قصه پُر غصه دخترک 9 ساله ای دیگر از جنوب کرمان

به گزارش پارسینه سایت محلی هلیل خبری دردناک منتشر کرده است که در ذیل می 

خوانید. گفتنی است ادبیات این خبر کمی متفاوت تر است ادبیات مرسوم خبری است اما با توجه به دغدغه نویسندگان آن پارسینه عینا آن را بازنشر میدهد.

و حالا قرعه به نام مهرانگیز فرامرزی 9 ساله از بچه های روستای کپرنشین نهضت آباد کلیتو (جنب روستای میل فرهاد ) از توابع بخش جازموریان شهرستانا رودبار جنوب ستان کرمان افتاده است درمانگاه کهنوج گفته بود اگه یک ساعت دیرتر بچه رو آورده بودید بچه تمام کرده بود پدر به پرستار درمانگاه برجک گفته بود که مهرانگیز حساسیت دارد قبل از تزریق واکسن از دخترم تست بگیر بدون تست ممکنه بمیره ؛ پرستار هم نه گذاشته و نه برداشته گفته بود اگرم مُرد ، مُرد

عجیب تر تجویز اشتباهی دکتر درمانگاه برجک بود که حتی وقتی پدرش می گه بچه ام به واکسن حساسیت دارد دکتر برمی گرده می گه : تو دکتری یا من ؟؟؟

همه قصه پر غصه مهر انگیز از یک اسهال و استفراغ ساده شروع شده بود البته با اون آب آلوده ای که ما دیدم فیل رو هم از پا درمی آورد تا چه برسه به یه دختر نحیف 9 ساله !!!

اسهال و استفراغ امانش را بریده بود که پدرش او را به نزدیک ترن درمانگاه با فاصله یک ساعت و نیم از روستایشان یعنی درمانگاه برجک می برد .

مورخه 24/6/92 بود با تجویز دکتر و علی رغم مخالفت پدر ، واکسن زده می شه ؛ واکسن را زده نزده درد و التهاب و عوارض ناشی از واکسن اشتباهی شروع به نمایان شدن می کند .

بهش گفته بودند شانس آوردی که کل واکسن رو نزدی و الا بچه می مرد البته همین مقدار واکسن نصفه هم بچه را نیمه فلج کرده بود به حدی که بدون کمک دیگران نمی تونست راه بره ؛ لخته شدن خون در پشت کلیه های مهرانگیز و پخش شدن عوارض این واکسن اشتباهی در کل بدنش دردی است مضاعف که تعهد و تخصص مسئول مربوطه را زیر سوال می برد .

مسئولین محترم بهداشت و درمان ! به خدا مردم

کپرنشین جنوب کرمان نه موش آزمایشگاهی اند و نه سکوی پرش دکتر های مبتدی و بدون تجربه ؛ اینها انسانند و مثل من و تو از گوشت و استخوان درست شده اند نه از چدن و فولاد ؛

حالا آمپول اشتباه زدی به جهنم ! توی پزشک و درمانگاه نباید در قبال اشتباهتان متعهد و مسئول باشید ؟ حتما باید ما بچه جهادیها خرابکاری های شما را جبران کنیم ؟

چرا بعد از گذشت سه هفته ما بچه جهادی ها باید از احوال زار این دختر بچه با خبر بشویم ؟ پس شما چه کاره اید ؟ مگه شما مُردید ؟ مگه نمی بینید زجرکش شدن بچه را در کپرش ؟ حتی پدرش پول کرایه راه را تا بیمارستان کرمان نداشت خودمان همان روز یعنی جمعه 5/7/92 سریعا به کرمان اعزامش کردیم .

و با یک واسطه در بیمارستان فاطمه الزهرا(س) کرمان پذیرای او بود . به امید سلامتی کامل مهرانگیز و برگشت او به پیش بقیه هم کلاسی هایش و با آرزوی خانه تکانی حسابی در بخش بهداشت و درمان جنوب کرمان .

شماره حساب 4420447442 نزد بانک ملت و شماره کارت 6104337770108684 نزد بانک ملت ؛ هر دو به نام گروه جهادی تبلیغی فدائیان عدالت آماده دریافت کمک‌های شما خیر اندیشان کوثری است. از آنجا که وجوه نقدی به نیات گوناگون به این حساب واریز می شود خواهشمند است پس از واریز وجوه نقدی خود حتما حتما مبلغ هدیه و مورد مد نظرتان جهت هدیه را به همراه اسم مبارکتان به شماره برادر فراهانی 09108051182 پیامک نمائید . دعای پابرهنگان بدرقه راهتان . اموالتان کوثری و پربرکت ، امواتتان شاد ، انفستان امام زمانی بحق محمدٍ و آل محمد . با تشکر فراوان یا علی

  http://www.parsine.com/