Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

چیزی به نام « معیار مشترک »

چیزی به نام « معیار مشترک »
وقتی ما معتقدیم که بلوچ بوده و به سرزمین بلوچستان متعلق هستیم، در اصل و طبیعتا ما صاحب یک « اساس » یا بنیاد میشویم. جهان با منطق، عل...م، سیاست و جنگ به پیش میرود. علتش هم این است که کشورهای جهان برای حفظ « اساس‌» خودشان از هر کوششی فرو گذار نمیشوند. ما بلوچها نیز برای آنکه بتوانیم صاحب موجودیتی در چنین جهانی بشویم، ضروری است که « اساس » را حفظ نمائیم. متاسفانه این اساس یا پایه همه خواستها، موجودیتها و آرزوها در چنگال اشغالگران است. از اینرو ما نمیتوانیم بدون صاحب بودن اساس به فرایندهای خاص خود بیاندیشیم. اگر اساس خود را تحت نفوذ دیگران نمی داشتیم، من برای بالندگی صنعت غرب کوشش نمیکردم، یقین دارم هزاران بلوچ پیشرفته و توانای دیگر نیز برای تکامل غرب کار نمیکردند. آن اساس که اکنون به مفهومش نزدیک میشویم، اگر وجودش مشخص میبود، ما دارای اخلاق و ایمانی مختص جامعه بلوچستان را دارا بودیم که معنی واقعی خودش( آزادی) را بهمراه داشت. اما از آنجاکه آن اساس زیر سلطه و صدمه ی اشغالگر است، مردم بلوچ نمیدانند و گیج اند که (ما) از کدام اخلاق و ایمان صحبت میکنیم. امروزه بخشی از جامعه ما بصورت تجربی میدانند که دشمنان ما با تعاریف برانگیزاننده از مذهب، مقاومت، ایمان، شخصیت، وطنپرستی و صدها مقوله ی دیگر سوء استفاده میکنند. اما وقتی سخن از « اساس » بلوچ و بلوچستان بمیان آید، آنوقت از سخنان برانگیزاننده استفاده نمیکنند، بلکه دست به کشتار میزنند. چرا، زیرا آنها بر تقویت (اساس) خود میکوشند. با این تفاصیل همه ما میدانیم که هیچ حرکتی بدون اساس و بنیاد شکل نمیپذیرد. ما ملت بلوچ اساس خود را میشناسیم؛ اما برای روح و موجودیت دادن به آن بسیاری از ما راه مشترک سیاسی خود را نمی شناسند. هرچند زمان بگذرد و ما در عدم این شناخت همچنان باقی بمانیم، روشن است که روز بروز تضعیف اساس خود را باعث میشویم. بسیاری ملل و کشورهای جهان روزگاری حال و روز امروزین ما بلوچها را داشته اند. یعنی اساس داشته اند، اما صاحب آن نبوده بلکه تحت سیطره دیگران بوده اند. آنها صاحب احزاب و مفکوره های مختلفی هم بوده اند. دهها سال در تب و تاب اتحاد ملی با و در کنار یکدیگر میسوختند، احزاب و عقاید مختلفشان بارها با یکدیگر به نزاع و خونریزی پرداختند، دشمن هم از اختلافاتشان سوء استفادها میکرد. تا اینکه دموکراسی را پذیرفتتند، بر سرنوع دموکراسی هم اختلاف داشتند؛ اما بالاخره توانستند راه چاره را پیدا کنند. و ان نیز « معیار مشترک » نام گرفت. یعنی اینکه در یک خانواده چند برادر و خواهر بر سر چیزی از هم دلخور میشوند و پس از گذشت چند روزی همچنان که مجبورند در کنار هم باشند و همدیگر را تحمل کنند، لذا یک راه حل مشترک که در سیاست « معیار مشترک» نامیده میشود، بر می گزینند و دوباره با شادی و هواداری از یکدیگر به زندگی و بالندگی های خود ادامه میدهند. اما هستند کسانی در جامعه ما که شناختی از « اساس » ندارند و به آزادی بلوچ که همانا بلوچستان است بها نمیدهند. اینها تعدادشان بسیار اندک است. اما ما که در اکثریت قرار داریم و برای حفظ هویت و موجودیت خود میکوشیم، چرا نتوانیم مانند سایر ملل درس گرفته از تجربیات و پیروز شده به آن « معیار مشترک » نرسیم؟ من معتقدم خواهیم رسید. زیرا من به سرزمینم بها میدهم، ملت بلوچ را با همه ی عقاید مختلفش دوست دارم . همانگونه که آزادی و خوشبختی را برای خود دوست دارم، برای ملت خود نیز آرزو میکنم. زیرا تا جامعه خوشحال و آزاد نباشد، هیچ چیز نصیب من هم نخواهد شد. من به تفکر و عقاید خود رسیده ام. به مذاهب اعتقادی ندارم. ( گاهی دیگران را از خطرات فکر کردن به موهومات به گونه ای که به کسی صدمه ای نرسد، (بزعم خود) آگاه میکنم.) هرچند که من ملاها را مفتخور مینامم، اما برای آن ملای بلوچ که در زندان اشغالگران است آتشی بزرگ سینه ام را می سوزاند و خواهان کم شدن یک تار موی ملای بلوچ نبوده ونیستم. ما اگر به معیار مشترک بیاندیشیم، ضرورتا به دوستی، کار و سعادت مشترک در بلوچستانی آزاد و زیبا خواهیم رسید. آنگونه که من در طول چندین دهه مبارزات سیاسی ام آموخته ام و آنرا حقیقت میدانم، راستی و پاکی استقلال طلبان بلوچ است. زیرا بلوچ دوستی و آزادی خواهی آنها موجب استقلال طلب شدنشان گردیده است. برای اثبات این گفته ام، از همه ملت بلوچ خواهشمندم از نزدیک دوران زندگی و احوال استقلال طلبان را جویا شوید. بهمان اندازه در دوران فعالیتهای سیاسی ام به کینه جوئی، دوروئی، دروغ و فریبهای سایر تفکرات سیاسی ایران و پاکستان پرستان پی برده و با خطرات غیر معقولانه و جاهطلبانه آنها آشنا می باشم. آنها کسانی هستند که تنفری شدید از افراد مذهبی و غیرخودی اشان دارند. پیش از به قدرت رسیدن به شما عید سعید فطر را تبریک میگویند و در شهادت و مرگ بزرگان مذهب شما خود را در کنار شما سوگوار معرفی میکنند؛ اما وقتی به قدرت برسند قبل از همه ملاها را خواهند کشت و به سایر عقاید نیز رحم نخواهند کرد.
Visa mer

No comments:

Post a Comment