Long live free and united Balochistan

Long live free and united Balochistan

Search This Blog

Translate

جغرافیای سیاسی بلوچستان و ثبات منطقه‌ای ناصربلیده‌ای، العربیه

بلوچستان سرزمین مردم بلوچ، که در عهد باستان درمسیر تجارت آسیای مرکزی و هند و خاورمیانه قرار داشته است، هم اکنون بخشی از سه کشور ایران, افغانستان و پاکستان را تشکیل می‌دهد ـ این سرزمین در شرق خاورمیانه، کشورهای آسیای مرکزی را با شبه قاره و اقیانوس هند وصل می‌کند و همچنانکه به عنوان یک منطقه حائل بین امپراتوری‌های باستانی بوده ، در طول چندین قرن گذشته بین روسیه و آسیای مرکزی , هند و بریتانیا نيز نقشى استراتژیک را بر عهده داشته است.
موقعیت جغرافیایی بلوچستان واقع در ایران همواره مورد توجه قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی و گروه‌های مافیايی و قاچاقچیان ذینفع درمواد مخدر بوده است. در دهه اخیر موقعیت جغرافیایی بلوچستان مورد توجه گروه‌های افراطی مذهبی با جاه‌طلبی‌های بین‌المللی نیز قرار گرفته است.
دولت ایران سرزمین بلوچستان را برای انواع پروژه‌ها و آزمایش‌هاى نظامى، از آزمایش‌های موشکی و ساخت پایگاه‌های دریایی گرفته تا تاسیس اردوگاه‌های آموزشی برای گروه‌های افراطی، حمل و نقل افراط گرایان اسلامی از افغانستان به منطقه خلیج فارس ودیگر کشورهاى دور ونزدیک مورد استفاده قرار مي‌دهد.
مورد دیگر، استفاده مافياهاى تحت کنترل دولت ايران برای نقل و انتقال قاچاق مواد مخدر از افغانستان و پاکستان از سرزمین بلوچستان به کشورهای منطقه و جهان مي‌باشد.
عملکردهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادى دولت‌های مختلف ایران در بلوچستان باعث عقب‌افتادگی هر چه بیشتر جامعه بلوچستان در تمامى زمینه‌ها گشته است.
بلوچستان از نظر منابع طبیعی غنی است
بلوچستان از نظر منابع طبیعی بسيارغنی و نوار ساحلی طولانی و موقعیت جغرافیایی آن ایجاب می‌کند که مسير انتقال و تقاطع لوله‌های نفت و گاز از ایران و کشورهای خلیج به هند و پاکستان و همچنین یکی از مسیرهای انتفال نفت و گاز کشورهای آسیای مرکزی به بازارهای جهانی گردد.
در سال 2004 روزنامه‌های ایران اعلام کردند که 16 میدان نفتی، توجه شرکت‌های بزرگ از جمله شرکت‌های آمریکایی را به خود جلب کرده‌اند. بسیاری از این میدان‌های نفتی در بلوچستان قرار دارند. این 16 میدان نفتى در مغان, کوهدشت، خرم آباد، کرمانشاه، بیجار، شرق و غرب مکران در دریای عمان, زابل, شرق جازموریان، سراوان، طبس، گرمسار، ساوه، و تپه مروح نام برده شده‌اند[1].
در دسامبر سال 2012 مدیر پژوهشگاه صنعت نفت "ناصر کشاورز" مجری طرح اکتشاف منابع هیدرات گازی از کشف ذخایر عظیم این گاز در دریای عمان خبر داد و رسماً اعلام کرد حجم ذخایر آن معادل کل ذخایر نفت و گاز متعارف کشور است"[2].
علاوه بر آن منابع طبیعی با ارزش دیگری از قبیل طلا و مس و ـ ـ ـ نیز در بلوچستان وجود دارد.
