Welcome to the BC's blog. Here you will find the latest news and other information about Baloch people and Balochistan. You can also listen to Balochi music and watch films on our video bar section. Balochestan, the land of balochs, is occupied by Iran, Pakistan and Afghanistan and Baloch people are a victim of state terrorism carried out by the Islamic states of Pakistan and Iran. Thanks for visiting us. Pls contact us if you have any quation. E-mail: baloch.community.se@gmail.com
Long live free and united Balochistan
Search This Blog
Translate
بلوچستان سرزمینی که فقط در بحران از آن یاد می شود
سیستان و بلوچستان مساحتی در حدود 187502 پهناورترین استان را داراست. این استان پایین ترین رتبه را در شاخص توسعه انسانی، امید به زندگی، آموزش، بهداشت، مسکن، اشتغال، نرخ مشارکت اقتصادی و مدیریتی، درآمد سرانه، امکانات و کیفیت زندگی داراست. بیش از 90 هزار مامور مسلح از ارتش، سپاه، نیروهای انتظامی تا مرزداری به همراه 600 هزار بسیجی و تعداد نامعلومی از "سربازان گمنام امام زمان" در بلوچستان وجود دارد. یعنی به ازاء هر 5 بلوچ یک مامور در منطقه حاضر است. ظلمی که بر ملت بلوچ می رود ریشه در سیاست های خصمانه ی رژیم جمهوری اسلامی علیه ملت های غیر فارس، دارد.
ماجرای گروگان گیری اخیر:
پنج مرزبان ایرانی اواسط بهمن ماه سال گذشته ( 1392) در مرز ایران و پاکستان ربوده شدند و گروه موسوم به جیش العدل مسئولیت ربودن آنها را به عهده گرفت. آنها خواستار آزادی 300 زندانی این گروه در ایران و سوریه در قبال آزادی پنج گروگان مرزبان شده بودند. جیش العدل ۳ فروردین اعلام کرد که یکی از پنج گروگان به نام گروهبان جمشید داناییفر را اعدام کرده است که البته هنوز جسد این فرد به جمهوری اسلامی تحویل داده نشده است و بنابر شرط گروه جیش العدل جسد وی را با اجساد عزیزانشان که در زندان های رژیم کشته شده اند تعویض خواهند کرد. بنابر اعلام جیش العدل در وبلاگ رسمی اش، اقدام ناشیانهی رژیم در برخورد با این بحران و کشتن زندانی بی دفاع "علی نارویی" منجر به قتل گروهبان دانایی فر شد. علی نارویی متولد 1368، که در سال 1384 توسط وزارت اطلاعات با هدف تحویل برادرش صدیق نارویی از اعضای جیش العدل به گروگان گرفته شده بود پس از سالها بازداشت و شکنجه در تاریخ 1اسفند92 در تبعید و در زندان ارومیه زیر شکنجه جان سپرد. لازم به ذکر است جمهوری اسلامی پیشتر در یک اقدام تلافی جویانه 15 نفر از اسرای بلوچستان که در زندان های جمهوری اسلامی به سر می بردند را به دار آویخت. در اینجا این سوال مطرح می شود آیا چنانچه بلوچی ها ایرانی محسوب می شوند چگونه "دولت جمهوری اسلامی " این عمل زشت را در قبال ملت بلوچستان توجیه می کند!
لازم به ذکر است مقامات دولتی ایران از جمله قائم مقام وزیر کشور، امیری هر گونه معاوضه ی اسیر را تکذیب کرده است. البته شایعاتی مبنی بر آزادی سی و دو نفر از زندانیان فوق در قبال آزادی چهارمرزبان گروگان وجود دارد که تا کنون سند محکمی برای اثبات آن پیدا نشده است.
نقش روحانیون اهل سنت و معتمدین استان در آزادی گروگان ها:
نقش روحانیون اهل سنت و معتمدین استان در آزادی گروگان های مرزبان امری بدیهی و روشن است. اقدامی که توسط رسانه ها و دولت جمهوری اسلامی تا به امروز عامدانه انکار شده و از آن به عنوان "عملیات آزادسازی گروگان ها" احتمالا توسط سپاه و وزارت اطلاعات یاد می کنند.
