لزوم مطرح نمودن منافع پایمال شده ملت بلوچ یکی از اروز و امال ملتهای تحت استعمار و ستم همانا رهائی از چپاول و ظلم و به دست گرفتن مقدرات سرزمین خود بوده و می باشد و در این بین بلوچستان به دلیل موقعیت استراتزیکی خود در منطقه و جهان و نیز ثروتهای زیر زمینی و روی زمینی دارای اهمیت می باشد.در ضمن از نظر تاریخی نیز ملتی می باشد تاثیر گذار که می توان به حضور بلوچها در نیروی دریائی سلطان نشین عمان در قرون گذشته و شرکت انها در نبرد بر ضد استعمار
گران پرتغالی اشاره کرد که برای اثبات ان نیز می توان به حضور صدها هزار بلوچ در افریقا و کشورهای عربی به خصوص عمان اشاره کرد وبه دلایل فوق قدرتهای بزرگ برای ترسیم و حفظ موازنه در منطقه" این سرزمین و این ملت را قربانی مطامع خود نمودند که برای نمونه می توان به بلوچستان شرقی که در ترکیب پاکستان می باشد اشاره نمود که در صورت استقلال و جدائی از پاکستان "موازنه را به طور کل در منطقه و جهان تغیر خواهد داد که در حال حاضر قدرتهای بزرگ راضی به ان نمی باشند و در تایید این مطلب انکه بلوچستان پاکستان با دارا بودن منابع غنی گاز طبیعی و غیره" نقش مهمی در حفظ این کشور و تا مین درامد ارزی و خودکفائی در انرزی بازی می نماید و از سوی دیگر نیز با توجه به اینکه بیش از یک سوم وسعت پاکستان را شامل می شود با بودن در ترکیب پاکستان هست که به ان کشور ماهیت وجودی می بخشد و در صورت جدائی" پاکستان دیگر از هم خواهد پاشید و موازنه با هند نیز از بین خواهد رفت که این مورد به نفع چین رقیب هند نمی باشد! اما موضوع در مورد بلوچستان غربی متفاوت تر می باشد و این سرزمین در یک قدمی استقلال بوده و قدرتهای بزرگ برای تشکیل ان به توافق رسیده اند که در اینجا به ان نمی پردازیم اما یک سوال را مطرح می کنیم و ان اینکه" استقلال صرف برای بلوچستان غربی کافی هست؟ و ایا مسائل به ظاهر حاشیه ای را نباید از حالا مطرح نمود و به نتیجه رسید؟ مسائلی که تا کنون متاسفانه هیچگونه تلاشی برای مطرح نمودن ان نشده هست ! اینکه بلوچستان مستقل خواهد شد در ان هیچ شک و شبه ای نیست و نباید در مورد ان با هیچ سازمان و تشکیلاتی مذاکره کرد و به مسایل همچون فدرالیسم و غیره برای جایگزینی استقلال پرداخت اما جا دارد برای فشار و گرفتن حقوق ملت بلوچ که بیش از 100 سال در زیر فقر بوده و منابع زیر زمینی و روی زمینی ان غارت شده و ملتش نیز طی این مدت دهها بار مورد کشتار قرار گرفته اند اقدامات ایذائی انجام داد که دشمنان ملت بلوچ بدانند که در حق این ملت چی شده و بی جهت این ملت را به جدائی طلبی و تروریسم متهم نکنند و حقوق از دست رفته این ملت را برگردانند و ان مسائل عبارتند از: 1- لزوم برگرداندن اراضی تاریخی بلوچستان که اینک در چارچوب استانهای دیگر قرار گرفته هست و مطرح نمودن این حق در ابعاد گسترده و به طور جدی. زیرا در چارچوب سیاستهای شوینیستی و اسمیلاسیونی اراضی بسیاری از سرزمین تاریخی بلوچستان غربی در حال حاضر در ترکیب استانهای دیگر می باشد که متعلق به دولت اینده بلوچستان هست و باید به ان باز گردانده شود. 2- لزوم تعین غرامت و پرداخت ان توسط دولت به کشور بلوچستان به دلیل 100 سال استعمار و عقب نگه داشتن این ملت. با توجه به اینکه بلوچستان به صورت مستعمره در این مدت اداره شده باید بابت ان دولت غرامت پرداخت نماید که برای اثبات ان نیازی به ارائه مدرک نیست و با یک سفر به اصفهان و یا شیراز و یا تهران و نیز بلوچستان می شود فهمید که چقدر در حق این ملت ظلم شده هست .3- مطرح کردن تشکیل دادگاه جنایات جنگی از هم اکنون برای محاکمه مسببین کشتارهای این ملت و پرداخت غرامت به بازماندگان انها و مجازات عوامل این کشتارها.4- باز گرداندن اثار تاریخی و هنری و کلا هرچیز که متعلق به این ملت می باشد به ان. 5- تضمین حقوق اقلیت بلوچ ساکن در دیگر مناطق ایران. با توجه به سیاستهای پلید رزیم های حاکم بر ایران و وجود فقر در بلوچستان " صدها هزار نفر از مردم این سرزمین در استانهای دیگر در حال زندگی می باشند که پس از استقلال بلوچستان لازم هست که برای تضمین امنیت و حقوق انها تمهیداتی از هم اکنون اندیشیده شود. و موارد متعدد دیگر که لازم هست از هم اکنون به سادگی از کنار ان نگذشت که چشم پوشی از ان به معنای پایمال شدن حقوق حقه ملت بلوچ و خونهای ریخته شده خواهد بود
سارا حیدری
No comments:
Post a Comment