مرزهای ایران و چین به همدیگر نزدیک‌تر می‌شوند
پس از کشف و تایید منابع طبیعی در دسامبر 2012، ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران مانوری دریایی را در دریای مکران در فوریه 2013 آغاز کردند. در همایشی در آغاز آن مانور، رئیس جمهور ایران آقای احمدی نژاد بیان داشت: "بلوچستان با داشتن منابع گسترده طبیعی می‌تواند کل جمعیت ایران را تغذیه کند."[3] در پایان مانور نیروهای دریایی، در روز یکشنبه 17 فوریه 2013 دریادار حبیب الله سیاری "فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از احداث یک پایگاه جدید دریایی نظامی در شهر پسابندر خبر داد و گفت: "این پایگاه دریایی در حال احداث در شرقی‌ترین سواحل کشورمان و در خلیج گواتر که هم‌مرز با کشور پاکستان است، قرار دارد." [4]
هنگامی که رژیم اعلام کرد که ساختمان این پایگاه جدید دریایی را در گواتر نزدیک گوادر که یک شهر بندری بلوچستان شرقی است, شروع می‌کند، آقای زرداری رئیس جمهور پاکستان اعلام کرد که قرارداد بهره برداری از بندر گوادر را به طور رسمی به چین واگذار کرده است. وی اعلام کرد که امروز این قرارداد از شرکت سنگاپوری (Port of Singapore Authority ) به شرکت دولت چین (China Overseas Ports Holding Company Limited ) واگذار شده است[5].
رژیم جمهوری اسلامی برای گسترش حضور نظامی در بلوچستان چندین هدف را دنبال می‌کند:
1) تشدید سرکوب مردم بلوچستان.
2) بهره‌برداری از منابع طبیعی بلوچستان بدون هیچگونه منفعتی برای مردم بلوچستان.
3) گسترش همکاری های اقتصادی با پاکستان و چین.
4) گسترش همکاری امنیتی با پاکستان برای سرکوب خواست‌های ملی دموکراتیک مردم بلوچستان در هر دو کشور.
فوریه 2013 ماهى پرحادثه در ارتباط با مناسبات چین، ایران و پاکستان بود. پاکستان و ایران پیمان امنیتی را در تاریخ 20 فوریه 2013 به امضا رساندند. مصطفی محمد نجار، وزیر کشور ایران گفت:" این دو کشور به طور جدی علاقه‌مندند که سطح همکاری‌های دو جانبه بین دولت‌های ایران و پاکستان را افزایش بدهند و مقامات دو طرف بنابراین باید زمینه را برای گسترش روابط همه جانبه آماده کنند."[6]
این حرکتهای هماهنگ شده توسط ایران و پاکستان نشان می دهد که این دو کشور در تلاشند تا بلوچستان را با همکاری چین کنترل کنند. چین می‌خواهد منابع طبیعی بلوچستان شرقی و غربی را در کنترل خود (بدون اینکه هیچ گونه سودی برای مردم بلوچ داشته باشد)، در آورد. چین با همکاری این دو کشور تلاش دارد تا انتقال منابع طبیعی از کشورهای آسیای میانه که به دریا راه ندارند، به دریا و آبهای گرم بین‌المللی و همچنین انتقال نفت و گاز از ایران و کشورهای خلیج به چین را کنترل کند.
