در وبلاگ "سرزمین من کجاست" دو مقاله ای تحت عنوان "استقلال بلوچستان بهترین راه ملت بلوچ است ،http://zohrehbaloch.blogspot.com/2011/08/blog-post_6405.html و استقلال یک حق استو هیچ بلوچ آزاده ای نمیتواند مخالف آن باشد ، http://zohrehbaloch.blogspot.com/2011/08/blog-post_16.html " نوشته شده بود توجه مرا جذب کرد.
مقاله اولی توسط آقای محمدکریم بلوچ نوشته شده و ایشان براساس زمینه فکری خود و دلایل دیگری از جمله سبوعیت و درنده خویی رژیم آخوندی، شرایط منطقه ای و جهانی متعقد است که بهترین راه بهروزی ، استقلال بلوچستان است. محمد کریم صادقانه و با صراحت از استقلال دفاع میکند و راه حل های خاص خود را ارایه میدهد. اگر چه من با افکار وی و استقلال بلوچستان مخالف هستم ولی بعنوان یک بلوچ آزاده به افکار ایشان و عقاید دیگران احترام میگذارم. اما مرز بندی من با نحله فکری و عقیدتی ایشان مشخص است و هرکسی آزاد است که افکار و عقاید خودرا تبلیغ و منتشر نماید.
اما مقاله دوم که در جواب مقاله اول نوشته شده است به نظر من بسیار ساده لوحانه و ناشیانه به مساله استقلال و در جواب محمدکریم بلوچ پرداخته است. به قول معروف "آش آنقدر شور بوده است که خان هم متوجه است" زیرا که سایت استمان که متعلق "حزب مردم بلوچستان" است و نویسنده مقاله "رحیم بلوچستان" از اعضای شورای مرکزی و سخنگوی دوم حزب است، مقاله محمد کریم بلوچ را انتشار داده ولی از نشر پاسخ رحیم به آن مقاله خودداری کرده است.
رحیم مقاله خود را با این جمله شروع میکند که "....استقلال یک حق است و هیچ بلوچ آزاده ای نمی تواند مخالف استقلال بلوچستان باشد" یعنی اگر هر تعداد از مردم بلوچ که استقلال طلب نباشند ، بلوچ آزاده نیستند. از این جمله میتوان این نتیجه را گرفت که "حزب مردم بلوچستان" به گفته عضو ارشد آن "یک حزب استقلال طلب است" و الا نیمتواند مدعی یک حزب آزاده باشد. او برای تایید این نتیجه گیری من ادامه میدهد که " ....ظرفی باید تا در آن همه قطرات باران را بتوانند گردآورند و آنرا تبدیل به جویباری و رهنمون به سودمنزل مقصور شوند" او در این پاسخ خود به محمدکریم بلوچ ، یک گاف بزرگ میدهد. در اساسنامه و مرامنامه حزبی اسمی از استقلال بلوچستان برده نشده است و در چند جا از "حاکمیت ملی" دفاع کرده است. اما در نوشته ها و مقالات متفاوت اشاره شده است که حزب حاکمیت ملی را در چهارچوب یک ایران فدرال میخواهد. اعضا و سخنگویان حزب در هیچ زمانی به این صراحت نگفته اند که " حاکمیت ملی مساوی است با استقلال" و در جواب معانی حاکمیت ملی طفره رفته اند. معمولا" هر سازمان و حزب سیاسی دارای یک استراتژی دراز مدت و یا یک هدف غایی با دورنمایی واضح و روشن است که برای آن با توجه به شرایط مختلف زمان و مکان تاکتیکهای متفاوتی انتخاب میکند. در صورتیکه حزب مردم بلوچستان هدف و استراتژی خود را رسیدن به یک ایران دموکراتیک و فدرال مشخص کرده است رحیم به کمتر از استقلال بلوچستان راضی نیست و مخالف استقلال را بلوچ آزاده نمیداند. البته قابل ذکر است که حزب مردم مدعی است که کاشف تفکر "حاکمیت ملی بلوچستان" است و برای آن مبارزه میکند. حالا من نمیدانم که واقعا" معنی این کلمه در پس افکار آنها چیست و اگر استقلال است پس چرا صراحتا" به مشابه "راج زرمبش" افکار و اهداف نهایی را ابراز نمیدارند. دوستان راچ زرمبش اگر چه من با اهداف استقلال طلبانه آنها مخالف هستم ولی آنها با رشادت و جوانمردی ، صادقانه اعلام کردند که سازمان ما به این نتیجه رسیده است که تنها راه رهایی بلوچستان "استقلال" است و حاضرند که بهای آنرا از نظر سیاسی بپردازند. به نظر میرسد که دوستان حزبی با این کشف "حاکمیت ملی" یا معنی آنرا نمیدانند یا برداشت خود را از مردم بلوچ پنهان میدارند یا اینکه هضم این کشف بزرگ شاید برای دوستان خیلی سنگین است و قصد دارند آنرا خورده خورده به قورت مردم بدهند.
