Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

آموزش و پرورش خدمت یا ... نظیر برهانزهی

آموزش و پرورش خدمت یا ... نظیر برهانزهی

در روزگاری که مثل کی بود ؟ کی بود؟ من نبودم شایع شده و همه تنها به فکر منافع خود و اطرافیان خویش هستند پس انتظاری بیش از این نباید داشت آیا سیستم آموزشی ما مشکل دارد؟!!

امر آموزش بسیار پیچیده و بحث برانگیز است و یکی از شاخصه های مهم توسعه به شمار می آید ، آنچنان که توسعه یا عدم توسعه یافتگی هر منطقه را با معیار های آموزشی می سنجند . در دنیای مدرن امروزی با وجود امکانات وسایل کمک آموزشی ما در کجای این شاخص قرار داریم ؟ آیا آمار و ارقام ارائه شده از سوی سازمان و ادارات آموزش و پرورش را می توان معیار خوبی جهت بررسی این موضوع دانست ؟

یا کیفیت و چگونگی آموزش را ؟ آنچنان که از آمار ها و نمودارهای سازمان آموزش و پرورش بر می آید آمار قبولی در تمام مقاطع از سطح قابل توجهی برخوردار است اما این سوال پیش می آید که با وجود چنین آمارهایی چرا میزان قبولی دانش آموزان در کنکور سراسری که ماراتنی بس سخت و نفس گیر است در حد بسیار پائین و نازلی است . اشکال کار در کجاست آیا دانش آموزان این منطقه از ضریب هوشی پائین تری نسبت به بقیه برخورداند ؟ که بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی نوجوانان منطقه کویری بلوچستان دارای ضریب هوشی بسیار بالائی نسبت به دیگر مناطق جهان هستند . پس پیدا کنید پرتقال فروش را !!!؟ ؟ آیا روشنفکران و مردم منطقه مقصرند ؟ آیا سازمان های مربوطه در انجام وظایف خویش اهمال نموده اند و ...

سوالاتی از این قبیل را می توان مطرح نمود که جواب هائی بدیهی دارند و اما اگر کسی لب به انتقاد بگشاید ، تهدید ، تخریب و ... می شود . نگارنده این سطور معتقد است که آسیب شناسی جدی و کارشناسی باید در دستور کار قرار گیرد ، نمی توان انگشت اتهام را به طرف شخص و یا سازمانی خاص دراز نمود و از نقش خود غافل ماند ، روزها و سال ها سپری می شوند و جوانان این مرز و بوم به علت نداشتن پایه های قوی و بنیاد درست تحصیلی یا نیمه راه ترک تحصیل نموده و مشاغل کاذب و یا گاهی هم پر خطر روی آورده و یا اینکه به دام بیماری مهلک اعتیاد می افتند که باعث آسیب های اجتماعی فراوانی از جمله ناامنی ، طلاق و ... خواهد شد . همه به نحوی در امر آموزش دخیل می باشند از کانون خانواده گرفته تا سازمان های مرتبط ، همه با هم زنجیره ای را تشکیل می دهند که اگر یک حلقه آن سست باشد این زنجیره از هم می گسلد . خانواده ها اهتمام جدی به امر تعلیم و تربیت فرزندان دلبند خود نداشته و آنها را جهت مشخص نمودن هدفی خاص یاری نمی کنند چون معتقدند وظیفه آنان در قبال فرزندان فراهم آوردن غذا ، پوشاک و مایحتاج اولیه زندگی است و به بعد معنوی و اخلاقی آنان توجه چندانی نمی کنند حتی کم پیش می آید که پای درد و دل آنان نشسته و یا از امور درسی آنان صحبتی به میان آوردند ، خانواده مهم ترین رکن هر جامعه است که اگر بنیاد های آن سست و لرزان باشند جامعه سیری نزولی خواهد داشت آنچنان در این منطقه هویدا است فقر و اعتیاد مهم ترین عوامل آسیب زای جامعه ها و اکثر خانواده هاست . از حق اگر نگذریم روشنفکران و تحصیل کردگان جامعه نقش بسزائی در توسعه دارند ، اما آنان کجای این حلقه جای دارند ؟ فارغ التحصیلان این منطقه که کم نیستند و علاقه وافری در بدست آوردن موفقیت های علمی ، تحقیقاتی و... دارند . متأسفانه راه گم کرده اند و به قول معروف به دور خود می چرخند ، خود محوری بیش از حد ، تمام زندگی آنان را احاطه کرده و هوای پرواز به سر دارند اهداف و شعارهای گذشته خود را به بوته فراموشی سپرده و به دیار خود هیچ اساس تعلقی ندارند به محض رسیدن به مدرک و مقامی ترک یار و دیار کرده و راهی مراکز می شوند ، کمتر کسانی یافت می شوند که به عشق خدمت به مردم از منافع شخصی گذشته اند و در دیار خویش ماندگار گشته اند . در نتیجه تمرکز گرائی آسیبی است گریبانگیر سیستم آموزشی ماست . اگر متخصصان هر منطقه در همان جا سکنی گزیده و به تدریس مشغول می شدند دیگر شاهد چنین آمار های ضعیف و وحشتناکی نخواهیم بود ، متأسفانه آنان هیچ احساسی دینی نمی کنند و رسالت خویش را از یاد برده اند ، فراموش کرده اند که از امکانات این منطقه استفاده کرده اند و به این جا رسیده اند ، باید از خود گذشت تا به خدا رسید .

