علیرغم آغاز مذاکرات هسته ای، احتمالاً ایران در سال آینده تحت "تحریمات فلج کننده" قرار خواهد گرفت، و ممکن است بعد از خروج سربازان آمریکایی از خاک عراق تاسیسات هسته ای، نظامی و بعضاً اقتصادی کشور مورد حمله هوایی آمریکا و متحدانش قراربگیرند؛ مرحله ای که تا رسیدن به آن اجـبـاراًًً دو مرحله دیگر یعنی مذاکرات (دیپلماسی) و فشار (تحریمات) باید طی شوند. در حال حاضر ترکیبی نامتجانس از مرحله اول و دوم در جریان است. هردو طرف باید به مردم خود و جهانیان نشان دهند که برای اجتناب از تشدید مرحله دوم (تحریمات شدید) و پرهیز از رسیدن به مرحله سوم (جنگ) حداکثر تلاش خود را می کنند تا در آینده مورد شماتت خودی و غیر خودی قرار نگیرند. در اين مقاله تحقيقي، بر اساس شواهد مكتوب، علمی و مستند تلاش نموده ام تا علاوه بر تاویلی بر روش معمولی غرب و یا به اصطلاح "جامعه بین المللی" در استفاده از "تحریم" بعنوان یک اهرم فشار مرحله ای در روابط بین المللی؛ به ســه سوال مهم و ضروری بپردازم. اول اينكه آيا تحريم بعنوان يك ابزار فشار سياسي در روابط بين المللي موثر است يا نه؟ ثانياء آيا اعمال و تشديد تحريم هاي گسترده تر بر عليه ايران منجر به تغيير رفتار و يا تسليم رژيم در مقابل خواسته هاي شوراي امنيت سازمان ملل و "غرب" خواهد شد؟ ثالثاء مردم آزادیخواه ایران باید چه موضع و یا عکس العملی در قبال تشدید تحریم ها و یا خطرحمله نظامی محتمل به ایران اتخاذ کنند؟ استقبال و جانبداری بخشی از مخالفان حکومت از قداماتي نظير تحريم، تکفیر، تهديد و تنبييه قابل درك است. اما بايد پرسيد كه اين موضعگيري تا چه حد ريشه در احساسات دارد و يا تا چه حدي عقلاني، علمي و با استناد به تجربيات و شواهد تاريخي ـ سياسي مي باشد. تحريم تاريخچه اي به قدمت تاریخ دارد. رژيم جمهوري اسلامي نيز تاريخچه سي ساله دارد. با بررسي و كالبد شكافي تحريم هاي اعمال شده در سطح بين المللي در طي صد سال اخير از يك طرف، و از طرف ديگر با تجزيه و تحليل ماهـيّت و عملكرد سياسي و بخصوص عكس العمل رژيم جمهوري اسلامي در مقابل تحريم ها و "بايكوت" هاي اعمال شده در طي سي سال اخير، مي توان به دور از احساسات و شور سياسي و يا موضع گيري "اپوزيسيوني" به پاسخ هاي مربوطه و يا جمعبندي عقلاني و مستدل دست يافت.