من خیرخواهانه به دوستم رحیم توصیه میکنم که من بسیاری از مقالات شما را خوانده ام ضمن اینکه سعی میکنید چهارچوب خطوط حزبی را حفظ کنید ولی آنچه که مینویسید صادقانه است و به آنها معتقد هستید و مانند سایر سیاست بازان حرفه ای شرقی با رمالی و دو دوزه بازی آشنایی ندارید و به نظر میرسد که شما به درد این کار نمیخورید. ساده لوحانه گاف زیاد میدهید به همین جهت این پاسخ اخیر شما به محمدکریم بلوچ که در بالا ذکر شد حتی پروانه انتشار در سایت رسمی حزب مردم بلوچستان را نیافت.
جوابهای شما خیلی روشن و صریح است . سایر سیاستمداران حرفه ای جواب سوالات را با زرنگی و چندپهلو میدهند که اشخاص شنونده هر کسی به فراخور معلومات خود از آن ، برداشتهای مختلف میکنند. شما میدانید که مردم بلوچ از سطح سواد و فرهنگ بالایی برخوردار نیستند و بسادگی با حرفهای مردم فریبانه خیلی زود گول میخورند.
زندگی کردن در زیر چتر استبداد آخوندی همراه با تبغیض و تحقیر نبودن حق و حقوق مساوی بسیار سخت و طاقت فرساست که بعضی ها راه حل استقلال را پیشنهاد و انتخاب میکنند. بسیاری دیگر زندگی مسالمت آمیز و با تفاهم را در زیر سایه دموکراسی و انتخابات آزاد میدانند. رسیدن به دموکراسی راه ایست بسیار طولانی که با صبر و تحمل و مبارزه مداوم با هرگونه تبعیض و نابرابری به دست میآید برای به دست آوردن دموکراسی باید فرهنگ سازی شود.
برای بدست آوردن استقلال بلوچستان شما مجبورید که احساسات ناسیونالیستی مردم بلوچ را تحریک کنید و این غیر ممکن است مگر اینکه یک دشمن خارجی مثل قوم فارس ، پشتون و پنجابی درست کنید. حالا فرض میکنیم که شما در این کار موفق شدید و هزینه ای خیلی سنگین به قیمت خون هزاران نفر بیگناه ،استقلال را بدست آوردید.سپس سه کشور همسایه شما (ایران ، پاکستان و افغانستان )دشمن شما خواهند بود که مرتب در جهت تضعیف و نابودی شما عمل خواهند کرد و مقدار عظیمی نیرو و انرژی باید برای حفظ مرزها و جلوگیری از توطیه همسایه ها به هدر برود. برای کسب وحفظ استقلال شما احتیاج به کمک خارجی مثل انگلیس، آمریکا ، روسیه و....دارید. این کشورها یک ایران قدرتمند را دوست ندارند برای اینکه کنترل و مهارکردن آن مشکل است. بلوچستان اگر خیلی خوش شانس هم باشد مثل یک کشور دست نشانده ای شبیه بحرین ، کویت، عراق، افغانستان، عربستان و... خواهد بود که دایما احتیاج به کمک اربابان بزرگ دارد.
پس از استقلال ، بلوچستان تبدیل به یک کشور دموکراتیکی مثل نروژ و سوید و سویس نخواهد شد بلکه با فرهنگ عقب افتاده ایلی عشیرتی همراه با اسلام سنتی طالبانی ، بلوچستان تبدیل به سومالی، زیمباوه، افغانستان و... خواهد شد که ده ها مراتب وضعیت آن از شرایط فعلی بلوچستان حتی بدتر خواهد شد. در حالیکه مبارزه برای دموکراسی و آزادی و سرنگونی حکومت فاشیستی مذهبی آخوندی ادامه دارد. اتحاد و همبستگی مردم بلوچستان با سایر اقوام ایرانی بر علیه استبداد ما را زودتر به سرمنزل مقصود میرساند.
No comments:
Post a Comment