در این میان لازم است به خبر درگذشت مولوی احمد نارویی داماد مولوی عبدالحمید که در پایان اسفند ماه سال 92 در رسانه های ایران منتشر شده بود، اشاره کنیم. خبر فوت این شخص، به عنوان کسی که در مسیر بازگشت از جلسات میانجیگری با جیش العدل کشته شد بود، در رسانه های جمهوری اسلامی هیچگونه بازتابی نداشته است.
این یکی دیگر از هزینه های بزرگی است که مولوی عبدالحمید در راستای آزادی مرزبانان گروگان گرفته شده متقبل شد در حالی که داماد دیگر وی "اسماعیل ملازهی" بیش از سه سال است که در زندان وزارت اطلاعات زندانی است و داماد دیگرش "عبدالعلیم شه بخش" در سال 89 برای مدتی زندانی شد و به قید وثیقه آزاد است. این بدین معناست که همزمان با فعالیت های میانجیگران محلی و به خطر انداختن جان خود برای نجات گروگانها، "برخی نهادهای دولتی" با پیشنهاد "مسائل مادی" برای آزادی گروگانها، برای جان آنها ارزشی قائل نشدند.
واکنش زشت رسانه های دولتی و حتی غیر دولتی در عدم انتشار عکس های اصلی و اولیه از آزادی مرزبانان یکبار دیگر توهینی به نقش اهل سنت در منطقه و همچنین حرف شنوی ملت بلوچستان محسوب می شود. درخواست هایی که از زمان روی کار آمدن دولت روحانی مطرح شده است مانند تقویت آزادی های مذهبی در کشور، اجازه ی ساخت مساجد برای اهل سنت، کاهش فشار بر فعالان اهل سنت، حضور وزیر اهل تسنن و پرهیز از دخالت در امور مذهبی و عدم توهین به مقدسات اهل سنت که هیچکدام تا به امروز عملی نشده است.
گفتنی است عبدالرؤوف ریگی سخنگوی گروه جیش العدل در مصاحبه با العربیه.نت از موضع سخت مقامات ایرانی در گفتگو با آنها خبر داد و ادامه داد که مقامات هیچ ارزشی برای جان نظامیان ربوده شده قائل نیستند و تاکید کرد که طرف دولتی به جیش العدل پیام داد که حتی اگر بقیه مرزبانان نیز کشته شوند به درخواست این گروه برای آزادی زندانیان بلوچ پاسخ مثبت نخواهد داد. وی در ادامه افزود "اینجا مبارزه و مقاومت در جریان است و اگر زندانیان اهل سنت آزاد نشوند قطعا شاهد عملیاتی از این نوع خواهند بود."
انتقاد رسانه های دولتی به عملکرد عبدالحمید مولوی:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله شماره دوشنبه ضمن تردید در "حسن نیت مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی" نوشته بود: "امام جمعه اهل سنت زاهدان، هنگامى حسن نيت كامل خود را ميتواند به اثبات برساند كه تمام توان خود را در جهت ريشهكن ساختن اشرار از استان سرفراز سيستان و بلوچستان بكار گيرد و كاري كند كه اين استان از لوث وجود آنان پاك شود."و یا روزنامه "وطن امروز" در ۱۸ فروردین ۱۳۹۳ با تیتر "معمای واسطهها" درباره نقش واسطه ها در آزادی گروگان ها می پرسد: «نقش واسطهها در این میان چیست؟ براساس چه فرمول و معادله ای ناگهان یک واسطه می تواند ۴سرباز ایرانی را از چنگ تروریستهای آدمکش که سال گذشته در اقدامی فجیع ۱۴ سرباز ایرانی را قتل عام کردند و رهبران آنها از سر بریدن گروگان های شیعه خود فیلمبرداری می کنند؛ آزاد کند؟! روزنامه های اصول گرای دیگر نیز اتهاماتی از این قبیل را متوجه مولوی عبدالحمید کرده اند و مسئولیت هر گونه اقدامات خشونت آمیز در آینده را متوجه ایشان خوانده اند.