مـــقـــدمــه
در طی سده گذشته بیش از دويست مورد تحريم رسمي و مستند در صحنه روابط بين المللي صورت گرفته است. از مجموعه 110 مورد تحریم در طی سالهای 1970 تا 1999، 73 مورد از جانب آمریکا، 28 مورد از جانب اروپای غربی، 6 مورد از جانب اتحاد شوروی سابق و یا روسیه، و 13 مورد از جانب سازمان ملل اعمال شده بودند. در حالیکه اکثراً (حدود هشتاد درصد) کشورهای مورد هدف تحریمات، آفریقایی، آسـیـایی، آمریکای لاتین و خاور میانه ای بوده اند(1). متاسفانه "جامعه بین المللی" , و ابــر قــدرت ها عمدتاً (2)، و آمـریکا مشخصا، گویا شیوه اجتناب ناپزیر همیشگی خود را دنبال می کنند. شیوه ای که معمولا سه مرحله دارد: مرحله اول مذاکره و گفتگو (دیپلوماسی)، مرحله دوم تحریمات فلج کننده؛. این مرحله ای است که پرفسور گردون آن را در کتاب آتی خود "جنگ نامریی" لقب داده است (3) و هانس وون اسپونک در کتابی بنام "جنگی از جنس دیگر" در مورد تحریمات سازمان ملل مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است (4) . مرحله سوم حمله گسترده نظامی و یا در مورد ایران بهتر است بگویم حمله هوایی به تاسیسات دفاعی و هسته ای ایران خواهد بود. برخلاف همسایگان ما (عراق و افغانستان) که هدف اصلی حمله نظامی غرب "تغییر رژيم" بود؛ در مورد ایران برعکس خواهد بود. شايد كمتر رژيمي را در دنيا بتوان يافت كه از بدو پيدايش خود يعني در طي سي سال درگير تحريم هاي متعدد يكجانبه، چند جانبه و بين المللي بوده و است. ایران بعد از گروگانگیری سفارت امریکا در تهران همواره تحت تحریم های متعدد آمریکا و اخیرا سازمان ملل نیزبوده و است. رژيم جمهوري اسلامي حتي در دوران استيصال و جنگ هشت ساله اقدامي جدي و رسمي در جهت رفع تحريم ها انجام نداد. هیچگونه دلیل و مدرک مستدلی دال بر تسلیم جمهوری اسلامی و یا تغییر رفتار آن در مقابل تحریم های سی سال گذشته وجود ندارد. جمهوری اسلامی همواره از رویارویی و تنش مستمر با غرب و تحریمات اهمال شده بعنوان سرپوشی برای بی کفایتی ذاتی خود در اداره کشور و سوءمدیریت فاجعه بار اقتصادی، اجتماعی ومـلی و حتی سرکوب بیرحمانه مخالفان خود استفاده نموده است.
More --->
مـــقـــدمــه
در طی سده گذشته بیش از دويست مورد تحريم رسمي و مستند در صحنه روابط بين المللي صورت گرفته است. از مجموعه 110 مورد تحریم در طی سالهای 1970 تا 1999، 73 مورد از جانب آمریکا، 28 مورد از جانب اروپای غربی، 6 مورد از جانب اتحاد شوروی سابق و یا روسیه، و 13 مورد از جانب سازمان ملل اعمال شده بودند. در حالیکه اکثراً (حدود هشتاد درصد) کشورهای مورد هدف تحریمات، آفریقایی، آسـیـایی، آمریکای لاتین و خاور میانه ای بوده اند(1). متاسفانه "جامعه بین المللی" , و ابــر قــدرت ها عمدتاً (2)، و آمـریکا مشخصا، گویا شیوه اجتناب ناپزیر همیشگی خود را دنبال می کنند. شیوه ای که معمولا سه مرحله دارد: مرحله اول مذاکره و گفتگو (دیپلوماسی)، مرحله دوم تحریمات فلج کننده؛. این مرحله ای است که پرفسور گردون آن را در کتاب آتی خود "جنگ نامریی" لقب داده است (3) و هانس وون اسپونک در کتابی بنام "جنگی از جنس دیگر" در مورد تحریمات سازمان ملل مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است (4) . مرحله سوم حمله گسترده نظامی و یا در مورد ایران بهتر است بگویم حمله هوایی به تاسیسات دفاعی و هسته ای ایران خواهد بود. برخلاف همسایگان ما (عراق و افغانستان) که هدف اصلی حمله نظامی غرب "تغییر رژيم" بود؛ در مورد ایران برعکس خواهد بود. شايد كمتر رژيمي را در دنيا بتوان يافت كه از بدو پيدايش خود يعني در طي سي سال درگير تحريم هاي متعدد يكجانبه، چند جانبه و بين المللي بوده و است. ایران بعد از گروگانگیری سفارت امریکا در تهران همواره تحت تحریم های متعدد آمریکا و اخیرا سازمان ملل نیزبوده و است. رژيم جمهوري اسلامي حتي در دوران استيصال و جنگ هشت ساله اقدامي جدي و رسمي در جهت رفع تحريم ها انجام نداد. هیچگونه دلیل و مدرک مستدلی دال بر تسلیم جمهوری اسلامی و یا تغییر رفتار آن در مقابل تحریم های سی سال گذشته وجود ندارد. جمهوری اسلامی همواره از رویارویی و تنش مستمر با غرب و تحریمات اهمال شده بعنوان سرپوشی برای بی کفایتی ذاتی خود در اداره کشور و سوءمدیریت فاجعه بار اقتصادی، اجتماعی ومـلی و حتی سرکوب بیرحمانه مخالفان خود استفاده نموده است.
More --->
No comments:
Post a Comment