با سـلام و درودهـای بيکـران به شهــدای بيشمـار بلوچستـان که دربرابـر اشغالگـران و بيگانگان مهاجـم قهرمانانـه ايستـاده و زندگـی خويش را فـدای گلزميــن و مردم بلـوچ کردنـد.
با ادای احتـرام به مـادران بلــوچ که در طـول تاريـخ پرافتخـاربلوچستـان درسـوگ عزيـزان خود زيستنـد، گريستنـد و با داغ جانـکاه از دســت دادن شوهـر و فرزنـدان به تاريـخ فداکاريهـای بلـوچ پيوستنـد. با تحسيــن و درود هـای بی پايـان به بردبــاری و ايثـارخواهـران بلـوچ که در جوانـی بيـوه گشتـه و سياهپـوش شدنـد.
با همـدردی عميــق با نوباوگــان و فرزنــدان خردسال بلــوچ که پدرانشــان را ناجوانمردانـه کشتنـد و در ضربـه پذير تريــن مرحلـه سنی يتيـم شـان کردنــد.
با تحسيـن و تعظيــم به پدرانی دردکشيــده و استـوار که در غـم از دسـت دادن جگـرگوشـگان، در خلـوت خويش خون گريستنـد اما هـرگـزبــه دشمــن ددصفــت تسليــم نشدنـد.
با ســلام به صـدهـا هـزار بلـوچ آزاده که در زمـان شـاهان ِ سفـّاک و شيخ تاريک انديش مجبـور به ترک گلزميــن شده انـد. درود به بيشماران بلوچ که در آرزوی بازگشتـت به وطــن ( بلوچستـــان ) در خـارج زيستنـد وبا اميـد به آزادی و رهايی وطن در غربــت جان باختنــد. با ادای احتـرام به قطـره قطـره خونهـای ريختـه شــده بلـوچ بر سرزميــن خونيـن بلوچستـان، سرزمينــی کـه «بلــوچ گلزميــن» بـود و بيگانـگان بی تمــدن آنـرا ناجوانمردانـه اشغـال و غارت کـرده به ويرانـه ای تبديـل کرده انـد. با ســلام به ملـت مبــارزو بردبـار بلـوچ که با پيکـری زخمــی همچنـان ايستـاده اسـت و با تمـام وجــود از هويــت ملــی خـود دفـاع می کنــد. با درود و آرزوی پيـروزی بـرای نسـلهـای حـال و آينـده، سرمچـاران فداکــارو مبارزيـن راه عدالـت اجتمــاعی، استقــــلال و آزادی بلــوچ گلزميــن
.
اگرچه ذره ذره وجـودم فرياد می زنـد که به زبان مـادری ام شهـديــں بلوچـــی بنويسـم اما برای فهمانــدن پارسيان، فارسی زبانان و بلوچهای بيگانه با زبان مادری، برخی از مقاله هايـم را بخصـوص اينرا که می خوانيد بناچار به زبان فارسی می نويسـم. تا کمکـی به اصـلاح فارسهـای «ناآگـاه و بيگنـاه» کرده باشـم. اگـر هم اصـلاح نشونـد شايد اندکی به فکر بيفتنـد و ببيننـد که فاشيسـم لجام گسيختـه و حکام تمدن ستيــز چه بر سر ما آورده اسـت و چـرا؟ تا شايـد آسيميله شدگان بخـت برگشتــه از خواب فارس زدگـی بيـدار شده و به زبان فارسی بخواننـد که حکام بلــوچ ستيز « ايران» برای حفـظ منافــع اقتصــادی خود و غــارت هرچه بيشتـر بلوچستــان چه جهنمی در سرزميــن اجــدادی ما بپا کرده انـد. به «زبان ِ رسمـی ايـران» يعنی زبانِ ِ خودِ ستمگـران ِ فـارس می نويســـم که سياستهـای فاشيستــی ِ حکام مرکـزی و عملکرد ضدبشـری شـان در بلوچستــان، راه و رسـم ِ متمدنانـه ای برای همسايگـی و همزيستـی مسالمـت آميـز» نيسـت. سرکـوب، اعـدام، تحقيـر، غارتگــری، پايمال کردن حقوق ابتدايی ديگران، کشتـار و توحـش ِنامحدود را بعنـوان « فرهنگ و تمـدن» بخـورد «فارسهای نا آگاه » دادن بی احترامی به تمدن بشــری، بی توجهـی مطلـق بـه انسـان و پايمـال کـردن ارزشهای انسانــی است.
