Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

پاكستان و جنگ با خود!

پاكستان به عنوان يكي از كشورهاي خاورميانه؛ از دوران جنگ سرد مورد توجه سياست خارجي آمريكا قرار گرفت. از آن زمان به بعد، نگاه روزنامه نگاران آمريكايي براين جامعه دوخته شد تا گزارش هاي آنها يكي از مولفه هاي تصميم گيري سياستمداران آمريكايي در مورد اين كشور باشد.

بخش پژوهش های ایرنا - 'بازي با آتش' نام كتابي است كه يك خبرنگار زن آمريكايي به نام 'پاميلا كانستابل' آن را به رشته تحرير درآورده است. اين خبرنگار روزنامه واشنگتن پست كه مقالات متعددي در مورد اوضاع افغانستان و پاكستان نوشته، مدتي در افغانستان زندگي كرده است.
'پاكستان خاري در پهلوي طالبان'، 'برباد رفتن آرزوي تغيير در افغانستان'، 'تمركز بر طالبان و تضعيف مبارزه با مواد مخدر'، از جمله مقالاتي هستند كه از وي در روزنامه هاي عربي الجريده كويت، الاتحاد و البيان امارات ترجمه و منتشر شده است.
به نظر مي رسد مهم ترين ويژگي كتاب كانستابل اين است كه وي، چكيده اي از تجارب خود را به عنوان خبرنگار حاضر در عرصه هاي سياسي- اجتماعي پاكستان به كار گرفته و در گزارش خود فقط به كتاب ها و اسناد موجود در كتابخانه ها اكتفا نكرده، بلكه در گفت وگو با گروههاي مختلف جامعه پاكستان به بررسي وضعيت قشر كم درآمد و فقير اين كشور و نيز وضعيت زنان در اين جامعه پرداخته است.
نويسنده علاوه بر نام اصلي كتاب، 'بازي با آتش' يك عنوان فرعي نيز براي آن انتخاب كرده است كه ' پاكستان و جنگ با خود' نام دارد.
پاميلا كانستابل درمورد يافته هاي خود مي نويسد: دراين اثر به رشد روند افراطي گري و خشونت در بخش هاي مختلف جامعه پاكستان پرداخته و معتقدم در اين چارچوب، به منظور تحقق اهدافي مشخص، از عقايد مردم سوء استفاده مي شود ، اقدامي كه نه تنها منافع ملي اين كشور را خدشه دار مي سازد بلكه با توجه به اينكه پاكستان سلاح اتمي در اختيار دارد، منافع جهان را نيز در معرض خطر قرار مي دهد. به عبارت دقيقتر با توجه به حضور نظامي گسترده آمريكا در پاكستان، منافع واشنگتن را نيز در معرض تهديد قرار مي دهد.
نويسنده در معرفي پاكستان مي نويسد: به محض شنيدن نام اين كشور،سرزميني كه به گفته مورخان، مهد تمدن هند قديم بوده و سرزمين رودهاي بزرگ آسيا و از كهن ترين تمدن هاي شبه قاره هند است، به ياد مي آيد. پاكستان گذرگاه اصلي شبه قاره هند به نقاط دور دست آسياي مركزي و نيز منطقه عربي و خاورميانه است از همين رو عجيب نيست كه اين مناطق در طول تاريخ صحنه جنگ ها و يكه تازي هاي امپراتوري هاي مختلف بوده و از ديرباز ، رهبران كشورهاي مختلف به آن چشم طمع داشته اند كه معروفترين آنان اسكندر مقدوني بود. اين كشور همچنين به عنوان بخشي از شبه قاره هند، در ادوارطولاني تحت استعمار انگليس قرار داشت و به همين دليل جنبش هاي مختلف مبارزه با استعماردر آن رشد يافت كه معروفترين آن، جنبش گاندي و دوستان و حاميان او بود.

