نتایج در یک بررسی تحقیقاتی زیر عنوان «اندازهگیری و تحلیل اقتصادی فقر شهر»، که چهارشنبه ۱۱ اسفند انتشار یافت، حاکی است که ۴۵ تا ۵۵ درصد جمعیت شهری کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. در این زمینه فریدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس، به پرسشهای رادیو فردا پاسخ گفته است.
یش از پرداختن به این بررسی تحقیقاتی، این پرسش مطرح میشود که اصولاً آیا درباره پدیده فقر در جامعه ایرانی آمار و اطلاعات رسمی از سوی منابع جمهوری اسلامی منتشر میشود یا نه؟
از لحاظ قانونی دولت جمهوری اسلامی موظف است دادههای مربوط به فقر و جمعیت فقیر کشور را به طور منظم منتشر کند.
بر پایه ماده ۹۵ قانون برنامه چهارم «دولت مکلف است به منظور استقرار عدالت و ثبات اجتماعی، کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، کاهش فاصله دهکهای درآمدی و توزیع عادلانه درآمد در کشور و نیز کاهش فقر و محرومیت و توانمندسازی فقرا، از طریق تخصیص کارآمد و هدفمند منابع تأمین اجتماعی و یارانه پرداختی، برنامههای جامع فقرزدایی و عدالت اجتماعی را تهیه و به اجرا بگذارد.»
بند ج همان ماده قانونی مقرر میدارد که به منظور اجرای برنامههای فقرزدایی، دولت باید خط فقر را تعریف کند. منتها این کار انجام نشده و به یاد میآورم که چند وقت پیش وقتی از وزیر رفاه و تأمین اجتماعی پرسیدند خط فقر در ایران چقدر است، پاسخ داد که تعریف خط فقر دردی را دوا نمیکند.
در این شرایط چارهای نیست جز مراجعه به بررسیهای کارشناسی، مثل همین تحقیقی که شما به آن اشاره کردید و به وسیله منصور کیانی، کارشناس ارشد هزینه و در آمد خانوار، خلیل عطار، کارشناس ارشد برنامهریزی اقتصادی و ژیلا حبیبی، کارشناس آمار، تهیه شده است. خبرگزاری ایسنا این سه نفر را محقق دولتی معرفی میکند.
این سه محقق خط فقر در ایران را چگونه اندازهگیری کردهاند؟ در تعریف این شاخص چه ملاکهایی را مورد استفاده قرار دادهاند؟
خط فقر به روش معمول بر اساس واحد پولی و حد اقل مخارج معاش تعریف شده. سطح فقر بر حسب خانوار اندازهگیری شده که در مناطق شهری ایران، به طور متوسط، معادل ۳.۷ نفر است. از لحاظ تغذیه، حداقل کالری مورد نیاز، دو هزار و ۳۰۰ کالری در روز هست.
بر این اساس دو سناریو در نظر گرفته شده. در سناریوی اول، رژیم غذایی منطبق بر الگویی هست که انستیتوی تغذیه پیشنهاد کرده است. در سناریوی دوم، کالاهای ارزان جانشین کالاهای گران شدهاند، مثلاً چون برنج گران است، به جای آن از ماکارونی استفاده میشود.
از این تحقیق چه نتایجی به دست میآید؟
اگر سناریوی اول را در نظر بگیریم، خط فقر برای یک خانوار ایرانی در مناطق شهری (هر خانوار مرکب از ۳.۷ نفر) حدود ۶۵۰ هزار تومان در ماه است و در این صورت ۵۵ درصد جمعیت شهری ایران زیر خط فقر زندگی میکند. البته ۶۵۰ هزار تومان یک میانگین است برای سراسر کشور، زیرا بر پایه همان تحقیق در تهران یک خانوار برای تأمین حداقل هزینههای خود به ۸۱۳ هزار تومان در ماه نیاز دارد.