در اين مقالـه مختصـر بـه دلايل ويـژه و بی اسـاس فاشيستهـای منفعــت پرست فارس نظـری خواهم افکنـد. دلايلی واهـی که از کله هـای ِ بی مخِ شعبان ها، جهانبانی هـا، هويداهـا، لاجورديها، شوشتری ها، دهمرده ها، شهرياريها، نوراها، سردارخپله های پاسداران و تئوريسيــن های تماميت خواه فارس بروز شده انـد. با سرهـم کـردن و تبليـغ مبالغه آميـز چنيــن دلايل فارس پسنـدانـه ای مکارانه سعـی در غصب« ابــدی» سرزميـن ميرکمبــر و ميرحمـل ، بلوچ گلزميــن را دارنــد. با استنـاد به دلايـل غيـر منطقـی ، نادرسـت و بی اسـاس بـرای حفـظ قـدرت پوشالـی و منافع اقتصـادی ملـت ستمگــرفارس اوضاع و شرايط زندگـی مردم بلــوچ را در بلوچستـان بدتــر ازسـودان جنوبـی ، ناميبيـا و گامبيـا کرده انــد. اوضـاع تا حـدی فلاکــت بار است که برخی از نويسندگان فارس با انگيــزه ها و مقاصـد خاص خـود بلوچستــان را « سرزمين محـروم»، « استان محـروم»، « استان عقب افتاده و فقير» وحتی « آفريقای ايران» نام داده انـد.
.
با گسترش مبـارزات حق طلبانـه و هدفمنــد ملتهای تحت ستـم که در « چهارچوب تماميت ارضـی ايران» در بنـد هستنـد، لرزه به به انـدام فرسوده سيستم فاشيستی حاکم افتاده اسـت. ازآنجائيکه احتمال از دست دادن قدرت پوشالی برتری طلبـان مرکز روزبروز بيشتـر می شود وفاشيستهای مرکزگــرا نخواهند توانست به سياستهای ضدبشـری و تمدن ستيزانه خود ادامه دهنـد به هر گونه حربه ای متوسل می شونـد تا جلوی جنبشهـای روبه رشد ملتهای اسير را سـد کنند و از پيشرفت سياسـی، اقتصـادی و اجتماعی همـه جلوگيری کنند. جامعه شناسان تنگ نظر ِ پارس، مورخين تحريف نگارپارس، آخونـدهای حاکم، فرماندهان نظامی ددصفت، اطلاعاتی های انسان ستيز، بازاريان سودجوی پارس، حزب الله لبنان، جيش مهـدی ، سپاه تروريستـی قـدس و کلاهبرداران حرفه ای رسمی و غير رسمی همه دست بدست هم داده اند تا شايد « ايـران » ِ ساخته و پرداخته انگليـس را از مرگ حتمـی و فروپاشــــی قطعــــی نجات دهنــد تا شايــد بساط زر و زور آنان چند صباحــی ديگــر همچنان بر جا باشـد.همگــی شان بخوبی می دانند که پته ننگ آلود فاشيسم فارس و همدستـان جنايت پيشه اش بر آب شده و بوق رسوايی حکام ايران در سراسرجهان پيچيده است. چيزی از عمرنگيـن شونيسم حاکم باقی نمانده است و دقيقا به همين دليل اسـت که موج سرکوب لجـام گسيخته در آذربايجان جنوبی، کوردستان شرقی، عربستان (الاحواز)، ترکمنستان جنوبی و بلوچستان غربی به اوج خود رسيــده است. زندانهای فاشيستهـای تمدن ستيــز مملـو از بيشماران مبارز کورد، ترک آذری، عرب الاحوازی، ترکمن، بلوچ و لـرمحــروم هستنـد.
