من شخصا نقد روحانیت را چه شیعه باشد و چه سنی لازمه رشد و بالندگی جامعه و جلوگیری از بسیار از آفتها می دانم. هرگز نیز به قصد طعنه و تمسخر روحانیت و یا هر قشر و جماعتی دیگر مطلبی ننوشته و میان نقد و طعنه و تمسخر تفاوت قایلم.
طبیعی است که ورود روحانیت به عرصه های مختلف زندگی مردم و دخالت آنان در همه امور، آنان را بیش از گذشته در معرض نقد و داوری افکار عمومی قرار می دهد. و این به معنای زیرسئوال بردن جایگاه و نقش آنان در مسایل دینی و مذهبی و احترامی که باورمندان به هر یک از مذاهب برای روحانیون خود قایل هستند، نیست.
حتی امام خمینی رهبر فقید انقلاب اسلامی در بسیاری از موارد روحانیون را با تندترین ادبیات مورد انتقاد قرار می دادند و در زمان شاه بخشی از مبارزه ایشان با روحانیون فاسد بود. و این انتقادها هرگز به معنای طعنه و تمسخر روحانیون شیعه نبوده بلکه جنبه اصلاحی و گاه افشاگرانه با هدف اصلاح و تغییر داشته است. ایشان با صراحت می فرمایند که از عمامه طرفداری نمی کنند:
«خدای متعال می‌داند که من نسبت به آخوندهای فاسد آن‌قدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم‌تر است از آخوند فاسد [...] آن‌قدر صدمه‌ای که اسلام از یک آخوند فاسد می‌خورد از محمدرضا نمی خورد. در روایات هست که آخوند فاسد و ملای فاسد در جهنم از بوی تعفنش اهل جهنم در عذاب هستند. در این دنیا هم از بوی تعفن بعض از آخوندهای فاسد، دنیا در عذاب است. ما طرفداری از عمامه نمی‌کنیم. ما طرفداری از اسلام می‌کنیم. این اسلام پیش شما باشد معظم هستید. پیش هرکس باشد معظم است.»
(صحیفه نور، ج10، ص 280-279)
اما از آنجائیکه به هر دلیل نقل و نقدهای اینجانب موجب برخی سوءبرداشتها و سوءتفاهمات شده و این تلقی را در برخی اذهان بوجود آورده است که اینجانب با قصد طعنه و تمسخر در مورد روحانیت شیعه مطالبی را نوشته ام، ضمن رد این موضوع در این مساله تاکید می کنم که در مطالب مختلف من مخاطبم مذهب خاصی نبوده و گاهی حتی علمای اهل سنت را نیز مورد انتقاد قرار داده ام و در بسیاری موارد نیز از عملکردهای مثبت و بجای بسیاری از روحانیون شیعه و سنی تمجید و تقدیر کرده ام.
امیدوارم منتقدین عزیز مطالب بنده، هر دو جنبه قضیه را ببینند و به صورت مصداقی انتقادشان را در مورد مطالبم بیان کنند. قطعا اگر در جایی اشتباه کرده باشم، این شهامت را دارم که اشتباه خود را بپذیرم و بابت آن عذرخواهی کنم. اما به یقین بدانید که هیچ سوءنیتی در نوشتن مطالب به جز ضرورت روشنگری و نقد برخی مسایل جامعه وجود نداشته است.
طبیعی است که ورود روحانیت به عرصه های مختلف زندگی مردم و دخالت آنان در همه امور، آنان را بیش از گذشته در معرض نقد و داوری افکار عمومی قرار می دهد. و این به معنای زیرسئوال بردن جایگاه و نقش آنان در مسایل دینی و مذهبی و احترامی که باورمندان به هر یک از مذاهب برای روحانیون خود قایل هستند، نیست.
حتی امام خمینی رهبر فقید انقلاب اسلامی در بسیاری از موارد روحانیون را با تندترین ادبیات مورد انتقاد قرار می دادند و در زمان شاه بخشی از مبارزه ایشان با روحانیون فاسد بود. و این انتقادها هرگز به معنای طعنه و تمسخر روحانیون شیعه نبوده بلکه جنبه اصلاحی و گاه افشاگرانه با هدف اصلاح و تغییر داشته است. ایشان با صراحت می فرمایند که از عمامه طرفداری نمی کنند:
«خدای متعال می‌داند که من نسبت به آخوندهای فاسد آن‌قدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم‌تر است از آخوند فاسد [...] آن‌قدر صدمه‌ای که اسلام از یک آخوند فاسد می‌خورد از محمدرضا نمی خورد. در روایات هست که آخوند فاسد و ملای فاسد در جهنم از بوی تعفنش اهل جهنم در عذاب هستند. در این دنیا هم از بوی تعفن بعض از آخوندهای فاسد، دنیا در عذاب است. ما طرفداری از عمامه نمی‌کنیم. ما طرفداری از اسلام می‌کنیم. این اسلام پیش شما باشد معظم هستید. پیش هرکس باشد معظم است.»
(صحیفه نور، ج10، ص 280-279)
اما از آنجائیکه به هر دلیل نقل و نقدهای اینجانب موجب برخی سوءبرداشتها و سوءتفاهمات شده و این تلقی را در برخی اذهان بوجود آورده است که اینجانب با قصد طعنه و تمسخر در مورد روحانیت شیعه مطالبی را نوشته ام، ضمن رد این موضوع در این مساله تاکید می کنم که در مطالب مختلف من مخاطبم مذهب خاصی نبوده و گاهی حتی علمای اهل سنت را نیز مورد انتقاد قرار داده ام و در بسیاری موارد نیز از عملکردهای مثبت و بجای بسیاری از روحانیون شیعه و سنی تمجید و تقدیر کرده ام.
امیدوارم منتقدین عزیز مطالب بنده، هر دو جنبه قضیه را ببینند و به صورت مصداقی انتقادشان را در مورد مطالبم بیان کنند. قطعا اگر در جایی اشتباه کرده باشم، این شهامت را دارم که اشتباه خود را بپذیرم و بابت آن عذرخواهی کنم. اما به یقین بدانید که هیچ سوءنیتی در نوشتن مطالب به جز ضرورت روشنگری و نقد برخی مسایل جامعه وجود نداشته است.
No comments:
Post a Comment