افراط‌گرایی اسلامی و تحت تاثیر قراردادن کشورهای همسایه
از جنبه و نگاه تاریخی، مردم بلوچ برای مذاهب زرتشتی و اسلام در زندگی سیاسی خود هرگز تقدمی قائل نبوده‌اند و در مقابل، ارزش‌های فرهنگی و سنتی چندصد ساله‌ی کهن خود را سرلوحه‌ی کنش ملی خود قرار داده‌اند. طی قرن‌ها نوعی ذهنیت لیبرال و طرفدار تسامح میان مردم بلوچ تکامل یافته است. در اوایل قرن هیجدهم، انگلیس‌ها که وارد منطقه شده بودند از مردم می‌پرسیدند چگونه به حل و فصل اختلاف‌های مدنی خود می‌پردازند. برخلاف کشورهای همسایه که از قانون شریعت پیروی می‌کردند، بلوچ‌ها در پاسخ "رواج" ]7[ (قانون رایج بلوچ) را به عنوان مرجع حل و فصل اختلافات خود معرفی می‌کردند. ای اولیور، یک افسر بریتانیایی در منطقه، در کتاب خود می‌گوید: "مردم بلوچ چندان مذهبی نیستند و خباثت نیز جایگاهی در طبیعت آنها ندارد." ]8[ به هر تقدیر، سنت سکولار بلوچ به دلیل اينکه بلوچستان میان سه کشور پاکستان، افغانستان و ایران تقسیم شده است و تحولاتی که در جوامع همسایه، یعنی در میان پنجابی‌ها، پشتوها و پارس‌ها، رخ داده در معرض خطر قرارگرفته است. 
رژیم ایران رهبران مذهبی اعتدال گرا را که از حمایت مردمی و اعتبار قومی برخوردارند حذف می‌کند. دو تن از برجسته‌ترین این رهبران عبدالملک ملازاده و مولوی احمد سیاد بودند. ملازاده در مارچ 1996، هنگامی که در کراچی پاکستان در تبعید به سر می‌برد ترور شد. جسد مولوی احمد سید نیز که توسط عوامل رژیم ربوده و شکنجه شده بود در فوریه 1994 در اطراف بندرعباس یافته شد. آخرین نمونه ترور نیروهای مذهبی ترور مولوی جوان عبدالله براهویی در زاهدان در تاریخ 1 فوریه 2013بود.
رژیم دین سالار ایران به طور غیرمستقیم از نیروهای مذهبی افراطی حمایت می‌کند و در این فرایند به بسیاری از گروههای افراطی که زیر پوشش "تبلیغ جماعت" فعالیت می‌کنند اجازه‌ی تبلیغ مذهبی و گسترش یک تعبیر بنیادگرایانه از اسلام را داده است. و با کنترل این نیروها از اعتدال و اتحاد آنها با نیروهای میانه رو و لیبرال و دمکراتیک ممانعت می‌کند. این روند از توسعه‌ دمکراتیک در بلوچستان جلوگیری می‌کند و نیروهای دموکراتیک در کل کشور را تضعیف می‌نماید.
مقامات ایران و پاکستان در حمایت از افراط گرایان مذهبی در بلوچستان با هم به شکل سازمان یافته و مخفی همکاری می‌کنند. گروه های افراطی، که توسط ایران و پاکستان حمایت می‌شوند دارای ویژگی¬های مشترکی هستند.
1 - بسیاری از گروه‌های اسلامی در بلوچستان دارای شاخه‌های سازمانی یا سازمان مادر در پاکستان هستنند، که در برخی موارد اقدامات تروریستی علیه ناسیونالیست‌های بلوچ و نیروهای دمکراتیک را انجام می‌دهند.
2 - اگر چه این گروه‌ها دارای ایدئولوژی و اهداف مشترکی هستنند ولی عمدتا از گروه‌های کوچکی تشکیل شده‌اند و از تاکتیک‌ها و روش‌های مشابه که دولتهای ایران و پاکستان به آنان آموزش داده‌اند براى کشتار استفاده می‌کنند. ایران و پاکستان از روش کشتار دسته جمعی و خارج از قانون بر علیه گروه‌های ملی ملیت‌های تحت ستم ومخالفان خود بخصوص بلوچ‌ها استفاده می‌کنند.
3 - این گروه‌ها اغلب به طور موقتی تشکیل شده و بعد از مدتی يا تغییر نام می دهند و یا منحل شده و در مواردى هم رهبران آنها کشته و یا به طرز مرموزی ناپدید می‌شوند.
