Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

The Journey of Love Continues: Notes on Voice of Baloch Missing Persons Long March – Longer than Gandhi’s Salt March


Photo: ‎سکوت رسانه های فارسی زبان توجیه پذیر نیست – عبدالستار دوشوکیرسانه های مختلف جهان از جمله سی ان ان، و بی بی سی انگلیسی و بخش اردو آن راهپیمایی اعتراضی ۷۵۰ کیلومتری دهها زن بلوچ از شهر کویته تا کراچی را تحت پوشش قرار دادند. کاروان اعتراضی زنان بلوچ که با لبان تناسه زده و پاهای تاول زده در اعتراض به جنایات بیشمار ارتش پاکستان بر علیه بلوچها، در میان استقبال مردم کراچی وارد آن شهر شدند راوی دردی است فراموش شده. یکی از زنان معترض بلوچ به بی بی سی اردو می گوید اگر انسان چیز یا شئیی را گم کند سراسیمه و شاید دیوانه وار در جستجوی آن به همه جا سر می زند. حال هزاران زن بلوچ فرزندان، همسران، پدران، و برادران خود را گم کرده اند، و برای یافتن آنها خواهان مداخله سازمان ملل می باشند. مردانی که در طی چند سال گذشته توسط سازمان مخوف اطلاعات ارتش پاکستان بنام آی اِس آی ربوده شده اند. آمار دقیقی از ناپدیدشدگان وجود ندارد. سازمان های مدنی و حقوق بشری بلوچستان تعداد ناپدید شدگان را بین ۱۸هزار تا ۲۴ هزار بلوچ اعلام کرده اند. این در حالی است که بر طبق آمار رسمی دولت مرکزی و ارتش پاکستان این رقم کمتر از دو هزار نفر می باشد. اگرچه تا به امروز اجساد مثله شده بیش از ۱۰۰۰ فعال سیاسی بلوچ پیدا شده است. رسانه های فارسی زبان از جمله بی بی سی و صدای آمریکا و غیره که بسیاری از وقایع ظاهرا "بیربط" کشورهای دور و نزدیک را تحت پوشش قرار می دهند، در مورد جنایات ارتش پاکستان بر علیه بلوچ ها و راهپیمایی اعتراضی ۷۵۰ کیلومتری زنان بلوچ سکوت اختیار کرده اند (عکس زیر). زیرا برای آنها این موضوع هیچگونه ربط و یا ارزش خبری ندارد. این در حالی است که مثلاً بی بی سی انگلیسی و اردو و بخش اردو صدای آمریکا همانند بسیاری از شبکه های خبری جهان از جمله پرس تی وی (تلویزیون انگلیسی زبان جمهوری اسلامی) آن را تحت پوشش خبری و تفسیری قرار داده اند. حال برای لحظه ای تصور کنید اگر این راهپیمایی طولانی توسط زنان یکی از کشورهای آمریکای لاتین یا ویتنام و کامبوج صورت می گرفت، راویان و تحلیلگران ایرانی در رسانه های فارسی زبان قصه سرایی می کردند و رفقا در مقالات خود نوحه سرایی! اما حسرتا که آه بلوچ نه اثری دارد و نه انعکاسی! علت این بی تفاوتی عمدی و یا سهوی برخی از دست اندرکاران ایرانی الاصل اینگونه رسانه های فارسی زبان داستانی است پیچیده اما در عین حال ساده که ریشه در ضمیر ناخودآگاه تبعیض گرای فرهنگ ایرانی دارد. البته این بی تفاوتی مختص رسانه های معروف فارسی زبان نیست بلکه تقریبا اکثر مجاری خبری و تحلیلی اینترنتی، صوتی و تصویری فارسی زبان در این بیمهری به نوعی شریک هستند. پرداختن به ریشه های فرهنگی ـ سیاسی این رفتار تبعیض گرا و بی تفاوت مابانه از حوصله این نوشتار کوتا خارج است، زیرا هدف اصلی این مقاله خبررسانی و تشریح واقعه ای است که در منطقه ما سابقه نداشته و فقط می توان آن را با کارزار سیاسی مادران فعالان سیاسی مفقود شده در دیکتاتوری های نظامی آمریکای لاتین نظیر شیلی و آرژانتین در دهه های هفتاد و هشتاد میلادی مقایسه کرد. ارتش پاکستان که پدر نامشروع و قابله جریاناتی نظیر طالبان و القاعده می باشد، به مراتب از ارتش های شیلی و آرژانتین خطرناکتر و قدرتمندتر است. ضرب المثلی است در مورد کشورها و ارتش ها که می گویند هر کشوری صاحب ارتش است. اما تنها ارتش پاکستان است که صاحب یک کشور می باشد. به همین دلیل تعجب آور نیست که علیرغم بوجود آوردن القاعده و طالبان و پناه دادن اسماء بن لادن، دولت آمریکا همچنان سالیانه بیش از یک و نیم میلیارد دلار کمک به