شلاق تکفیر، مکمل تازیانه وهابیت

کد خبر: 1884

جمعه، 5 اردیبهشت 1393 - 22:48

شلاق تکفیر، مکمل تازیانه وهابیت

پرویز بهادرزهی - آیا زمان آن نرسیده که مراجع محترم قضایی وامنیتی از طرح کنندگان چنین شبهات و برچسب های بناحق، مدارک مستند طلب کنند واگر نداشتند باین بیندیشند که آیا جاری شدن حد شرعی برای طراحان موضوعیت پیدا نمی کند.؟!

اختصاصی ندای زاهدان - پرویز بهادرزهی - تاقبل ازانتخابات ریاست جمهوری سال 92جریان های تمامیت خواه دراستان سیستان وبلوچستان برای آنکه موانعی دربرابر بکارگیری نیروهای توانمند اهل سنت درپست های مدیریتی ایجاد نمایند ویا اندک مدیران راکه در مسؤلیت ها بودند حذف ویا موانعی در مسیر استخدام متقاضیان اهل سنت درنهاد های دولتی ونیروهای مسلح ساخته باشندعنوان وهابی بودن رابطورعام درفضای استان منتشر وسعی میکردند که هرنیروی اهل سنت راکه متقاضی کسب موقعیت ومنصب ویااستخدام می باشدوحتی بسیاری ازمعلمین ومدرسین باچندین سال سابقه تدریس در مدارس ودانشگاه هارابا برچسب وهابی بودن ازبکار گیری واستخدام وتدریس محروم و برپیشانی آنها برچسب وهابی بودن را بچسبانند ،حتی پارا فراتر گذارده دراظهارنظرها ومحافل ومجالس رسمی وغیر رسمی چنان از نفوذ وهابیت  ووابستگی مردم اهل سنت استان به جریان های وهابی خارج از کشورسخن می گفتند ومیگویند که گویا درسرتاسراستان حنفی مذهبان تغییر عقیده داده وبا وهابیت آنهم با نفوذ بیگانگان عقد اخوت بسته اند ،تا جایی که گزارشاتی هم بدفاترمراجع محترم ومقامات ارشد اجرایی در قم وتهران می فرستاده اند ، آثار این گزارشات نا بحق در سخنان واظها رنگرانی برخی از مراجع درجلسات درس  درقم ویا مقامات ارشد درتهران بیان شده است. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برگزار شد،آمار وارقام ودرنتیجه در صد مشارکت وحضور اهل سنت در پای صندوق های اخذ رأی ودرصد آراءریخته شده به سبد هریک ازکاندیدا ها چند نکته را عیان ساخت: 1-اکثریت مطلق اهل سنت شرکت کننده در انتخابات به کاندیدایی از جامعه روحانیت شیعه رأی دادند ،این اتفاق گویای آن است که ، کسانیکه اهل سنت را با برچسب وهابی بودن برچسب میزنند از وهابیت آگاهی ندارند زیرا جریانهای وهابی درهرنقطه جهان که فعال باشند بیشتربا روحانیت شیعه مشکل داشته وبه آنهااقبال ندارند نه مردم عامی، درنتیجه اگرمردم اهل سنت استان وهابی بودند یا گرایش وهمنوایی با وهابیت داشتند نباید به فردی از روحانیت شیعه اقبال میکردند، حتی اگربرای انجام وظیفه ملی که حضوردرانتخابات می باشد،حضور می یافتند باید به فردی غیر روحانی رأی میدادند(حتی اگر بهترین گزینه هم نباشد) یا رأی سفید بصندوق میریختند که هیچکدام ازاین دواتفاق رخ نداد ، این بهترین دلیل برآنست که دراستان سیستان وبلوچستان نه تنها جریانی تحت عنوان وهابیت وجود ندارد که وهابیت شانسی برای مورد اقبال قرارگرفتن وحضور در آینده این استان هم نخواهد داشت. 2-کسانی که دراستان بناحق شعارمقابله ومبارزه با وهابیت میدادندودلیل حضورشان در مناصب  قدرت  راصیانت ازمذهب معرفی وبافضا سازی موهوم هراس ازوهابیت ، تلاش برای معرفی اهل سنت بعنوان پیروان وهابیت ووابسته به بیگانگان را برای خود افتخارمی دانستند وهراهل سنتی را که دربرابرتمامیت خواهی آنان برای احقاق حق صدایش راازحنجره بیرون میداد برچسب وهابی میزدند،باهمه تبلیغات وهزینه کردها ی سنگین وسخنرانی های جهت داروپخش اعلامیه ها وشب نامه هایی با مضمون چرا اهل سنت  به ... رأی نمیدهند ،فقط توانستند حدود ده درصد ازآرای استان را درسبد خود بریزند واین یعنی اینکه تبلیغ ضد وهابی بودن شان هم حتی بخش اعظم مردم شیعه را بسوی آنها حرکت نداد.          