Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

بابک آذری حقوقدان --- روشنفکران فارس با پای لنگ بدنبال جامعه اطلاعات

در گفتگوی سیاسی خیلی اهمیت دارد که طرفین، همدیگر را درست بفهمند. بد فهمی همدیگر باعث عدم تفاهم وحتی می تواند باعث تراژدی گردد. در گفتمان سیاسی برای پرهیز از بد فهمی باید در شرایط برابر حقوق به گفت و شنود پرداخت. به نظر روشنفکران آینده نگر، حق بهره مندی از اطلاعات و در عین حال حق انتشار اطلاعات به اندازه ای اهمیت دارند که می توان مجموع آندو را اکسیژن دمکراسی خواند. با این توصیف وقتی نقطه نظرات مربوط به فعالین حرکت ملی آذربایجان در رسانه های گروهی درج نمی شود این به آن معنی است که آنان از حق انتشار اطلاعات محروم می شوند و از مخاطبین آنان نیز حق بهرمندی از اطلاعات سلب می گردد. در جامعه اطلاعات دانائی شاخص برتری است

در حال حاضر اکثریت رسانه های گروهی که با مدیریت فارسها در خارج از کشور و در شرایط آزاد اداره می شوند از انعکاس خبرها و نقطه نظرات مربوط به حرکت ملی آذربایجان جنوبی امتناع می کنند. این در حالی است که آنان مدعی هستند این رسانه ها به همه ی شهروندان ایران مربوط می شوند. بدیهی است هرچه اختلافات بیشتر باشد برای حل اختلافات هم نیاز به گفتگو بیشتر می گردد و فقط نیروی های خشونت گرا از گفتگو می گریزند. به این دلیل است که گفتمان سیاسی یکی از ارکان اصلی همزیستی مسالمت آمیز محسوب می شود. به قول معروف آنکه را حساب پاک است از محاسبه چه باک است. در آمریکا یک سریال تلویزیونی مستند بنام ٣٠ روز ساخته شده است. در هر قسمت از این فیلم ما شاهد آدمهائی می شویم که با افکار کاملا متضاد ٣٠ روز باهم زندگی می کنند و جالب اینکه اکثرا این تماس نزدیک باعث می شود آنان همدیگر را بهتر درک کرده و بر پیشداوری خود فائق آیند. برای مثال در یکی از این فیلمها ما شاهد زندگی یک خانوده آتائیست با یک خانوده ی مذهبی مسیحی می شویم. در پایان ٣٠ روز زندگی مشترک ، والدین آتائیست به این نتیجه می رسند والدین مذهبی هم می توانند انسانهای بسیار خوبی باشند و به فرزندانشان عشق بورزند و جالب اینکه والدین مذهبی هم همین نتیجه گیری را در باره ی والدین آتائیست می کنند. تجارب نشان می دهد زمانی که گفتگو بین انسانها غیر ممکن می شود در بین آنان دیوارهای یخی ضخیمتر شده و حتی بعضی از آنان به اندازه ای دچار سقوط اخلاقی می شوند که از شنیدن خبر مرگ کسانی که در آنسوی دیوارهای یخی قرار دارند احساس شادمانی می کنند.


اطلاعات اکسیژن دمکراسی است
در گفتگوی سیاسی خیلی اهمیت دارد که طرفین، همدیگر را درست بفهمند. بد فهمی همدیگر باعث عدم تفاهم وحتی می تواند باعث تراژدی گردد. در گفتمان سیاسی برای پرهیز از بد فهمی باید در شرایط برابر حقوق به گفت و شنود پرداخت. به نظر روشنفکران آینده نگر، حق بهره مندی از اطلاعات و در عین حال حق انتشار اطلاعات به اندازه ای اهمیت دارند که می توان مجموع آندو را اکسیژن دمکراسی خواند. با این توصیف وقتی نقطه نظرات مربوط به فعالین حرکت ملی آذربایجان در رسانه های گروهی درج نمی شود این به آن معنی است که آنان از حق انتشار اطلاعات محروم می شوند و از مخاطبین آنان نیز حق بهرمندی از اطلاعات سلب می گردد.