4- اعضای این گروه‌ها بطور آزادانه در مناطق مرزی بین ایران و پاکستان بدون هیچ ترس و مانعی در تردد هستند و ظاهراً نقل و انتقال آنها بدون کنترل است و می‌توانند بین زاهدان، کویته و زرنج براحتی رفت و آمد کنند. این سه شهر مراکز ایالات بلوچستان تقسیم شده در سه کشور ایران، پاکستان، و افغانستان هستند.
در اثر همکاری و حمایت ایران و پاکستان از گروه‌های افراطی و بنیادگرا، بلوچستان بهشتی برای بمب‌گذاران انتحاری و دیگر فعالیت‌های تروریستی و خرابکاری شده است. در14 ماه اوت 2012 در یک رشته عملیات هماهنگ بمب‌گذاری انتحاری در زرنج بزرگ‌ترین شهر بلوچستان در افغانستان در استان نیمروز بیش از 30 نفر کشته بر جاى گذاشت. سرویس‌ اطلاعاتی افغانستان اعلام کرد که طبق اطلاعات آنها این حمله انتحاری در ایران برنامه‌ریزی و هدایت شده بود. یک حمله دیگر در 20 اکتبر 2012 در بندر چابهار در استان بلوچستان در ایران اتفاق افتاد. بمب‌گذار انتحاری محلی حتی بلوچ هم نبوده است. بمب‌گذار انتحاری به احتمال زیاد با کمک مقامات پاکستانی به چابهار فرستاده شده و او این امکان را داشته است که براحتی به ایران تردد نمايد و دست به عملیات انتحاری در شهر چابهار بزند.
دو انفجار مرگبار در تاریخ‌های 10 ژانویه و 16 فوریه 2013 در کویته اتفاق افتاد، که جامعه هزاره را هدف قرار داده بود، نشانه‌ای دیگر از همکاری دو رژیم در استفاده از افراط گرایی مذهبی به عنوان ابزاری برای بی ثبات کردن بلوچستان است.
نا امنی در بلوچستان و گستردگی عملیات بمب‌گذاری فرقه‌ای در این منطقه نشانگر همکاری دولت‌های ایران و پاکستان در شکل‌گیری و سازماندهی گروهای افراطی است. آنها از این اقدامات خود اهدف زیر را دنبال می‌کنند: 
1) ایجاد بی ثباتی در منطقه وکنترل بلوچستان. 
2) ایجاد جنبش‌های سیاسی مصنوعی به شکل افراطى‌گری مذهبی به منظور لوث کردن مبارزات مردم بلوچ برای حق حاکمیت و حق تعیین سرنوشت. 
3) آنها همچنین تلاش می‌کنند فرهنگ لیبرال و سکولار بلوچ را که بر پايه اسلام معتدل استوار است را با نسخه‌های خودپيچيده بنیادگرایی مذهبی شیعه و افراط گرايى سنی تغییر دهند. 
موقعیت جغرافیایی بلوچستان، همسایگی آن با کشورهای حوزه خلیج و دسترسی به دریای آزاد فاکتور مهمى است که گروه‌های بنيادگرا و افراطی اسلامی به آن نیاز دارند. تقسیم بلوچستان بین ایران، پاکستان و افغانستان، امکان ارتباط‌گیری در مرزهاى بین¬المللی را به این گرو‌ه‌ها می‌دهد. آنها به راحتی می‌توانند از داخل پاکستان، افغانستان و ایران به شبه جزیره عربستان و فراتر از آن به جهان، نیروهای نظامی، رهبران، اعضا و هواداران خود را نقل و انتقال داده و از آن سوى دریا کمک‌های مالی را به گروه‌های افراطی در پاکستان و افغانستان برسانند.
