مطلبی اندکی تعجبآور از آقای محمود براهویی نژاد فعال رسانهای استان دیدم که گویا در جواب دوستان گلایهمند به حذف نام بلوچستان در برخی رسانهها و مکتوبات اداری نوشته شده بود. عمده مطالب این عزیز تا آنجا که افتخار مطالعهشان را داشتهام مبتنی بر آزاد اندیشی و منطق بوده است و شخصیتش هم آدمی نازنین. در کلیت موضوع با این مطلب اخیر ایشان هم همنظرم و با هفتاد درصد محتوایش موافق. با این وجود، نوعی قضاوت یکسویه و چه بسا سفسطه مستتر در آن نیز از زیر چشمانم پنهان نماند که در کنار جنبههای مثبت، مختصرا اشاره میکنم:
1- یک مطلب، فقط از تک تک جملاتش تشکیل نمیشود. یک مطلب در کلیت خود فراتر از تک تک جملات و عبارات است. تُن (Tone) یا همان لحن مطلب فراتر از اجزاء معانی است. تُن این مطلب در مجموع در محکومیت اعتراض و گلایهها بود و سلب حق انتقاد در این خصوص؛ چیزی که حتی از یک صاحب منصب دولتی منصف و کلاننگر هم پذیرفته نیست، چه رسد به یک روزنامه نگار.
2- سفسطه «تقلیل و برجستهسازی» در این مطلب حقیقتا برای من کمی عجیب بود.
تقلیل گرایی: ایشان با ذکر دو سه مثال شخصی از دوستان شاعر و فرهنگی سیستانی خود نتیجه میگیرند که از آن طرف همه چیز گل و بلبل است. این یعنی پس با این اوصاف آدمهای مشکل دار را لابد باید بین بلوچها جستجو کرد (جمله دوم تعبیر خود بنده است نه ایشان). از آنجا که آقای براهویینژاد خود زاده سیستان و محل زندگیشان مرکز استان است و از نخبگان خاص هر دو دیار، هرگونه صحبت من از اوضاع موجود، مثال زیره به کرمان بردن است. اما میخواهم به این سوال من پاسخ دهند که پس چرا در همین انتخابات چندماه پیش نمایندگان مطرح این عزیزان نه افرادی معتدل و با نگرش کلان ملی و وحدت محور، بلکه کسانی شدند که سمبل نگرش احمدینژادیاند و عمکردشان "تز استان برای سیستان" را تداعی میکند؟
برجستهسازی:
هرچند تردیدی در قصد مثبت شما نیست و پیشینه شما گواه این واقعیت است، ولی طرح موضوع اپوزسیون بلوچ و دوسویه دیدن مسئله افراط بین بلوچ و سیستانی ظلم مضاعف به بلوچ است. طبیعتا یک نظام انقلابی از بدو تاسیس تا به امروز اپوزسیون تولید میکند. هر اپوزسیونی هم بالاخره به چیزی متوسل میشود. از مذهب و قومیت گرفته تا یکی از انواع ایسمها. در عجبم اهالی تهران و اصفهان و نجفآباد که هزار برابر بلوچ اپوزسیون تولید کردهاند از هفت کشور آزادند و چهارنفر اپوزسیون بلوچ بشوند چماق. اساسا این قیاس معالفارغ است. افراطیون ذینفوذ در داخل استان و کشور و مجهز به انواع منابع قدرت کجا و اپوزسیونی که دوقاره آنطرفتر در سرزمینهای یخزده احیانا چهارتا بد و بیراه سر میدهند. آنهایی هم که مذهبی و در حقیقت تکفیریاند با اولین چیزی که مشکل دارند خود مسئله قومیت است و اصولا دعوای آنها سر چیز دیگری است. اما چندتا بلوچ در داخل کشور سراغ دارید که با سوء استفاده از قدرت سیاسی و منابع دولتی علیه سیستانی و یا هر عزیز و هموطن دیگر افراطیگری و قومگرایی پیشه کرده باشد؟
3- مهمترین و مثبت ترین نکته مطلبتان طرح دیدگاههای رهبر انقلاب به عنوان مرجع نهایی نظام بود که شناخت و دقت نظر جالب توجهی از این خطه دارند. در ویدئویی از ایشان میبینم که در جمع نظامیان کشور میفرمایند: اگر احیانا با یک یک کولبر "بلوچستانی" برخورد هم نکردید (به عنوان قاچاقچی) اشکالی ندارد، بروید سراغ قاچاقچیان کانتینری ... (نقل به مضمون)، یا در ویدئویی دیگر د رجمع وزرای دولت از پیاز درشت بمپور میفرمایند و لزوم توجه خاص دولت، همچنان که بعدش از خاک قابل حاصلخیز "زابل" هم میگویند. یا احیانا ایشان میتوانستند بفرمایند "سواحل دریای عمان"، یا "سواحل جنوب شرق" ولی فرمودند "سواحل مَکُّران". چون مفهوم عمق و اصالت و پیشینه "بلوچستان" و " مَکُّران" را تهدید نمیدانند و لزومی نمیبینند بجای آنها از واژههای جایگزین فاقد اصالت همچون "جنوب شرق" و "شمال استان و جنوب استان" و "سیستان و بلوچستان (بجز مصداق استانیاش)" استفاده نمایند چه رسد به محو نام بلوچستان پشت واژه سیستان.
نکات دیگری هم بود که برای پرهیز از اطاله کلام ازشان صرف نظر میکنم و عزم و انگیزه و قلم شما را یک بار دیگر میستایم و به خدایتان میسپارم.
اکبر رئیسی- رازگو بلوچ
تلگرام کانال رازگو بلوچ: https://telegram.me/akbarraisi_razgobaloch
اینستاگرام: https://www.instagram.com/akbar_raisi/
تلگرام اکبر رئیسی: https://telegram.me/Akbarraisi
No comments:
Post a Comment