Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

کدام جمهورى اسلامی؟!

غلامعلی رجایی

همین چند روز پیش که با خبرنگار روزنامه پرتیراژ و پرطرفدار کویتى الدار که ارگان شیعیان کویتى است، مصاحبه‌اى درباره ایران پس از انتخابات داشتم، از جمهورى اسلامى به نام جمهورى اسلامى امام یادکردم که به مذاق این روزنامه خوش آمد و آن را سوتیترخود کرد.

مرحوم دکترعلى شریعتى که به دلیل نوآورى‌هاى شگفت و شگرفى که درطرح مبتکرانه و بدیع مفاهیم و آموزه‌هاى مذهبى و باز تعریف موضوعات دینى داشت، همچنان از نوادر روزگار ماست دربحث پیرامون مذهب جمله جالبى دارد و مى‌گوید وقتى درباره مذهب شیعه صحبت مى‌کنیم، باید بگوییم و از خود بپرسیم منظورمان از مذهب کدام مذهب است؟ تشیع سرخ علوى یا تشیع سیاه صفوی!؟

چنین به نظر مى‌رسد که پس از گذشت دو دهه از ارتحال امام خمینى و با تاملى در تحولات روزها و ماه‌ها پس از انتخابات ریاست جمهورى و عملکردها و اظهارنظرهاى عجیب و غریب بعضى مسئولان، با نوع خاصى از یک جمهورى که در دل جمهورى «امام ساخته» متولد شده روبه‌رو هستیم.

در این جمهورى ‌تفاوت‌ها و تناقض‌هاى گوناگونى با جمهورى اسلامى‌اى که امام به آن اعتقاد داشت و معمار بزرگ آن بود و رهبرى نیز همواره بر اعتقاد خود به آن تأکید کرده‌اند، به چشم مى‌خورد:

1- در جمهورى اسلامى امام، دین، دین عرفى نبود و سلیقه‌هاى مسئولان و حتى علماى دین در آن مجال ظهور و بروزى نداشت.

در این جمهورى حقیقت فداى مصلحت‌هاى حکومتى و بدتر از آن مصلحت حاکمان نمى‌شد. وقتى به امام گزارش کردند عده‌اى کاتولیک‌تر از پاپ شده و براى جلوگیرى از اختلاط دختران و پسران دانشجو در کلاس‌هاى دانشگاه‌هاى تهران دیوار حائلى گذاشته‌اند تا لابد دانشجویان در کلاس درس چشمشان به نامحرم نیفتد ، فارغ از اینکه در این طرح مثلا اسلامی!! نامحرم بودن اساتید مرد با دختران دانشجو درکلاس نادیده گرفته مى‌شد. با عصبانیت دستور دادند این دیوارها را بردارند و دیگر این کارها را تکرار نکنند. همین چند روز پیش در خبرها آمده بود در مصاحبه سردار رادان، جانشین فرماندهى نیروى انتظامى باخبرنگاران، قبل از ورود خبرنگاران زن از آنها خواسته شده براى ورودبه جلسه مصاحبه حتما باید چادرهایى را که روابط عمومى ناجا آماده کرده بود، برسرکنند والا... که این امراعتراض خانم‌هاى خبرنگار را نسبت به این پیش شرط و قانون خود ساخته ناجا به دنبال داشت.

آیا سیره امام این بود؟ آیا ناجا مانتو را پوشش اسلامى نمى‌داند؟ یا نکند ناجا محیط مصاحبه جانشین فرماندهى نیروى انتظامى را همانند حرم‌هاى حضرت رضا(ع) و حرم حضرت معصومه(س) مى‌داند که براى ورود به آن پیش شرط قائل مى‌شود و آداب ورود مى‌گذارد؟

سال‌ها پیش در یکى از شهرها امام جمعه در توصیه‌اى دستورگونه گفته بود زنان در ادارات دولتى و دانشگاه‌ها و مدارس به جاى مانتو ملزم به استفاده از چادر بشوند. متاسفانه این افراط و تحمیل حتى به گورستان شهر هم کشیده شد. آنگونه که دوستان براى من تعریف مى‌کردند در مدخل قبرستان عده‌اى مى‌ایستادند تا از ورود خانم‌هاى غیرچادرى برسر قبور اموات خود جلوگیرى نمایند! متاسفانه عاقبت این کارجز عقب نشینى و تضعیف قشرى از روحانیت و جمعى ازدین مداران چیزى نبود.