تئوريسيــن های دولتــی به دست و پا افتــاده و به تئوری بافی های باصطــلاح علمــی پرداختــه، به يافتن دلايل عجيـب و بی اساس مشغـول هستند تا به قــول خودشان « اقوام ايرانی» را متقاعــد کننــد که بقــای کشور انگليس ساختــه « ايران» به نفع همــه اســت. صداقــت آنرا ندارنـد که اقــرار کننــد نفـع کشوری بـنام « ايران» به جيب فاشيستهــای حاکم، کلاهبرداران فارس و پشتيبانان خارجی آنها سرازيــر اسـت و دود سمـّی و کشنده آن به چشم ملتهــای تحت ستــم و عقب نگه داشتــه شــده می رود.
کـم نيستنـد «مورخيـن » فـارس که با خبرگی در تحريــف تاريــخ و توهـم آفرينی با غــرور جاهــلانه ای قـوم پارس را از نـژاد « آريايـی اصيــل» می داننـد. بنظـر آنان توهـم « نژاد آريايـی» يک فاکـت مهم تاريخـی است که در طول هزاران ســال بطور جامــد وکاملا دست نخـورده باقی مانـده اسـت! توهـمی که فاشيســم تماميت خواه و پان ايرانيسـم تا « ابــد» به استناد به آن وجود انگل وار يک امپراتوری ضدبشـری را توجيه کننــد. درست از همين زاويه است که تئوريسيـن های مدافـع امپراتوری فرسوده ايران، در دنيای توهمـات خـود مردم بلــوچ را از «نژاد آريايی» معرفی می کننــد تا دليلی «ابــدی » و تاريخی برای در بنــد نگهداشتن ملـت تحــت ستــم بلــوچ داشته باشنــد. حکام مرکـزی و
سياستمـداران مـکار پارس با استنـاد به آثـار تحريف کاران شونيسـت و بر اسـاس توهـم «آريايی » ، ملـت بلـوچ را ايرانی می داننـد. بزعــم آنان بلـوچ همـان زمـان ايرانی بود که حتی نامـی از ايـران وجـود نداشت، زمانيکه حتی خود فارس ها اهــل « پارس يا فارسستان» بودند بلـوچ ايرانی بـود! چنان در جهالـت، تنگ نظری و شونيسـم غرق هستند که حاضر نيستند بشنوند يا بخوانند که سرزميــن پهنــاور بلوچستــان و مردم مقـاوم بلــوچ از خود تاريخی پرافتخار و طولانی دارند که با تاريـخ همـدان، کاشان، گرمسـار، نطنــز، اصفهـان و کويربرهــوت يــزد مشتـرک نيســت.
.
وقاحـت را در تحريف تاريخ و توهـم آفرينی چنـان نامحدود کرده انــد که چيـزی نمانده ترکمنـها، ترکهـا ی آذری و اعـراب الاحـواز را نيز« آريايی» معرفی کننــد. در نهايـت به اين نتيجـه می رسنـد که بلـوچ و ديگـر ملل تحت ستـم بايد به زندگی بـرده وار در «چهـارچوب ايران» انگلـيس ساختـه، بـه حاکميـت مطلـق فاشيسم جنايتـکار فـارس تـن بدهـنـد زيرا منافـع اقتصـادی و غريزه قـدرت طلبـی و تماميـت خواهـی فارس ايجاب می کنـد که بلــوچ، کــورد، تـرک آذری، ترکمــن ، لـرو عـرب الاحـــوازی در« چهـارچوب تماميت ارضـی ايران» اسيــر باشنـد. سرزمينهايشـان فقـط بخاطـر
حفظ منافـع اقتصـادی و سياسـی « هم وطنان درجه يک » بطـور سيستماتيــک شبانه روز غــارت شونـد، پولدارهــای فارس پولدارتـر شــده و شماره حسابهـای حکام بی تمــدن و قذافـی صفــتِ تهــران و « آقا زادگـان » انگل صفـت دربانکهـای اروپــا، روسيـه، کانادا ، امارات متحـده عربــی،استراليــا، اندونــزی، مالــزی، ونزوئـلا، مکزيـک، برزيــل و ترکيـه و تاجيکستــان چاق تـر شونــد۰