قاچاق مواد مخدر
بسیار پیشتر از آنکه بلوچستان ضمیمه‌ی ایران شود، استعمارانگلیس اعتیاد به تریاک را در کل منطقه رواج داده بود[7]. با این وجود، و در مقایسه با دیگر نقاط ایران، استفاده از تریاک محدود به تعدادی از رهبران قبایل می‌شد که بیشتر آنها در بخش سیستان استان بلوچستان اسکان داشتند. مغرورالدین مهدوی در ارزیابی خود از شرایط تحصیلی در مناطق بلوچستان، هرمزگان و کرمان در اوایل دهه‌ی 1960 خاطرنشان می‌کند که مواد مخدر، در مقایسه با دیگر نقاط ایران، در بلوچستان کمتر مصرف می‌شد و نسبتاً چیزی ناشناخته بود.[7] هنگامی که رژیم پهلوی با انقلاب اسلامی سقوط کرد، مواد مخدر به معضل رو به رشدی در بلوچستان تبدیل شده و هروئین رواج یافت.
انقلاب اسلامی و حاکمان جدید که به تازگی به قدرت رسیده و می‌خواستند ثروتمند شوند، به قاچاق مواد مخدر در بلوچستان به عنوان راهی سهل و سریع برای اندوختن ثروت نگاه کردند. موقعیت جغرافیایی بلوچستان در همسایگی افغانستان، که مرکز کشت تریاک و پاکستان که توليد کننده هروئین است، موقعیت ایده آلی را برای مقامات رژیم که هیچکدام بلوچ یا بومی نیستند، به وجود آورد.
حاکمان جدید تهران چشمهای خود را بر فعالیت‌های قاچاقچیان بزرگ مواد مخدر که از میان مقامات رسمی و یا همدستان آنها بودند، بسته و در مقابل به مبارزه عليه فروشندگان خرده پا تمرکز کردند. آنها تعمداً به نام مبارزه با مواد مخدر به سرکوب جنبش ملی مردم بلوچ پرداختند. سازمان عفو بین الملل در سال 1991 طی گزارشی خاطرنشان کرد که "به نظر می‌رسد سرکوب جنبش ملی بلوچ به شکلی مستمر با فعالیت علیه قاچاق مواد مخدر مخدوش شده باشد. این امر تمایز میان زندانیانی را که به خاطر فعالیت سیاسی دستگیر شده و آن‌هایی را که به علت قاچاق مواد مخدر به زندان افتاده‌اند مبهم ساخته است."[9] رژیم مبارزه‌ خود با قاچاق مواد مخدر را عمداً با عملیاتش برعلیه مخالفان بلوچ، نیروهای سیاسی و مقاومت مسلحانه مخدوش می‌کند. رژیم ایران با بهره گیری از این ترفند با متهم ساختن فعالان سیاسی بلوچ به قاچاق مواد مخدر بدون هیچ محاکمه‌ای آنها را به دار می‌آویزد یا به جوخه‌ی آتش می‌سپارد.
قاچاق مواد مخدر در سال‌های اخیر از افغانستان به ایران از 62٪ به 28٪ کاهش پیدا کرده است.[10] مواد مخدر یک تجارت سودآور برای برخی از وزارت‌خانه‌ها و سازمان‌های دولتی ایران است. برای جبران این کسری درآمد از مواد مخدر، ایران ماده‌ای صنعتی به نام شیشه (کريستال) [11] و [12] تولید می کند. این ماده مخدر عمدتا در تهران و اسلامشهر که شهری در نزدیکی تهران است تولید می‌شود. بر اساس گزارش رادیو بی بی سی فارسی ، این ماده شیمیائی از ایران به کشورهای همسایه صادرمی‌شود[13]. برخی از کشورها مانند ارمنستان و ترکیه برای قاچاق این ماده از ایران به کشورهای متبوع خود اعتراض کرده‌اند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کنترل بلوچستان را به عهده گرفته است
در سال 2009 رژیم، کنترل امنیتی و تصمیم گیری کامل دربلوچستان را به سپاه پاسداران داد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بلوچستان را به مثابه مستعمره خود نگاه می‌کند. رفتار آنان با مردم بلوچ مانند اشغالگران است.