عبدالحمید درباره انتقاداتی که از نقش او در آزادسازی گروگانهای ایرانی می شود، می گوید: «ما انتظار تشکر از هیچ کس نداریم و اینکه مردم ایران و مسئولین خوشحال شدند کافی است.»
نقش وزارت اطلاعات و دولت روحانی در میانجیگری:
چهار مرزبانان گروگان گرفته شده، پس از گذشت 59 روز، در 17 فروردین 1393 وارد خاک ایران شدند. تصاویری که در تلویزیون جمهوری اسلامی و اکثر رسانه های دولتی وغیر دولتی داخل و خارج از کشور به عمد بازتاب داده نشد. اولین گزارش هایی که توسط خبرگزاری سنی آنلاین منتشر شد از آزادی چهار تن از مرزبانان ربوده شده، با میانجیگری علمای اهل سنت و معتمدین محلی خبردادند. در حالی که این خبر با اندکی تاخیر از خبرگزاری های دولتی منتشر شد. در خبرها و عکس های منتشره در خبرگزاری های وابسته به دولت هیچ اثری از علمای اهل سنت و معتمدین استان نبود. سربازان با لباس نظامی در عکس ها دیده می شوند و با لبخند تمسخر برانگیز فرماندهان سپاه استقبال می شدند.
به جرات می توان ادعا کرد وزارت اطلاعات و دولت روحانی جز تایید و تکذیب های گاه و بیگاه هیچگونه نقشی در این ماجرا ایفا نکرد. سپاه با تهدید حمله و نابود کردن پایگاه های مخالفان و اعمال فشار به فعالان و مخالفین منطقه به خشم هرچه بیشتر جیش العدل دامن زد. ظریف، وزیر امور خارجه ی دولت روحانی در مقابل انتقاد های منتقدین اعتراض کرد و در صفحه ی فیس بوک خود نوشت که تیم مذاکره کننده ای به منطقه ارسال شده است و به زودی گروگان ها سالم به ایران تحویل داده خواهند شد. در مدت این دو ماه دولت و سپاه بارها مسئولیت جان مرزبانان را به گردن پاکستان انداخته و هیچگونه حرکت مثبتی انجام ندادند. مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز هم از خبر کشته شدن یکی از مرزبانان ربوده شده اظهار تاسف شدید کرد و پاکستان را مسئول و مقصر ماجرا دانست. در این راستا تحصن هایی در برابر سفارت پاکستان انجام شد که با پراکنده کردن مردم توسط پلیس همراه بود.
دشمنی نظام با اهل سنت و ظلم مضاعف در بلوچستان:
یکی از موارد نقض جدی حقوق بشر در ایران، تضییع حقوق اهل سنت در سیستان و بلوچستان است. سیاست های افراطی و سرکوب گرانه ی سپاه و وزارت اطلاعات مخالف هرگونه امتیاز دادن به نیروهای بلوچ و اهل سنت است تا جایی که اهل سنت از داشتن حداقل حقوق مذهبی و داشتن مساجد اهل سنت محروم اند و کمترین آزادی های مذهبی از آنها دریغ شده است.
فشار بر ملت بلوچستان در زمان ریاست جمهوری هاشمی بسیار بود. در زمان ریاست خاتمی رابطه ی دولت با علمای سنی کمی بهبود یافت اما این امر حتی منجر به کسب اجازه ی اقامه ی نماز عید فطر اهل سنت در شهرهایی مانند تهران، نشد. پس از به قدرت رسیدن روحانی، مولوی عبدالحمید بی درنگ پیام تبریکی به وی فرستاد و در حاشیه ی مراسم تحلیف با روحانی دیدار کرد.
