Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

هر دم از این باغ بری می رسد. نویسنده: دادکریم باشنده



هر دم از این باغ بری می رسد. نویسنده: دادکریم باشنده
هنوز واکنش گسترده در خصوص سخنان بعضی از اعضای فرهنگستان زبان فارسی در مخالفت با تدریس زبان اقوام و اجرای بند 15 قانون اساسی فروکش نکرده که اخیرا نمایندگان استان در ملاقات با دکتر روحانی صحبت از تقسیم استان سیستان و بلوچستان به سه استان نموده اند موضوعی که در بین تمام بلوچها از حساسیت خاصی برخوردار است.زیرا اینگونه تقسیمات تاکنون نه تنها هیچ به نفع قوم بلوچ نبوده بلکه در یک مسیر کمرنگ نمای و هویت زدایی قومیتی همیشه مرزهای جغرافیایی انها بنحوی دستکاری شده که قسمتی از این جغراقیای قومی و فرهنگی جدا شده به کشور و یا استانهای دیگر منظم گردیده است بدون آنکه برای حفظ ظاهر قضیه هم شده رضایت و نظر آنان لحاظ شده باشد در این تقسیم بندیها با شکل گیری کشور پاکستان ،افغانستان و ایران جغرافیای قومی بلوچ تکه پاره شده و هنوز زخمهای آن برای همه بلوچ ها دردناک و بدیمن بوده است . رعایت حقوق قومیتها در هیچ یک از این کشورها مطابق با معیارهای حقوق بشری نبوده و هیچگونه اختیاری در چهار چوب استانی یا ایالتی به انان محول نشده و تنشهای قومی همچنان گریبانگیر ساکنان این جغرافیاست و امروز با انسداد مرزها عملا یک جدایی اجتماعی در کل نوار مرزهای قریب به هزار کیلومتر اتفاق افتاده که عملا خانواده های درجه یک تقسیم شده و در دو سوی مرز در سوگ همدیگر نمی توانند کنار هم باشند و تحقیری که بلوچ در گذرگاههای مرزی با آن مواجه است به امری عادی و روزمره تبدیل شده است طبعات ناخوشایند اقتصادی باز موضوعی است که شاید مجال طرح آن فعلا ممکن نباشد ولی در واقعیت امر این تفکیک ها طبعات سنگین اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی برای بلوچ ها داشته است .طرح پیشنهادی آقای میر مرادزهی از دسته گلهای تازه آب داده نمایندگان به اصطلاح مردم است. نمایندگان محترم می دانند تقسیم بندی در شرایطی که کل مدیریت استان به اقلیتی غیر قومی و وابسته به حاکمیت به اصطلاح خودی ها اداره می شود چگونه ممکن است به نفع عامه مردم بلوچ باشد و تقسیم این جغرافیا بنحوی تداوم همان سیا ستهای تبعیض گرانه که قطعا خارج از مطامع سیاسی ضد قومی و برنامه های محدود نگرانه سیاسی نخواهد بود .بر اساس مدیریت این حضرات سی و پنج سال پس از انقلاب هنوز استان با هویت محرومیت شناخته می شود و از نظر امنیتی شکننده ترین وضعیت امنیتی را در سطح کشور دارد و در صورت تداوم این رویه قطعا آبستن تحولاتی تلخ و آزار دهنده ای خوهد بود و حال در چنین شرایطی چگونه این تقسیم بندی بر اساس خواست و مطالبه مردم بلوچ انجام میگیرد در حالیکه انتصاب معمولی رئیس یک اداره با تبیعضات قومی و مذهبی صورت میگیرد و از پذیرش افراد بلوچ اهل تسنن در پائین ترین سطح مدیریتهای اداری اجتناب می ورزند و یا با اکره می پذیرند و درب بعضی نهاد های امنیتی و ایدئولوژی و نظامی به روی انان بکلی بسته است آنگاه تقسیم استان چگونه می تواند به نفع مردم بلوچ باشد این خواست همان گروهایی است که در این سی و پنج سال در استان ترکتازی می کردند و اکنون همان خواست را از طریق نماینده گان می خواهند پیگیری کنند که ظاهرا بلوچ هستند اما برای حفظ این صندلی و جایگاه حاضرند تعلقات نیاکان و وابستگی تاریخی خود با این سرزمین را به معامله بگذارند تا در دور بعدی جز رد صلاحیت شدگان نباشند اما این معامله ای آسان برای هیچکدام نخواهد بود .نه تصمیم گیران مرکز و نه آنانیکه در استان دل به چنین طرحهایی بسته اند باید بدانند که این استان و مردم آن از سیاستهای اعمال شده آنان بنحوی زجر کشیده و مورد تبعیض قرار گرفته اند و تکه پاره کردن یک جغراقیای یکپارچه فرهنگی و قومی سیاستی فراتر از از قوم ستیزی و پاکسازی نرم و پنهان قومی نمی تواند باشد.همه باید حساسیت موضوع را دریابند و این منطقه مهم ژئوپولتیکی را بیشتر از این دچار تنشهای قومی و مذهبی ننمایند به ویژه امروزه که عموما تدبیر در سیاست توصیه می شود. بهتر آن است نمایندگان اگر اندکی تعلق خاطری به رای دهندگان خود احساس می کنند مطالبات رفع تبعیض و جذب بودجه های عمرانی و توسعه زیر ساختهای و بکارگیری نیروهای بومی در مکانهای ممنوع ورود و...... تلاش نمایند نه تکه پاره کردن استان در شرایطی که کمترین نقشی در تصمیم گیری این استان ندارد.جناب اقای میر مرادزهی و دیگر نمایندگان محترم اگر نمی توانید بلوچستان را از تداوم تبیعضات و تضیع حقوق اش تا سطح دیگر استانها برخوردار جلوگیری کنید لطفا تکه پاره اش نکنید.به اندازه کافی تکه های ناپیوسته دارد.بهتر است این افتخارات نصیب شما ها نشود.

No comments:

Post a Comment