دليل ديگری که با باد غبغـب و جاهــلانه بــه آن مـی بالنـــد «فرهنـگ و تمـدن پارس» است که بنـام «تمدن ايرانی » نيز از آن ياد می کننـد. بزعـم آنـان پارس فرهنگی پيشرفته و تمدنی ديرينــه دارد و به همين دليـل حق حاکميـت برسرنوشت ملـت بلوچ و ادامه اشغال بلوچستــان غربــی را دارد. در حاليکه سياستهــا و عملکرد فاشيستی شـاهـان ِ خـون آشام و حکــام قــذافــی صفــت در طـول تاريخ به ويژه در هشتاد و سـه سال گذشته نشانی از تمـدن بشـری نداشتـه انــد. آخر در قامـوس کدام ملت يا قوم جز پارسيان «تمـدن» يعنی : کشتار اطفال و نوزادان ( قتل بيرحمانه نوزادان بلوچ در بيمارستان خاتم الانبيای دزآپ) ، اعـدام روزمره جوانـان، دستگيــری، شکنجه، کشتـار، تــرور، تخريب جامعه مدنی، اشغـال و غصـب سرزميـن ديگـران ، مسلـح کردن باندهای اوباش و تبهکار و انداختن آنان به جــان و مـال مـردم، تخريـب عبادتگاههـا و مساجـد، توهيــن آشکار به مقدسات مردم بمنظور جنگ افروزی از نوع مذهبـی آن، قبرپرستـی، خـودزنــیِ ديوانه وار، تبليــغ برای چمباتــه زدن بر سر چاه تاريـکِ جمکــران، غارتِ طلبکارانــه منابـع طبيعـی و معادن متعلـق به مردم بلـوچ، زندانی کردن کودکان خردسال، تبعيضهای اشکار در بازار کار ، ادارات دولتی و انستيتوهای رسمی و غيررسمی، تحقيــر و تمسخــر فرهنــگ بلــوچ، ناديده گـرفتــن زبان اصيـل بلوچـی و برخورد کينـه توزانـه با آن، غارت محصـولات کشاورزی وبالا کشيـدن فرآورده های دامـی، تخليـه دريای بلوچستــان از ميگـو و ماهی، غصـب زمينهای کشاورزی دهقانان و املاک مسکونی بلوچ در دزآپ، واش، پهـره، بنپــور، دشتياری، دهــوارو واگذاری آنها به مهاجرين يــزدی، اصفهانـی و کرمانی، داغدار کردن دهها هــزار مـادر و يتيــم کردن هـزاران کودک بلوچ و...
بر کمتــر کسـی در بلوچستــان پوشيــده اسـت که سياستهـا ، اهـداف و عملکـرد خونيــن فاشيســم ِ تماميـت خـواه فـارس دربلوچستــان فـوق العـاده غيرمتمدنانـه و ضدبشـری بوده انـد. اما از آنجائيـکه قذافـی صفتان حاکم در ريـا و دروغپــردازی خبـره هستنـد و دستگاههـای تبليغاتی را با دفتــر و دستکهـای قـدرت در انحصـار خـود دارنـد شيادانــه ادعا می کننـد که با راه انــدازی دههــا هــزار « پروژه و طرح عمرانـی» بلوچستــان را بـه اوج « قله ترقی» رسانده و مـا را « متمـدن » کـرده انـد!
فجايعـی را که در ليسـت پاييـن ذکر می کنـم محصـول حاکميـت مطلـق فاشيســم تماميت خــواه فـارس و از جملــه عوامــل بازدارنـده پيشرفــت اجتماعــی ـ اقتصــادی و سياسـی دربلوچستان اشغالـی هستنــد. فجايعـی که جنايـت بر عليــه بشريــت، تمــدن ستيـزی آشکار و سياستهـای سيستماتيــک و ضدبشــری اشغالگــران در بلـوچ گلزميـن هستنـد.
۱ـ وجود و حکمرانـی اشغالگـران فارس و زابليهـای افراطـی در وطـن ما بلوچستـان.
