جمهوری اسلامی همچنان بی جواب مانده اند. در آن نامه گلایه شده بود که : " ما اهل سُنت ایران اسلامی در تداوم بی علاج برزخ انتظار، سه دهه نابرابری، تبعیض و "ملاحظات و محذوریت ها" را تحمل کرده ایم. اما اکنون بدون امید سپری شدن شب تیره از تنگه های سحر با تبعیضات فراقانونی فزاینده روبرو هستیم". هیچکدام از مقامات نظام جمهوری اسلامی تا به امروز حاضر نشده اند توضیح دهند چرا سـُنی های ایران اجازه ساخت مسجد در پایتخت کشور خود را ندارند در حالیکه در پایتخت و کلان شهرهای تقریبا ً همه بلاد کفر شیعه و سـُنی مساجد خود را دارند و در انجام فرایض دینی خود کاملا ً آزاد و خودمختار هستند. و عجیب تر اینکه مقامات جمهوری اسلامی طرح این پرسش بدیهی و اجتناب ناپذیر را توطئه صهیونیسم بین المللی و استکبار جهانی در راستای ایجاد تبعیض و تفرقه بین شیعه و سـُنی قلمداد می کنند. شایان ذکر است که علاوه بر وجود مسجد بزرگ شیعیان در شهر ریاض پایتخت عربستان سعودی، حـُسینیه بزرگ اهل تشیع در شهر مدینه ِ نیز سالها پیش توسط حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی افتتاح شده بود. رئیس کل پلیس شهر مدینه نیز شیعه بود. بسیاری از مقامات عالیرتبه افغانستان از جمله معاون رئیس جمهور و وزیر و سفیر شیعه هستند. در پاکستان قدرتمندترین مقامات آن کشور یعنی رئیس جمهور و رئیس آی اِس آی شیعه هستند. سفیر عربستان سعودی در تهران و حتی سرکنسول آن کشور در مشهد شیعه بودند. در ایران دانشجویان سـُنی در دانشگاه ها و سربازان وظیفه سـُنی مذهب اجازه نماز جماعت در دانشگاه و پادگان را ندارند.
اینگونه به نظر می رسد که با افزایش تعداد مکرر "کنفرانس های وحدت" و "همایش برادری" در تهران از یکسو عرصه بر اهل سـُنت ایران نیز از سوی دیگر تنگتر می شود. در گذشته علاوه بر تهدید و حبس علما و فعالان اهل سـُنت و تخریب مساجد اهل سنت، از شرکت رهبران مذهبی سـُنی در کنفرانس های بین المللی و منطقه ای جلوگیری می شد. اکنون بسیاری از آنها ممنوع الحج نیز شده اند و در طی دو هفته اخیر از سفر آنها به حج جلوگیری شده است. بر طبق گزارش پایگاه اطلاع رسانی سنی آنلاین، مفتی محمد قاسم قاسمی، امام جمعه موقت اهل سنت زاهدان و سردبیر فصلنامۀ ندای اسلام، استاد حدیث و رییس دارالافتای دارالعلوم زاهدان، و همچنین مولانا احمد نارویی، امام جمعه موقت اهل سنت زاهدان، استاد حدیث و معاونت اداری دارالعلوم زاهدان، که عازم سفر حج بیت الله الحرام بودند، پس از توقیف گذرنامه هایشان توسط نیروهای امنیتی در فرودگاه بین المللی زاهدان و فرودگاه بین المللی امام خمینی تهران، از سفر آنها به این مکان مقدس و ادای فریضه بزرگ حج، ممانعت بعمل آمد. این در حالی است که فشار بر زندانیان سـُنی و خانواده آنان نیز تشدید شده است. بعنوان مثال محمد اسماعیل ملازائی، یکی از اساتید دارالعلوم زاهدان و داماد مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی، از زندان مرکزی زاهدان به زندان شهرستان یزد منتقل شده است تا خانواده برای ملاقات وی رنج سفری طولانی تر را متحمل شوند. فعالان کــُرد، بلوچ و دیگر مناطق سنی نشین و اقوام ایرانی متحمل حبس های دراز مدت و تبعیدی می شوند. بر طبق نوشته سـُنی اُنلاین که پایگاه رسمی اطلاع رسانی اهل سنت ایران می باشد، مردم حقیقتا ً در حیرت و تعجب هستند که چرا و چگونه در یک "حکومت اسلامی" دو رکن اصلی اسلام یعنی "نماز" و "حج" برای بسیاری از مسلمانان اهل سنت ایران عملا ً تعطیل و "غیرقانونی" شده است.
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لـنـدن
دوشنبه ١٦ آبان ١٣٩٠
doshoki@gmail.com
No comments:
Post a Comment