در سناریوی دوم، که در آن کالاهای ارزان جای کالاهای گرانتر را میگیرند، خط فقر ۵۴۷ هزار تومان در ماه تعیین شده است. در این صورت ۴۴.۵ درصد جمعیت شهری ایران زیر خط فقر زندگی میکنند، یعنی بیش از ۲۳ میلیون نفر از شهرنشینان کشور.
به بیان دیگر، بر اساس این تحقیق، ۲۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از جمعیت شهری ایران «قادر نیستند مقدار کالری مورد نیاز خود را در روز جذب کنند.»
بر پایه ماده ۹۵ قانون برنامه چهارم «دولت مکلف است به منظور استقرار عدالت و ثبات اجتماعی، کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، کاهش فاصله دهکهای درآمدی و توزیع عادلانه درآمد در کشور و نیز کاهش فقر و محرومیت و توانمندسازی فقرا، از طریق تخصیص کارآمد و هدفمند منابع تأمین اجتماعی و یارانه پرداختی، برنامههای جامع فقرزدایی و عدالت اجتماعی را تهیه و به اجرا بگذارد.»
بند ج همان ماده قانونی مقرر میدارد که به منظور اجرای برنامههای فقرزدایی، دولت باید خط فقر را تعریف کند. منتها این کار انجام نشده و به یاد میآورم که چند وقت پیش وقتی از وزیر رفاه و تأمین اجتماعی پرسیدند خط فقر در ایران چقدر است، پاسخ داد که تعریف خط فقر دردی را دوا نمیکند.
در این شرایط چارهای نیست جز مراجعه به بررسیهای کارشناسی، مثل همین تحقیقی که شما به آن اشاره کردید و به وسیله منصور کیانی، کارشناس ارشد هزینه و در آمد خانوار، خلیل عطار، کارشناس ارشد برنامهریزی اقتصادی و ژیلا حبیبی، کارشناس آمار، تهیه شده است. خبرگزاری ایسنا این سه نفر را محقق دولتی معرفی میکند.
این سه محقق خط فقر در ایران را چگونه اندازهگیری کردهاند؟ در تعریف این شاخص چه ملاکهایی را مورد استفاده قرار دادهاند؟
خط فقر به روش معمول بر اساس واحد پولی و حد اقل مخارج معاش تعریف شده. سطح فقر بر حسب خانوار اندازهگیری شده که در مناطق شهری ایران، به طور متوسط، معادل ۳.۷ نفر است. از لحاظ تغذیه، حداقل کالری مورد نیاز، دو هزار و ۳۰۰ کالری در روز هست.
بر این اساس دو سناریو در نظر گرفته شده. در سناریوی اول، رژیم غذایی منطبق بر الگویی هست که انستیتوی تغذیه پیشنهاد کرده است. در سناریوی دوم، کالاهای ارزان جانشین کالاهای گران شدهاند، مثلاً چون برنج گران است، به جای آن از ماکارونی استفاده میشود.
از این تحقیق چه نتایجی به دست میآید؟
اگر سناریوی اول را در نظر بگیریم، خط فقر برای یک خانوار ایرانی در مناطق شهری (هر خانوار مرکب از ۳.۷ نفر) حدود ۶۵۰ هزار تومان در ماه است و در این صورت ۵۵ درصد جمعیت شهری ایران زیر خط فقر زندگی میکند. البته ۶۵۰ هزار تومان یک میانگین است برای سراسر کشور، زیرا بر پایه همان تحقیق در تهران یک خانوار برای تأمین حداقل هزینههای خود به ۸۱۳ هزار تومان در ماه نیاز دارد.
در سناریوی دوم، که در آن کالاهای ارزان جای کالاهای گرانتر را میگیرند، خط فقر ۵۴۷ هزار تومان در ماه تعیین شده است. در این صورت ۴۴.۵ درصد جمعیت شهری ایران زیر خط فقر زندگی میکنند، یعنی بیش از ۲۳ میلیون نفر از شهرنشینان کشور.
به بیان دیگر، بر اساس این تحقیق، ۲۳ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از جمعیت شهری ایران «قادر نیستند مقدار کالری مورد نیاز خود را در روز جذب کنند.»
No comments:
Post a Comment