ارتش پاکستان می کند. متاسفانه دولت هایی نظیر آمریکا و بریتانیا که ادعای دفاع از حقوق بشری آنها در سراسر گیتی گوش همه را کر کرده است، در مقابل جنایات بیشمار ارتش پاکستان بر علیه بلوچ ها نه تنها سکوت اختیار کرده اند بلکه در عمل و بخصوص از طریق ارائه کمک های بلادریغ به پاکستان در سرکوب و کشتار بلوچها نقش غیر مستقیمی دارند. بعد از فروپاشی استعمار بریتانیا در شبه قاره هند و تشکیل کشور پاکستان و اشغال نظامی حکومت کلات (بلوچستان پاکستان) توسط ارتش آن کشور، بلوچها در طی ۶۵ سال گذشته پنج قیام مسلحانه بر علیه ارتش پاکستان و استقلال بلوچستان داشته اند. قیام اخیر چند سال پیش بصورت مسالمت آمیز آغاز شد که با سرکوب و کشتار رهبران بلوچ از جمله اکبر بگتی توسط ارتش پاکستان روبرو گشت. سپس گروه های مختلف چریکی نظیر ارتش آزادیبخش بلوچستان، جبهه آزادیخواه بلوچستان با تشدید عملیات مسلحانه بر علیه ارتش پاکستان، خشونت ارتش پاکستان را با خشونت جواب دادند. در طی چند سال گذشته ارتش پاکستان با اختیار و خودسری مطلق هزاران بلوچ را دستگیر و شکنجه نموده است. معمولا بعد از شکنجه اجساد تکه تکه شده مفقودالاثرها برای "عبرت" دیگران در شهرها و روستاهای بلوچستان رها می شوند. حتی کمیسیون حکومتی حقوق بشر پاکستان حداقل پنج گزارش در مورد "مفقودالاثرها" در بلوچستان منتشر کرده است.راهپیمایی بی سابقه زنان بلوچ بخشی از اعتراضات مردم بلوچ بر علیه دستگیری ها و کشتار بی وقفه بلوچها توسط ارتش پاکستان می باشد. ارتش پاکستان بغیر از اعمال خشونت مطلق هیچ راه و چاره ای برای حل مسئله بلوچستان ارائه نمی دهد. در نتیجه حس بدبینی و نفرت اکثریت مردم بلوچ در پاکستان برعلیه این کشور و ارتش آن به نقطه غیر قابل بازگشتی رسیده است. متاسفانه علاوه بر سکوت رسانه های فارسی زبان در خارج از کشور، بلوچها در ایران و بخصوص فعالان مدنی و رهبران مذهبی بلوچ که در نماز جمعه ها از حقوق تمامی مسلمانان، از چچن گرفته تا سوریه، دفاع می کنند، اجازه اظهار نظر در مورد مظالم و جنایات جاری بر علیه برادران و خواهران بلوچ خود در آنسوی مرز را ندارند. شوربختانه تبعیض و ستم در بلوچستان ایران نیز بیداد می کند و حتی رسانه های استانی نه تنها اجازه پرداختن به موضوع بلوچستان و جنایات ارتش پاکستان را ندارند، بلکه از شرکت در همایش های رسانه ای در استان نیز محرم می باشند. نمونه مضحک آن همایش رسانه ای اخیر در چابهار بود که غیبت رسانه‌‌های محلی استان حتی داد خبرگزاری مهر را هم درآورد. در نتیجه بیصدایی ملتی که صدها فرسنگ جاده بیابانی و کوهستانی را با پاهای تاول زده در جستجوی فرزندان، برادران، پدران و همسران خود می پیماید، نشانه ظلمی است که به مردم بلوچ در هر دو سوی نوار مرزی می رود. ظلمی که برای بسیاری نه خبر است و نه می خواهند که "خبرساز" شود. بهر روی علیرغم سکوت خبری رسانه های فارسی زبان در داخل و خارج از کشور، این موج اعتراضی زنان شجاع بلوچ بعد از یک ماه گذر از کوه و دشت و صحرا به مقصد خود در کراچی شهری که در آن قریب به یک و نیم میلیون بلوچ سکونت دارند، رسید. تعداد زیادی از بلوچها از جمله پیرمردان بالای هفتاد سال تا نوجوانان دوازده ساله بلوچ از این راهپیمایی حمایت می کردند. یکی از این بچه های دوازده ساله بلوچ در مقابل سوال خبرنگار که از او می پرسد آیا بعد از صدها کیلومتر پیادروی خسته نشده است. او در جواب می گوید تا زمانی که نشانی از پدر مفقود شده خود نیابد، هرگز خسته نخواهد شد.‎The media here go into overdrive on the pettiest and most trifling of issues but refused to see the Baloch marching for their relatives
