بلیدهای به زمینههای دیگری چون "ستم ملی، فقر و تبعیض اقتصادی" نیز اشاره میکند که سبب شده در بلوچستان وقایع خشونت بار تشدید یابد.
اقدامات گروه ریگی در سیستان و بلوچستان سبب شد اين تنشها ابعاد بینالمللی پیدا کرده و حتی در شورای امنیت سازمان ملل طرح گردد. ولی این مسئله بایستی در ایران و آنهم در منطقهای که بلوچها زندگی میکنند ریشهیابی شود.
استان سیستان و بلوچستان بزرگترین استان ایران و یکی از محرومترین مناطق قومی کشوراست که تابحال شاهد خشونتها، اعدامها و عملیات ترور بوده است. آیا قرار گرفتن این استان در مرز پاکستان و افغانستان، قاچاق مواد مخدر و توسعه فقر سبب بروز چنین وقایعی هست و یا اینکه جلوگیری از فعالیتهای مدنی، ایجاد شرایط نظامی و فضای امنیتی در این استان سبب بروز اینگونه خشونتها بوده است؟
پیرامون این مسائل پای صحبت آقایان دکترغلامرضا حسین بر، تحلیلگر سیاسی بلوچ مقیم لندن و ناصر بلدهای فعال سیاسی بلوچ در سوئد نشستیم.
وقایع قابل پیشگیری بود
بهنظر دکتر غلامرضا حسینبر، تحلیلگر سیاسی بلوچ آنچه دراستان سیستان و بلوچستان روی داد، قابل پیشگیری بود. وی به همایشهای سپاه پاسداران که در استان سیستان و بلوچستان برگزارشد اشاره میکند: "سپاه در چهارهمایش قبلی که در بلوچستان برپا کرده بود از سرداران و خوانین بلوچ خواسته بود که برای نجات جمهوری اسلامی و سرکوب عوامل به قول جمهوری اسلامی استکبار کمک کنند. هدف آنها این بود که مخالفان رژیم در داخل بلوچستان و در تهران سرکوب شوند."
ناصر بلدهای فعال سیاسی بلوچ دربارهی ماهیت و اقدامات گروه ریگی از نقطه نظر بلوچها چنین توضیح میدهد: "مردم بلوچ خشونت و ترور را دوست ندارند ولی برخی از بلوچها گروه عبدالمالک ریگی را به عنوان یک گروه نظامی میشناسند که از حقوق آنها دفاع میکنند."
برخورد جامعه سنتی بلوچستان
به نظرآقای بلدهای شرایطی که در بلوچستان ایجاد شده و سیاستی که جمهوری اسلامی در قبال بلوچها اتخاذ کرده سبب درگیریهای اخیر شده و از سوی دیگر انتقامجوئی جامعه سنتی بلوچ نیز عامل دیگر بروز وقایع سیستان و بلوچستان بوده است. وی در گفتگو با دویچه وله میافزاید: "ما بلوچها انتظار داشتیم با توجه به شرایطی که جمهوری اسلامی در بلوچستان ایجاد کرده چنین اقداماتی انجام گیرد. در بلوچستان تعداد زیادی از افراد را اعدام کردند. جامعهی بلوچستان یک جامعهی سنتی هست. بلوچها براساس روش زندگیشان میخواهند به تلافی کسانی که اعدام شدند، یعنی افراد خانودهاشان، دوستانشان انتقام بگیرند."
بلیدهای به زمینههای دیگری چون "ستم ملی، فقر و تبعیض اقتصادی" نیز اشاره میکند که سبب شده در بلوچستان وقایع خشونت بار تشدید یابد.
چرخهی وحشتناکی از خشونت
مقامات دولتی ایران اعلام میکنند که فعالیتهای تروریستی عبدالمالک ریگی تابحال تشنج را در منطقه افزایش داده و سبب بروز تنش میان اهل سنت و تشیع شده و افراط گرائی گروه جندالله تابحال قربانیان زیادی گرفته است.
استفان دودوانیون محقق فرانسوی که اخیرا کتابی تحت عنوان "سفر به سرزمین بلوچها" را نوشته در مصاحبه با "فیگارو" توضیح میدهد که «این افراط گرائی شاید به عنوان واکنشی در پاسخ به سرکوب اقلیتها بوجود آمده باشد، سرکوبی که از سال ۲۰۰۵ یعنی از زمان به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد بیشتر و شدیدتر شده است.»
این کارشناس فرانسوی به فیگارو گفته است «در حقیقت میتوان گفت که وارد یک چرخه وحشتناکی از خشونت شدهایم. به محض تاریک شدن هوا در شهرهای بلوچستان، یک گربه هم در خیابان دیده نمیشود.»
