Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

هنوز صدای گلوله و شلاق جان مردم را تهدید می کند


سعید محمدزهی‎ har lagt till 3 nya foton.
هنوز صدای گلوله و شلاق جان مردم را تهدید می کند
یک سال از حضور علی اوسط هاشمی بر مسند استانداری سیستان و بلوچستان می گذرد، در این یکسال دیدارهای متعددی با نخبگان، دانشگاهیان، علما، ریش سفیدان، معتمدان و جوانان اعم از فرهنگی، اجتماعی و ... داشته است. و از ایده و نظرات آنها یقینا بهره برده است. استاندار می گوید نگاهش فراقومی است و بیشتر به توسعه کلان استان می اندیشد و طرح ها و برنامه های زیادی در سر دارد، از راه آهن جنوب به شمال استان، تا توسعه بندر چابهار و تاسیس پتروشیمی و فولاد و ... ، اما گاهی لازم است به مشکلات به ظاهر کوچک هم توجه نمود، زیرا نادیده گرفتن آنان بعضا باعث کندن شدن طرح های کلان خواهد شد. برخلاف وعده هایی که استاندار داده بود، اما هنوز مشکل قاچاق سوخت برطرف نشده و روزانه جوانان زیادی در آتش آن می سوزند، استاندار از بر خورد با عاملان ناامنی خبر داده بود که نه تنها کسی محاکمه نشد بلکه شلیک گلوله روزانه جان بسیاری از هم استانی های بی گناه را می گیرد. از وعده استخدام بیش از هزار نفر از جوانان اهل سنت در نیروی انتظامی فقط سخنش هست و بس. انگار طرح های کلان استاندار فقط روی کاغذ است و تا اجرای آن باید تیر خورد و در جاده ها سوخت.
انتظار مردم این بود که حداقل با روی کار آمدن دولت تدییر دیگر شاهد بی تدبیری نباشند، شاهد ناامنی نباشند؛ اما انگار دست هایی پشت پرده است که نمی خواهد استان روی خوش ببیند.
تیرهای ناصواب و سرگردان در جاده و شهر به جان مردم اصابت می کند و خانواده هایی را به داغ عزیزانشان می نشاند.
حکایت وقتی به اوج خود می رسد و سر و صدا به پا می کند که شلیک گلوله افراد نیروی انتظامی جان شهروندی را می گیرد که صدای جامعه مدنی استان بلند می شود، از بخت بد شلیک کننده یک شهروند سیستانی است و مورد اصابت قرار گرفته یک بلوچ!!!
معلم اهل سیستان در بلوچستان به دلایل نامعلوم و توسط افراد مجهول الهویت مورد شلیک گلوله ای قرار می گیرد و کشته می شود، اینبار علاوه بر اعتراض جامعه مدنی پای نمایندگان سیستانی به میدان باز می شود و بدترین الفاظ را به مردم بلوچ نثار می کند، و با ادبیاتی که هشت سال کشور را سیطره کرده بود مخاطبانشان را مورد آماج قرار می دهد.
و امروز شاهد زیر تیغ رفتن عمل جراحی دانش آموز بلوچی هستیم که توسط یک معلم سیستانی تنبیه شده بود!!!
اینها گوشه ای از حکایت استان ماست، استانی که میخواهد به توسعه برسد!!! و توسعه ای که لازمه اش به نظر همفکری ، یکدلی و اتحاد است و نه درگیری های قومی.
بنابراین لازم است هم استانیان عزیز به مشکلات و نارسایی ها و یا اتفاقات بیشتر از آنکه به دید قومی و مذهبی بنگرند به دید انسانی و ملی آن توجه نمایند، و استاندار لازم است در کنار طرح های کلان خود گوشه چشمی به این مهم بیاندازد.
مطمینا با متهم نمودن یکدیگر نه رنگ توسعه را خواهیم دید و نه پیشرفت را، اگر عاقلانه با مسایل و مشکلات کنار بیاییم بی شک وضعیت از آن چیزی که هست بهتر خواهد شد. اما از همه تاسف بارتر اینکه بعضی از آب گل آلود میخواهند ماهی بگیرند زیرا که انتخابات مجلس در راه است و با برانگیختن احساسات مردم به دنبال پر کردن صندوق های رای خود هستند.
به قول شاعر: همه خوب حرف می زنند اما کی خوب این وسط/ خوب و بدش با شما ما که رسیدیم ته خط...
و استاندار مثل همیشه زیبا سخن می گوید...

No comments:

Post a Comment