سپاه پاسداران که در تلاش است قدرت سیاسی و اقتصادی خود را افزایش دهد دارای بیش از 60 اسکله غیرقانونی و ثبت نشده در ایران است. این موضوع را آقای کروبی زمانی که رئیس مجلس شورای اسلامی درزمان ریاست جمهوری خاتمى بود افشا نمود. تعداد زیادی از این اسکله‌ها در ساحل خیلج واغلب درنوار ساحلى دریای مکران بلوچستان قرار دارند . بدلیل منافع اقتصادی برای سپاه پاسداران بسیار مهم است که به حضور و کنترل خود دربلوچستان بیفزاید. 
از آنجا که سطح بیکاری در بلوچستان بالا است، جوانان بیکار آسیب‌پذیر هستند. رژیم از این وضعیت اسفناک سوء استفاده نموده و مردان بیکار و زنان جوان را در خدمت نيروهاى بسیج برای مقابله با حرکت ملی در بلوچستان و مردم بلوچ را در مقابل یکدیگر قرار دادن، در مي‌آورد. رژیم ایران در بلوچستان همواره سیاستی استعماری "تفرقه بینداز و حکومت کن" را پی گيرى کرده و در برخی مناطق امنیت را با مسلح کردن مردم محلی بر عهده آنها گذاشته است تا مردم بلوچ در مقا بل یکدیگر قرار بگیرند.

کلام آخر
سیاست شوونیستی رژیم سبب شده است که بی ثباتی و ناامنی درجامعه بلوچستان حاکم گشته ودر همه زمینه¬هاى فرهنگی، اقتصادی اجتماعی و سیاسی عقب ماندگى تشدید گردد. على رغم سرشار بودن از منابع طبیعی متنوع، عملکرد سیاسی و اقتصادی رژیم، عملا بلوچستان را به فقیرترین و عقب‌مانده‌ترین منطقه در ایران تبدیل کرده است، 
از اینکه مردم بلوچ در رفاه نیستند رژیم ایران هیچ گونه نگرانی نشان نداده و برخورد آن با معضلات جامعه بلوچستان به شکل یک منطقه مستعمره بوده است.
گسترش اقتدارسپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تشديد کنترل نظامی بر مردم بلوچ ، نشان می دهد که دولت ايران آنان رابه عنوان شهروندان ایرانی نمی پذیرد وبلوچستان به عنوان مستعمره ایران ديده مي‌شود. سیاست شوونیستی رژیم در کشتار بی‌رحمانه، اوضاع بد اقتصادی و سرکوب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مردم بلوچستان تبلور یافته است.
همزمان، رژیم ایران با استفاده از موقعیت ژئواستراتژیک بلوچستان، آنرا به عنوان ابزاری برای دنبال کردن سیاستهای افراطی و هژمونى‌¬طلبی خود بکار می‌گیرد . با این سیاست آنها صلح بین‌المللی را با تهدید به بستن تنگه هرمزتهدید می‌کنند. تنگه هرمز در ورودی خليج فارس به دریای مکران بلوچستان واقع شده است.
ایران از موقعیت جغرافیایی بلوچستان برای حمایت و صدور عملیات خرابکاری و تروریست به جهان استفاده می کند. در عین حال با کشورهایی مانند پاکستان برای سرکوب مردم بلوچ همکاری می‌کند. از منابع طبیعی بلوچستان بدون هیچ گونه نفعی برای مردم بلوچ بهره‌برداری می‌کند.
