برای بسیاری از دوستان این سؤال پیش آمده بود که آیا من واقعاً از فارس بودنم شرمندهام یا اینکه این فقط عنوانی برای برانگیختن توجه خواننده بوده است. به صراحت باید بگویم که مادامیکه فضای گفتمان سیاسی در ایران امروزه به فرمی هست که هست، من همچنان از فارس بودنم شرمندهام. در این مورد در ادامه توضیح مفصلتری ارائه خواهم کرد.
یکی از انتقاداتی که به من وارد شده بود، این بود که من نباید هویت خودم را به زیر سؤال ببرم. من نباید از دارا بودن هویتی خاص شرمنده باشم، بلکه باید مانند همه مردم جهان به هویت خودم افتخار کنم. اما من استدلال میکنم که هویت چیزی نیست که بتوان به آن افتخار کرد. اصولاً نمیتوان بابت دارا بودن چیزهایی که نقشی در اکتساب آنها نداشتهایم به خود بالید. من کوچکترین نقشی در دارا بودن هویتی که اکنون دارا هستم ندارم و حتی آن را انتخاب هم نکردهام. این هویت بر من تحمیل شده است و چنانچه انتخاب در دست خودم بود به هیچ وجهی دلم نمیخواست که یک ایرانی و یک فارس زبان به دنیا بیاییم و گزینه دیگری را برمیگزیدم. اما انتخاب در دست من نبود و من ناچاراً همانی هستم که اکنون هستم. اما شاید این سؤال پیش آید که اگر در بدست آوردن چیزی اختباری نداشته باشیم چگونه میتوانیم از بابت دارا بودن آن شرمنده باشیم. البته که نمیتوانیم. اما آنچه من انتظار داشتم که خواننده از این مقاله درک کند این بود که من از جانب خودم از بابت ظلمهایی که همزبانان من بر اقلیتهای ملی ایران وارد آوردهاند عذرخواهی میکنم. به نظر میرسد که فقط همان اقلیتهای ملی این را فهمیدهاند. متأسفانه خود فارس زبانها نه تنها عموماً این را درک نکردند، بلکه کلاً این مطلب را از وبسایت “بالاترین” در عرض یازده دقیقه حذف کردند. البته در توجیه این عمل استدلالی به ظاهر دموکرات منشانه ارائه کردهاند، که در متنی جداگانه به بررسی آن هم خواهم پرداخت. لذا تکرار میکنم که من در قالب آن مقاله از تمامی اقلیتهای ملی ایران از بابت ظلمهایی که همزبانان من به آنها روا داشته و میدارند عذرخواهی میکنم و امیدوارم که همزبانان من به آنچه در این متن مینویسم توجه کنند. اگر مطلب مزبور به طور خاص در مورد کوردها نوشته شده بود تنها به این دلایل بوده است؛ الف) ماجرای اعدامهای اخیر و واکنش بسیار صریح آن در کوردستان در کنار سکوت خفقانآور در سایر شهرهای ایران، ب) آشنایی من با زبان و فرهنگ کوردستان؛ من به مدت بیش از دو سال در میان این مردم زندگی کردهام. وگرنه متن من به هیچ وجهی به این معنا نیست که آذریها و تورکها و بلوچها و ترکمنها و عربهای ایرانی مورد ظلم نیستند.
در پایان اینکه درست است که من در احراز هویتی که دارا هستم هیچ ارادهای نداشتهام، اما شناختن ماهیت راستین این هویت و پی بردن به نقاط ضعف اساسی آن و دریافتن ظلمهایی که این هویت بر هویتهای زیر دست در طول نه یک سال و سی سال و یک سده و دو سده، که در طول 2500 سال اعمال داشته است، کاملاً ارادی است. من به سهم خودم از این بابت که کلاً ذهنیت فارس زبان ایرانی در ایران عموماً آماده پذیرش بسیاری از واقعیات در مورد تاریخ خود نیست، از تمام ملیتهای زیر دست عذرخواهی میکنم؛ این کاری بود که در آن مقاله انجام دادم.
http://freebalouch.blogspot.com/
No comments:
Post a Comment