** آمريكا واهميت پاكستان
-----------------------------------
به نوشته كانستابل' توجه روز افزون آمريكا به وضعيت پاكستان در درجه نخست سياست واشنگتن در قبال پاكستان به زمان جنگ سرد ميان ابرقدرت ها برمي گردد. واشنگتن درآن دوره سياست خود را به گونه اي طراحي كرد كه نظام هاي حاكم دراين كشوراز كراچي تا راولپندي و اسلام آباد ، حامي آن باشند چرا كه هند دراين مدت حامي مسكو يا طرفدار جنبش غير متعهدها بود.
در عين حال مي توان گفت كه توجه كنوني آمريكا به مسائل پاكستان ناشي از حضور در صحنه جنگ در افغانستان يا خاورميانه و نيز مناطق مرزي پاكستان و افغانستان است. نبايد فراموش كرد كه عمليات نابودي بن لادن در خاك پاكستان، طراحي و در آنجا انجام گرفت.

** پاكستان از دهه پنجاه
--------------------------------
نويسنده در يكي از سرفصل هاي اصلي كتاب باعنوان 'پاكستان از دهه پنجاه' مي نويسد: از آنجا كه تاريخ ملت ها و كشورها خط سير مستقيمي ندارند، پاكستان نيز از اين قاعده مستثني نبوده و فراز و نشيب و مشكلات متعددي را تجربه كرده است كه از آن جمله مي توان به تلاش براي كسب حق تعيين سرنوشت و آزادي ملي اشاره كرد كه در آن زمان به ويژه در بين ملت هاي عرب شدت گرفته بود.
در اين فصل نويسنده همچنين به مشكلات بين هند و پاكستان و استقلال آن پرداخته است و در همين بخش به وجهه مسلمانان اين كشور و گرايش هاي مذهبي آن به ويژه در بين جوانان دانشجو گريز زده است.
نويسنده دربخش ديگري به معرفي عبدالسلام دانشمند پاكستاني و برنده جايزه نوبل فيزيك پرداخته و مي نويسد: اوفارغ التحصيل دانشگاه پنجاب بوده و تحصيلات عاليه خود را در دانشگاه كمبريج كامل كرد و پس ازآن تلاش هاي خود را بر پژوهش در زمينه علم فيزيك نظري در مركز بين المللي شهر تريستا در ايتاليا متمركز كرد. نكته عجيب اينكه پاكستان از پروفسور عبدالسلام كه در سال 1979 جايزه نوبل فيزيك را از آن خود كرد، يادي نكرد.

** لاهور پايتخت فرهنگي پاكستان
---------------------------------------------
نويسنده در ادامه با اشاره به اهميت شهر لاهور از آن به عنوان پايتخت فرهنگي پاكستان ياد مي كند و در فصل ديگري از 'بازي با آتش'مي نويسد: در سال 2010 از دانشگاه لاهور ديدار و از نزديك شاهد نفوذ انجمن دانشجويان و شعارهاي مذهبي آنان بودم . اين دانشجويان پاكستاني ضمن مخالفت با ارزشهاي جوامع غرب آن را با اصول اعتقادي و ارزش جامعه پاكستان در تعارض مي بينند. يكي از دانشجويان به من گفت كه برخي ارزشها و عادات از غرب وارد جوامع مختلف مي شود، اما ما هرگز ا جازه نمي دهيم كه چنين اتفاقي در پاكستان رخ دهد از جمله اين عادات استفاده مواد مخدر، موسيقي، فعاليت رسانه اي و يا روابط آزاد دختران و پسران است.
كانستابل در اين زمينه با طرح ديدگاه شخصي خود مي نويسد: من ديدگاه اين دانشجوي پاكستاني را كاملا برگرفته از نظر طالبان نسبت به جهان خارج يافتم.

** ترور حاكم پنجاب
------------------------------------
كانستابل معتقد است: چنين مواضعي منجر به بروز افراطي گري هرچه بيشتر در پاكستان مي شود. يك سال پس از سخنان دانشجوي مزبوريكي از افراط گرايان پاكستاني كه در ميان محافظان سليمان تيسير حاكم پنجاب، قرار داشت، او را ترور كرد. اما خطرناك تر از ترور اين فرد، رفتاربرخي محافظان، افسران پليس و... است.
وي در ادامه اين بخش از كتاب خود مي نويسد: جامعه پاكستان بيش از آنچه تصور مي شود، متعصب است به گونه اي كه سايه ترس و نگراني بر سر حاكمان مناطق مختلف موجب مي شود كه هيچ گونه برخوردي با گروههاي افراطي نداشته باشند.