واینک این جریان که همواره فضای آرام استان وانسجام واتحاد اقوام ومذاهب را به ضرر خویش وجریان های وابسته اشان ارزیابی می کنند از پای ننشسته ونپذیرفته اندکه باید دراندیشه ، رفتار وعملشان تجدید نظرکرده به سوی وحدت وهمدلی گام برداشته واز تفرقه وجدایی بپرهیزند، بلکه مسیری دیگر گزیده  وبرچسب جدیدی را با عنوان تکفیری به برچسب قبلی اشان افزوده اند. متأسفانه آنانکه همچون گذشته وحدت وهمدلی مردم استان و مشارکت اهل سنت در صحنه های انسجام آفرین ملی ومذهبی مانند ، سالگرد پیروزی انقلاب، سمینارها وکنفرانس های وحدت وتقریب مذاهب ، اعیاد ملی ومذهبی یا مشارکت اهل سنت در فعالیت های اجتماعی ،سیاسی ،واستحکام امنیت، را برنمی تابند وتحقق این صحنه ها را مانعی در رسیدن به اهداف وکسادی بازار منافع مادی ومعنوی شخصی و گروهی خود وجریان های وابسته اشان می بینند با شعار وبرچسبی جدید وارد صحنه شده، دراین زمان با تلاش به چسباندن برچسب تکفیری بودن به فعا لان مذهبی وسیاسی ،اجتماعی اهل سنت وارد میدان شده اند،اما غافل از این هستند که برچسب جدید مانند برچسب وهابیت قبلی بچسب فاسد نفاق آغشته است وبدلخواه آنان نمی چسبد.، این گروه مدعی اطاعت محض از مقام معظم ولایت فقیه هستند ولی از فرمایشات وتأکیدات ایشان مبنی برعدم طرح مسائل تنش زای مذهبی وقومی واتهام نزدن به پیروان مذاهب اسلامی غافل هستند.، برخی حوزه های علمیه اهل سنت را متهم به تربیت جریانهای تکفیری میکنند ولی هیچ مدرک ومستندی ارائه نمی کنند. (فکرمی کنید با طرح چنین برچسب ها چه هدفی رادنبال می کنند؟). آیا زمان آن نرسیده که مراجع محترم قضایی وامنیتی از طرح کنندگان چنین شبهات و برچسب های بناحق، مدارک مستند طلب کنند واگر نداشتند باین بیندیشند که آیا جاری شدن حد شرعی برای طراحان اینگونه شبهات وبرچسب ها که سبب تشویش اذهان عمومی در جامعه می شوند موضوعیت پیدا نمی کند.؟!          همه این تلاش هادر حالی است که جامعه اهل سنت استان با حضور چشمگیر ودر عین حال معنی دارش در انتخابات براین تأکید داشته ودارند که :          الف- نزدیک به چهار دهه بعداز برقراری نظام جمهوری اسلامی،حمایت از نظام واعتماد به نظام را با حضور حداکثری در تمام فراخوان های ملی ومذهبی باثبات رسانده  انتظاردارند که مسؤلین هم اعتماد به اهل سنت را افزایش داده و نهادینه ببیند.         ب- به هویت وشناسنامه ایرانی اش افتخار میکند انتظار دارد که مسؤلین جمهوری اسلامی هم هویت ایرانی وی را چون سایر اقوام ایرانی برای این سرزمین نعمت وافتخار محسوب دارند.         ج- به هیا هوی معاندان واستکبار که وی را به عدم حضور در انتخابات فرامی خواندند بی اعتنا وحضورش رابه ضربه ای بر پیکر استکبار ومعاندان بدل ساخت، انتظار دارد که حاکمیت هم به هیاهو وبرچسب گذاری عده ای تفرقه انداز یا منفعت طلب بی اعتنا باشند،که آنان را سر جایشان بنشانند. د- هرگاه که در مسئل فرهنگی ،سیاسی،اجتماعی ومردم داری بمشارکت طلبیده شده اند صادقانه حضور مؤثر ومثبت داشته اند، نمونه اش مشارکت معتمدین وروحانیون در فرایند رهایی مرزبانان بود که در جهت شادی ملت ایران وخانواده های مرزبانان از تلاش وهمکاری که از آنان خواسته شده بوددر حدتوان دریغ ننموده اند.(موردی مشابه چند سال قبل در دولت آقای خاتمی باتلاش دررهایی جهانگرد اروپایی اتفاق افتاد)،انتظاردارندکه درهمه بخشها(اداری ومدیریتی،سیاسی واجتماعی،اقتصادی وفرهنگی،امنیتی ومردم داری)بمشارکت طلبیده شوند . ه- به وظیفه ملی خود که حضور در انتخابات بوده با درصدبالاتر از انتظار وایده آل مشارکت داشته اند انتظاردارند که دولت هم به وعده هایش با تحقق حداکثر ایده آل ها وانتظارات عمل کند. و- شهروند درجه 2 وبالاتر نیستند بلکه شهروند درجه 1وایرانی الاصل بوده وهستند وخواهند بود ،انتظار دارند دولت حقوق شهروندی آنان را همچون سایر شهروندان ایران بزرگ لحاظ نمایند. با آرزوی آنکه همه مردم ساکن استان از هر قوم ومذهب باهم ودر کنار هم به ایرانی بودنمان افتخار کرده ،به توسعه همه جانبه وپایدار سرزمین کهن وگنج خیز سیستان وبلوچستان با استعدادها وقابلیت هایش فکر وبرنامه ریزی کنیم،از گرمای زمینش بکاهیم وبگرمای خونمان بیفزاییم تا خونگرمی ما نسبت بهم سبب همدلی گشته ، باهم بسترهای شادی ورفاه خویش وآیندگان استانمان را فراهم سازیم  ،آن چنانکه مورد نفرین ونفرت فرزندان آینده این مرز وبوم قرار نگیریم.