بلوچها طرفدار شیوههای تروریستی نیستند
دکتر حسینبر نیز در خصوص دلایل نفوذ افراط گرائی چنین توضیح میدهد: "نخبگان سیاسی بلوچ از شیوههای تروریستی حمایت و یا دفاع نمیکنند. آن کسانیکه ما میشنیاسیم از حق مردم دفاع میکنند." آقای حسینبر در ادامه اشاره میکند، در آلمان، آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر حق دفاع به رسمیت شناخته میشود. بنظر آقای حسینبر «مبنای این کارها حق دفاع از خود است. مردم ایران حق دفاع از خود را دارند. این دفاع گاهی به شیوه مدنی است و گاهی هم از شیوههایی که خود جمهوری اسلامی رایج کرده میباشد. من فکر میکنم وقتی حرکتهای مدنی در بلوچستان به شدت سرکوب میشود بلوچ ها را مجبور میکنند به چنین شیوههايی دست بزنند.»
سرکوب مبارزه مدنی به ترور و انتحار میانجامید
چرا در سیستان و بلوچستان روشهای خشونت آمیز بمبگذاری و ترور در سالهای اخیر شدت یافت و آیا واقعا زمینه ای برای فعالیتهای مدنی در بلوچستان هست؟ دکتر حسینبر، تحلیلگر سیاسی بلوچ به این سئوال دویچه وله نیز چنین پاسخ میدهد: "آقای یعقوب مهرنهاد یک مبارز مدنی بود. هرگز دست به تفنگ نبرده بود، ولی جمهوری اسلامی صرفا در بلوچستان کسی را که دست به حرکت مدنی زد، اعدام کرد. خود جندالله هم فعالیتهای خود را با حرکتهای مدنی شروع کرد ولی اعضایشان را گرفتند و اعدام کردند. مبارزین بلوچ به این نتیجه رسیدند که برای جمهوری اسلامی فرقی نمیکند کسی یک اعلامیه بنویسد، تظاهرات کوچکی برگزارکند به هر ترتیب اعدام میشود. در واقع هیچ راهی برای بلوچها به جهت گرفتن حقوقشان نگذاشتهاند."
عبدالمالک ریگی تابحال چندین بار به جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد مذاکره کرد اما مقامهای ایرانی آن را رد کردند. وی نام "جندالله" را نیز به "جنبش مقاومت مردمی ایران" تغییر داده است. ولی آگاهان به مسائل بلوچها میگویند تغییر نام این گروه نیز در راه و روش آن و در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال بلوچها تاثیری نگذاشت.
نویسنده: طاهر شیرمحمدی
ترحیریه: مصطفی ملکان
Source: http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4839853,00.html
اقدامات گروه ریگی در سیستان و بلوچستان سبب شد اين تنشها ابعاد بینالمللی پیدا کرده و حتی در شورای امنیت سازمان ملل طرح گردد. ولی این مسئله بایستی در ایران و آنهم در منطقهای که بلوچها زندگی میکنند ریشهیابی شود.
استان سیستان و بلوچستان بزرگترین استان ایران و یکی از محرومترین مناطق قومی کشوراست که تابحال شاهد خشونتها، اعدامها و عملیات ترور بوده است. آیا قرار گرفتن این استان در مرز پاکستان و افغانستان، قاچاق مواد مخدر و توسعه فقر سبب بروز چنین وقایعی هست و یا اینکه جلوگیری از فعالیتهای مدنی، ایجاد شرایط نظامی و فضای امنیتی در این استان سبب بروز اینگونه خشونتها بوده است؟
پیرامون این مسائل پای صحبت آقایان دکترغلامرضا حسین بر، تحلیلگر سیاسی بلوچ مقیم لندن و ناصر بلدهای فعال سیاسی بلوچ در سوئد نشستیم.
وقایع قابل پیشگیری بود
بهنظر دکتر غلامرضا حسینبر، تحلیلگر سیاسی بلوچ آنچه دراستان سیستان و بلوچستان روی داد، قابل پیشگیری بود. وی به همایشهای سپاه پاسداران که در استان سیستان و بلوچستان برگزارشد اشاره میکند: "سپاه در چهارهمایش قبلی که در بلوچستان برپا کرده بود از سرداران و خوانین بلوچ خواسته بود که برای نجات جمهوری اسلامی و سرکوب عوامل به قول جمهوری اسلامی استکبار کمک کنند. هدف آنها این بود که مخالفان رژیم در داخل بلوچستان و در تهران سرکوب شوند."
ناصر بلدهای فعال سیاسی بلوچ دربارهی ماهیت و اقدامات گروه ریگی از نقطه نظر بلوچها چنین توضیح میدهد: "مردم بلوچ خشونت و ترور را دوست ندارند ولی برخی از بلوچها گروه عبدالمالک ریگی را به عنوان یک گروه نظامی میشناسند که از حقوق آنها دفاع میکنند."
