مبارزين بلوچى كه از ميان مردم خويش برخاسته و بخاطر دفاع از دين، ننگ، ناموس، خاك، سرزمين خويش مي رزمند به نامهاي اشرار، ، اخوان الشياطين، فساد پيشه، باغى، واجب القتل و مباح الدم معرفي شده به جوخه اعدام رفته و يا به انواع مختلف به شهادت ميرسند ولى اين ظلم پيشگان ولايت فقيه بايد بدانند بنا به آياتى كه ايمان ما به آنها كامل و كامل تر ميشود هيچ رعب و وحشتى از مرگ نداشته و جهاد را فرض عين ميدانند تا به وطن و ملت خود خدمتى كرده باشند:
اگر به اوراق تاريخ نگاه كنيم در مييابيم كه بشريت از آغاز دورههاى زندگى خويش دچار كشمكشهايى بوده كه جهت هاى اطراف كشمكش را ظالم و مظلوم، استعمارگر و مستعمره، زورگوي و كمزور، مستكبر و مستضعف، حق و باطل، مسلمان و كافر وغيره تشكيل داده است كه تا امروز ادامه داشته و تا قيام قيامت ادامه خواهد داشت، در جريان اين كشمكش ها حرف اول را ستمگران، ظالمان، استعمارگران، مستكبرين، طواغيت و لشكريان شيطان مي زنند و با ارتكاب انواع جرايم، ظلم، ستم، بي عدالتي، تجاوز، خود را حق به جانب معرفي داشته طرف مقابل خويش را شرير، مرتد، خائن، مفسد، جنايت پيشه، ارهابي، تروريست، اشرار معرفي مي نمايند.
فرعون قوم بنى اسرائيل را به بندگى خود كشانيده فرزندان شان به قتل رسانيده و دختران شان را بخاطر استفاده هاى نا مشروع خويش زنده نگه مى داشت و انواع ظلم وستم را بر آنها روا مي داشت تا آنكه خداوند موسي و هارون (عليهما السلام) را فرستاد تا بنى اسرائيل را از بندگى فرعون نجات داده به بندگى خداوند در آورند و دين برحق الهي را برايشان ابلاغ نمايند.
فرعون حضرت موسى وهارون را ساحر وجادوگر خوانده عليه آنها به تبليغات مي پردازد و رو به سوى مردم نموده مى گويد: موسى و هارون آمدهاند تا شما را از دين تان بگردانند و فساد را در ميان شما رايج سازند .
فرعون به عنوان دفاع از دين و مقابله با فساد , مردم را عليه موسي وهارون تحريك مي نمود.
در هر عصري سردمداران نظامهاى طاغوتى و فرعونى يك سان بوده ويك نوع سياست را عنوان كرده و مي كنند چنانچه در عصر حضرت محمد مصطفى(ص) كه مردم در جاهليت قرار داشتند و دختران شان را زنده بگور مي كردند و خدايان ساخته دست خويش را از چوب، سنگ، خرما وغيره مورد پرستش وعبادت قرار داده از آنها كمك و استعانت مي خواستند، وقتي حضرت محمد(ص) كه افضلترين پيغمبران الهى است بخاطر نجات دختران شان از زنده بگور شدن و رهايى مردم از ظلمت، شرك و كفر به پيغمبرى مبعوث مي شود ومردم را به عبادت خداى واحد ويگانه فرا خوانده براى غلام ها و برده ها حق انسانيت را و زندگى را اعلام ميدارد فرعون زمان ابوجهل در برابر دعوت پيغمبر به پا شده مردم را عليه رسول خدا تحريك نموده او را به ديوانگى، جادوگرى و ساحرى وارتداد از دين آبايى اش متهم نموده و خود را در مقابله اش با پيغمبر خدا برحق تلقي مي نمايد به حدى كه دست ها را به طرف آسمان بلند نموده دعا مي كنند كه: اى خدا يا اگر محمد واقعاً پيغمبر برحق توست و ما وى را نمي پذيريم پس از آسمان بر ما سنگ بباران و ياما را به عذاب درد ناكى مجازات كن .
از تاريخ گذشته اگر صرف نظر كنيم به تاريخ معاصر خود وكشور خويش نگاهي باندازيم مي بينيم كه شاه خائن چه ظلمها و مصائبى به ملت محروم و مظلوم بلوچ كه نياورده است ولى با وجود همه اين ظلمها رژيم ظالمترى آمد و حكومت شاهنشاهى را از بين برد ولى منتظر ماند كه خداوند تبارك و تعالى چه حكومتى و چه قدرتى را بر اين ظالمان مسلط كرده و ملتهاى محرومى چون ملت بلوچ , كرد را از چنك اين ظالمان نجات خواهد داد چون وعده خداوند است كه مظلومان را از دست ظالمان نجات دادن و ايمان ما بر اين است كه خدوند تبارك و تعالى خلاف وعده خودش عمل نميكند (ِانُ الله لا يخلف الميعاد).