در جمهورى اسلامى امام، حتى امام حق اعمال سلیقه شخصى خود بر دیگران را نداشته و ندارد، چه رسد به نماینده ایشان و دیگران.

چرا برخى نظر و سلیقه خود را به نام اسلام بر دیگران تحمیل کرده و مى‌کنند؟

اگر بناى تحمیل نظر خود بر دیگران بوده و هست و اگر این کار درست بود، چه کسى از امام اولى‌تر به این امر؟آقایان که از امام بالاتر و متدین‌تر نیستند؟

در جمهورى امام و در زمان امام کجا پیش شرط ورود خانم‌ها به محضر امام در حسینیه جماران و... زدن چادر بود که حالا به جلسه مطبوعاتى ناجا تعمیم داده مى‌شود؟!

2- جمهورى امام، جمهورى اسلامى است، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد. بنابراین با «جمهورى ایرانی» فرق دارد و آنها که تلاش مى‌کنند در رهگذر انتقادات مردم، به خیال خود با «جمهورى ایرانی» جمهورى اسلامى امام را تخطئه کنند، کارى از پیش نخواهند برد.

3- درجلسه اخیر محفل پیشکسوتان جهاد و شهادت که به همت ستودنى امیر دریابان مهندس على شمخانى و دیگر فرماندهان و بروبچه‌هاى جنگ، هر فصل در مسجد خوزستانى‌هاى مقیم تهران -ولیعصر- در خیابان شهید خالداسلامبولى برگزار مى‌شود و من افتخار عضویت و شرکت در جلسات هیئت امناى آن رادارم، سردار جعفری، فرمانده‌کل سپاه در یک سخنرانى بسیار تعجب‌برانگیز که برخلاف توصیه‌هاى صریح و روشن امام به نیروهاى مسلح مبنى بر عدم ورود به موضع‌گیرى‌هاى سیاسى در مسائل سیاسى روز وارد شد و در یک موضعگیرى آشکارسیاسى به بیان نقل قول‌هایى از آقایان خاتمى وموسوى خوئینى‌ها در مخالفت با رهبرى و... پرداخت و عبارات منتسب به آنها راکه به نظر مى‌رسید از طریق شنود ضبط و... پیاده شده بود از روى کاغذ قرائت کرد که بعدها البته با اعتراض آقاى خاتمى و... مواجه شد و آنگونه که در ملاقات خصوصى‌ام با خاتمى از ایشان شنیدم، وى براى اولین بار ترجیح داد براى برخورد با دروغ‌پراکنان دست به دامان قوه‌قضائیه شده و به دلیل عدم صحت این اظهارات، ناچار به شکایت شد.

یکى از کسانى که اخیرا دستگیر و آزاد شده، براى من تعریف مى‌کرد که بازجو از او پرسیده منظور ت واز بیان عبارتى که در فلان روز به فلانى گفتى که به فلان کس اعتماد نکند چه بوده است؟!