بررسی سیستم آموزشی کشور خود مجالی می طلبد که در حوصله این بحث نمی گنجد هر چند که با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند اما سوال اینجاست که چرا در دیگر مناطق درست کار کرده و در این منطقه پای آن می لنگد ؟ آیا برنامه ها و طرح های مربوطه در این منطقه جواب نمی دهند ؟ آیا مدیریت ضعیف است یا اینکه نیروی های انسانی و تربیت شده در رأس کارها قرار ندارند یا شاید هم که البته اینطور است برنامه های وزارت آموزش و پرورش به صورت سلیقه ای اجرا می شوند ، با وجود مدیران و معلمان بومی چرا باید چنین نتایج ضعیفی داشته باشیم ؟ آیا فقط با داشتن آمارهای عوام فریبانه ولی بدن کیفیت آموزشی ، می توان به شاخص های بالای توسعه دست یافت ، رسالت ما چیست ؟ نظاره گر باشیم و تعریف ، تمجید کنیم و چشم بر این حقایق تلخ ببندیم ، یا اینکه دست از محافظه کاری برداشته و جهت رسیدن به اهداف والای نظام که همان رشد و توسعه همه جانبه علمی است زبان بگشائیم و از حقایق پرده برداریم ، شواهد و قرائن حاکی از ضعف مدیریت و نیروهای انسانی است امر تعلیم و تربیت که امری حیاتی در هر جامعه می باشند نه تنها به صورت کارشناسی انجام نمی گیرد بلکه با اهمال مسئولین مربوطه به شدت از نداشتن نیروهای متخصص رنج می برد به عنوان مثال افرادی به عنوان سرباز معلم که هیچ تجربه آموزشی و یا آموزش در زمینه تدریس ندارند به سوی روستاها و شهرهای جنوبی و شمال استان گسیل می گردند و جالب اینجاست که در مقطع ابتدایی که حساس ترین و مهم ترین مقطع آموزشی است شروع به کار نموده و تنها به فکر خاتمه دوره مقدس سربازی می باشند ، آنان که هیچ در چنته ندارند چه چیزی جهت ارائه به نونهالان دارند ، راستی چه کسی پاسخگوست ؟ ! بدیهی است که با ضعف پایه و فونداسیون ، این سازه دیر یا زود فرو خواهد ریخت که آثار و نتایج آن مشهود و هویدا است.

در مقاطع راهنمائی و دبیرستان نیز مشکلاتی به مراتب وحشتناک تر وجود دارد ، دانش آموزانی با پایه های ضعیف وارد مقاطع راهنمائی و دبیرستان می شوند و امید به آینده و تحصیل در آنان ضعف و کم رنگ گشته و دچار نوعی حس سرخوردگی شده و در نیمه راه از تحصیل باز می مانند و یا اینکه جهت ارائه آمارهای جذاب و تحسین بر انگیز دبیرستان را به اتمام رسانده که این آمار ها فقط برای ترفیع مدیرانی است که می خواهند پست و مقامی برتر بگیرند ، معلمی که کاردانی آموزش ابتدائی دارد و اکنون به تدریس زبان انگلیسی ، ریاضی و ... مشغول است هیچ تخصصی در رشته مربوطه ندارد ، چگونه علم مربوطه را به دانش آموزان می آموزد ، یا کسی که با کاردانی تأسیسات در حال خدمت سربازی است و ریاضی ، زبان و ... تدریس می کند ، چه چیزی برای ارائه دارد ، اسم این کار چه می توان گذاشت ، نمونه های از این قبیل در جنوب استان در شهر های مثل ایرانشهر ، سرباز ، نیکشهر و ... فراوان است . آیا این خدمت است یا خیانت ... ؟

امسال در کنکور سراسری کمترین آمار قبولی را شهر ایرانشهر و توابع داشته ایم گفته اند با پای سست و لرزان ره به جائی نمی توان برده شاید مسئولین مربوطه با خواندن این مقاله به جای آسیب شناسی و درمان جدی معضل ، موضع گرفته و ... اما با پاک کردن صورت ساله هیچ نتیجه ای نخواهیم گرفت پس بیائیم همه با هم به راه حل علمی و عملی مساله فکر کنیم .

Source: Pahra.blogsky.com

No comments:

Post a Comment