مبارزين بلوچى كه از ميان مردم خويش برخاسته و بخاطر دفاع از دين، ننگ، ناموس، خاك، سرزمين خويش مي رزمند به نامهاي اشرار، ، اخوان الشياطين، فساد پيشه، باغى، واجب القتل و مباح الدم معرفي شده به جوخه اعدام رفته و يا به انواع مختلف به شهادت ميرسند ولى اين ظلم پيشگان ولايت فقيه بايد بدانند بنا به آياتى كه ايمان ما به آنها كامل و كامل تر ميشود هيچ رعب و وحشتى از مرگ نداشته و جهاد را فرض عين ميدانند تا به وطن و ملت خود خدمتى كرده باشند:
قَاَلوُا وَمَاَ لََنَا أَلا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا... [بقره: 246]
(گفتند ما را چه شده که در راه الله نجنگیم در حالی که از سرزمین و [از میان] فرزندان خود بیرون رانده شدهایم...)
خداوند بندگان مومنش را فرمان مي دهد كه شما نيرو وقوت و وسايل جهاد ومبارزهتان را خلاف كفار و متجاوزين آماده نمائيد تا دشمنان خدا و دشمنان خود را با آن بترسانيد (ترهبون به عدوالله وعدوكم) در اين جزء آيه قرآن كريم ازكلمه ارهاب مورد استفاده قرار گرفته كه به معناي ترساندن دشمنان خدا ومسلمانان است، كلمه ارهاب واژه مقدس واسلامى است كه هر مسلمان مسئوليت دارد تا دشمن خود وخداى خويش بتر ساند تا از هجوم و تجاوزشان دين، مال و جان خويش را حفاظت نمايند .
ولايت رافضه ايران كشته شدن در راه حق را ارهاب معنى كرده و عزم خود را بر نابود كردن و اعدام كردن جوانان بلوچ جزم كرده تا با انداختن رعب و وحشت ميان آنان به اهداف پليد خويش برسد ولى بى خبر از اينكه عزم حوانان بلوچ راسخ تر ميشود زيرا كه جوانان بلوچ به آيه شريفه : " واعتصمو بحبل الله جميعا ولا تفرقوا " عمل كرده و عمل خواهند كرد.
سؤال اين جاست و قضاوت بر خوانندكان كه آيا ميتوان اين حكومت را ارهابى و يا به لحن مدرن تر تروريست معرفى كرد يا نه زيرا ترور كردن و ارهابيت را به معنى كلى در برخواهد داشت و ترور شخص نيست ترور يك ملت, يك قوم, يك مذهب ميباشد بس در قضاوت عجله و اشتباه نكنيد.
Source: BPP
اگر به اوراق تاريخ نگاه كنيم در مييابيم كه بشريت از آغاز دورههاى زندگى خويش دچار كشمكشهايى بوده كه جهت هاى اطراف كشمكش را ظالم و مظلوم، استعمارگر و مستعمره، زورگوي و كمزور، مستكبر و مستضعف، حق و باطل، مسلمان و كافر وغيره تشكيل داده است كه تا امروز ادامه داشته و تا قيام قيامت ادامه خواهد داشت، در جريان اين كشمكش ها حرف اول را ستمگران، ظالمان، استعمارگران، مستكبرين، طواغيت و لشكريان شيطان مي زنند و با ارتكاب انواع جرايم، ظلم، ستم، بي عدالتي، تجاوز، خود را حق به جانب معرفي داشته طرف مقابل خويش را شرير، مرتد، خائن، مفسد، جنايت پيشه، ارهابي، تروريست، اشرار معرفي مي نمايند.
فرعون قوم بنى اسرائيل را به بندگى خود كشانيده فرزندان شان به قتل رسانيده و دختران شان را بخاطر استفاده هاى نا مشروع خويش زنده نگه مى داشت و انواع ظلم وستم را بر آنها روا مي داشت تا آنكه خداوند موسي و هارون (عليهما السلام) را فرستاد تا بنى اسرائيل را از بندگى فرعون نجات داده به بندگى خداوند در آورند و دين برحق الهي را برايشان ابلاغ نمايند.
فرعون حضرت موسى وهارون را ساحر وجادوگر خوانده عليه آنها به تبليغات مي پردازد و رو به سوى مردم نموده مى گويد: موسى و هارون آمدهاند تا شما را از دين تان بگردانند و فساد را در ميان شما رايج سازند .
فرعون به عنوان دفاع از دين و مقابله با فساد , مردم را عليه موسي وهارون تحريك مي نمود.
در هر عصري سردمداران نظامهاى طاغوتى و فرعونى يك سان بوده ويك نوع سياست را عنوان كرده و مي كنند چنانچه در عصر حضرت محمد مصطفى(ص) كه مردم در جاهليت قرار داشتند و دختران شان را زنده بگور مي كردند و خدايان ساخته دست خويش را از چوب، سنگ، خرما وغيره مورد پرستش وعبادت قرار داده از آنها كمك و استعانت مي خواستند، وقتي حضرت محمد(ص) كه افضلترين پيغمبران الهى است بخاطر نجات دختران شان از زنده بگور شدن و رهايى مردم از ظلمت، شرك و كفر به پيغمبرى مبعوث مي شود ومردم را به عبادت خداى واحد ويگانه فرا خوانده براى غلام ها و برده ها حق انسانيت را و زندگى را اعلام ميدارد فرعون زمان ابوجهل در برابر دعوت پيغمبر به پا شده مردم را عليه رسول خدا تحريك نموده او را به ديوانگى، جادوگرى و ساحرى وارتداد از دين آبايى اش متهم نموده و خود را در مقابله اش با پيغمبر خدا برحق تلقي مي نمايد به حدى كه دست ها را به طرف آسمان بلند نموده دعا مي كنند كه: اى خدا يا اگر محمد واقعاً پيغمبر برحق توست و ما وى را نمي پذيريم پس از آسمان بر ما سنگ بباران و ياما را به عذاب درد ناكى مجازات كن .
از تاريخ گذشته اگر صرف نظر كنيم به تاريخ معاصر خود وكشور خويش نگاهي باندازيم مي بينيم كه شاه خائن چه ظلمها و مصائبى به ملت محروم و مظلوم بلوچ كه نياورده است ولى با وجود همه اين ظلمها رژيم ظالمترى آمد و حكومت شاهنشاهى را از بين برد ولى منتظر ماند كه خداوند تبارك و تعالى چه حكومتى و چه قدرتى را بر اين ظالمان مسلط كرده و ملتهاى محرومى چون ملت بلوچ , كرد را از چنك اين ظالمان نجات خواهد داد چون وعده خداوند است كه مظلومان را از دست ظالمان نجات دادن و ايمان ما بر اين است كه خدوند تبارك و تعالى خلاف وعده خودش عمل نميكند (ِانُ الله لا يخلف الميعاد).
مبارزين بلوچى كه از ميان مردم خويش برخاسته و بخاطر دفاع از دين، ننگ، ناموس، خاك، سرزمين خويش مي رزمند به نامهاي اشرار، ، اخوان الشياطين، فساد پيشه، باغى، واجب القتل و مباح الدم معرفي شده به جوخه اعدام رفته و يا به انواع مختلف به شهادت ميرسند ولى اين ظلم پيشگان ولايت فقيه بايد بدانند بنا به آياتى كه ايمان ما به آنها كامل و كامل تر ميشود هيچ رعب و وحشتى از مرگ نداشته و جهاد را فرض عين ميدانند تا به وطن و ملت خود خدمتى كرده باشند:
قَاَلوُا وَمَاَ لََنَا أَلا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا... [بقره: 246]
(گفتند ما را چه شده که در راه الله نجنگیم در حالی که از سرزمین و [از میان] فرزندان خود بیرون رانده شدهایم...)
خداوند بندگان مومنش را فرمان مي دهد كه شما نيرو وقوت و وسايل جهاد ومبارزهتان را خلاف كفار و متجاوزين آماده نمائيد تا دشمنان خدا و دشمنان خود را با آن بترسانيد (ترهبون به عدوالله وعدوكم) در اين جزء آيه قرآن كريم ازكلمه ارهاب مورد استفاده قرار گرفته كه به معناي ترساندن دشمنان خدا ومسلمانان است، كلمه ارهاب واژه مقدس واسلامى است كه هر مسلمان مسئوليت دارد تا دشمن خود وخداى خويش بتر ساند تا از هجوم و تجاوزشان دين، مال و جان خويش را حفاظت نمايند .
ولايت رافضه ايران كشته شدن در راه حق را ارهاب معنى كرده و عزم خود را بر نابود كردن و اعدام كردن جوانان بلوچ جزم كرده تا با انداختن رعب و وحشت ميان آنان به اهداف پليد خويش برسد ولى بى خبر از اينكه عزم حوانان بلوچ راسخ تر ميشود زيرا كه جوانان بلوچ به آيه شريفه : " واعتصمو بحبل الله جميعا ولا تفرقوا " عمل كرده و عمل خواهند كرد.
سؤال اين جاست و قضاوت بر خوانندكان كه آيا ميتوان اين حكومت را ارهابى و يا به لحن مدرن تر تروريست معرفى كرد يا نه زيرا ترور كردن و ارهابيت را به معنى كلى در برخواهد داشت و ترور شخص نيست ترور يك ملت, يك قوم, يك مذهب ميباشد بس در قضاوت عجله و اشتباه نكنيد.
No comments:
Post a Comment