Quite expectedly the middle-class Dr. Malik busy appeasing his masters reportedly ridiculed this iconic long march of Baloch as a seasonal one whereby Baloch move to warmer climes in winters. He claims to be working 14 hours a day, must be having a terrible time but it doesn’t show. A fortnight ago the National Disaster Management Authority (NDMA) released the latest data of damage in Awaran quake; it says a total of 46,756 houses were damaged in the earthquake including 32,638 completely and 14,118 partially. His appeals for UNO help were rejected by his mentors.


 The Journey of Love Continues: Notes on Voice of Baloch Missing Persons Long March – Longer than Gandhi’s Salt March
29 November 2013 at 03:22
Longer than Gandhi’s Salt March
Thursday, 28 November 2013 19:42by Mir Mohammad Ali Talpur<!– article-content –>
 The media here go into overdrive on the pettiest and most trifling of issues but refused to see the Baloch marching for their relatives
The grueling historic long march by the relatives of Baloch missing persons and extra-judicially killed persons having started on October 27th finally reached Karachi on the 22nd of November. They spent 27 days on the road walking thirty kilometers or more daily without a break. They were no extreme sports practitioners who would easily survive the rigors of this walk but were ordinary folk women, children and men, Mama Qadeer is 70 year old and Ali Haider the wheelbarrow boy 10 years old, who survived this bitter test of their love and respect for their loved ones disappeared or killed by the Pakistani state under a systematic vicious ‘dirty war’ of which Baloch are victims.
The blisters, the aches, the inconvenience, the cold, the blazing autumn sun did not deter these brave souls from surpassing Gandhi’s 390 kilometer Salt March of 1930. This march not only proved their love for their relatives but also their dedication to the cause those relatives died and disappeared for. Their march may be over but they and their supporters understand that the journey is far from over.
What went through their minds is certainly quite difficult to guess specially keeping in view the ample threats by establishment and the apathy of the Pakistani media they had to face and overcome. The media here go into overdrive on the pettiest and most trifling of issues but refused to see the Baloch marching for their relatives. The state narrative has branded the Baloch struggle as anti-Pakistani and this has put mental curbs on even those who would like to express humanitarian support for the Baloch. Wherever this curb weakens physical obstacles are raised to deter people from expressing support or projecting the Baloch cause. That these brave women, children and men persisted with their march despite the overwhelming odds makes this march more heroic, historic and iconic. True bravery and heroism doesn’t depend on a single act of valour but lies in perseverance and single mindedness in pursuit of a cause.
Friedrich Nietzsche (1844-1900) the German philosopher and poet’s axiomatic quote “It is not the strength but the duration of great sentiments that makes great men” underlines the overwhelming importance of consistency and persistence. The determination shown by the long marchers is indeed inspirational. The Baloch have continued to struggle for last 65 years.
