کارشناس روس در گفتوگو با فارس تشریح کرد
مسیر ناهموار «تاپی» از سیاسی کاری آمریکا تا ظرفیت محدود گاز ترکمنستان
کارشناس مسائل سیاسی روسیه و آسیای مرکزی با اشاره به وجود واقعیتهای منطقهای و تشدید رقابت ژئوپلتیکی قدرتها، تحقق پروژه خط لوله گاز تاپی را امری سخت و دشوار ارزیابی کرد.
«الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی و امنیتی منطقه ضمن گفتوگو با خبرنگار دفتر منطقهای فارس در دوشنبه، به بحث و بررسی ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی این پروژه پرداخت.
کنیازف ضمن اشاره به شرایط حاکم بر کشورهای منطقه و منافع اصلیترین شرکای ترکمنستان در عرصه انرژی، گفت: به نظر من منطقهای که در آن رقابت اصلی بین پروژههای تاپی و صلح صورت خواهد گرفت، پاکستان دچار بیشترین ضرر و مشکل خواهد شد.
وی تأکید کرد که در مورد افغانستان موضوع تقریبا روشن است، تجزیه این کشور به جزیرههای به اصطلاح قومی-سیاسی درگیر با یکدیگر در حال شکل گیری بوده و میتوان این پیشبینی را داشت که پس از انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که در بهار سال 2014 برگزار خواهد شد، اختلافات در این زمینه جدیتر میشود.
بحث پاکستان نیز پیچیدگیهای زیادی دارد، زیرا موضوع لوله گاز مبارزه بین چین و آمریکا را برای اعمال نفوذ تشدید خواهد کرد.
چرایی مخالفت چین با پروژه خط لوله گاز تاپی
کنیازف نقش چین در رابطه با پروژه تاپی را مؤثر دانست و تصریح کرد: برای چین که نیاز به حفظ و تقویت نفوذ خود در پاکستان دارد، ساخت خط لوله تاپی چندین پیامد منفی به همراه خواهد داشت که مخالفت پکن با این پروژه را ناگزیر میکند در این رابطه میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- درک ضرورت علاقمندی نسبت به اجرای پروژه صلح از سوی چین. به این دلیل که پکن از مدتها قبل بهمطالعه این موضوع مشغول است تا در صورت تحقق این پروژه بتواند خط لوله موازی با بزرگراه «قراقروم» تا چین را نیز داشته باشد.
- چین علاقمند است تا بهعنوان اصلیترین واردکننده گاز ترکمن باقی بماند.
- چین با توجه به وجود رقابت و مخالفتهای خود با هند، طرفدار تحویل گاز بهاین کشور نمیباشد.
- چین علاقمند تقویت نفوذ آمریکا در افغانستان و پاکستان نمیباشد.
وی در این بخش از صحبتهای خود خاطرنشان کرد: برای پکن کنترل بر بندر گوادار پاکستان از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا از این طریق میتواند امنیت انتقال حاملهای انرژی از حوزه خلیج فارس به کشورش را تامین کند. گوادار در پروژه تاپی به عنوان یکی از مراکز مهم برای دریافت گاز طبیعی ترکمنی و تبدیل آن به گاز مایع و سپس انتقال آن از مسیرهای دریایی در نظر گرفته شده است.
اما در برنامههای پکن گوادار نقش محل استقرار دائمی نیروی دریایی چین و یکی از مهرههای به اصطلاح «نخ مروارد» به شمار میرود که منظور ایجاد شبکه پایگاههای دائمی نیروی دریایی چین از «خاینان» تا قاره آفریقا میباشد.
سیاسی کاری آمریکا در پروژه خط لوله تاپی
کنیازف ضمن اشاره به زمینههای که آمریکا میتواند در جهت تقویت پروژه تاپی در مقابل صلح استفاده کند، گفت: در این راستا البته آمریکا از حضور نظامی خود در افغانستان و به اصطلاح مشروعیت یافتن «لویه جرگه» اخیر (اجتناب رئیس جمهور افغانستان از امضای مواقفتنامه امنیتی با آمریکا بر روی روند کلی تاثیر نداشته و فقط یک حرکت تاکتیکی است) استفاده خواهد کرد. جالب است که در موافقتنامه امنیتی میان واشنگتن و کابل بیشتر پایگاههای نظامی آمریکا در مناطقی قرار داده شدهاند که در اصل مسیر تاپی را شکل میدهند: ترغندی (مرز ترکمنستان با افغانستان) – هرات – شندند – شراب (هلمند) – قندهار – سپینبولداق (مرز پاکستان).