اما دشمنی علی خامنه ای و طرفدارانش با مولوی عبدالحمید و علمای اهل سنت فراتر از این هاست. ترس وی و طرفدارانش از قدرت بلامنازع مولوی عبدالحمید و تبعیت اهل سنت از وی می تواند موجب مواضع خصمانه ی آنها باشد. طرفداران نظام و علی خامنه ای مواضع عبدالحمید را درباره ی نبود آزادی بیان و اندیشه های مذهبی و مخالفتش با حمایت از دولت سوریه و همچنین رابطه ی خوب وی با کشور سعودیه به دشمنی وی با حکومت ایران تعبیر می کنند. لازم به ذکر است مولوی عبدالحمید در مورد سخنرانی علی خامنه ای در چهارده خرداد سال 89 که در توجیه برخورد با رهبران جنبش سبز، به برخورد امام اول شیعیان با طلحه و زبیر کرده بود، موضع شدید گرفت و اعلام کرد این افراد مقدسات اهل سنت هستند و تعابیر بکار برده را توهین آمیزخواند. بین سالهای 89 تا 90 و دو فشارهای امنیتی بر این رهبر اهل سنت افزایش یافت تا جایی که به ممنوع الخروج شدن وی انجامید.
در سالهای اخیر، حکومت ایران تلاش فراوانی برای نظارت و کنترل بر امور اجرایی و محتوای درسی حوزه علمیه ی اهل سنت کرده که با مخالفت مولوی عبدالحمید، راه به جایی نبرده است.
حسن روحانی در پیام تبریک نخ نمایی اشاره ای به تاثیر قابل توجه و مثبت علمای اهل سنت و نیرویهای بومی بلوچ نکرد و بجای آن از نیروهای امنیتی، انتظامی و رهبری تقدیر و تشکر کرد. روحانی گفت: «این موفقیت یکبار دیگر نشان داد که موضع جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم و خشونت، یک موضع قاطع، اصولی و تغییر ناپذیر است و در مقابل همه فشارهای سیاسی و تبلیغاتی تا رسوایی و شکست کامل افراط گرایان و همه حامیان خارجی آنان ایستادگی خواهد کرد، حمایت همه مردم و شخصیتهای دینی و سیاسی اعم از شیعه و سنی از این برخورد قاطع ثابت کرد که تروریست ها از دستاویز کردن تفاوت های مذهبی هیچ سودی نخواهند برد و مورد انزجار همه مذاهب و گروه های سیاسی کشورند.»
گویا آقای رئیس جمهور فراموش کرده اند که تروریسم و گروگانگیری در سیستان و بلوچستان، ثمره ی سیاست های سرکوب و خشونت های دولتی نظام است. خشونت هایی که از ترور رهبران مذهبی اهل سنت گرفته تا دستگیری، شکنجه و کشت و کشتار رژیم را در برمی گیرد. موضعگیریهای منفعلانه، یک سویه و همچنین قدر ناشناسی حکومت نمی تواند از ارزش میانجی گری مولوی عبدالحمید کم نماید. لازم به ذکر است پیام های تشکر و تقدیر چشمگیری از جامعه مدنی ایران و فعالان حقوق بشر در این روزها برای وی فرستاده می شود که صد البته مهر تاییدی بر نقش وی در حل این مساله و همچنین چهره ی سیاسی با نفوذ و مرام و مشی وی در حل بحران های منطقه خواهد بود.
در پایان اینکه نظام سرکوب گر جمهوری اسلامی هرجا بذر کینه و نفرت پاشیده است از آن خشونت درو می کند و نمی توان انتظار داشت که ملت بلوچ و دیگر ملت هایی که بر آنان ستم روا می رود در برابر ستم آنها سکوت کنند. نتیجه ی نابرابری و سرکوب، پاکسازی نژادی و سیاست های اشتباه دولت جدید و دولت های گذشته، زاینده ی خشونت امروز است همانگونه که مشاهده می کنیم در بیانیه ی جیش العدل اشاره شده که این آخرین گروگان گیری نخواهد بود و مادامی که وضع برخورد دولت با مردم با ملت بلوچ تغییر نکند آنها از مقاومت نخواهند ایستاد.
iranfiles@almezmaah.com
مركز مطالعات و تحقيقات المزماة
د. اسیل رضائى
10 اپریل 2014
http://almezmaah.com/persian/news-view-70.html#.U0Z_8d6-HNU.twitter
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment