Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

در دومين برنامه از "چهره هاى سرشناس اسلامى" از شبكه "العربيه" ---علامه لبنانى محمد حسن الامين: آزاديخواهى، مرا مجذوب سكولاريسم كرد

علامه سید محمد حسن امین
دبی - العربیه

تلويزيون ماهواره اى "العربيه" در دومين برنامه از برنامه هاى خود "چهره هاى سرشناس اسلامى"، در ساعت 14 ونيم به وقت گرينويچ روز پنجشنبه 12/8/2010 با سید محمد حسن الامين يكى از سرشناس ترين فعالان اجتماعى و صاحبنظران اسلامى در لبنان به گفتگو نشست.

در اين گفتگو فقيه شيعى مذكور ابراز عقيده كرد كه "با ايمانى كه به آزادى انسانها دارد و با اعتقادى كه به لزوم آزاد انديشى در دل پرورانده است، هرچه بيشتر در عمق و كُنه تعاليم و متون دينى غوطه ور شده، انگيزه اش در فراخوانى به سوى تسامح، سعه صدر، اصلاحگرايى و پذيرش آزادى و حقوق سايرين قوى تر گشته است.

علامه الامين گفت: اكنون براى من در كشور پرمشرب و فرقه لبنان، مفهوم آزادى، حكم مكتبى الهام بخش و گفتمانى چالش طلب را يافته است كه با تاكيد بر آن از همه فرقه ها و احزاب و گرايشهاى موجود در لبنان مى خواهم براى برپايى نظامى سكولار تلاش كنند.

وى اظهار داشت: بايد جدايى جايگاه دين از سياست بازى و دولتمدارى را پذيرفت . او ازدواج ثبت شده در دفاتر رسمى حكومتى را براى اثبات شرعى ازدواج كافى دانست.

اين انديشمند اسلامى تاكيد كرد كه سرشت انسان آميخته با آزادى و آزاديخواهى است و بشر فطرتاً آزاد است هر چند كه در زندانها قرار گيرد يا در دل، وحشت و محدوديتهاى زندانها را نگهدارد.

محمد حسن الامين در برنامه "العربيه" گفت: من خود از يك خانواده اصيل شيعه از جنوب لبنانم. شجره نامه ما به خاندان امام على (ع) برمى گردد. از اين شجره، در نسلهاى مختلف چهره هاى برجسته فقهى بروز كرده و به اين دين و آيين خدمت كرده اند. آنان بينانگذار مدارسى بوده اند كه به نوبه خود در جبل عامل، علماى دينى بزرگ بسيارى را پرورش داده اند.

اين فعال سرشناس مذهبى و اجتماعى كه خود يكى از پايه گذاران حوزه علميه در زادگاهش شهر شقرا بوده است، اظهار داشت: راستش هيچ كس همه چيز زندگى اش را انتخاب نمى كند. طبيعتاً كسى كه مثل من در خانواده اى مذهبى بار مى آيد نوعى جهت گيرى قبلى براى زندگى اش ترسيم شده است. مدارس و محيط نيز نقش دارند. نمى توان موضوع را از نوع "جبر و الزام" با تعريف منفى آن دانست. چه بسا جهت دهى كودك در بچگى مفيد باشد و با مفهوم آزادى در تضاد نباشد.

وى افزود: به هر حال من از اينكه از كودكى به مدارس مذهبى فرستاده شدم احساس فقدان يا كمبود آزادى نمى كنم. اين آموزش با ميل و و رغبت من سازگار بود. هميشه در خاندان وخانواده ما انتظار و توقع آن وجود داشت كه كسى جاى بزرگان فقيد را بگيرد و در اين ميان قرعه فال به نام افتاد.

اين فقيه شيعه كه پس از پايان مراحل ابتدايى و راهنمايى در 14 سالگى به حوزه علميه نجف رفت و پس از 12 سال تحصيل در آنجا به موطنش عودت كرد، در باره رابطه شك و يقين دينى معتقد است: طبيعتاً انسان نمى تواند وارد معقولات شود و هيچ شكى به دل راه ندهد. گاهى انسان متفكر در مسائل غيبى دچار شك و ترديد مى شود واين بويژه هنگام تحصيل علوم فلسفى ، موضوعى طبيعى است.
وى مى افزايد: در پى چنين شكهايى يقين حاصل مى شود. به نظر من هيچ تجربه دينى عميقى به دل راه نمى يابد مگر پيش از آن مرحله شك را طى كرده باشيم. او در ادامه مى گويد: معتقد نيستم كه انسان بتواند ادعا كند مسلمانى حقيقى است بدون آنكه به او آزادى كامل اعتقادى در دين و ايمان داده باشند.
 
الامبن اظهار مى دارد: حقيقت را نمى توان تنها از كانال تقليد و تبعيت به دست آورد. اعتقاد به چنين حقيقتى اعتقادى ضعيف است. تفكر بدون گذر از مرحله شك ناممكن است. وى با اشاره به مقوله مشهور دکارت "من فكر ميكنم پس هستم" افزود "من شك مى كنم پس هستم" و در ادامه گفت: مى خواهم تكفير ديگران را كاملا مردود اعلام كنم، شك در اعتقادات دينى سايرين را محكوم نمايم و همه اعمال تكفير را باطل بدانم. هيچكس را نمى توان متهم به غيرمسلمان يا بى ايمان بودن كرد مگر آنكه خود آزادانه و صريح بگويد.

علامه الامين مى افزايد: پديده تكفير در ميان اقشارى شابع شده كه خود ايمانى عميق و قوى ندارند. تكفير كنندگان اگر به جريانات اصولگرا وابسته باشند باعث مى شوند كه اين جريانات خطرات عمده اى را متوجه جامعه كنند. اين جريانها با چنين تفكراتى اصولا خطرناكترين پديده ها عليه اساس انديشه و ايمان اسلامى را تشكيل مى دهند. لذا اسلام را بايد از آنها مبرا دانست.

وى تاكيد مى كند: چنين جرياتى در زمانهايى رشد مى كنند كه فرهنگ و تمدن اسلامى مراحل سخت و تيره اى را مى گذراند.

الامين در مورد رابطه دين و سياست توضيح مى دهد: دين يك امر الهى و غيبى است ولى دولت يك نهاد ساخت دست بشر است. دولت و سياست را انتخابات مردمى تعيين مى كنند. آنها قراردادهايى اجتماعى اند و چنين قراردادهايى با اسلام منافاتى ندارند. از اين روست كه مى گويم سكولاريسم با اسلام در تناقض نيست.


No comments:

Post a Comment