در جامعه اطلاعات دانائی شاخص برتری است
سیستمهای سیاسی دمکراتیک از اجزاء مختلف تشکیل می شوند. در یک سیستم سیاسی دمکراتیک، نحوه ی اعمال، تقسیم، جابجائی و کنترل قدرت از ارکان اصلی آن محسوب می شود. بدیهی است عملکرد همآهنگ این اجزاء نهایتا باعث می شوند یک سیستم سیاسی دمکراتیک، کارکردی رضایتبخش داشته باشد. اگر هر یک از این اجزاء کار کردی متضاد با اجزاء دیگر داشته باشد باعث تاثیر منفی در کل سیستم سیاسی خواهد شد. برای مثال در طرز تفکر دموکراتیک نحوه ی اعمال قدرت سیاسی بر اساس پلورالیسم یعنی پذیرش چند گانکی ارزشهای سیاسی، دینی، فرهنگی، زبانی و ملی صورت می گیرد و تقسیم قدرت سیاسی و اقتصادی هم بر پایه ی این چند گانکی ارزشها تحقق می یابد. در کشور کثیر الملله ای مثل ایران، پذیرش پلورالیسم به آن معناست که روشنفکران فارس باید بپذیرند که در آذربایجان جنوبی ملتی بنام ملت ترک زندگی می کند و دارای ارزشهای متفاوت زبانی، فرهنگی و ملی است و باید از حق آ زادی بیان و از حق آزادی تشکل بر خوردار گردد و نهایتا در تقسیم قدرت سیاسی سهم مستقل خود را داشته باشد. اما متاسفانه در رفتار وگفتار اکثریت روشنفکران فارس تضادی آشکار وجود دارد. آنان در حرف پلورالیسم را اساس دمکراسی می شمارند اما در عمل از به رسمیت شناختن ملت ترک آذربایجان و از حق حیات قائل شدن برای تشکیلات سیاسی آذربایجان جنوبی امتناع می کنند. کنفوسیوس می گوید حرفهای سیاستمداران را بشنوید اما بر اساس اعمالشان قضاوت کنید. اگر ما رفتار اکثریت روشنفکران فارس را ملاک قضاوت قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که متاسفانه نوعی برتری طلبی و ناسیونالیسم کور بر ذهنیت آنان حاکم است. در جهان امروز برتری طلبی بر اساس ملیت، فرهنگ و نژاد امری مطرود به حساب می آید البته هر فردی بنام عضوی از یک ملت حق دارد تلاش کند موقعیتی ممتاز در جامعه داشته باشد و هر ملتی هم در مقام مقایسه با ملتهای دیگر حق دارد تلاش کند تا جایگاه برتر و بهتری را برای خود اختصاص دهد. د ر جهان امروز یگانه شاخص برتری، دانائی است. جهان به اردوگاه دانایان و نادانان تقسیم شده است و هر فرد و یا هر ملتی خود انتخاب می کند به کدام یک از دو اردوگاه تعلق داشته باشد و نادانان باید بدانند بهای حماقت خود را از جمله با فقر، بیکاری، بیمای، جنگ و مرگ زودرس خواهند پرداخت. الوین تافلر جامعه شناس مشهور آمریکائی از سه نوع تمدن مختلف نام می برد. او بیل را سمبل تمدن کشاورزی، ماشین بخار را سمبل تمدن صنعتی و کامپیوتر را سمبل تمدن فرا صنعتی می داند. به نظر او این سه تمدن سر آشتی باهم ندارند همچنانکه تمدن صنعتی بر تمدن کشاورزی غالب آمد تمدن فرا صنعتی هم در حال غلبه بر تمدن صنعتی می باشد. از خصوصیات اصلی جامعه فرا صنعتی، نقش ویژه ی اطلاعات در عرصه های مختلف زندگی است مثلا در تولید ثروت بر عوامل کار، سرمایه، زمین، مواد خام و زمان، عامل اطلاعات افزوده شده است و با گذشت زمان نقش اطلاعات پر رنگتر شده اما از اهمیت عوامل دیگر کاسته می شود به این دلیل است که به موازات طبقه ی کارگران و بورژواها طبقه جدیدی بنام دانشوران بوجود آمده است اهمیت این طبقه ی جدید در زور بازو یا داشتن سرمایه نیست بلکه اهمیت اعضای این طبقه در مالکیت دانائی است هرچه طبقه ی دانشوران در یک کشوری در مقام مقایسه با کشورهای دیگر نیرومند می شود این به آن معناست تمدن فراصنعتی در آن کشور نسبت به کشورهای دیگر عمق بیشتری می یابد و در نتیجه ملت آن کشور نیز در جامعه جهانی از جایگاه ویژه ای برخودار می شود.