۲ـ فقدان دمکراسی ( آزاديهای فردی و اجتماعی، آزادی مذهب، آزادی بيان، آزادی احزاب سياسی، آزادی تشکلها و انجمنهای
فرهنگی و صنفی و آزادی انتخابات ) در بلوچستان بطور مطلق ومحـروم کردن مردم بلوچ از حـق تعيين سرنوشت خويش
۳ـ تحميل زبان فارسـی ، ناديده گرفتن زبان اصيل بلوچی و اجرای طرح جنون آميزِ آسيميلاسيون در تمام سطوح آموزشی.
۴ـ غارت شبانه روزی منابع طبيعی و معادن ملی بلوچستـان
۵ ـ سرکوب گسترده، آشکار و نهان ملت بلوچ
۶ـ تلاش مستمر برای از بين بردن جامعـه مدنی بلوچ ، رواج دادن خرافات، سرايت دادن فرهنگ مبتـذل بين جوانان بلـوچ، ترويج رشوه خواری و پارتی بازی.
۷ـ تبليغ و ترويج مذهب تشيع و راه اندازی جنگ مذهبی
۸ـ تلاش سيستماتيک مبلغين شيعه و اعمال سياست رسمی رژيم تهران برای تغيير مذهب مردم بلوچ
۹ـ دستگيـريهای روزمره واعدام جوانان بيگناه بلوچ
۱۰ـ تام الاختيار بودن اوباشان زابلی به رهبری فاشيستهايی چون شهرياری جلاد، نورا و کيخا
۱۱ـ بالا کشيدن بودجه استان بوسيله باندهای اشغالگران ( زابليها، باند استاندار بيگانه، باندهای وابسته به سران مافيايی سپاه، باند هزاره های مقيم بلوچستان و ...)
۱۲ـ بيگانه دانستن بلوچ در سرزمين اجدادی اش
۱۳ـ سيم کشی ، بنای ديوار و کانال کشی در قلب بلوچستان
۱۴ـ تلاش جاهلانه برای قطع ارتباط بلوچها با همديگر
۱۵ـ وجود معلمان روانی و بيسواد زابلی در مدارس بلوچستان
ـ۱۶ـ تنبيه بدنی و تحقير دانش آموزان بلوچ
۱۷ـ تبعيض و تحقيــر دربازار کـار خصوصی و ادارات دولتی
۱۸ـ سازماندهی، مديريت مافيايی و رونق دادن قاچاق مواد مخدر و قاچاق سوخت توسط ارگانهای دولتی بخصوص سپاه مافيايی و بسيجی ها
۱۹ـ تفرقه افکنی وتبه کاريهای مستمــرسپاه مافيايی پاسداران واطلاعات در بلوچستـان
۲۰ـ سرمايه گذاری کلان و برنامه ريزی سيستماتيـک برای احيای نظام نسبتا مرده سـرداری ـ طايفه ای و به قهقـرا کشاندن جامعـه مـدنـی بلوچ
۲۱ـ تشکيل شبکه های ضد بلوچ و باندهای تام الاختيار مافيايی زابلی، بسيجی، سپاه و اطلاعاتی
۲۲ـ ايجاد درگيری و اختلاف برنامه ريزی شده بين مردم بلوچ در شهرها و روستاهای بلوچستان.
۲۳ــ ايجاد تسهيلات شغلی، مسکن و بهداشتی فقط برای اشغالگران
۲۴ـ کوچ دادن فارسها به شهرهای بلوچستان برای بهم زدن ترکيب جمعيتی و در اقليت قرار دادن مردم بلوچ.
۲۵ـ دادن وام مسکن، وام "کار آفرينی" وام ماشين، وام سرمايه گذاری از بانک صنايع و معادن، وام کشاورزی به اشغالگران فارس و باندهای جنايتکار زابلی و هزاره.
۲۶ـ سرازير کردن درآمد حاصل از شيلات بلوچستان به جيب اشغالگران و حسابهای پر نشدنی شان
۲۷ـ به يغما بردن محصولات کشاورزی بلوچستان درچهارفصل سال
۲۸ـ غصب زمينهای شهری واراضی حاصلخيز بلوچستان دردزآپ (زاهدان ) ، پهره ( ايرانشهر )، واش (خاش)، شستون (سراوان )، دهوار، بنپــور، گـِه ، چهبار، کنرک، بزمان، دشتياری، جاسک، ميناب و تقسيم آنها بين اشغالگران برتری طلب و زياده خواه فارس که مانند مور و ملخ به بلوچ گلزمين حمله ور شده اند
۲۹ـ راه اندازی جنگ سايبری بر عليه ملت بلوچ
۳۰ـ تحريف تاريخ بلوچستان.