منافع مردم بلوچ با نیروهای دمکراتیک در ایران، منطقه و جهان گره خورده است. مردم بلوچ خواهان بلوچستانی امن و باثبات هستنند. دستیابی مردم بلوچ به حقوق خود در شکستن زنجیرهای ارتباط بین گروه‌های افراطی در هر دو سوى دریای مکران (عمان) و خلیج کمک می‌کند و همکاری‌های بین‌المللی آنها را مشکل‌تر می‌سازد. گروه‌های افراطی با همکاری دو کشور که ساختاری افراطی دارند از مرزهای بین‌المللی برای بی‌ثبات کردن بلوچستان و مناطق دیگر استفاده می‌کنند. فعالیت‌های این گروه‌ها از آسیای مرکزی، بلوچستان، جنوب شرق آسیا تا خاورمیانه گسترش یافته است و آنها از بلوچستان برای پیوند و رسیدن با این مناطق استفاده می‌کنند.
دستیابی مردم بلوچ به حقوق خود در ایران سبب امنیت در بلوچستان و مرزهای آن می‌شود که به نوبه خود، استخراج منابع طبیعی بلوچستان را برای بازارهای اقتصادی با صرفه‌تر کرده و شرایط مناسب برای ساخت خطوط لوله برای حمل و نقل نفت و گاز به بازارهای بین‌المللی را فراهم می کند. این به نوبه خود باعث رشد اقتصادی بلوچستان و ایران گشته و همچنین به ایجاد ثبات اقتصادی و سياسى در منطقه و جهان کمک می کند .
منابع:
1- http://www.presstv.ir/detail/2012/12/18/278806/iran-finds-massive-gas-hydrate-reserves/
2- http://www.alef.ir/vdcjxtevvuqeamz.fsfu.html?173641 فارسی http://www.presstv.ir/detail/2012/12/18/278806/iran-finds-massive-gas-hydrate-reserves/ english
3- http://nedayezahedan.com/view-1286-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C%20%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF%20%D8%AF%D8%B1%20%DA%86%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1%20:%20%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%20%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D9%88%20%D8%A8%D9%84%D9%88%DA%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D9%87%20%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C%20%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%20%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%A7%DA%A9%20%DA%A9%D9%84%20%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%20%D8%B1%D8%A7%20%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86%20%DA%A9%D9%86%D8%AF.html
4- http://hamshahrionline.ir/details/201817 فارسی http://www.thenews.com.pk/article-88543-Iran-to-establish-naval-base-near-Gwadar english
5- http://dawn.com/2013/02/18/president-zardari-announces-chinese-takeover-of-gwadar-port/
6- http://pakobserver.net/detailnews.asp?id=196821
7- There is no fact to support this claim, people in the area claim that opium was first introduced by the British which had opened a Garrison in Sistan. The British officer introduced it to local people and even encouraged locals to use it. Baloch history does not give any indication that Baloch people used opium before the British arrived.
8- Mughruldin Mahdavi, 1342, Akhareen Mahmoriyat, uzahee kerman va Balochistan va Banader, chapkhaneh Bahman.
9- Amnesty International, Februari 1991, Written Statement to the 47th session of the United nations Commission On Human Rights.
10- http://en.trend.az/regions/iran/2121418.html
11- http://www.tarikhaneh.com/raha/mokhaderha/kiristal.htm
12- http://en.apa.az/news/188222
13- http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/02/130219_l45_iran_drug_addict_alcoholic.shtml

(اين مقاله بر گرفته از مقاله "جغرافیای سیاسی بلوچستان و ثبات منطقه‌ای" به زبان انگلیسی ارائه شده در کنفرانس بین‌المللی: "امنیت جهانی و منطقه ای در جنوب آسیا و آینده بلوچستان" که در تاریخ 24 فوریه 2013 در لندن برگزار شد، مي‌باشد. برگزارکنندگان کنفرانس "سازمان ملتهای بدون نماینده (يو ان پى اُ) بود.
           
Source: http://farsi.alarabiya.net/fa/views/2013/04/15 

No comments:

Post a Comment