آسیب شناسی گفتمان سیاسی در ایران
اگر ما برای حل مشکلاتمان به جای پناه بردن به گذشته، چشمانمان به آینده است باید باور کنیم که اطلاعات علمی یگانه راه حل مشکلاتمان می باشد و برای دسترسی به آن راهی جز گفتمان سیاسی و آزادی بهره مندی از اطلاعات و آزادی انتشار اطلاعات نداریم. اگر روشنفکران ملل ساکن در ایران در عملی ساختن آن موفق شوند گامی بسیار مهم و اساسی به جلو برداشته شده است. طبیعی است برای رسیدن به این هدف باید متدها مورد بازنگری قرار گرفته و نقاط ضعف آنها تعیین گردد چون بدون شناختن درد امکان درمان وجود ندارد در واقع آسیب شناسی گفتمان سیاسی ما را قادر می سازد متدهارا تغییر داده و در گرفتن نتیجه ای بهتر کامیاب باشیم. با بازنگری تجارب گذشته می توان عوامل زیر را عوامل اصلی بازدارنده در گفتمان سیاسی در ایران بحساب آورد.


خود بزرگ بینی روشنفکران فارس
تقریبا ملت فارس ٨٥ سال ملت حاکم در ایران بوده است و پروسه یکسان سازی ملل غیر فارس با الگو قرار دادن فارسها عملی شده است به این دلیل یک نوع خود بزرگ بینی در روشنفکران فارس نهادینه شده است و آنان از هر نوع گفتگوی سیاسی یا انتشار اطلاعاتی که نقش ممتاز آنان را به نقش برابر با سایر ملل در ایران تقلیل می دهد خوداری می کنند.


ضربات روانی
ایران همیشه اسیر استبداد بوده است و این نیز به نوبه خود تاثیر بسیار منفی در جهت گیری عاطفی و روانی روشنفکران داشته است. برای ما این تصور که اندیشه ای مخالف می تواند با حسن نیت باشد قدری دشوار است به دلیل اغلب در گفتمان سیاسی در بین ما مرز سیاست و حقوق در هم می ریزد و ما بجای اندیشمند سیاسی مانند دادستان به میدان آمده و با مجرم نشان دادن مخالف خود حتی برایش کیفر خواست صادر می کنیم.


نرم رفتار
در ایران گفتمان سیاسی یک نرم رفتار تجربه شده نیست چون ما به آن عادت نداریم در نتیجه در بکارگرفتنش هم دچار مشکل می شویم.


منازعه بر سر قدرت
نباید فراموش کرد مباحثات و مبارزات سیاسی بخاطر دستیابی به قدرت سیاسی و اقتصادی صورت می گیرد بنابراین در گفتمان سیاسی برد و باخت هم موضوعیت دارد و به همین دلیل سیاستمداران برای اینکه طرف بازنده نباشند به اصول اخلاق پایبندی کمتری نشان می دهند و این موضوع هم به نوبه ی خود سلامت گفتمان سیاسی را تهدید می کند.


دانش اجتماعی
جوامع بشری نیز مانند افراد از نقطه نظر دانش سیاسی باهم فرق دارند. در کشورهای پیشرفته بطور کلی افکار عمومی می تواند بین شانتاژ سیاسی و گفتمان سیاسی فرق بگذارد و شانتاژ سیاسی را مورد نکوهش قرار دهد چون برای شانتاژ سیاسی تقاضای زیاد وجود ندارد به این دلیل بطور گسترده مورد استفاده قرار نمی گیرد. در ایران برای شانتاژ سیاسی تقاضا وجود دارد و می توان با توصل به آن به اهداف معین سیاسی رسید بنابراین فقر دانش اجتماعی باعث می شود در بسیاری از موارد شانتاژ سیاسی جای گفتگوی سیاسی را بگیرد.

سخن آخر اینکه گفتمان سیاسی پادزهر حس انتقام جوئی، نفرت و پیشداوری در سیاست محسوب می شود و فقدان آن در دراز مدت می تواند شیرازه ی مدنی را در ایران از هم بپاشد.


برگرفته از : iranglobal

انتشار از: کیانوش توکلی

No comments:

Post a Comment