Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

رنجنامه زندانی سیاسی محکوم به اعدام هموطن بلوچ عبدالوهاب ریگی در زندان مرکزی زاهدان

و در آخر از سازمانهای حقوق بشری و کلیه حامیان حقوق بشر در جهان تقاضا داریم که از حقوق اقوام ایرانی به خصوص بلوچستان و ملت بلوچ دفاع نمایند.

زندانی سیاسی محکوم به اعدام  هموطن بلوچ عبدالوهاب ریگی طی رنجنامه ای شرایط قرون وسطایی و وحشتناک  که  از لحظه دستگیری تا به حال توسط بازجویان وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب بر او رواداشته شده است جهت ارسال به کمیسر عالی حقوق بشر ،گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران ، مجامع حقوق بشری و انتشار در رسانه ها در اختیار « فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران » قرار داده شده است.
 متن رنجنامه به قرار زیر می باشد:
اینجانب عبدالوهاب ریگی متولد سال ۱۳۷۱ که در تاریخ سوم مهر سال ۱۳۸۹ به اتهام عضویت در جنبش مردمی ایران جند الله و دست داشتن در عملیات انفجار مسجد جامع زاهدان دستگیر و من و برادرم، شهید عبدالباسط به وزارت اطلاعات منتقل شدیم و در مدت ۵۰ روز در سلول بوده ام.
 و در این مدت انواع شکنجه های جسمی ، روحی و روانی که برای اعتراف به جرم نکرده قرار داشته ام و بعد از مدت ۵۰ روز که در تک سلول انفرادی بودم من را به سلولهای دو نفره انتقال دادند و حتی زمانیکه بنده تفهیم اتهام شدم بازجوی پرونده ام و قاضی و بازپرس آقای …در وزارت اطلاعات کشور حضور داشتند و من از ترس شکنجه ای که کرده بودند اتهامات را قبول کردم.
 و بعد از مدت دو هفته که در وزارت اطلاعات بودم و تحت فشارهای روحی و روانی قرار داشتم من را همراه برادرم، شهید عبدالباسط و هم جرمم مهر الله ریگی به دادگاه بردند و در دادگاه نیروهای وزارت اطلاعات و قاضی پرونده آقای ماه گلی که به ما حق دفاع نداده و با ما شدیدا برخورد شد و به اعتراضات ما رسیدگی نشد. و من نزد قاضی تمام اتهاماتی که به ما زده بودند را به خاطر برادرم و مهرالله ریگی قبول کردم نه اینکه آنها کاری کرده باشند.
وبعد از دادگاه ما را به زندان مرکزی زاهدان بند قرنطینه ممنوع الملاقات منتقل کرده و در همان جا حکم ۱ سال زندان و اعدام  ما سه نفر ابلاغ شد. و بعد از ۳ ماه ممنوع الملاقات درقرنطینه به داخل سه بند جدا از هم منتقل شدیم و قریب به یکماه در بند بودیم که من و برادرم، شهید عبدالباسط ریگی را دوباره به وزارت اطلاعات کشور بردند و در آنجا بدون اینکه از من بازجویی کنند بعد از ۲۰ روز من را به زندان آورده و برادرم را در وزارت اطلاعات کشور نگه داشتند .
بعد از مدتی از برادرم خبردار شدم که به چه علت او را در وزارت اطلاعات نگه داشته و من را به زندان منتقل کرده اند. به خاطر اینکه برادرم جلو دوربین حاضر شود و بر علیه رهبر بلوچستان مولانا عبدالحمید مبنی بر اینکه مولانا عبدالحمید به جنبش جندالله دستور می داده و خواسته دیگرشان اینکه من و عبدالباسط رابط بین گروه با امریکا و خارج کشور بوده که برادرم این خواسته شان را رد کرده و قریب به ۶ ماه در وزارت اطلاعات کشور بسر برده و به او گفته شده که اگر این خواسته های ما را برآورده کنی ما خودت را و برادرت را و هم جرمانت را از زندان آزاد می کنیم ولی برادرم تمامی خواسته های آنان را رد کرد .
خلاصه  در این مدت جریان شورش در زندان مرکزی زاهدان بدلیل اینکه بنده و دو نفر دیگر از بچه های بند ۵  امنیتی را به قرنطینه بردند .که اعتراض زندانیان اول به صورت مسالمت آمیز بود اما بعد با دخالت یگان زندان به خشونت کشیده شد. و بعد به دلیل این اعتراض ما را به خواسته زندانیان به داخل بند بردند و بعد از یک هفته از این جریان ، نیروهای ویژه ای که از خارج از زندان برای سرکوب زندانیان آمده بودند به کل زندان یورش آورده مخصوصا بند ۵ که ما در آنجا بودیم و زندانیها را مورد بی رحمانه ترین شکنجه قرار داده دست و پای بعضی از زندانیان شکسته و حتی به بعضی از زندانیان جراحات بسیار سخت و شدیدی وارد شد .
اما این آخر کار نبود ما را دست و پا بسته ، چشم بسته به قرنطینه زندان منتقل کرده و بدترین شکنجه ها از قبیل بی حرمتی ، نگهداشتن در آفتاب داغ و سوزان و در سلولهای بسیار کوچک چندین نفر را نگهداری می کردند .به همین منوال قریب به ۲۰ روز گذشت و بعد ما را در سحرگاه ، دست و پا و چشم بسته به داخل ماشین های نیروهای امنیتی برده و ما را هر دو نفری یا سه نفری به استان های مختلف تبعید کردند و من و تاج محمد بلوچی را به زندان مرکزی استان قزوین تبعید کرده و در آنجا تحت فشارهای روحی و روانی و حتی جسمی قرار داده اند. و بعد از مدت قریب به ۶ ماه من را از قزوین به تهران و از تهران توسط هواپیما با تدابیر شدید امنیتی به زندان زاهدان منتقل کردند و اما هنوز رفتارهای نادرست و تبعیض آمیز و غیر قانونی از طرف مسئولین زندان به ما وارد می شود .
و در آخر از سازمانهای حقوق بشری و کلیه حامیان حقوق بشر در جهان تقاضا داریم که از حقوق اقوام ایرانی به خصوص بلوچستان و ملت بلوچ دفاع نمایند.
با تشکر،
 عبدالوهاب ریگی
زندانی سیاسی محکوم به اعدام
منبع:  سایت روشنگری

Read more at http://baluch.us/?p=1345#Dt6ZdOwOcd0wUqUD.99

No comments:

Post a Comment