فاشيستهای فارس چنـان حرفه ای و به خيال خود « حساب شده» عمل می کنند که هميشه سعی در پنهـان کردن سياستها و برخوردهای ضدبشری خود را دارنـد. سياستهايـی که بر تفکـر پوسيـده، تبعيض گرايانـه و تماميت خواهانه بنا شده انـد و آنچه را که در بالا ذکرشده وارونه جلوه داده و بعنوان «تمدن و فرهنگ پيشرفتـه» فارس معرفی می کنـند . با شگـردهای فارس فريبانه ادعا دارند که بلوچستان را «متمدن» و آباد کرده اند. اينرا دليلی بر آن می دانند که بلوچستان غربی همچنان در اشغال شان باشد وانتظاردارنـد که ملـت بلوچ از آنان شکرگزاری کرده و تا « ابــد » به فاشيسـم تمـدن ستيـز تسليـم شوند.
با استنـاد به دلايــل تاريخی و شناختـه شـده هيچ شکی در اين نيسـت که مردم بلـوچ حتی هشتـاد و ســه سـال قبــل متمــدن تر از مهاجمـان فــارس بودنـد. بلوچستـان حکومـت مستقـل خـودش را داشـت و آنهـم نوعـی از حکومـت فدرالـی. مردم بلــوچ به هيـچ کشـوری وابستگـی اقتصــادی، سياسـی يا نظامـی نداشـت و به وجــود و حقـوق همسايـگان من جملــه پارس ، پٹــان و پنجابـی احتـرام می گذاشت. لشکـريان ددصفـت فارس به فرماندهـی امان ... جهانبانی خونخـوار و مکار به بلوچستـان يورش بردند تا بر بلـوچ، وطن و سرزميــن اجـدادی اَش حاکـم گـردند وبا توحـش و سبعيـت به امپراتـوری « ايران » وسعـت دهند. مـردم بلـوچ به دفـاع از سرزميــن و موجوديت ملی خود
برخاسـت و به مهاجمـان بی تمــدن قهرمانانـه نـــــــــــــــــــه گفــت. اگرچـه لشکـريان رضا ميرپنـج با حمايت مستقيــم استعـمارگران انگليســی توانستنــد بلوچستــان را تحـت سيطره خود در آورنــد اما مردم حق طلــب بلـوچ با طـرح آزادی و استقـــــلال بلوچستـــــــان همچنــان درحـال مبـارزه هستنـد.
لشکريـان فارس آمدنــد، ويران کردنـد، کشتنــد، سوختنـد، تخريـب کردند اما تا بحــال گورشـان را از بلوچستــان گم نکرده انـد و به فارس تـازی مشغـول هستنــد. آنها همچنـان در بلــوچ گلزميــن مانـده و با بربريـت ويـژه فـارس و قـلـدری به تمـدن ستيـزی ادامـه می دهنــد. با پـرورش دادن و شستشــوی مغــزی چنـد نفــر از خــود بيگانــه و آسيميلـه شـده ، فکـر می کننــد که وطـن ما را تا« ابــد » تصاحـب کرده جلـوی پيشرفــت جامعـه بلــوچ را از هر لحـاظ سـد کننــد تا به غـارت بلـوچستــان ادامــه داده و در نهايــت به يکـی از مقاصـد شـوم و برنامه ريــزی شـده خـود يعنــی از بيــن بردن هويـت و موجوديـت مـلی بلــوچ دســت يابنــد.
ادامه دارد.
پروشــت ءُ پــروش باتنــت ايران ءُ پاکستان
آزات ءُ آبــاد بـات گنجـيــــں بلـوچستــــــان
محمـد کـريــم بلــوچ
۲۳اکتبــر ۲۰۱۱ برابر با اول آبانماه ۱۳۹۰
No comments:
Post a Comment