برخورد جامعه سنتی بلوچستان
به نظرآقای بلدهای شرایطی که در بلوچستان ایجاد شده و سیاستی که جمهوری اسلامی در قبال بلوچها اتخاذ کرده سبب درگیریهای اخیر شده و از سوی دیگر انتقامجوئی جامعه سنتی بلوچ نیز عامل دیگر بروز وقایع سیستان و بلوچستان بوده است. وی در گفتگو با دویچه وله میافزاید: "ما بلوچها انتظار داشتیم با توجه به شرایطی که جمهوری اسلامی در بلوچستان ایجاد کرده چنین اقداماتی انجام گیرد. در بلوچستان تعداد زیادی از افراد را اعدام کردند. جامعهی بلوچستان یک جامعهی سنتی هست. بلوچها براساس روش زندگیشان میخواهند به تلافی کسانی که اعدام شدند، یعنی افراد خانودهاشان، دوستانشان انتقام بگیرند."
بلیدهای به زمینههای دیگری چون "ستم ملی، فقر و تبعیض اقتصادی" نیز اشاره میکند که سبب شده در بلوچستان وقایع خشونت بار تشدید یابد.
چرخهی وحشتناکی از خشونت
مقامات دولتی ایران اعلام میکنند که فعالیتهای تروریستی عبدالمالک ریگی تابحال تشنج را در منطقه افزایش داده و سبب بروز تنش میان اهل سنت و تشیع شده و افراط گرائی گروه جندالله تابحال قربانیان زیادی گرفته است.
استفان دودوانیون محقق فرانسوی که اخیرا کتابی تحت عنوان "سفر به سرزمین بلوچها" را نوشته در مصاحبه با "فیگارو" توضیح میدهد که «این افراط گرائی شاید به عنوان واکنشی در پاسخ به سرکوب اقلیتها بوجود آمده باشد، سرکوبی که از سال ۲۰۰۵ یعنی از زمان به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد بیشتر و شدیدتر شده است.»
این کارشناس فرانسوی به فیگارو گفته است «در حقیقت میتوان گفت که وارد یک چرخه وحشتناکی از خشونت شدهایم. به محض تاریک شدن هوا در شهرهای بلوچستان، یک گربه هم در خیابان دیده نمیشود.»
بلوچها طرفدار شیوههای تروریستی نیستند
دکتر حسینبر نیز در خصوص دلایل نفوذ افراط گرائی چنین توضیح میدهد: "نخبگان سیاسی بلوچ از شیوههای تروریستی حمایت و یا دفاع نمیکنند. آن کسانیکه ما میشنیاسیم از حق مردم دفاع میکنند." آقای حسینبر در ادامه اشاره میکند، در آلمان، آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر حق دفاع به رسمیت شناخته میشود. بنظر آقای حسینبر «مبنای این کارها حق دفاع از خود است. مردم ایران حق دفاع از خود را دارند. این دفاع گاهی به شیوه مدنی است و گاهی هم از شیوههایی که خود جمهوری اسلامی رایج کرده میباشد. من فکر میکنم وقتی حرکتهای مدنی در بلوچستان به شدت سرکوب میشود بلوچ ها را مجبور میکنند به چنین شیوههايی دست بزنند.»
سرکوب مبارزه مدنی به ترور و انتحار میانجامید
چرا در سیستان و بلوچستان روشهای خشونت آمیز بمبگذاری و ترور در سالهای اخیر شدت یافت و آیا واقعا زمینه ای برای فعالیتهای مدنی در بلوچستان هست؟ دکتر حسینبر، تحلیلگر سیاسی بلوچ به این سئوال دویچه وله نیز چنین پاسخ میدهد: "آقای یعقوب مهرنهاد یک مبارز مدنی بود. هرگز دست به تفنگ نبرده بود، ولی جمهوری اسلامی صرفا در بلوچستان کسی را که دست به حرکت مدنی زد، اعدام کرد. خود جندالله هم فعالیتهای خود را با حرکتهای مدنی شروع کرد ولی اعضایشان را گرفتند و اعدام کردند. مبارزین بلوچ به این نتیجه رسیدند که برای جمهوری اسلامی فرقی نمیکند کسی یک اعلامیه بنویسد، تظاهرات کوچکی برگزارکند به هر ترتیب اعدام میشود. در واقع هیچ راهی برای بلوچها به جهت گرفتن حقوقشان نگذاشتهاند."
عبدالمالک ریگی تابحال چندین بار به جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد مذاکره کرد اما مقامهای ایرانی آن را رد کردند. وی نام "جندالله" را نیز به "جنبش مقاومت مردمی ایران" تغییر داده است. ولی آگاهان به مسائل بلوچها میگویند تغییر نام این گروه نیز در راه و روش آن و در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال بلوچها تاثیری نگذاشت.
نویسنده: طاهر شیرمحمدی
ترحیریه: مصطفی ملکان
Source: http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4839853,00.html
No comments:
Post a Comment