در خاطرات آیت‌الله توسلى که اخیرا دوستان خوش فکر سایت آینده بخشى از آن رامنتشرکرده‌اند آمده است: روزى یک عده‌اى شکایت کرده بودند و عده‌اى از بچه‌هاى اوین هم پیش امام آمدند، آنها گفتند آقا ما شنود گذاشتیم و فلان کس چه حرف‌هایى زده است!. امام ناراحت شدند و گفتند: شنود گذاشتید؟ با چه اجازه‌اى شما به حرف مردم گوش مى‌دهید؟ گفتند آقا عین صداى خودش است، ما برایتان بیاوریم؟ امام گفتند: بسیارى از افراد هستند قدرت تقلیدشان آنقدر قوى است که مى‌توانند مثل افراد صحبت کنند ولى این دلیل شرعى مى‌شود؟
امام مثل آوردند و گفتند یکى از دوستان ماست که عین آقاى بروجردى صحبت مى‌کند، در تقلید قوى است و اینجور افراد زیاد هستند. اینها اصرار کردند، امام تند شدند و گفتند همین جا مى‌گویم بخوابانند و تعزیرتان کنند. امام گفتند به یک مسلمان دارید نسبت مى‌دهید و مى‌گویید از راه شنود فهمیدم، فلان کار خلاف کرد. اصلا شما چه حقى داشتید شنود بگذارید و ثانیاً اگر شنود هم شود، دلیل شرعى نمى‌شود، همینجا مى‌گویم تعزیرتان کنند.

در جمهورى امام تکلیف نیروهاى مسلح عدم دخالتشان در سیاست بوده و هست. چیزى که الان حکم کیمیا راپیداکرده است!

در جمهورى امام شنودهاى غیرقانونى منتقدین و مخالفین نظام جرم است و مرتکبین آنکه بر حسب میل و سلیقه شخصى مبادرت به این کار مى‌نمایند هر که و در هر کجا که باشند مستحق تعزیرند.

4- رئیس جدید قوه‌قضائیه جناى آقاى لاریجانى در رویکردى ستودنی، نشان دادن چهره و بردن نام متهمین دادگاه‌هاى پس از انتخابات را غیرقانونى دانست. قبل از ایشان یکى از مقامات قضایى به خودمن گفته بود از نظر قانون آیین دادرسى وفق ماده 188 آن، نام بردن و نشان دادن چهره متهمان دردادگاه کسانى که معلوم نیست در نهایت؛ محکوم مى‌شوند یا تبرئه، جرم است.

پس از این تغییر روند دادگاه، آیت الله جنتى عضوشوراى نگهبان و خطیب جمعه‌اى که در خطبه‌هایش مردم را به رعایت قانون و تقوا تذکر مى‌دهد، در توصیه‌اى که رنگ اعتراض داشت، از رئیس جدید دستگاه قضا درخواست نمود کماکان رویه غیرقانونى قبل را ادامه دهد و با اجازه نشان دادن چهره متهمان، آبروى مابقى فرزندان مردم و شهروندان این مملکت را برباد دهد!
و عجیب اینکه پس از این تغییر رویه دادگاه، نه با قاضى دادگاه که عملا با اجازه دادن به پخش تصویر و نام بردن متهمان؛ خلاف قانونى آن هم درمنظر افکار عمومى و نه درحد چند صدنفر حاضردر دادگاه را مرتکب شد، بر خوردى شد و نه حداقل از متهمان به ظاهر آبرو رفته! اعاده حیثیتى شد. گویى آبروى بعضى در نظر عده اى هیچ ارزشى ندارد که قابل اعاده باشد!
در جمهورى امام، ظلم نه تنها به متهمینى که محکومیت آنان قطعى نیست، بلکه حتى به کسانى که حکم اعدام آنها قطعى شده است، توسط هیچ‌کس جایز نیست و اگر کسى به مجرمى که براى اعدام برده مى‌شود سیلى بزند، باید قصاص شود.

آیا آقاى جنتى که از قدیمى‌ترین فقهاى شوراى نگهبان است، قانون نمى‌داند ؟یا اجراى قانون رابراى بعضى مفید مى‌داند؟

آیا قاضى صلواتى قاضی- دادگاه‌هاى متهمان حوادث پس از انتخابات - پس از این همه آبروریزى از متهمان دادگاه‌ها که قاعدتا با اجازه او با پخش تصویرشان آن همه با آبروى آنها در جامعه و افکار عمومى بازى شده است حتى یک عذرخواهى ساده نکند؟ توگویى آب از آب تکان نخورده است!