** تفاوت مردم عادي و نخبگان
------------------------------------
نويسنده در اين سرفصل از كتاب مي نويسد: چنگالهاي فقر شديد بخش هاي زيادي از مردم پاكستان را گرفتار كرده و آنها را شكسته و فرتوت كرده است، در بسياري مواقع افرادي را مي بيني كه چهره آنها حدود 20 سال بيش از آنچه هست، مسن تر نشان داده مي شود.
وي در پاسخ به مشكلات معيشتي اشاره كرده و مي نويسد: فقر تا آنجا پيش رفته است كه برخي براي پرداخت بدهي هايشان، يكي از كليه هاي خود را مي فروشند.
نويسنده همچنين مواردي از منافع شخصي يا گروهي در بين اعضاي دولت يا پارلمان اين كشور را ثبت كرده و از كوتاهي رهبران غير نظامي انتقاد كرده است. نبود برخورد جدي با عوامل فقر و فساد را مطرح مي سازد و بر لزوم توجه به مديريت مشكلات در راستاي تامين منافع عامه مردم نه منافع شخصي و گروهي تاكيد دارد.

جين برلز روزنامه نگار آمريكايي در مقاله اي كه در تاريخ 8/8/2011 در نيويورك تايمز منتشر شد در تحليل اين كتاب نوشت: نويسنده بازي با ‌آتش، در كتاب خود سعي داشته است زندگي قشر فقير جامعه پاكستان را به تصوير كشد ، زندگي كه بسيار ترحم آميز است.
به عقيده برلز، به هر حال صرف نظر از توافق يا اختلاف نظر هاي مختلف با نويسنده، نكته مهم اين است كه وي به خطر رواج افراط گري و خشونت در يك كشور بزرگ آسيايي اشاره كرده است و مي نويسد: دين مردم اين كشور اسلام است، اسلامي كه مبتني بر محبت، تاكيد بر ارزش و حقوق انساني است.

** نگاه منتقد
-------------------------------
برخي از منتقدان اين كتاب بر اين باورند كه نويسنده توانسته تا حدي در جامعه پاكستان نفوذ كند، از موضوع افراط گري و عوامل آن فراتر رود و با دانشجويان، كشاورزان، وزيران، زنان فقير، مديران صنايع و... ديدار و گفت و گو كند و نكات ريز و ظريف موجود در حيات روزمره مردم اين كشور را به رشته تحرير در آورد.
نويسنده پس از اين كنجكاوي ها موضوعات را مورد تحليل قرار داده است.
به اعتقاد وي: پاكستان جامعه اي است كه از پس مانده هاي آفت ملوك الطوايفي، بي عدالتي و مشكلات فراوان زنان فقير رنج مي برد، با مشكل قدرت و نفوذ رو به افزايش ارتش به ويژه در بين ژنرالها دست به گريبان است و البته رشد روزافزون جريانهاي مذهبي افراطي را نيز بايد به تمام اين مشكلات افزود.
به عقيده اين منتقدان، اگرچه كانستابل با مهارت رسانه اي برخي مشكلات سياسي اجتماعي اين كشور را با ابعاد و پيچيدگي هاي مختلف مطرح كرده كه از بطن جامعه پاكستان انتخاب شدند، اما هنوز نكات بسياري از ابعاد اجتماعي - سياسي اين جامعه ، از جمله دخالت هاي آمريكا در پرورش و حمايت از گروههاي تروريستي به منظور تقويت موضع مداخله جويانه اين كشور در منطقه، از نگاه نويسنده دور مانده است.


http://estoun.blogfa.com/post-359.aspx

No comments:

Post a Comment