کاسبکاران فقیر بلوچ و شرکای دیروز نظم، قربانی مشکلات اقتصادی امروز نظام!!
امروزه سهم پول قاچاق مواد مخدر در تامین مخارج گروه های شبه نظامی وابسته به سپاه پاسداران بر هیچ فرد محققی پوشیده نیست و دستگیری افراد وابسته به حزب الله لبنان و سپاه پاسداران در کشورهای اروپایی به جرم قاچاق مواد مخدر یکی از موارد ثبوت این ادعا است. (مراجعه شود به مقاله https://farsi.alarabiya.net/…/%D9%88%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%… در وبسایت العربیه) اما درآمد زایی غیر متعارف جمهوری اسلامی ایران مختص قاچاق و ترانزیت مواد مخدر نمیباشد. اخیرا روش های غیر متعارف و عجیب دیگری برای کسب درآمد نیز ایجاد شده است. که در کنار 1. قاچاق مواد مخد؛ 2. تک خوری در امر قاچاق مواد مخدر با مصادره موادها؛ 3. استفاده از تعزیرات به عنوان یک منبع درآمدی؛ 4. گروگان گرفتن اتباع خارجی برای پس گرفتن مطالبات قدیمی خود؛ 5. سرکیسه کردن قاچاقچیان و ثروتمندان ایرانی. نمونه های دیگری از این گونه درآمدهای نامتعارف نظام در دوران شرایط سخت اقتصادی است.
در حدود دو سال اخیر میزان کشفیات مواد مخدر توسط نیروی انتظامی افزایش چشمگیری داشته است بصورتی که صرفا در شش ماه نخست امسال حدود 145 تن مواد مخدر در استان کشف و ظبط شده است. علاوه بر این دستگیری پی در پی سرمایه دارانی که دستگاه های امنیتی ادعا میکنند که سرمایه خود را از طریق قاچاق مواد مخدر کسب کرده اند بصورتی که گویا پیش از این دستگاه های امنیتی در خوابی عمیق بوده و اکنون متوجه شده اند که این افراد قاچاقچی مواد مخدر بوده اند. نشان از تغییر سیاستهای نظام دارد.
اما بحث اساسی در این زمینه شدت گرفتن این برخوردهای دستگاه های امنیتی است که پیش از این سابقه نداشته است. بصورت دقیق میتوان گفت که شدت عمل دستگاه های امنیتی در برخورد با قاچاقچیان مواد مخدر درست از سه سال پیش شروع شده است زمانی که به علت تحریم های بین المللی اقتصاد ایران در بدترین شکل ممکن قرار داشت. تحریم هایی که در دوره دولت دهم اعمال شده بودند. که در ان زمان مسولان جمهوری اسلامی این تحریم ها را چند تکه کاغذ نامیدند.!! و ادعا میکردند اهمیت چندانی ندارند.
اما زمانی که زمام داری امور به دست دولت یازدهم رسید مسولان این دولت ادعا کردند که کشور به پرتگاه های ورشکستگی کامل رسیده است و دولت پیشین بجز یک صندوق خالی و هزاران طرح نیمه کاره برایشان چیزی باقی نگذاشته است.
این سخنان با توجه به قیمت پایین نفت در بازارهای جهانی به این معنی است که نظام برای گذراندن چرخ حاکمیت خود مجبور است برای تامین نیازهای مالی خود دست به ابتکار بزند و دنبال مسیرهایی جدید اما در عین حال فوری برای کسب درامد باشد.
با این پیش توضیح باری دیگر به کشف و ظبط مواد مخدر و دستگیری سرمایه داران بلوچ و سرکیسه کردن آنها از سوی دستگاه های امنیتی میپردازیم. در حقیقت توجه ما بر این است که این شدت عملها درست در همین زمان به اوج خود رسیده است.
بسیاری از قاچاقچیان سابق مواد مخدر این برخووردهای نظام را به عنوان تک خوری تعبیر میکنند و میگویند نظام بدلیل نیازهای شدید مالی خود مجبور است بر خلاف گذشته تمام موادهای قاچاقچیان را ظبط کند و به آنها اجازه تجارت نیمه شریکانه نانوشته را ندهد.
در کنار این کسب درآمد عجیب جمهوری اسلامی میتوان به موارد دیگری هم اشاره کرد.
تعزیرات حکومتی یکی دیگر از بازوهای قوی در این زمینه است. بانگاهی واقع بینانه به عملکرد تعزیرات حکومتی میبینیم حاکمیت در این زمینه مرزهای انسانیت را شکسته است و پا در میدانی گذاشته است که نمونه های آن را باید در حکومتهای دیکتاتور قرون وسطی جستجو کرد.
از کشف چند جعبه لیمو ترش به عنوان قاچاق و یا ظبط یک رمه بز و گوسفند به ظن قاچاق بودن و یا مصادره چند گاو یک مرد بلوچ صرفا به گمان آنکه قاچاق هستند. نمونه هایی میباشند که میتوان تغییر برخورد حاکمیت نسبت به قبل را در آنها لمس کرد.
علاوه بر این یکی دیگر از روشهای نادر جمهوری اسلامی برای درآمد زایی از طریق گروگانگیری اتباع خارجی است!!
مقامات جمهوری اسلامی چندی است که با به گروگان گرفتن اتباع کشورهای خارجی خواستار پرداخت طلبهای قدیمی خود میشوند. به عنوان نمونه آزادسازی 10 سرباز آمریکایی در قبال پرداخت 400 میلیون دلار نمونه ای واضح و آشکار در این باره است. در کنار این مورد موارد دیگری وجود دارند که بستگان آنها تاکید کرده اند که اعضای فامیلشان صرفا بدلیل بدهی های قدیمی حکومتهای کشورشان دستگیر هستند. یک نمونه در این زمینه ادعای همسر نازنین زاغری است که به هرانا گفته است همسر وی بدلیل بدهی 500 میلیون دلاری 40 سال پیش کشور انگلیس به ایران در این کشور اسیر است.
یکی دیگر از روشهای درآمد زایی دولتمران جمهوری اسلامی سرکیسه کردن قاچاقچیان و ثروتمندانی است که پیش از این خود آنها را (با چشم پوشی از اعمال غیرقانونیشان، یا در اختیار دادن سرمایه برای پیش برد اهداف نظام) به این مرحله از ثروت اندوزی رسانده اند.
که در این بین پرونده بابک زنجانی و قاچاقچی معرف به قورباقه مکران معروف ترین نمونه از این موارد هستند.
بابک زنجانی که بیشترین ثروت خود را از طریق دورزدن تحریمهای جمهوری اسلامی با ایجاد شرکتهای نفتی کسب کرده است اکنون در زندان میباشد و مجبور است بیشتر یا تمام دارایی خود را در قبال نجات جان خود به جمهوری اسلامی پرداخت کند. باید بدانیم که این دو مورد یاد شده به دلیل بازتاب گسترده در رسانه ها چند مورد محرز در این زمینه میباشند.
هدف از بحث در این زمینه بیان این نکته است که چرا حاکمیت تعزیرات حکومتی و یا به تعبیری روشن تر سارقین حکومتی با نام تعزیرات حکومتی را جزء روش های درآمدزایی فوری خود قرار داده است؟ آیا حاکمیت نمیتوانست تقلا های مردم بلوچ برای بدست آرودن لقه ای نان شب را با استفاده از جابجایی چند برنج یا طاقه پارچه را مورد چشم پوشی قرار بدهد.
"عبدالرحمن مهاجر"
No comments:
Post a Comment