تجربه کمپین اعتراضی بر علیه توهین ایرانسل به خلیفه دوم مسلمین از چند جهت قابل بحث و بررسی است ، زیرا نکته های مهم و تجربه هایی گران بها در این تجربه نهفته شده که بسیار قابل تأمل است ، جریان بصورت خیلی ساده و از آنجایی شروع شد که شخصی نه چندان نام آشنا در صفحه فیسبوک خود خبر از پیامکی توهین آمیز بر علیه خلیفه دوم داده بود ، شاید این خبر در نگاه اول با وجود جریان های فعال توهین در کشور و همچنین وجود انبوه رسانه هایی که هویت خود از تخریب و توهین به دست آورده اند بی اهمیت و عادی جلوه می کرد ، ولی چگونه شد و چه اتفاقی افتاد که ارسال یک پیامک به قول موسسه فرستنده غیر عمد به یک حرکت اعتراضی و همه گیر حداقل در میان اهل سنت تبدیل شد و بدنبال آن واکنش های بسیاری درپی داشت ، از دید نگارنده چند فاکتور نخبگان ، شبکه های اجتماعی ، رسانه ها ، بزرگان مذهبی و مردم نقش اساسی و مهمی در پیش برد این حرکت مدنی داشتند.
۱- اندیشمندان علوم انسانی بسیاری از تحولات یک جامعه را چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه اجتماعی حاصل منازعات میان الیت ها یا نخبگان می دانند ، دیگر این تعریف که نخبه حتما” باید دارای یکی از پست های عالی رتبه دولتی باشد منسوخ شده و اینکه در نزد افکار عمومی برگزیدگان علمی را نخبه می دانند نیز بسیار نادرست است ، نخبگان واقعی کسانی هستند که دارای بینشی متمایز از سایر افراد جامعه در امور جاری و ساری آن جامعه باشند ، بطور کلی نخبگان نقش اساسی در تمامی اتفاقات و تحولات سیاسی و اجتماعی بازی می کنند ، در این جریان اعتراضی هم اگر تیزهوشی و چالاکی کسی مثل محمود براهوئی نژاد نبود و نقش اولیه طرح موضوع را بر عهده نمی گرفت این حرکت مذموم ایرانسل مثل خیل عظیمی از توهین و افترا که روزانه بر علیه قومیت ها و مذاهب که در رسانه های دیداری و شنیداری داخل و خارج کشور اتفاق می افتد گم می شد ، نقش نخبگان در این اتفاق آنقدر روشن بود که دادستان زاهدان هم به نقش پررنگ آنان پی برده بود و در مصاحبه خود بارسانه ها از نخبگان خواسته بود تا با پرهیز از افراط و تفریط و پرهیز از دامن زدن به اختلافات، عوام را توجیه کرده و با تفرقه مقابله کنند.
۲- امروزه در همه حرکت های اجتماعی کارشناسان مسایل اجتماعی و سیاسی به نقش پررنگ شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک و تویتر و .. اذعان دارند، در حرکت اعتراضی مورد نظر ما نیز شبکه های اجتماعی نقش محوری را داشتند و تشکیل کمپین باعث شد که بسیاری از کاربران فیسبوک به آن بپیوندند و با لایک کردن کمپین ، خبر اعتراض به صورت خیلی سریع مطرح و همه گیر شد به طوری که بسیاری از سایت های خبری مثل العربیه , بی بی سی و بسیاری از سایت های داخلی و خارجی و همچنیتن تلویزیون های خارج از کشور در مورد آن مطب نوشتند و خبر آن را انعکاس دادند.
۳-شاید اگر سایت های خبری این اعتراض و شروع بکار یک کمپین اعتراضی را منتشر نمی کردند، هرگز این حرکت تبدیل به موج نمی شد ، طعبیتا” هیچ کس نمی تواند نقش رسانه هایی مثل تلویزیون ، روزنامه و یا سایت های خبری را در پوشش و انعکاس رویدادها نادیده بگیرد ولی چیزی که در بین این رسانه ها مهم است و رسانه های که بر سایر رسانه های خبری می چربند ، سایت های خبری هستند ، دیگر کمتر کسی برای دنبال کردن اخبار روز منتظر رسیدن و ورق زدن روزنامه های صبح می ماند ، چون سایت های خبری با سرعت در حال پیشی گرفتن و کنار زدن روزنامه های کاغذی هستند، بنا بر یک گزارش انتشار نسخههای چاپی در آمریکا ظرف یک دهه گذشته از چهار میلیون به ۱٫۵ میلیون کاهش یافته است، دوسویهگی و قابلیت دسترسی لحظهای به محتوا و همچنینن هزینههای اقتصادی سنگین چاپ و نشر را می توان از جمله دلایل پیشی گرفتن روزنامهنگاری الکترونیک یا روزنامه نگاری آنلاین بر روزنامه نگاری سنتی نام برد ، از آخرین قربانیان رسانه های چاپی می توان به نیوزویک یکی از قدیمیترین و معروفترین مجلات جهان اشاره کرد که اعلام کرده پس از هشت دهه به دنیای روزنامه نگاری آنلاین می پیوندد.