وی ادامه داد: آمریکا ضمن حمایت از هند برای شرکت در این پروژه، همزمان روی پاکستان نیز فشار وارد میکند تا اسلامآباد نقش مسیر ترانزیت گاز به هند را بپذیرد.
ایجاد دولت بلوچستان هدف واشنگتن برای بی ثباتی در مسیر خط لوله صلح
این کارشناس سیاسی و امنیتی منطقه تلاشهای آمریکا برای ایجاد بیثباتی در مسیر خط لوله صلح را بعید ندانست و تصریح کرد: به نظر من در این راستا واشنگتن در خصوص پروژه ایجاد دولت بلوچستان کار خواهد کرد. در این زمینه نقش مهمی را برای بلوچهای افغانستان (ولایتهای نیمروز و هلمند) در نظر گرفته و از قلمرو آنها میخواهند برای تشدید اقدامات تروریستی در سیستان و بلوچستان ایران و به خصوص در بلوچستان پاکستان استفاده به عمل بیاورند.
در کنار تشدید فعالیتهای تروریستی میتوان این پیشبینی را داشت که تلاشهایی در جهت ایجاد ساختارهای جدید برای مخالفین بلوچی در خارج صورت خواهد گرفت تا سازمانهای موجود نظیر اتحاد بلوچها تقویت شود و گروههای جدید تروریستی بر ارتش آزادیبخش بلوچستان، جندالله و... اضافه گردد.
ترکمنستان قربانی بازی آمریکا در تاپی
کنیازف همچنین تلاشهای آمریکا و متحدانش برای ایجاد بیثباتی در ترکمنستان (قسمتهای جنوبی ولایتهای ماری و آخال، منطقه سرخس و مرو) با هدف محدود کردن میزان انتقال گاز به چین را امکانپذیر دانست.
وی گفت که نقش ابزار بیثباتی در این کشور را میتواند «جماعت ترکمنها» اجرا بکند که تحت حمایت طالبان و کنترل نهادهای اطلاعاتی آمریکا در ولایتهای شمال غربی افغانستان (فاریاب و بادغیس) فعالیت کرده و قبلا نیز ادعاهای مرزی در برابر ترکمنستان را مطرح کرده بودند.
این صاحبنظر مسائل سیاسی منطقه به اقدامات احتمالی چین در رابطه با برنامههای رقبای ژئوپلتیکی در منطقه و به خصوص پروژه تاپی پرداخت و تصریح کرد: پکن میتواند تلاش برای لابی پروژه صلح از سوی نخبگان پاکستانی و به خصوص دوایر نظامی و اطلاعاتی این کشور را انجام دهد.
همچنین از طریق میانجیگری ایاسای (ISI) گروههای پشتونهای تحت کنترل و به اصطلاح «طالبان چینی» و قبل از همه شبکه حقانی و حزب اسلامی حکمتیار را در مسیر تاپی فعال کند.
وی تسریع در روند اجرای پروژهها مربوط به افزایش میزان صدور گاز ترکمنستان بر اساس توافقات بهدست آمده طی سفر ماه سپتامبر سال جاری رئیس جمهور چین به عشقآباد را از دیگر اقدامات پکن دانست و خاطرنشان کرد: موافقت چین با افزایش قیمت گاز ترکمنی به منظور تقویت تمایل حداکثری مقامات عشقآباد برای همکاریهای نزدیکتر با پکن بعید نخواهد بود. این عامل به تسریع در اجرای پروژههای مربوط به گسترش مسیرهای خط لوله ترکمنستان بهچین از طریق خاک ازبکستان و قزاقستان و انصراف از دهلیزهای دارای ریسک مانند قرقیزستان و تاجیکستان، کمک خواهد کرد.