4- پس از اعلام پیروزى آقاى احمدى‌نژاد در انتخابات؛ دست‌هاى پیدا و آشکار در دولت و ارکان آن به کار افتادند تا نیروهاى مخالف یا حتى منتقد ایشان را از مناصب و دستگاه‌هاى دولتى برانند که متاسفانه این روند ادامه داشته و دارد.

اخیراکسى به خودمن مى‌گفت که اولیاى امورسازمانى که او در آن کار مى‌کرده است، محترمانه از او خواسته‌اند دراجراى منویات ارباب دولت و غیردولت! اگر مى‌خواهد کما کان در سازمان کار کند نباید در نقد دولت مقاله بنویسد یا اگر مى‌نویسدباید در صورت مامور یا منتقل به هر اداره و... که مى‌خواهد تشریفش را ببرد!

خود احمدى‌نژاد در عکس‌العمل به اظهار و رفتار مخالفینى که در جلسه دولت در تبعیت از نظر مخالف رهبرى با معاون اولى اسفندیارخان مشایى با این انتصاب مخالفت کرده بودندوگروه 7 یا گروه 8 راتشکیل مى‌دهند!یعنى آقایان اژه‌ای، لنکرانی، الهام، فتاح - که بنده خدا در آن جلسه نبودو در مسافرت بود ولى با معاون اولى مشایى نظر مخالف داشت- صفار هرندی، سعیدى کیا، مصرى و نوذری، به گونه‌اى عمل کرد که عملا و در نتیجه همه آقایان از دولت مهرورز ایشان یا در همان روزهاى آخر عمر دولت نهم کنار گذاشته شدند مانند اژه‌ای؛ یا با آنکه در قوى بودن‌شان کسى شک و شبهه‌اى نداشت مانند فتاح و لنکرانى عملا در دولت دهم جایى براى آنان دیده نشد یا از دعوت به جلسات دولت – مثلا در سفر مشهد- منع شدند.
این رفتار احمدى‌نژاد در حالى است که رهبرى دربیانات اخیر خود مبناى کار در نظام رابرجذب حداکثرى و دفع حداقلى نهاده‌اند.

در جمهورى امام نه تنها انتقاد از دولت و مسئولان مایه برکنارى کسى نمى‌شود و نمى‌شد، بلکه ایشان انتقاد و نقد را هدیه‌اى الهى مى‌دانستند. و حتى خودشان رانیز درمحدوده عدم نقد منتقدین نمى‌دانستند.

در ماجراى نامه جمعى از نمایندگان مجلس به امام درباره بعضى اختیارات شوراى تشخیص مصلحت نظام که از آن بوى قانونگذارى برمى‌آمد و ابهام‌هایى در مورد محدوده عمل ونظر این شورا براى آنان وجود داشت، امام نه تنها از این سوال نمایندگان مجلس نسبت به اقدام خود در تبیین اقدامات شوراى تشخیص مصلحت نرنجید. بلکه حتى از تذکرات آنها نیز سپاسگزارى نمودو به آنها چنین نوشت:

مطلبى که نوشته‌اید کاملا درست است. انشاالله تصمیم دارم در تمام زمینه‌ها وضع به صورتى درآید که همه طبق قانون اساسى حرکت کنیم. صحیفه نور /ج21 ص203/ مورخه 7/9/1367
در جمهورى امام، ایشان عملا خود را به عنوان ولى‌فقیه نه فراتر از قانون اساسی، بلکه محدود به قانون مى‌دانست و از گله این و آن نسبت به عملکرد خود نمى‌رنجید.
در جمهورى امام، مردم و نمایندگان حق چون و چرا با ایشان داشتند.

در جمهورى امام، همه در برابر قانون یکسان بوده و هستند. نه جمهوریت فداى اسلام مى‌شد و نه اسلام قربانى جمهوریت.

در جمهورى امام، کسى حق نداشت و ندارد جزیره‌اى عمل کند. و با انتشار اخبار و مسائلى که قطعیت آنها معلوم نیست با آبروى نظام بازى نماید و انتظار هیچ عکس‌العملى البته مطابق قانون را نداشته باشد.