۴- نقش مهم و پر اهمیت دیگر را بزرگان مذهبی و از جمله شخص مولانا عبدالحمید بر عهده داشت ، مسئولین مربوطه که نقش بازدارنده گی در مقابل هر گونه بی عدالتی در حق شهروندان را بر عهده دارند تا قبل از موضع گیری صریح این بزرگ مرد سکوت کرده و وقعی به کمپین و اخبار رسانه ها نمی نهادند ، مولانا عبدالحمید در نماز جمعه اعلام کرد که “ایرانسل باید از ملت ایران و از جامعه شیعه و سنی به دلیل این اهانت عذرخواهی کند زیرا به هر مذهبی که اهانت بشود برای همه مردم ناگوار است و از قوه قضائیه خواست تا با برخوردی قاطع به هیچ شرکت و موسسه ای اجازه ندهند که با کلمات موهن به اعتقادات مردم اهانت کنند.” شاید اگر اشاره مستقیم مولانا به قوه قضائیه نبود دادستان زاهدان هم علیه شرکت ایرانسل اعلام جرم نمی کرد ، البته نباید اقدام مثبت دادستانی را در پاسخ به درخواست برخورد با توهین کننده گان نادیده گرفت. مولانا عبدالحمید نقش مهمی هم در پایان دادن به این اعتراض داشت و طی بیانیه ای از عموم جامعه اهل سنت و بویژه جوانان کمپین، رسانه ها و سایت های اهل سنت خواست تا با توجه به قول برخورد شرکت ایرانسل و عذرخواهی رسمی موسسه برگزار کننده مسابقه و همچنین اعلام توقف مسابقه بلافاصله پس از اعتراضات اهل سنت و در جریان بودن اقدامات قضایی و پیگیری های قانونی نمایندگان محترم اهل سنت در مجلس و قرار داشتن در ماه مبارک رمضان که ماه رحمت و بخشش است، عذرخواهی موسسه برگزار کننده مسابقه و قول شرکت ایرانسل را برای برخورد جدی با این موضوع و عدم تکرار آن در آینده بپذیرند و به تحریم ایرانسل پایان دهند.
۵- پر واضح است که تمامی نقش هایی که نخبگان ، رسانه ها ، بزرگان در یک جامعه بر عهده دارند برخواسته از آن جامعه و در جهت منافع آن جامعه است ، زیرا یک فرد یا گروه زمانی می تواند نقش آفرین باشد که جامعه او را بپذیرند و هدف و نیت او را نیز همگام با منافع جمعی خود بداند ، جامعه امروز به خوبی تشخیص می دهد که کدام حرکت در دوستی و کدام عمل در مقابل منافع او است ، باید اذعان کرد که قوه تشخیص مردم بسیار بالا رفته و نمی توان با یک حرکت پروپاگاندایی مردم را فریب داد و در این حرکت شکل گرفته در اعتراض به توهین به عقاید مذهبی مردم به این نتیجه رسیدن که باید همراهی کنند و یک شرکت تجاری را که سود و زیان خود را در رفتار با مردم باید بداند وادار کنند تا یا ضرر مالی را بپذیرد و یا به طور رسمی از مردم عذرخواهی کند و این مهم وقتی صورت گرفت که مردم در کنار نخبگان و بزرگان خود قراگرفتند.
کاری به این نداریم که اصل پرداختن به این موضوع اعتراضی چقدر دارای اهمیت و واکنش بود ، موضوع مهمی که علاوه بر آنچه که در بالا گفته شد قابل ذکر است روش اعتراض در مقابله با توهین است، روش خوبی که کمپین برگزید و بارها و بارها بر آن تأکید کرد، تلاش مدنی ، دوری از خشونت و مسالمت آمیز بودن روش کمپین بود، این روش صحیح کمپین باعث شد این اعتراض تبدیل به موج شود و در نتیجه هم مسئولین را مجبور به واکنش کرد و توهین کننده را مجبور به عذرخواهی.
صدیق حسین زاده
No comments:
Post a Comment