کنیازف اقدامات نهادهای اطلاعاتی چین برای تشدید اختلافات میان پاکستان و هند تا مرز اقدامات نظامی، قبل از همه در «کشمیر» و همچنین منطقه «گلگیت» و «خونزه» را از دیگر تحرکات احتمالی پکن برشمرد.
ظرفیت محدود گار ترکمنستان، ابزار فشار علیه تاپی
به اعتقاد این محقق مطرح روس، ابزار مهم برای مقابله چین با پروژه تاپی طرح بحث ذخایر محدود انرژی (گاز) ترکمنستان و سایر کشورهای این منطقه (قزاقستان و ازبکستان) خواهد بود.
وی گفت: در این زمینه روسیه به دلیل عدم تمایل به ایجاد مسیرهای گاز ترکمنی به جنوب، میتواند از مواضع چین حمایت کند. طبق اعلام شرکت انگلیسی GCA (Gaffney, Cline & Associates) تا ماه اکتبر سال 2011 ذخایر معدن گاز «ایالتان جنوبی» (که پس از معدن گاز پارس ایران بزرگترین در جهان بهشمار میرود) حداقل 13 ترلیون متر مکعب و حداکثر 21 ترلیون متر مکعب پیشبینی شده است. این شرکت کل ذخایر گازی ترکنستان را 26 ترلیون متر مکعب ارزیابی کرده است.
این ارقام قطعی دانسته نمیشوند و از جمله شرکت «گازپروم» روسیه نیز در مورد واقعیت این میزان ذخایر گازی، بدبین است.
بنابراین احتمال تاثیر رسانهای با هدف حساس کردن مباحث میان ترکمنستان و آذربایجان در رابطه با چاههای مورد بحث در دریای خزر (با نام «خزر» و «عثمان» در ترکمنستان و «آذری» و «چراغ» در آذربایجان) کاملا امکانپذیر خواهد بود.
کنیازف در ادامه باز هم به بحث نوع رفتار آمریکا در برابر ذخایر انرژی منطقه پرداخت و تصریح کرد: ضمن صحبت از نوع رفتار آمریکا نسبت به پروژه تاپی باید موارد زیر را در نظر گرفت: حمایت علنی از ساخت این خط لوله، هنوز به معنای تلاشهای عملی کاخ سفید و شرکتهای انرژی آمریکا و غرب در این زمینه نخواهد بود. منطقه خزر از سوی دولت آمریکا عمدتا به عنوان حوزه ذخایر استراتژیک هدروکربونی دانسته میشود بنابراین واشنگتن بیش از بحث استخراج، علاقمند به کنترل و حفظ این ذخایر برای بهرهبرداری در آینده میباشد.
در صورت کاهش استخراج نفت به دلایل سیاسی در هر مناطق دیگری، نفت خزر دارای ارزش و اهمیت بیشتری خواهد شد. در چارچوب استراتژی ملی انرژی آمریکا (CNES) ایجاد سیستم انرژی جایگزین خلیج فارس از عوامل کلیدی در جهت کنترل واشنگتن بر «موازنه جهانی انرژی» دانسته میشود.
وی ادامه داد: در رابطه با پروژه تاپی باید نفوذ لابی «هستهای» روی دولت آمریکا را در نظر گرفت که منظور آن عده از شرکتهای آمریکایی میباشند که حق انحصاری فعالیت در بازار انرژی هستهای هند را در اختیار گرفتهاند که با واردات میزان بالای گاز به هند فضا برای آنها بیشتر رقابتی خواهد شد.
کنیازف در بخش پایانی گفتوگوی خود با فارس، خاطرنشان کرد: استراتژی ملی انرژی آمریکا که در سال 1997 تصویب شده بود، به صراحت بر ضرورت تامین کنترل واشنگتن بر حوزههای مهم استخراج نفت و گاز تاکید میکند.
حالا برای آمریکا وظیفه مهم این است، تلاش کند ذخایر حوزه خزر در اختیار کشورهایی قرار نگیرد که آنها را رقبای استراتژیک خود میداند. بدون تردید این کشورها قبل از همه چین، روسیه و ایران میباشند.
انتهای پیام/خ
at: http://farsnews.com
No comments:
Post a Comment