در جمهورى امام صدا و سیما حق نداشته و ندارد یکطرفه، و جناحى به میدان نبردى نابرابر با منتقدین سیاسى که در گذشته‌اى نه چندان دوراز دلسوزان و منسوبان امام بوده‌اند بیاید و با انتشار مطالب نادرست یا تقطیع شده منتقدین، به خیال خود حیثیت سیاسى آنها رابه سخره بگیرد و به اعتراضات و تظلم خواه‌یشان کمترین وقعى ننهد و براى آنها حق هیچگونه دفاعى نسبت به دروغ‌ها و خلاف‌هایى که درموردشان در این رسانه ملى پخش شده قائل نباشد.

در جمهورى امام، حق نه تنها در انحصار حکومت که متعلق به همه است. و از قضا حق حکومت و نهادهاى آن بدلیل برخورداریشان از همه امکانات و ابزارهاى قدرت بعد ازاحقاق حق مردم توسط مردم است.

در جمهورى امام، کسى حق نداشته و ندارد براحتى آب خوردن با عملکردناصواب خودبا آبروى مردم بازى کند و در راستاى رسالت کیهانی! خود توپخانه! اتهامش را در تخریب دیگران فعال کند!وبا استفاده از امکانات بیت‌المال برخلاف مصالح مملکت و نصایح رهبرى برخى منتقدین را که درکسوت نامزدى ریاست جمهورى در آمدندوبا حضورشان دراین عرصه به شور حضور مردم در پاى صندوقهاى راى افزودند را مرتبط با بیگانه بداند و بنامد و آب از آب هم تکان نخورد!

در جمهورى امام، مردم نه خس و خاشاک که ولى نعمت مسئولان بوده و هستند و امام بارها از آنان به دلایلى عذرتقصیر خواست و این عذرخواهى نه تنها از عظمت و قدر و منزلت حضرتش در نظر مردم نکاست بلکه حتى بر ارادت مردم نسبت به ایشان افزود.

در جمهورى امام، قانون ملاک و محور همه چیز است و رفتار و گفتار همه در قیاس باآن سنجیده مى‌شود و هیچ‌کس به هر دلیل از عمل به آن معاف و فارغ نیست.

در جمهورى امام مردم برادر هم بوده و هستند. در جمهورى امام مردم. نه شعار مرگ بر یکدیگر سر مى‌دهند و نه از زندان بودن و شکنجه شدن برادران خود شادمانند.ژ

در جمهورى امام فرقى بین روزنامه کیهان یا اعتماد و ایران یا آفتاب‌یزد و... نیست.

در جمهورى امام همه با یک چشم دیده مى‌شوند و باید بشوند.

در جمهورى امام عرصه برمنتقدین تنگ و تنگتر نشده و نمى‌شود و هیچ‌کس از شکست و زمین خوردن دیگرى و بسته شدن دفتر یا روزنامه دیگرى خرسند نیست.

در جمهورى امام مراجع همه و همیشه مورد احترامند و با آنان که در حمایت از رهبرى و حکومت مى‌کوشند و پناه مردمند نباید برخورد ابزارى شده و بشود.

در جمهورى امام مدار امور براساس صدق و صداقت مسئولین در ارتباط با مردم مى‌چرخد و دروغ را در این چمهورى الهى جایى نیست.

در جمهورى امام؛ آمریکا دشمن اصلى ملت‌هاى مستضعف است و رابطه باآن نباید صرفا براساس سیاست‌هاى احساسى و ماجراجویانه و بدون در نظر گرفتن و تامین منافع و مصالح ملت بزرگ ایران و ملت‌هاى مسلمان باشد.

در جمهورى امام همه نگاه‌ها و راه‌ها به آینده روشن و امیدوارکننده‌اى است که در آن اهل دین به دور از هر نوع کین و کینه در کمال عشق به جامعه بشرى که تشنه عدالت است و در انتظار موعود امم ارواحنا له الفدا بسر مى‌برد با هم در تلاش‌اند.
منبع : سایت امروز

No comments:

Post a Comment