تذکره قوم بلوچ (قسمت 6)
نقش بلوچ ها در پیروزی سپاه اسلام :
در زمان یزدگرد شاهنشاه ایران وقتی سپاه اسلام به طرف فارس پیشروی می کرد فرمانده سپاه ایران سیاه سوار نام داشت که از قوم بلوچ بود. وی با قبایل همراه خود مسلمان شد و در سپاه اسلام منضم گردید. ملک الشعرای بهار در شاهنامه نوبخت آنجا که حاکم اهواز احسان خود را بر سیاه سوار اظهار می کند در این باره چنین می گوید:
تو بودی بلوچی نشسته به راغ نه چشمت جهان دیده بود و نه باغ
تنت رنجه از باد سوزان هند دو دیده پر از خون چو دریای سند
پریشان و درویش و بی قوت و زاد فرو بسته مزگان ز خاشاک و باد
زمکران من آوردمت پیش شاه نهادم به سرترگ و برترگ ماه
سیاه سوار هم به نیکی های وی اعتراف می کند :
خود ایدر گواه تو باشد سیاه که دارد تن و جان هستی زشاه
خود ایدر گواه تو باشد سیاه که دارد تن و جان هستی زشاه
سخن های نغز تو بی کم وکاست گواهی دهم سر به سر بود راست
چنان چون بگفتی بلوچی بدم که هرگزنبد آگهی از خودم
به هر حال سیاه سوار افسرانی را که تحت امرش بودند جمع کرد و گفت همه تان می دانید که مسلمانان بر این مملکت غالب خواهند شد و اسب های خود را در قصرهای شاهی خواهند بست. پس در مورد آینده تان بیندیشید. همه گفتند ما تابع نظر شما هستیم. او گفت رای من این است که همه باید مذهب اسلام را قبول کنیم و مسلمان شویم. همگی بر نظر سیاه توافق کردند و سرداری از میان خویش به نام شیرویه را با ده افسر برای گفتگو با ابوموسی اشعری به اردوگاه مسلمانان روانه کردند. بدین ترتیب با مسلمان شدن عالی ترین فرمانده سپاه ایران در شوش و پیوستن سپاهیانش به ارتش اسلام سقوط یزدگرد تسریع گشت و نام بلوچها یک بار دیگر با تاریخ جهان و اسلام مانوس شد.
No comments:
Post a Comment