I presume that a thought like the one expressed by a Mir Taqi Mir couplet must have reverberated constantly in their mind because they fully understood that though they are the first ones to undertake this journey they won’t be the last ones. Mir’s couplet goes thus:
Tez Rakhna Sar-e-Har Khaar Ko Aye Dasht-e-Junoon Shaayed Aa Jaaey Koyi Aablaa Paa Meray Baad.
It means:
‘O’ ye the terrifying plains of possessed ones, Keep sharp your thorns forever Perchance others as obsessed and blistered feet as us, will need their favour.
It isn’t ever easy to awaken the slumbering compassion of those who haven’t suffered what you have had to undergo and suffer. Humanity is at its best when it feels unrelated pain of those they do not even know but care for it simply on grounds that it is another human suffering due to injustices. The society here, apart from breakdown of mores has unfortunately become increasingly dehumanized because of obsession with religion which in theory should have created a more humane population.
A ‘qatta’ of Sheikh Saadi explains brilliantly and fully this apathy.
He Says, “Guftan Az Zanboor Bay Hasil bood Ba Yakay Dar Umray Khud Na Khurda Naish Ta Tara Hall e Na bashad Hamcho Maa Hall e Maa Bashad Tara Afsana PaishIt means, Lamenting the hornet’s sting pain is surely pointless To those who have neither seen pain nor sadness For unless they suffer your agony and despondence All your lamentations will be in vain and meaningless.
The people have become insensitive to pain of others and it was for this reason that someone rightly said if you are not feeling the pain of others then certainly something is wrong with you.
Mama Qadeer and all the others who marched with him including Ali Haider the boy who pushed the wheelbarrow all the way have suffered at hands of Pakistani state and continue to suffer the pain of their missing and dead relatives. There is no closure to their agony and there never will be because though death of loved ones is accepted by all human beings but the manner which it comes can never be forgotten and this is what makes lives of thousands of Baloch families a living hell.
Quite expectedly the middle-class Dr. Malik busy appeasing his masters reportedly ridiculed this iconic long march of Baloch as a seasonal one whereby Baloch move to warmer climes in winters. He claims to be working 14 hours a day, must be having a terrible time but it doesn’t show. A fortnight ago the National Disaster Management Authority (NDMA) released the latest data of damage in Awaran quake; it says a total of 46,756 houses were damaged in the earthquake including 32,638 completely and 14,118 partially. His appeals for UNO help were rejected by his mentors. There were no expectations from him but he hasn’t even lived up to what he claimed he would do but then survivalists are never known for their spine or truthfulness; they survive at cost of self respect. He has failed Baloch people on all counts.
The Local Government polls to be held on December 7t h are as farcical as those that made him the chief minister. Some 2,332 candidates have been elected unopposed in Balochistan and only 4,350 seats will be contested; not a single candidate had filed nomination papers for 508 seats making this election a complete farce. Of Awaran’s 121 town committee, union and district council seats only 21 candidates filed nomination papers and many seats in Kech district remain vacant and this despite the heavy presence of army and Frontier Corps (FC) there. Baloch are no longer interested in charades which bring the ilk of Dr. Malik to fore.
The participants of the long march, their relatives and Baloch in general knew beforehand that the institutions which are responsible for the disappearances and extra-judicial killings will not relent and those institutions and organizations like the Supreme Court making a show of their concern for the missing and killed do not want to step on sensitive toes and are content with continuing their charade of helping recover the missing. But this doesn’t dampen the Baloch spirit and determination to secure their rights. Their dreams are not of the sort which would evaporate with slightest heat.
I end my piece with a couplet of poet Aitbar Sajid ghazal I found on Net which depicts the mindset of those determined to achieve their goal and continue to struggle.
Matta-e-Umar-e-Aziz saari, ganwa chukay, par safar hai jaari Ajeeb saudaa hai aashiqi ka, keh Fikr-e-Sood-o-Ziyaan nahin hai.
It means:
The Journey of Love continues even what we garnered all lifelong seems lost Weird are the ways of Love indeed; we care not what we gained or what we lost.
Thus continues the Journey of Baloch for the present.
Mir Muhammad Ali Talpur has an association with the Baloch rights movement going back to the early 1970s. He tweets at mmatalpur and can be contacted at mmatalpur@gmail.com

No comments:

Post a Comment